تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ

تعداد صفحات: 18 فرمت فایل: word کد فایل: 13388
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: ادبیات فارسی
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۶,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ

    مقدمه :

      در راستاى معرفى کارهاى علمى، در مورد آثار گرانقدر و ابعاد شخصیتى و علمى وعرفانی حضرت امام خمینى    موضوع   مقاله خود را"بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى (ره) و خواجه حافظ" انتخاب نمودیم  تا   مقایسه کلى را در مورداشعار وعرفان    آن دو بزرگوار انجام دهیم  .

     مقایسه کلى امام خمینى (ره) و خواجه حافظ در شعر و عرفان 1) از حیث قدرت و هنر شعرى: در این بعد یقینا حافظ قویتر است چون او در دیوانش مسایل عرفانى را با به صیقل کشیدن کلمات براى رسیدن به گونه ایده آل و نهایى شعر و با هنرنمایى خاص بیان مى‏کند. در حالیکه حضرت امام، از سر ذوق عارفانه، براى دل شیدا و عاشق خود شعرى سراید و فقط هدفش رساندن پیام عرفانى است‏بدون ایجاد پیچیدگى صنعتى در شعر.

       2)از حیث عرفان: آنچنان که در بررسى عرفان امام توضیح داده شد آن حضرت با توجه به سیره و احوال عینى و ملموسش در بعد عرفانى، گوى سبقت را از حافظ و دیگران ربوده و در واقع عرفان را از حیث نظرى و عملى معنایى تازه و کامل بخشیده است.

     3)  از حیث‏بکارگیرى اصطلاحات عرفانى: مى‏توان گفت که هر دو شخصیت عرفانى ما بطور یکسان و در حد کامل از اصطلاحات معمول عرفا بهره برده و از سنت ادب عرفان کناره نگرفته‏اند. ناگفته نماند که از بوستان غزلهاى امام بوى سنایى و عطر عطار و مولوى و محى‏الدین ابن عربى و دیگر مشاهیر عرفانى اسلامى به مشام جان مى‏رسد اما عنایتى که آن بزرگوار نسبت‏به حافظ داشته قابل مقایسه با دیگران نیست         
     

    ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ                                     
    به قرآنى که‏اندر سینه دارى                   (حافظ)        

     

    اى قلندر منش،اى باد بکف، خرقه بدوش 
    خرقه شرک تهى کرده و بگذار برو        (امام خمینی)

     

     

      

     

     

    بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ

     

    تعریف عرفان - وجه تسمیه صوفى - تعریف تصوف - منشا و خاستگاه تصوف سیر عرفان و تصوف در ایران - عرفان منفى و ویژگیهاى بارز آن - عرفان مثبت و مشخصات بارز آن - سخنى در شعر خواجه حافظ و امام خمینى (ره) - مشرب عرفان حافظ و امام (ره) - معرفى شخصیت اجتماعى، فرهنگى، ادبى و عرفانى حافظ - عرفان امام خمینى (ره) - مشخصه‏هاى عرفان ناب امام
    (ره) و مقایسه کلى امام خمینى (ره) و حافظ در شعر و عرفان.

    در بخش دوم، ابتدا، تعریف لغوى اصطلاح و سپس دیدگاه عرفانى عرفا، با مرجعه و استخراج از منابع اصیل عرفانى نوشته شده و آنگاه نحوه مضمون سازى و استفاده خواجه حافظ و امام (ره) و احیانا نحوه بهره‏بردارى و دیدگاه مرجع یکى از این دو بزرگوار، با شواهدى قانع‏کننده از اشعار، مطرح گردیده است. آنچه از نظر مى‏گذرد، فرازى از این پایان‏نامه است، این اثر در آینده‏اى نزدیک از طریق انتشارات عروج چاپ و منتشر خواهد شد.

    سخنى در شعر خواجه حافظ و امام خمینى از میان قالبهاى گوناگون شعر فارسى، غزل بیشترین مورد استفاده را در دیوان این دو بزرگوار دارد و شکى نیست که در بافت
    غزلهاى آنان، وجوه تمایزى وجود دارد بطوریکه مى‏توان گفت‏حافظ شاعرى است‏حرفه‏اى، اما حضرت امام (ره) هرگز بصورت جدى به شعر نپرداخته است. البته این بدان معنا نیست که ما دیوان لسان الغیب را فقط هنرنمایى محض بدانیم و از روح عرفان خالى و تهى فرض کنیم بلکه بقول شهید مطهرى او با این وسیله به زیبایى بیان عرفانى افزوده است. همچنانکه تاثیر قرآن کریم در قلوب، تا حدى مرهون زیبایى ادبى و هنرى آنست، در سطح پایین تر نیز دیوان حافظ چنین حکمى را دارد. نیک مى‏دانیم که لسان الغیب، همه رمز و راز کلام را دریافته و سخن فارسى را به ذروه اعجاز رسانده است. آگاهى او، بر تکامل، شکوه و شیوایى شعرش تا آنجاست که با اطمینان و جرات تمام سوگند مى‏خورد که:

    ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ                                        به قرآنى که‏اندر سینه دارى

    حافظ/447

    در عین حال که اشعار حضرت امام بویژه غزلهاى او در مقام انصاف در سطحى خوب و قابل قبول بوده و تعداد قابل ملاحظه‏اى از غزلها از بعد هنرى قویترى برخوردارند شکى نیست که حیث هنر شعرى در مقایسه با غزلهاى حافظ در مقامى پایینتر قرار دارد، اما الحق شعر امام از جنبه غناى علمى و مباحث عرفانى داراى ارزش و اعتبار فوق‏العاده‏اى است. و ناگفته پیداست که آن بزرگوار
    شاعرپیشه نبودند بلکه شعر براى اظهار و ابراز جلوه‏هاى روح بلند و متعالى ایشان ابزارى بیش نبوده و شاید بتوان گفت که در شعر حضرت امام کفه مضمون بر بعد هنرى مى‏چربد برخلاف حافظ که جنبه هنرى، بعد عرفانى (مضمون) آنرا تحت‏الشعاع خود قرار داده است. بهمین دلیل نمى‏توان همچون حافظ در امام خمینى بعنوان یک شاعر عارف نگریست. چون "امام نخواسته شعر
    بگوید; شعر امام از سر تفنن نیست، از سر شاعرى نیست و (ما ینبغى له)، اگر از امام به شاعر تعبیر کنیم، نوعى تنزل رتبه ست‏براى آن بزرگ" (1) او مقصدش شعر و شاعرى نبود بلکه شعر نیز جلوه‏اى از جلوه‏هاى روح بلند و متعالى او بود، شعر او به مثابه "ارحنا یا بلال" است .

    شعر امام نجواى عاشقانه روح هیجان زده و بى تابى است که در خلوت تنهایى با بکارگیرى کلمات، راز دل دردمند را با محبوب باز گفته و با معبود به راز و نیاز پرداخته است. او قافیه‏اندیش نبوده و به گفته مولانا هرگاه خون در درونش جوشش کرده از شعر بدان رنگى داده است. امام (رض) در باب شعرگویى خویش فرموده است:

    "باید بحق بگویم که نه در جوانى، که فصل شعر و شعور است و اکنون سپرى شده و نه در فصل پیرى، که آن را هم پشت‏سر گذاشته‏ام، و نه در حال ارذل‏العمر، که اکنون با آن دست‏بگریبانم، قدرت شعرگویى نداشتم."

    نکته قابل توجهى که در تمامى غزلیات حافظ بچشم مى‏خورد سبک بیان است; خواجه معمولا با هنرنماى خاصى، نکات عرفانى را با آرایش‏ها و صنایع ادبى، عجین کرده و به زبان ساده بگوییم بازى با کلمات کرده تا جاییکه انسان احتمال مى‏دهد اگر چنین کارى صورت نمى‏گرفت‏خواجه نمى‏توانست درون عرفانى و آتشین خود را به بیرون انتقال دهد، اما در مورد اشعار حضرت امام (ره)قضیه برعکس است. امام (ره) بى‏قافیه‏اندیش، بدون تعمد تکلف، بلکه با سادگى خاصى، هر آنچه را که از دل برخاسته بر زبان آورده و بر نوک خامه رانده و به روى کاغذ آورده است. لذا غزلهاى دیوان امام از این سادگى، حلاوت گرفته است. البته ناگفته نماند که صنایع گوناگونى که لازمه شعر است در دیوان حضرت امام بطور طبیعى و خالى از حالت تصنع بکار گرفته شده است که براى توضیح بیشتر مى‏توان به بخش (شناسنامه سروده ها) در ملحقات دیوان رجوع کرد.

    مشرب عرفان خواجه حافظ و حضرت امام (رض) پیش از این در بحث‏سیر تصوف و عرفان، بررسى اجمالى از عرفان قرن هفتم داشتیم. باید گفت که این قرن، قرن ظهوراندیشه‏اى نو و بدیع بنام "وحدت وجود" است که ابداع کننده آن محى الدین ابن عربى است. شهید مرتضى مطهرى در کتاب "عرفان حافظ" یا "تماشاگه راز" مى‏گویند: آنکسى که عرفان را بصورت یک علم در آورد و آنرا به اصطلاح متفلسف کرد و بصورت یک مکتب در آورد و در مقابل فلاسفه آنرا عرضه داشت و فلاسفه را در واقع تحقیر کرد و اثر گذاشت  روى فلسفه، و فلاسفه‏اى که بعد از او آمدند چاره‏اى جز اعتنا به نظریات او نداشتند; محى الدین ابن عربى است. بدون شک "پدر عرفان نظرى" در اسلام محى‏الدین ابن عربى، این اعجوبه روزگار است. محى الدین، هم در عرفان عملى قدمى راسخ داشته یعنى از اول عمرش اهل ریاضت و مجاهده بوده و هم در ارائه عرفان نظرى بى‏نظیر بوده است. بحث وحدت وجود که محور عرفان است‏براى اول بار توسط محى‏الدین بیان گردید. عرفان نظرى بدینصورت که علمى مدون باشد و در مسائل به شکل فلسفى اظهار نظر کند اگرچه بیش و کم سابقه دارد لیکن مسلما تدوین کننده آن در دوره اسلامى محى‏الدین ابن عربى طایى‏اندلسى است.

    عرفان نظرى قبل از محى‏الدین نظیر منطق قبل از ارسطو است که هم بود و هم نبود، بود از این لحاظ که مردم بالفطره تا حدود زیادى طبق قواعد منطقى عمل مى‏کردند و نبود یعنى بصورت یک علم مدون نبود. بر تمام مسائل عرفان نظرى، مى‏توان شواهدى از آیات قرآنى و کلمات اولیاء بزرگ حق، مخصوصا حضرت امیر - علیه السلام - یافت ولى محى‏الدین اول کسى است که
    عرفان نظرى را بصورت علمى که موضوعش ذات حق است در آورد. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ

    فهرست:

    1)تعریف عرفان     ...................................................  1

    2)سخنی در شعر خواجه حافظ و حضرت امام خمینی(ره) ...   1

    3)سخنی در مورد مشرب عرفان از دیدگاه خواجه حافظ و حضرت    

      امام خمینی (ره) ......................................................  

    4)حافظ کیست ودیدگاه منتقدان در مورد او .......................  4     

    5)مشخصه عرفان ناب از دیدگاه  حضرت امام خمینی(ره) ... 6     

    6) منابع وماخذ ........................................................    

     

    منبع:

    -صادقى رشاد، على اکبر. مقاله جهان بینى شهودى امام خمینى (ره)، مجموعه مقالات سمینار بررسى ادبیات انقلاب اسلامى.

    2-رک، تماشاگه راز، مرتضى مطهرى.

    3- رک، فرهنگ اشعار حافظ، احمد على رجایى بخارایى، ذیل حجاب و سالک.

    4-گوهرى، محمد جواد. مقاله یک فروغ رخ ساقى، مجله حضور، شماره 4، خرداد 71 ص‏70.

    5-جوادى آملى، آواى توحید (متن نامه حضرت امام خمینى (ره) به گورباچف رئیس جمهور وقت‏شوروى سابق و شرح نامه) ص‏72.

    6-مرتضوى، منوچهر. مکتب حافظ، ص‏94.

    7-همان، ص‏95.

    8-صادقى رشاد، على اکبر، مقاله جهان بینى شهودى ...

    9-همان.

    10-جوادى آملى، عبدالله. عرفان و حماسه، ص‏46.

    11-صادقى رشاد، على اکبر، مقاله جهان بینى شهودى ...

    12-طباطبایى، فاطمه. مقاله جنبه‏هاى عرفانى و حماسى آثار امام خمینى (ره)، مجموعه مقالات سمینار بررسى ادبیات انقلاب اسلامى.

    13-صادقى رشاد، مقاله جهان بینى شهودى ...

    14-رک، کتاب انسان کامل، مرتضى مطهرى (بحث انسان کامل از دید عقلیون و عرفا) .

    15-طباطبایى، فاطمه، مقاله ...

    16-امام خمینى (ره)، ره عشق، سازمان چاپ و انتشار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ص 35.

    17-طباطبایى، فاطمه، مقاله ...

     

تحقیق در مورد تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ, مقاله در مورد تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ, تحقیق درباره تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ, مقاله درباره تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله بررسى مضامین مشترک عرفانى اشعار امام خمینى و حافظ
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت