تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا

تعداد صفحات: 63 فرمت فایل: word کد فایل: 15731
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: حقوق و فقه
قیمت قدیم:۲۳,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: آدم - حق - حقوق - حقوق بشر - حوا - فلسفه حق
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا

    پیش درآمد

    «حقوق بشر» مفهومى سترگ در اندیشه آدمى است. مفهوم حق و حقوق از قرن ها پیش و احتمالا پس از
    بنیان اولین جوامع و نظام هاى اجتماعى و سیاسى، مورد توجه بشر قرار گرفت. حق و تکلیف و حقوق
    طبیعى عناصر مهم فلسفه ها، مکاتب، ایده ها و ادیان در طول تاریخ بشر بوده اند. اما در دوران مدرن، همگام با بینش انسان گرایانه و فردگرایانه مدرنیته و با پیدایش نوزایى و اصلاح در فکر و اندیشه و صنعت و دین، عصر حق مدارى آغاز شد و حقوق بشر به رسمیت شناخته شد.

    در دنیاى جدید، حقوق بشر به مسئله اى مهم و حیاتى در هر کشورى مبدل شده و در جامعه اى مانند
    ایران با تمام عقب ماندگى هاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى، این مسئله باید جایگاهى اساسى و والا در
    اندیشه روشنفکران داشته باشد. باید دانست سخن از آزادى، اختیار، دموکراسى، تکثر، کرامت و شرافت
    انسان و نیز پیشرفت جامعه بدون توجه به حقوق بشر معنایى ندارد.

    اما براى دستیابى به این اندیشه بنیادین، تغییر در بینش انسان نسبت به خود و حقوقش ضرورى به
    نظر مى رسد. انسان باید بداند و بفهمد، حقوق بشر براى همگان چه «آدم» و چه «حوا» یکسان است و نژاد و
    رنگ و مذهب و عقیده و جنسیت تمایزى ایجاد نمى کند. البته باید به این نکته نیز توجه کند که حقوق بشر خلق کردنى نیست، به وجود آمدنى است. باید آن را ایجاد کرد و به آن احترام گذاشت; زیرا مسیرى طولانى براى ایجاد آن، از «آدم» ابوالبشر تا «حوا» (اولین انسان شبیه سازى شده که در سال گذشته متولد شد) پیموده شد تا امروز که اعلامیه جهانى حقوق بشر به تصویب جهانى رسیده و راهنماى بشر براى احترام به حقوق انسان است. بنابراین رعایت آن در هر جامعه اى و احترام به آن در هر تفکرى لازم است.

    در این مقاله سعى شده ضمن اشاره اى گذرا به فلسفه حق و حقوق طبیعى انسان، سیر تحول اندیشه
    حقوق بشر از دوران غفلت تا امروز (دوران مدرن) مورد بررسى قرار گیرد و زمینه هاى اجتماعى این
    اندیشه و نقش مدرنیته در آن، تجزیه و تحلیل شده و سپس ضمن اشاره به اصول مصرح در اعلامیه
    جهانى حقوق بشر، به چهار دیدگاه مختلف درباره حقوق بشر نیز توجه شده است. به امید آن که همه
    جوامع حقوق بشر را بشناسند، آن را به رسمیت شناسند، حقوق خود را مطالبه کنند و در مقابل نفى
    کنندگان آن، بایستند.

     

    فلسفه حق

    حق چیست؟

    «حق» و «حقوق» به معانى مختلفى چون مقررات اجتماعى «Law»، پاداش و دستمزد «Salary» و حق انسانى «Right» به کار رفته که در بحث حقوق بشر، مفهوم مورد نظر همین معناى اخیر است. منظور از
    حق، سلطه خود به خودى انسان بر دیگرى، مرتبه اى ضعیف از ملکیت و اختیار، امتیاز فردى و جمعى هر
    یک از اعضاى جامعه و قدرت یا سلطه ارادى است که قانون در اختیار شخص قرار مى دهد. در اصطلاح
    حقوق حق را چنین تعریف کرده اند: «سلطه، توانایى و امتیازى است که به موجب قانون یا قواعد حقوق به
    اشخاص داده مى شود و به وسیله آن افراد مى توانند در روابط اجتماعى خویش، اراده خود را به یکدیگر
    تحمیل کنند و آنان را به رعایت و احترام آن الزام نمایند.»

    حق که به وسیله عقل اعتبار و انتزاع مى گردد، «کوششى است براى ایجاد عدالت که از راه برقرارى
    پیوندهاى چندجانبه میان خواست ها و تکالیف ایجاد مى شود.» اما نکته مهم اینجاست که امروزه معناى
    حق فقط در مقایسه با تکلیف روشن مى شود.

     

    حق یا تکلیف؟

    در اندیشه غربى واژه حق «Jus» به معناى «برحق بودن» با مفهوم «Right» که به معنى «حق داشتن» است، تفاوت دارد. اندیشمندان غربى معتقدند در مقابل دوران ماقبل مدرن که عصر تکلیف بوده و داشتنِ
    حق پذیرفتنى نبود، مدرنیته و عصر جدید بر اندیشه حق محورى تأکید کرد و امروز از حق، معناى حق یا
    باطل بودن و خوب و بد استفاده نمى شود. بلکه حق داشتن در مقابل تکلیف داشتن مطرح شده است. انسان
    سنتى، جهان را چونان مجموعه اى طبیعى و منظم مى پنداشت که در آن هر چیز در جاى خود قرار گرفته و فرد، مکلف بود این نظم طبیعى را حفظ کند. او اگر داراى حقوقى هم بود، در وراى تکلیف معنا مى یافت و هنوز خودآگاهى درباره حقوق به منصه ظهور نرسیده بود. اما در عصر جدید چون انسان در برابر خدا، سنت و ایدئولوژى ها مسئولیتى ندارد و نیز حقش را از آنها نمى گیرد که به آنان پاسخگو باشد، پس تنها مسئله مهم براى او حق است. انسان به زمینه ارزشهاى خویش آگاه تر شده و به خودآگاهى اخلاقى رسیده است. در دوران مدرن، انسان مى خواهد خود مؤلف دنیاى اخلاقى و زندگى خویش باشد، اراده او تضمین شده و هر شخص با «عقل نقّاد» و بر اساس سودانگارى، ارزشها و اخلاقیات سنتى را محک مى زند و اصلاح مى کند.

    در مقایسه انسان سنتى و مدرن از رهیافت حقوق سه دیدگاه مختلف را مى توان تفکیک کرد:

    1 دیدگاه اول معتقد است تفاوت دوران مدرن و سنتى، بر اساس نوع تأکید بر حقوق یا تکالیف است.
    «توقعات و ارزیابى هاى انسان گذشته در ارتباط با خود و جامعه، یکسره حول محور تکلیف شکل
    مى گیرد، در حالى که مطالبات انسان جدید حول محور حق مى گردد... در دنیاى قدیم و نزد همه گذشتگان تکلیف نسبت به حق از اولویت برخوردار بوده است و آدمیان همواره «تکلیفْ آگاه» بوده اند... شریعت هایى که پیامبران آورده اند و حتى همه حقوقى که گذشتگان وضع کرده اند، در درجه اول سخن از تکالیف آدمیان مى گوید... اما در عصر جدید ما وارد یک پارادایم تازه شدیم که در آن انسان خود را یک جانور محق و نه یک جانور مکلف تعریف مى کند و در درجه اول حقوق خود را جستجو مى کند، آنگاه تکالیف را از دل حقوق بیرون مى آورد...]پس در کنار حق، تکلیف نیز معنا پیدا مى کند و[ اگر چه حقوق مطلوب است، اما تکلیف هم عزیز و مهم است و نباید آنرا فروگذاشت... اصلا اگر جامعه اى تنها بر حقوق بنا شود، ویران مى شود.» بنابراین انسان در دوران مدرن داراى در عین داشتن حق، تکالیف شرعى و غیر شرعى نیز دارد و البته «ما در جایى قائل به تکالیف شرعى تعبدى مى شویم که پیش از آن عقل مستقل قادر به درک آنها نباشد.»

    2 دیدگاه دیگر معتقد است دوران جدید، عصر حق مدارى است، انسانها از تکالیف گریزانند و حتى فرد
    حق انجام خطا را نیز دارد. پس از تحولات در بینش فلسفى به انسان، دایره نظرى حق بسیار وسیع شده و
    هیچ محدودیتى براى انسان در حق قائل نیست، (گر چه در عمل براى حق انسان، محدودیت هایى در نظر
    گرفته مى شود) و اساساً براى این که انسان ها، ارزش ها و اخلاقیات را برگزینند و حقوق دیگران را محترم بشمارند باید آزادى و اختیار داشته باشند که این اختیار و آزادى با تکلیف و تکلیف مدارى تناسب ندارد واین گونه است که امروزه تکلیف معنایى ندارد.

    3 در دیدگاه سوم این عقیده وجود دارد که حق و تکلیف در قلمرو روابط اجتماعى از یکدیگر قابل
    تفکیک نیست و دین بر عنصر تکلیف تأکید بیشترى کرده چون از حس نفع طلبى و خود محورى در انسان
    باخبر بوده و با ارائه تکالیف، وظیفه شناسى و رعایت حقوق دیگران در جوامع را تضمین کرده است.
    تکلیف (خصوصاً در برابر خدا) برتر از حقوق انسان قرار مى گیرد و چون انسانها با یکدیگر هماهنگ
    نیستند و با مادى نگرى و سودانگارى هر کس به دنبال منافع خویش است پس انسان نمى تواند حقوق را به
    طور کامل بشناسد و به آن عمل نماید. بنابراین چه در گذشته و چه امروز، انسان دین دار باید تکالیف را
    برتر از حقوق خویش بپندارد.

    به هرحال نمى توان انکار کرد امروز که حقوق بشر به عنوان یکى از مفاهیم و ایده هاى مهم در عرصه
    جهانى مطرح شده، بر مسئله حق تأکید بیشترى شده و دغدغه و اندیشه انسان مدرن بر حول محور حق
    مى گردد، اما بسیارى از حقوق مانند مفهوم «حقْ ادعا» در قبال ادعاى حقِ یک طرف براى طرف مقابل ایجاد تکلیف مى کند.

    ویژگى هاى حق

    از جنبه هاى مختلف، خصوصیات و ویژگى هاى متفاوتى براى حق و حقوق انسانى مى توان قائل شد که به برخى از این خصیصه ها اشاره اى گذرا خواهیم داشت.

    1 حق ویژگى ابزارى «Instrumentalistic» دارد و حقوق در خدمت ارزشهاى بنیادى بوده و در فعالیت هستند تا اهداف ارزشى را تأمین نمایند. نکته اساسى این است که حق و نیل به آن، هدف و غایت فرد و جامعه نیست، بلکه وسیله اى براى رسیدن به غایت و کمال مطلوب یعنى سعادت بشر و حفظ کرامت و شرافت ذاتى انسان است.

    2 حق یا حقوق فردگرا «Individualistic» بوده و به دنبال فراهم آوردن و حفظ دایره هاى حمایت شده فردى هستند. حقوق سعى مى کنند با راهکار و رهیافت هاى خویش و از طریق قوانینى که از حقوق حمایت مى کنند، منافع هر فرد را در قبال حکومت و جامعه حفظ نمایند.

    3 حقوق حداقلى «Minimalistic» هستند و بخش کوچکى از نیازهاى انسانى و نیاز بزرگ هر شخص یعنى عدالت و برابرى را تأمین مى کنند. قلمرو عدالت و اخلاق بسیار وسیع و گسترده است و اصول
    حقوقى نمى توانند تمامى حیطه هاى و حوزه هاى آن ها را دنبال کرده و تأمین نمایند و به همین دلیل هر روز به مبانى حقوق، مسائل جدیدى افزوده مى شود.

    4 حقوق براى نهادى شدن در جامعه نیاز به اختصاص به گروهى خاص دارند و ضمناً غیر از حمایت و پشتوانه قانون، احترام افراد نیز براى تسلط و سیادت حقوق در جامعه لازم است. نکته مهم این است که
    حقوق بدون ضمانت اجتماعى نمى تواند ادامه حیات دهد و در عین حال با اجبار نیز ملازمتى ندارد.

    5 حقوق نسبى هستند و به دنبال اخلاق، حقوق نیز در زمان هاى و مکان هاى مختلف، متغیر مى باشند. البته برخى حقوقِ انسانى وجود دارد که مانند اخلاق سنتى در هر زمان و مکانى ثابت باقى خواهند ماندو بر همین اساس، برخى صاحبنظران، ویژگى کلى و دائمى بودن را نیز به حقوق نسبت داده اند.

     

    منابع حقوق

    در اعصار و مکان هاى مختلف، هر مکتبى طبق ایدئولوژى و جهان بینى اش و هر جامعه اى طبق آداب و رسوم و فرهنگش سعى در تعریف حقوق و تسرى آن به جامعه داشته است. البته در دوران ماقبل مدرن
    اکثر تعریف ها از حقوق انسانى و خاستگاه آن در جوامع مختلف، به همدیگر شباهت داشته است. در
    جوامع الهى، اخلاق و مذهب، در جوامع پدرشاهى، عرف و اخلاق، در جوامع فئودالى، دین و به طور اخص کلیسا، در جامعه اسلامى، وحى و عقل و در جوامع بورژوازى ابتدایى نیز قانون و احکام سلطنتى، نظام حقوقى را تشکیل داده اند.

    اما در دوران مدرن تأکید و توجه بیشتر به خود انسان شده است. انسان و شناخت او محور و مدار هر
    چیزى قرار گرفته و فردیت و انسان محورى رشد یافته و کرامت و شرافت ذاتى انسان، ریشه و منشأ
    حقوق بشر مدرن را پى ریزى کرد. اندیشمندان و سیاستمدران در دوران مدرن ادعا کرده اند که همه حقوق انسانى، بر پایه شرافت و کرامت انسانى پى ریزى شده و خودآگاهى انسان نقش اساسى در این زمینه
    داشته است. انسان به محض تولد و به طور خود به خودى حقوقى همراه خود آورده و تنها اوست که
    مى تواند حقوق خویش را بازشناسد و حرمت آن را در جوامع انسانى مورد توجه قرار دهد.

    در مقابل این ادعا برخى اندیشمندان مانند «سن سیمون»، «کارل مارکس» و «ماکس وبر» نقش انسان را در بازشناسى حقوقش بسیار ناچیز مى دانند و حقوق را ساخته و پرداخته قانوندانان دانسته و معتقدند
    قشرهاى مختلف جامعه در قانون و حقوق سهمى ندارند.

    بنا بر اندیشه برخى متفکرین اسلامى و سنتى نیز چون انسان بنا به طبعش با دیگران هماهنگ و همفکر
    نیست و به علت خودمحورى او که ممکن است حتى در مقابل حقوق ایستادگى کند، پس انسان نه مى تواند حقوقش را بازشناسد و نه به طور کامل مى تواند به آن عمل کند. بنابراین بهترین منبع و منشأ براى شناسایى حقوق، خداوند است که انسان را خلق کرده و با نیازها و حقوق او آشناست. پس حق اصالتاً از ناحیه خداست و حقوق انسان مثل حق حیات و کرامت و آزادى و... همه حقوق اعتبارى بوده و پرتوى از حق اصیل یعنى حق خدا مى باشد. البته برخى نظریه پردازان دینى، این نظر را تعدیل کرده اند و معتقدند در عین اینکه در اصول کلى باید از دستورات دینى پیروى کرد، اما حقوق افراد مستقل از تفاوت
    درجات ایمان آنهاست و کرامت انسان منبعى مشترک در اسلام و غرب براى شناسایى حقوق بشر
    مى باشد.

     

    حقوق طبیعى

    حقوق طبیعى که از قرن ها قبل مورد توجه و تأکید اندیشمندان بوده و حتى فلاسفه یونان نیز از آن نام
    برده اند، شالوده و بنیان حقوق بشر را تشکیل مى دهد. حقوق طبیعى سلسله اى از حقوق ابدى و ازلى،
    نامشروط و ناگزیر و غیر قابل تغییر و تجزیه است که در هر زمان و مکانى، عموم افراد بشر از هر جنس و
    نژاد و مقام و موقعیت و دینى شامل آن مى شوند. گرسیوس در گزارش خود از ارسطو نقل کرده قواعد
    حقوق طبیعى چنان ثابت و پابرجاست که اگر خدا هم نبود، تغییرى در آنها رخ نمى داد. این حقوق به موجب قانون طبیعت به هر فرد انسانى تعلق دارد و انسان به حکم انسان بودن از آن برخوردار است و هیچ
    فرد انسانى را با هیچ دلیلى نمى توان از آن محروم نمود.

    منشأ این حقوق استعدادهایى است که دستگاه هدفدار خلقت براى رسیدن به کمال مطلوب در هر فرد
    قرار داده است و همه افراد بشر از این جهت داراى حقوق مساوى هستند و هیچ کس بر دیگرى برترى
    ندارد. این بدان معناست که در دوران ماقبل مدرن که هنوز حقوق بشر جدید شکل نگرفته بود، این حقوق
    باید براى همه یکسان بوده و مى توان ادعا کرد اکثر اعضاى جامعه نیز به این حقوق آگاهى داشته اند
    هرچند در زمان ها و مکان هایى بنا به دلایل مختلف چون فرهنگ و دین و آیین خاص و یا حکومت هاى
    ویژه، عامه مردم از دسترسى به این حقوق اساسى و طبیعى محروم بوده اند.

    اندیشمندان و حقوق دانان، اصول اساسى و فراگیر حقوق طبیعى را چهار حق بنیادین انسان یعنى «حق
    حیات»، «حق آزادى»، «برابرى» و «حق مالکیت» برشمرده اند که در اینجا به طور اجمالى به هرکدام از آنها
    اشاره مى شود.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا, مقاله در مورد تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا, تحقیق درباره تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا, مقاله درباره تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله حقوق بشر از آدم تا حوا
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت