تحقیق مقاله حضرت محمد(ص)

تعداد صفحات: 91 فرمت فایل: word کد فایل: 12751
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۲۳,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله حضرت محمد(ص)

    سخن نخست

    در سلسله مباحث مربوط به تاریخ تمدن ها, فرهنگ و تمدن اسلامى جایگاه ویژه اى دارد؛ دینى که فرهنگ و تمدن جهانى به میراث اسلامى دارد به هیچ وجه کمتر از میراث یونان باستان نیست. اسلام نه تنها به عنوان یکى از ادیان بزرگ الهى سهمى به سزا از تحولات تاریخ بشرى را به خود اختصاص داده، بلکه به واسطه نگاه ویژه به اجتماع و سیاست که حاصل آن ظهور تمدن و فرهنگى مختص به خود بوده نیز حضور پر رنگ ترى در عرصه تاریخ جهانى یافته است، به گونه اى که شناخت تاریخ جهانى بدون عنایت ویژه به تاریخ اسلام تقریبا غیر ممکن است.گر چه مستشرقان و محققان غربى از همان ابتداى آشنایى با مشرق زمین به این مطلب پى برده و البته با بینش خاص خود بخشى از آثارشان را به شناخت جنبه هاى مختلف تاریخ و فرهنگ اسلامى اختصاص دادند، اما ظهور انقلاب اسلامى در ایران و احیاى مجدد تفکر و اندیشه اسلامى در عصر جدید به عنوان پدیده اى غیر مترقبه نیز عاملى موثر در توجه مضاعف به تاریخ اسلام به عنوان بستر فکرى این تحول مهم بوده است. با وجود این، نگرش غالب مستشرقین به تمدن و فرهنگ اسلامى نگاهى موزه اى است و آن را واقعیتى مربوط به گذشته مى دانند که یکبار اتفاق افتاده و به رغم درخشش اولیه و اذعان به سهم آن در رشد و گسترش تمدن بشرى، مدعى اند اینک شعله هاى آن خاموش گشته و به تاریخ پیوسته است. از نگاه این دسته از محققان، تمدن اسلامى امروزه حرفى براى گفتن ندارد و سخن از احیا و بازسازى آن امرى مهمل است. برخى نیز سهم اسلام را از این هم کمتر و فقط در حد انتقال دهنده فرهنگ از یونان باستان به اروپاى اواخر قرن وسطى مى دانند. مورخان معاصر جهان عرب هم که در زمینه معرفى و بازیابى عناصر تاریخ اسلام گام هاى بلندى برداشته اند، عمدتا گرفتار عرب گرایى شده و میراث اسلامى را بیشتر در چهارچوب میراث عربى بررسى کرده و به ناحق تمدن اسلام را همان تمدن عرب فرض کرده اند. غافل از این که شکل گیرى تمدنى سترگ و تازه در جهان با نام «تمدن اسلام» در اصل معلول دیدگاه جهان شمول اسلام بود، هر چند تا حدى هم براساس میراث تمدنى سایر اقوام و ملل شکل گرفت، بنابراین محصور کردن و مساوى دانستن آن با عرب و تمدن عربى نامیدن آن، اشتباهى فاحش است. به گفته استاد زرین کوب:«آن چه این تمدن را جهانى کرده است در واقع نیروى شوق و اراده کسانى است که خود از هر قوم و ملتى که بوده اند به هر حال منادى اسلام بوده اند و تعلیم آن. بدین گونه مایه اصلى این معجون که تمدن و فرهنگ اسلامى خوانده مى شود، در واقع اسلام بود که انسانى بود و الهى، نه شرقى و نه غربى». ویژگى اصلى فرهنگ و تمدن اسلامى ترکیبى و تالیفى بودن آن است، «فرهنگ اسلامى که فى المثل زبانش عربى بود، فکرش ایرانى، خیالش هندى بود و بازویش ترکى، اما دل و جانش اسلامى بود و انسانى. زادگاه آن هم همه جا بود و هیچ جا. در هر جا از آن نشانى بود، و در هیچ جا رنگ خاصى بر آن قاهر نبود». البته بنا نداریم, اسیر تفکرات شعوبى شویم، چنان که اسلام نیز هیچ گاه خود را در حصارهاى تنگ جغرافیایى محصور نساخت، اما پیوستگى دیانت اسلام با فرهنگ و تمدن ما (به عنوان قوم ایرانى) به گونه اى است که شناخت فراز و فرودهاى تاریخى اسلام و ایران بدون دقت و توجه یکى به دیگرى تقریبا غیر ممکن است. ایرانیان تازه مسلمان در زمینه بارور کردن فرهنگ و علوم اسلامى نقش اساسى ایفا کردند و در بسیارى زمینه ها از سایر ملل مسلمان از جمله اعراب جلو افتادند. هم اینان بودند که به عنوان حلقه واسط، در تفکیک اسلام از عرب و ارتقا و اعتلاى آن، نقش مهمى بازى کردند و گذشته باستانى را با دین جدید پیوند زدند و در سایه دیدگاه غیر طبقاتى اسلام و خارج شدن علم از انحصار طبقه اى معین، در قرون بعدى طلایه داران فرهنگ اسلامى شدند. شناخت صحیح از اسلام به عنوان رکن اصلى هویت ایرانى نیز ، وظیفه ما را در نگاه دقیق تر و عمیق تر به سر چشمه ها و مبانى تاریخ اسلام دشوارتر مى سازد. اهمیت این مسئله وقتى افزون مى گردد که دریابیم پیشرفت علم تاریخ در کشور ما منوط به نگاه تخصصى به این رشته و آن هم در گرو مطالعات و تحقیقات عمودى و ژرف نگرى در هر مقطع از تاریخ از جمله تاریخ اسلام است، و این امر نیز بیش و پیش از هر چیز نیازمند علمی کاملا تخصصى است؛ تصور رایج از تاریخ اسلام عبارت از آن واقعیت تاریخى است که حول و حوش دیانت اسلام و یا تحت عنوان اسلام شکل گرفته و تاکنون تداوم یافته است. بنابراین دامنه تاریخ اسلام (با تعریف فوق) تا امروز نیز استمرار مى یابد، اما این که تحولات و وقایع مزبور تا چه حد منطبق بر اصول و مبانى اسلام اصیل بوده، خود بحث دیگرى است.

    پیامبر اسلام(ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى

     

    جاهلیت و ویژگى هاى آن

    پیش از ذکر ویژگى هاى جاهلیت، لازم است از نظر مفهوم، و نیز از این جهت که اولین بار این واژه توسط چه کسى یا چه منبعى مورد استفاده قرار گرفته است و هم چنین محدوده زمانى و مکانى آن سخن به میان آوریم. در این که جاهلیت براى عصر پیش از بعثت پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) به کار مى رود، اختلافى نیست. هم چنین در این که حدود 150-200 سال قبل از بعثت را شامل مى شود تردیدى وجود ندارد. اما از نظر مکانى، محل اختلاف است، چرا که جاهلیت یک صفت و داراى ویژگى هایى است که در هر مکانى آن ویژگى ها یافت شود، مى توان این وصف را به کار برد.
    از بعضى آیات قرآن و احادیث معصومین(علیهم السلام) چنین استفاده مى شود که پس از اسلام نیز جاهلیت واقع شده و عده اى از مردمان با ویژگى ها و معیارهاى جاهلى در جامعه مسلمین ظاهر شده اند. چنان که در حدیثى از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: من بین دو جاهلیت برانگیخته شده ام که آخرین آن ها بدتر از اولین شان مى باشد. و در حدیثى از امام باقر(ع) آمده است: همانا مردم بعد از ارتحال رسول خدا به[ وضع] اهل جاهلیت برگشتند. علامه شعرانى در تفسیر این دو جاهلیت گفته است:
    جاهلیت اولى به اصطلاح امروز آن دوره توحش انسان است که هنوز قواعد مدنیت را در نیافته، خود را پاى بند احکام نساخته بود. در آن عهد مردان و زنان برحسب غریزه حیوانى یا یکدیگر معاشرت داشتند و پس از آن که قومى متمدن شدند و محاسن آداب مکارم اخلاق و احکام و شرایع را پذیرفتند، هرگاه باز به توحش باز گردند و شرم و حیا میان آن ها ضعیف گردد و مراعات آداب نیکو فراموش شود، جاهلیت ثانى است. بى عفتى و لاقیدى زنان از لوازم توحش نوع بشر است آن گاه که زندگیشان نزدیک به روش حیوانات بود،خداوند زنان را از آن گونه رفتار منع کرد.  

    براى اولین بار واژه جاهلیت، در قرآن به دوران قبل از بعثت اطلاق شده است، بدون این که محدوده مکانى آن مشخص گردد.چیستى جاهلیت مورد اختلاف است. برخى جاهلیت را از ریشه «جهل» و در مقابل «علم» و در نتیجه به معنى نادانى گرفته اند ولى تعداد بیشترى این معنا را نپذیرفته اند. دکتر عباس زریاب درباره وجه تسمیه جاهلیت مى نویسد: چنان که گولدزیهر در مطالعات اسلامى به تفصیل بیان داشته است، مقصود از جاهلیت، نادانى نیست. گولدزیهر با استناد به شواهد، «جهالت» را در برابر «حلم» مى داند. مسلم است که جاهلیت در برابر «اسلام» است، و بنابراین، مقصود از جاهلیت، در قرآن، عصرى است که با تمام موازین و ارزش هاى اخلاقى و دینى و فرهنگى، درست در مقابل اسلام بوده است. هم چنین وى از قول جواد على آورده است که در قرآن کریم گاهى جاهل نه به معناى نادان، بلکه به معنى انسان متکبر خودرإى به کار رفته است.

    از جمله دلایلى که برخى از محققین درباره نفى این ادعا که جاهلیت به معنى جهل و عدم علم نیست آورده اند عبارت اند از:

    الف تحدى قرآن: خداوند پیامبر اسلام(ص) را در آیات متعددى از قرآن مإمور به تحدى با مخالفان خود نموده است، حال اگر چنین در نظر بگیریم که «اهل جاهلیت» و دشمنان پیامبر(ص) مردمى نادان و به دور از علم و ادب بوده اند، آیا این تحدى از نظر منطقى مى تواند مبین فضیلتى براى قرآن مى باشد؟!

    ب آثار شاعران عصر جاهلى: آن چه از شاعران آن عصر به جا مانده، بهترین گواه بر بهره مندى آن ها از ادبیات پیشرفته است. مرورى گذرا بر منظومات شعرى صعالیک و اصحاب معلقات، که در این عصر مى زیسته اند، به خوبى بیانگر اوج اقتدار ادبى آن ها است. البته افرادى چون طه حسین درکتاب «فى الادب الجاهلى» خواسته اند اصل انتساب شعر جاهلى به شعراى این دوره را مورد تردید قرار داده و این اشعار را محصول دوره اسلامى بدانند که این امر پذیرفتنى نیست.

    ج هدف بعثت: پیامبر اسلام(ص) هدف بعثت خود را «اتمام مکارم اخلاق» معرفى نموده اند که این خود مى تواند مستندى در نفى ترجمه«نادانى» از واژه جهل و جاهلیت تلقى گردد، بلکه بایستى آن را به معنى مشکلات و نابه سامانى هاى اخلاقى دانست.

    د نوع معجزه: با توجه به این که قرآن بزرگ ترین معجزه و موید رسالت پیامبر اسلام(ص) است و با توجه به این که معجزه هر پیامبرى با عصر و زمان خودش متناسب مى باشد،  باید بپذیریم که در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص) هم، اعراب از نظر دانش ادبیات در سطح بالایى بوده اند.

    ه اظهارات لغویین: در کتب لغت نیز واژه جاهلیت به « نادانى» ترجمه نشده است. ابن منظور در ماده «جهل» ابتدا جهل را نقیض علم دانسته و سپس با بیان نمونه هایى، جهل را در برابر«حلم و بردبارى» و در یک مورد، به تلویح آن را در برابر «عقل»دانسته است. در المنجد آمده است: «جهل جهلا و جهاله: حمق و جفا و غلظ».

    از این نمونه ها به خوبى آشکار مى گردد که «جهل» واژه اى عربى و به معنى پرخاشگرى، شدت در عمل،ستم کردن و عدم بردبارى است، نه صرف« نادانى».
    و احادیث معصومین(علیهم السلام): در روایات نیز واژه جهل در معناى نادانى صرف به کار نرفته است, چنان که در حدیث نبوى آمده است: جاهل کسى است که به معاشران خود ظلم نموده و بر زیر دستانش ستم روا دارد و بر برتر از خود بزرگى فروشد و بى تمییز سخن گوید.

    ز سخنان اهل ادب و مورخان: عمر فروخ در تاریخ ادبیات خود مى گوید:
    جاهلیت نامى است که قرآن کریم به عصر پیش از اسلام اطلاق نموده است،زیرا عرب در آن عصر بت پرستیده و با یکدیگر به نزاع مى پرداختند، گاهى فرزندان خود را زنده به گور کرده و شراب مى نوشیدند و چنین است که ملاحظه مى کنیم واژه جاهلیت از «جهلى» گرفته شده که در برابر حلم بوده، نه «جهلى» که متضاد علم است.
    شوقى ضیف در تاریخ ادب خود «عصر جاهلى» را دوره تکامل زبان عربى دانسته و معتقد است: عصر جاهلى زمانى است که زبان عربى خصایص کنونى را به خود گرفته است. به نظر جواد على، جاهلیت به معناى سفاهت، حماقت، حقارت و خشم و تسلیم ناپذیرى در برابر اسلام و احکام آن مى باشد.به نظر بلاشر، اسلام بر تمامى ویژگى هاى روحى عرب ها مانند مزاج جنگى، حساسیت عربى، قساوت در انتقام و مسائلى چون شرب خمر، قمار بازى و آن چه در ردیف آن است، صفت جاهلى را اطلاق کرده است.

    اکنون نوبت کاربرد این واژه در قرآن کریم است. در قرآن کلمه جاهلیت چهار بار به کار رفته است:

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله حضرت محمد(ص)

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه ای

    درباره جاهلیت: قرآن کریم؛ نهج البلاغه, کتاب هاى لغت، مانند لسان العرب، المنجد و المفردات؛ دایره المعارف ها ذیل واژه جاهلیت، از قبیل دایره المعارف تشیع(جلد پنجم)؛ منابع مربوط به تاریخ ادبیات عرب و تاریخ اسلام، از قبیل المفصل، تاریخ الادب العربى (العصرالجاهلى)، شرح المعلقات السبع و... .

    امیر سلمانى رحیمى، «کلامى در معنى واژه جاهلیت»، مجله کیهان فرهنگى، سال 1376، شماره 138، به نقل از: عمر فروخ، تاریخ الادب العربى، ج 1.

    رسول جعفریان، تاریخ سیاسى اسلام «سیره رسول خدا(ص)»، (تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، 1373) ج1

    سیدمحمدباقر صدر، سنت هاى تاریخ در قرآن ، ترجمه دکتر سیدجمال موسوى اصفهانى (قم, انتشارات جامعه مدرسین، بى تا).

    مرحوم شهید مطهری، عدل الهی، (انتشارات صدرا)

    سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی محمد (ص)

    ماهنامه پرسمان، شماره 20

    حسین صبوری ،پیامبر اعظم (ص) و ورزش.

    بهإالدین خرمشاهى، دائره المعارف تشیع، ج 5، ذیل واژه جاهلیت، ص284 به نقل از: معجم إحادیث الامام المهدى، ج 1، ص 44.

    عبدالحسین زرین کوب، کارنامه اسلام (چاپ سوم: تهران، امیرکبیر، 1362)

    مرتضى مطهرى، مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى (انتشارات صدرا)

    ابوالاعلى مودودى، خلافیت و ملوکیت، ترجمه خلیل احمد حامدى (انتشارات بیات، 1405ق) .

    سیداحمد موثقى، جنبشهاى اسلامى معاصر (تهران، سمت، 1374)

    [آیه الله] سیدعلى خامنه اى، درسهائى از نهج البلاغه ، انتشارات سیدجمال، بى تا).

    نهج البلاغه، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدى.

    52. غلامحسین زرگرى نژاد، تاریخ صدر اسلام (عصر نبوت), (تهران، انتشارات سمت، 1378) ص 172 به نقل از: تفسیر الطبرى, ج 4.

    شوقى ضیف، تاریخ الادب العربى (عصر جاهلى)، ترجمه علیرضا ذکاوتى (تهران, انتشارات امیرکبیر، 1364).

    بحار الانوار ج 18، چاپ کمپانی.

    تاریخ یعقوبی ج 2

    سیره ابن اسحاق

    http://www.monadi.com

    http://www.hawzah.net

    http://www.google.com

تحقیق در مورد تحقیق مقاله حضرت محمد(ص), مقاله در مورد تحقیق مقاله حضرت محمد(ص), تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حضرت محمد(ص), مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حضرت محمد(ص), تحقیق درباره تحقیق مقاله حضرت محمد(ص), مقاله درباره تحقیق مقاله حضرت محمد(ص), تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حضرت محمد(ص), مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حضرت محمد(ص) ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله حضرت محمد(ص)
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت