تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام

تعداد صفحات: 18 فرمت فایل: word کد فایل: 14739
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: فلسفه و اخلاق
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۶,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام

     

    پیش‏گفتار
    پیش از فتح مکه، ابوسفیان که پیمان نامه حدیبیه را نقض کرده بود به مدینه آمد تا مساله را به نفع خود حل وفصل کند. از این رو به دیدار بزرگان مدینه رفت تا امان‏نامه دریافت کند و از رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم وعده دیدار گیرد،این کار عملى نشد. راوى مى‏گوید:

    «فالتجا الى فاطمه‏علیها السلام فلم ینفعه‏»

    به دیدار فاطمه‏علیها السلام شتافت ولى مقصود وى حاصل نگشت. (1)

    از این فراز از تاریخ به دست مى‏آید که فاطمه‏علیها السلام در امور اجتماعى و سیاسى، دخالت داشت، از این روابوسفیان به او مراجعه کرد ولى آن حضرت وساطت او را قبول نکرد.

    در سال فتح مکه، حارث بن هشام به ام هانى دختر ابوطالب پناهنده شد و او، وى را امان داد. امیرالمؤمنین‏علیه السلام‏به خانه وى داخل شده خواست او را مجازات کند. ام هانى شمشیر او را گرفت و رها نمى‏کرد پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم واردشد و چون ام هانى را غضبناک دید فرمود:

    لا تغضبى علیا فان الله یغضب لغضبه و سپس فرمود:به هر کس که تو امان بدهى ما را قبول است و سپس تبسم کرده و فرمود: اگر ابوطالب یک جهان فرزند داشت‏همه، در شجاعت، بى‏نظیر بودند. (2)

    ابن اثیر در النهایه در بحث «لمم‏» درباره استیضاح ابوبکر توسط فاطمه زهراعلیها السلام مى‏نویسد:

    و خرجت فى لمه من نسائها یتوطئى زیلها على ابى بکر فعاتبته;

    با هیئتى از زنان بنى هاشم در حجاب اکمل به مجلس ابوبکر وارد شد و او را استیضاح کرد.

    از این چند گزارش که در منابع معتبر اهل سنت آمده و ما نیز آن را قبول داریم به دست مى‏آید:

    الف: زنان شایسته در مهمترین کارهاى سیاسى- اجتماعى کشور حق راى دارند.

     

    ب: پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به دیدگاه زنان توجه داشت و اگر آنان به کسى امان مى‏دادند قبول مى‏فرمود.
    ج: به رغم آن که در جهان دمکراسى، توجه به حق نظر و راى زن سابقه چندانى ندارد، اسلام راى زن را از آغازپیدایش این دین، محترم شمرده است.

    جواز حضور زن در جامعه و حرمت فسادانگیزى

    در منطقه سبع مساجد، در مدینه، منطقه‏اى که جنگ احزاب در آن واقع شده است. پایین‏تر ازمسجد على‏علیه السلام، مسجد فاطمه‏علیها السلام است. این مساجد جایگاه عبادت حاضران در آن میدان وسنگرداران جنگ خندق بود. و گواهى تاریخى براى حضور زن در اجتماع از دیدگاه اسلام است.

    بنابراین، رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم حضور زن در صحنه اجتماعى، سیاسى را تایید کرده است و فقط ازحضورى که تحریکات و تمایلات نفسانى دیگران را در پى دارد، نهى فرموده است.

    پس از احداث مسجدالنبى، مردان در داخل به امامت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم و زنان در خارج آن به امامت‏یکى از صحابه، نماز جماعت را برپا مى‏کردند.

    عبدالله بن عمر نقل مى‏کند که رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم فرمود:

    لا تمنعوا نسائکم المساجد و بیوتهن خیرلهن. (3) و نیز مى‏گوید: رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم در باب‏ولا

    بدین زینتهن الا لبعولتهن.

     

    فرمود: لا خلخال ولا شنف ولا قرط ولا قلاده .
    و در باره:
    الا ما ظهر منها.
    قال: الثیاب (4)
    حضرت درباره آیه فرمود:مراد از زینت عبارت است از: خلخال، دستبند، گوشواره، گردن‏بند و... آشکار نسازند مگر آنچه‏که در عرف زندگى مؤمنات، به‏طور معمولى آشکار مى‏باشد. که از آن جمله است لباس روئین.
    ابوموسى اشعرى مى‏گوید: رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم مى‏فرمود:
    ایما امرئه استعطرت فمرت على قوم لیجدوا ریحها فهى زانیه . (5)
    هر زنى، به منظور جلب نظر نامحرمان، خود را معطر سازد و قدم از خانه بیرون نهد تا دیگران را جلب‏کند او اهل فحشا است.
    دقت در احادیث فوق، بیانگر این حقیقت است که حضور مخرب، ممنوع است نه حضورسازنده و هدفمند.
    در روزگارى که پدر، از داشتن دختر ناخشنود بود رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم مى‏فرمود:
    البنات حسنات (6)
    دختران در خانه پدران، حسنه الهى‏اند.
    در جامعه‏اى که براى زنان چندان ارج و بهایى قایل نبودند پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏فرمود:
    زن، بوى خوش و نماز، در مکتب من محبوب‏اند. (7)
    پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم در سفرها حتى برخى از جنگ‏ها بعضى از زنان را که توانایى کارى در استاى‏خدمت‏به پیشرفت عملیات جهاد را داشتند، همراه خویش مى‏برده است. در جنگ احد، نسیبه‏در برابر دیدگان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم شمشیر به دست گرفت و مقاتله کرد و آن حضرت در حق او فرمود:
    لمقام نسیبه بنت کعب افضل من مقام فلان و فلان. (8)

    فمینیسم (زن گرایى)

    یکى از شعارهاى فریبنده، که در افق فکرى اومانیسم خودنمایى بیشترى دارد «حقوق زن‏» وحمایت از آن است. حمایت از زن اگر جدى و به دور از فریب کارى باشد، ارجمند است. زیرا درمکتب دین به ویژه اسلام زن جایگاه ویژه‏اى دارد ولى متاسفانه آنچه در مجامع غیر دینى است‏چیزى دیگر است.

    زن گرایى افراطى، باعث تضییع حقوق اساسى زن است. زن گرایان به بهانه احیاى حقوق زن ازهویت و ارزش زن کاستند. بدیهى است که زن گرایى هدایت نشده جز این، نتیجه‏اى ندارد. گرچه‏این تفکر (زن گرایى) عکس‏العمل طبیعى نادیده گرفته شدن زن و حقوق او، در تاریخ است ولى،چاره درد، را نباید در فمینیسم جویا شد. آرى: در ادوار مختلف (جز در میان پیروان راستین‏انبیا) به زن، ستم رفته است. البته تفکر زن گرایى ریشه در اومانیسم دارد و داراى سابقه تاریخى‏نیست.

    خاستگاه فمینیسم

    اندیشه برابرى زن و مرد به قرن هفدم باز مى‏گردد. حرکتى که از قرن هفدهم میلادى به نام‏حقوق فطرى و طبیعى بشر آغاز شد و در قرن هجدهم، در فرانسه به ثمر نشست.

     

    بنیان‏گذاران حقوق بشر، زنان را به دیده تحقیر مى‏نگریستند. چنانکه «مونتسکیو» نویسنده‏شهیر فرانسوى و از بنیان‏گذاران انقلاب کبیر فرانسه در کتاب روح‏القوانین (1748) زنان را موجوداتى‏با روح‏هاى کوچک و داراى ضعف دماغى، متکبر و خودخواه معرفى مى‏کند. در اعلامیه حقوق‏بشر هم که در سال 1789 در فرانسه به تصویب رسید، از برابرى حقوق زن و مرد سخنى به میان‏نیامده است و در حقیقت‏باید آن را اعلامیه حقوق مردان دانست.
    نهضت زنان، در قرن نوزدهم در فرانسه گسترش یافت و نام فرانسوى فمینیسم (ذژخذخذحب)به خود گرفت. جنبش فمینیستى در واقع نوعى اعتراض به مردسالارى آشکار حاکم بر اعلامیه‏حقوق بشر فرانسه بود. (9)
    دستیابى به حق راى براى زنان انگلیس در سال 1918 یکى از جلوه‏هاى پیروزى فمینیسم بودو پس از آن فروکش کرد. برخى، دو دهه اول قرن بیستم را سال‏هاى خیزش موج اول فمینیسم‏مى‏نامند.
    پس از جنگ جهانى دوم و در سال 1945، نظریه برابرى زن و مرد طرفداران بسیارى یافت وسرانجام براى اولین بار در اعلامیه جهانى حقوق بشر، که از طرف سازمان ملل متحد در سال‏1948 میلادى منتشر شد، تساوى حقوق زن و مرد به روشنى و در سطح جامعه ملل مطرح شد.

    با این حال، اعلامیه حقوق بشر که بر حقوق طبیعى و فطرى تاکید مى‏کرد، فاقد اعتبار حقوقى وضمانت اجرایى بود. این امر موجب شد که از آن پس، معاهدات بین‏المللى که از اعتبار حقوقى‏بیشترى برخوردارند و مشخص‏تر به مسایل زنان توجه دارند، در دستور کار سازمان ملل قرارگیرند. از جمله این معاهدات مى‏توان به کنوانسیون «حقوق سیاسى زنان‏» (1952)، کنوانسیون‏«رضایت‏براى ازدواج‏» (1962) و کنوانسیون «محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان‏» (1979) اشاره‏کرد. همچنین سازمان ملل سال‏هاى 1976 تا 1985 را به عنوان دهه زنان نامگذارى کرد.

    افول فمینیسم

    در دهه هفتاد، یک زن فمینیست از وضع ظاهرش و موهاى کوتاه مردانه و کفش بدون پاشنه وکت و شلوار زمخت و چهره بدون آرایش، به راحتى از دیگران تشخیص داده مى‏شد. در این دهه‏فمینیست‏ها با رد کلیت ازدواج و تاکید بر تجرد و حرفه اقتصادى، آرمان‏هاى خود را مطرح‏مى‏کردند. شعار «زنان بدون مردان و یا رفتارهاى مردانه‏» مربوط به همین دوره است.

    پس از آن حرکت‏هاى فمینیستى تند، رو به اعتدال نهاد و آثار سوء زیاده‏روى در حرکت‏هاى زن‏مدارانه، که بیش از همه دامان خود زنان را مى‏گرفت، آشکار شد. خشونت روزافزون در محیطخانواده و در محیط کار و عدم امنیت جنسى از دست آوردهاى این دوره بود.

    پس از آن، جهان غرب به نقش‏هاى سنتى و نهاد خانواده رویکردى دوباره داشته است. «دانیل‏لژه‏» و «برنزان هارویو» در بررسى اجتماع چالشى جدید مشاهده کردند; شکل قدیمى‏تر خانواده‏و آرمان‏گرایى مجددا بر صحنه ظاهر شده بود و مردم براى خود پدربزرگ و مادربزرگ ابداع‏مى‏کردند تا خانواده‏ها بتوانند سه نسل را در بر گیرند، وضعیتى که احتمالا هیچ گاه در گذشته‏وجود نداشته است. تقسیم سنتى نقش‏ها به سرعت‏باز گشته و اقتدار پدرسالارانه نیرومندترمى‏شد. (10) سازمان ملل متحد هم سال 1994 را به عنوان سال خانواده اعلام کرد. و از آن پس زنان مدرن‏در دهه‏هاى اخیر سعى مى‏کنند با ظاهرى زنانه و رفتارى ظریف تمایز خود را از مردان به نمایش‏بگذارند.

     

     

     

    زن‏گرایى افراطى آزاد

     

    بعضى از فمینیست‏ها، ریشه ستم بر زنان را در فقدان حقوقى مدنى و فرصت‏هاى برابرآموزشى مى‏دانند.
    بعضى از افراد، جنسیت فرد را تعیین کننده حقوق او نمى‏دانند و معتقدند که سرشت زنانه ومردانه کاملا یکسان است و تنها «انسان‏» وجود دارد، نه جنسیت. یکى از آرمان‏هاى آنان، تحقق‏جامعه دو جنسى است. اعضاى جامعه دو جنسى، از نظر جنسى مذکر یا مؤنث‏اند، اما ویژگى‏هاى‏مردانه و زنانه را با اختلافات اغراق‏آمیز روان شناختى نشان نمى‏دهند; یعنى در آن‏ها تضاد شدیدمیان ویژگى‏هاى مردانه با ویژگى‏هاى زنانه وجود ندارد. دختران و پسران از امکان آموزشى برابربهره‏مند مى‏شوند و ویژگى‏هاى سنتى مردانه و زنانه به آنان القاء نمى‏شود.
    آنان نقش‏هاى جنسیتى را محصول روابط اجتماعى در طول تاریخ مى‏دانند، نه ودیعه‏هاى‏طبیعى و غیرقابل تخلف. آنان نظریه «مورگان‏» را مى‏پذیرند که معتقد است در ابتداى حیات‏بشرى مادرسالارى رایج‏بوده است و پدر سالارى را واقعیتى تلخ مى‏دانند که به تدریج‏بر جوامع‏بشرى تحمیل شده است. (11)

     

     
    زن گرایى مارکسیستى

    مکتب مارکسیستى در قرن نوزدهم و بر مبناى نظریه «مورگان‏» درباره مادرسالار بودن جوامع‏اولیه بشرى، معتقد است که پیدایش مالکیت‏خصوصى در جوامع سبب اسارت زنان شده است وتا زمانى که نظم بورژوازى، مالکیت و خانواده بورژوایى وجود دارد، این اسارت تداوم خواهدداشت.

     

    سرمایه‏دارى در حفظ کار خانگى به شکل امروزى آن مى‏کوشد و با اجتماعى شدن کار خانگى‏مخالفت مى‏ورزد.
    «انگلس‏» و «مارکس‏» بر اساس همین تحلیل، دیدگاه حذف خانواده به عنوان کوچک‏ترین‏واحد اقتصادى جامعه را مطرح کردند. انگلس معتقد بود که خانواده بازتابى از روابط استثمارى‏مرد بر زن و فرزندان است. آن‏ها مدعى بودند که زنان پس از بر افتادن نظام بورژوایى به رهایى‏خواهند رسید.

    از این رو، مبارزات فمینیستى را تابعى از مبارزه طبقاتى مى‏پنداشتند. با توجه به این‏که نظام‏سرمایه‏دارى، جامعه را به دو عرصه عمومى (بازار) و خصوصى (خانواده) تقسیم کرده است،«انگلس‏» اولین شرط رهایى زن خانه‏دار را در آن مى‏بیند که جنس مؤنث‏به فعالیت عمومى‏بازگردانده شود.

     

    مارکسیست‏ها از این راه ضربه‏اى کارى به ارکان خانواده فرود آوردند که بدین زودى‏ها قابل‏جبران نیست.
    زن گرایان افراطى، ازدواج را، از آن جهت که زن را به موجودى «خانه‏ دار»، «فرزند زا» و «خوددیگر بین‏» و مرد را به «نان‏آور»، «پدر» و «من اصلى‏» تبدیل مى‏کند، انکار مى‏کنند. همچنین به این‏دلیل که مردان حتى در نزدیک‏ترین روابط خود، زنان را زیر سلطه در مى‏آورند، زنان باید جدا ازمردان زندگى کنند. آنان مردان را دشمن اصلى مى‏دانند. آنان نظریه زوج آزاد را آسان‏ترین راه براى‏رهایى از بردگى ازدواج به شمار مى‏آوردند.
    نظریه زوج آزاد نوعى همزیستى مشترک میان زن و مرد است که بر مبناى آن هیچ مسؤولیت‏حقوقى بر عهده طرفین نیست و تنها پاسخى به نیازهاى جنسى، بدون در نظر گرفتن وجوه عاطفى‏آن است. در یک دیدگاه افراطى‏تر، نظریه زوج آزاد تا همجنس گرایى پیش مى‏رود.
  • فهرست و منابع تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام , مقاله در مورد تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام , تحقیق درباره تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام , مقاله درباره تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله زن در دیدگاه اسلام
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت