تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟

تعداد صفحات: 22 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 21367
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: روانشناسی
قیمت قدیم:۱۲,۵۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟

    از زمانی که انسان خود را شناخته، می داند که هستی او از دو بخش تشکیل شده که از هم جدایی ناپذیرند. اما میان این دو بخش رابطه ای پیچیده برقرار است که هنوز نکات مبهم فراوانی در آن وجود دارد.

    در دوران قدیم که انسان از جسم خود آگاهی ناقصی داشت، هرگونه نارسایی در اندام های حسی و جسمی را به جان و روح نسبت می داد. مثلا اگر عضوی از او درد می گرفت، چنین می پنداشت که خطا یا گناهی مرتکب شده است.

    در دوران باستان کاهنان یا جادوگران تا حدی وظیفه پزشکان دنیای نو را به عهده داشتند که با شگردهای "روحانی" جسم بیماران را شفا می دادند. با پیشرفت علوم در دوران جدید بر این دیدگاه ابتدایی مهر "خرافه" کوبیده شد.

    دو برداشت و دو گونه شناخت علمی

    به طور کلی درباره رابطه جسم و جان، یا به عبارت دیگر ما بین پیکر انسان و حسیات و روحیات او، دو برداشت عام رواج دارد:

    برداشت اول این است که دستگاه جسمی انسان، یا آنچه به فیزیولوژی جانوری معروف است، کارکردی مستقل دارد. سلولها و اندامهای بدن وظایف و روابط متنوعی دارند اما به طور کلی از سیستم عصبی یا دستگاه روانی مستقل هستند.

    برداشت دوم می گوید که میان زیست جسمانی و عالم نفسانی افراد رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. به عبارت دیگر کار و فعالیت اندام ها و دستگاه های گوناگون جسمی از چند و چون حیات نفسانی آدمی جدا نیست.

    مطابق این دو برداشت، با دو گونه شناخت علمی روبرو هستیم: شناختی که جسم انسان را به عنوان پدیده ای مستقل مورد مطالعه و کنکاش قرار می دهد، و شناخت دیگری که مطالعه جسم را بدون تحقیق و کاوش در روح و روان آدمی ناقص می داند.

    امروزه بسیاری از دانشمندان به دیدگاه دوم گرایش دارند، یعنی به این اعتقاد رسیده اند که حیات انسان مجموعه ایست مرکب از فعالیت های جسمانی و کنشهای روانی. به عبارت دیگر فعل و انفعالات جسمانی انسان با زیست روانی او پیوندی نزدیک دارد. این رابطه بسیار مبهم و پیچیده و متنوع است، اما با مطالعه و تحقیق می توان به آن نزدیک شد.

    نفوذ عالم نفسانی بر جسم انسان

    آنچه زمانی تنها حدس و گمان به شمار می رفت امروزه از طرف بسیاری از متخصصان پذیرفته شده است که بیماری ها یا نارسایی های جسمانی با روندهای روانی و عصبی پیوند دارند.

    بسیاری از اختلالات روحی یا در بروز بیماری ها مؤثرند یا عامل تشدید کننده به شمار می روند. به نظر می رسد که پزشکان امروز بیش از گذشته به نارسایی های روحی و ناراحتی های عصبی توجه دارند.

    آیا شما به این جوانب توجه کرده اید؟ به چگونه ارتباطی میان جسم و جان آدمی معتقد هستید؟ آیا نمونه ها یا شواهدی از رابطه عوالم جسمانی و نفسانی می شناسید؟

    اگر در این حوزه ها سؤالی دارید می توانید برای ما بفرستید تا با یکی از کارشناسان مطرح کنیم.

    دکتر سعید بهروز که در تهران و کلن (آلمان) مطب دارد، از کسانی است که در زمینه کنش های روحی و تأثیر آنها بر بدن انسان مطالعه کرده است. او به تقاضای بی بی سی به پرسش های خوانندگان صفحه ما جواب داده است.

    انسان تنها از حدود ده در صد از کنش های ارگانیسم خود آگاه است. بیش از ۹۰ در صد از فعل و انفعالات بیوشیمیک، ساختاری و روانی انسان خارج از آگاهی و اراده اوست. خاطرات و آموخته ها و عادتهای رفتاری و توانایی های بدنی ما در حیطه ناخودآگاه قرار دارند.

    سه سیستم خودکار در ارگانیسم انسانی

    در بدن ما سه سیستم هوشمند وجود دارد که خودکار هستند و مستقل از آگاهی ما کار می کنند. این سیستمها عبارتند از: غدد درون ریز یا هرمون ها، سیستم ایمنی بدن و دستگاه عصبی شامل اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک. اعصاب سمپاتیک در رابطه با احساسات و هیجانات دنیای بیرون فعال هستند و اعصاب پاراسمپاتیک در ارتباط انسان با درون خودش فعالیت می کنند، مثلا در حالت خواب و استراحت...

    هر یک از این سه سیستم به طور خودکار عمل می کنند اما با دو بخش دیگر دارای فعل و انفعالاتی هستند، یعنی هم بر کار یکدیگر و هم بر کل ارگانیسم تأثیر می گذارند. نارسایی یک سیستم کل ارگانیسم را تحت تأثیر قرار می دهد. مثلا استرس یا عصبانیت باعث زیاده کاری اعصاب خودکار شده از یک سو روی قلب و شریانها تأثیر می گذارد و از سوی دیگر باعث بالارفتن برخی از هرمونها مثل کرتیزون و آدرونالین در بدن می شود.

    فشار روحی بدن را از حالت تعادل خارج می کند و در نتیجه آمادگی شخص در برابر بیماری ها بالا می رود، و برعکس آرامش و آسایش فرد سیستم ایمنی را تقویت می کند، که در برابر بیماری مقاوم می شود.

    ضرورت تقویت سیستم دفاعی بدن

    در جواب دوستان: احد از تبریز، ماشا از مونترال، احدی از تهران، علی ابتهاج از تهران و سروش از مهاباد، می توان این نکته را متذکر شد: سیستم دفاعی بدن به آرامش روحی نیاز دارد که از راه فعالیت های ورزشی آرام، قدم زدن در طبیعت، تمرین های یوگا و مدیتاسیون، و تمرین های تمرکز و غیره می توان آن را بالا برد. هیپنوتراپی هم هیپتونیزم درمانی نیز می تواند بسیار مؤثر باشد.

    توجه دوستان مصطفی از تهران، شادان از اسلو، سروش از مهاباد، سعید از بوفالو، پولاد از هلند، شهاب از تهران، غزل از اریزونا، کیوان از توکیو، حمید شریفی از گچساران، سام از تایلند، فردین از مزار شریف و آرش از ونکوور را به این مسئله جلب می کنم:

    ما سیستم های غیرارادی را خودکار می نامیم، اما خودکار بودن آنها از کجاست؟ به عبارت دیگر این "خود" کیست یا چیست؟

    چرا با وجود تمام پیشرفت های علمی، برای بسیاری از بیماری های اتو ایمون (سیسستم ایمنی بدن) در پزشکی کلاسیک و مدرن درمان روشنی سراغ نداریم؟ پاسخ این است که کنترل و هدایت این سیستم های خودکار زیر پوشش ناخودآگاه انسان است.

    جسم و روح و روان

    هستی بشری از سه بخش جسم و روح و روان تشکیل شده است. ناخود آگاه انسانی تحت تأثیر روح و روان است.

    روح بخش ذاتی، گوهری یا نهادین وجود انسان است که با تولد او شکل می گیرد. روان بخش اکتسابی ناخودآگاه است که با تأثیرات خارجی پس از تولد تکوین می یابد. انسان در مراحل رشد و نمو به تدریج فکر و اعتقادات خود را پرورش می دهد.

    نفسانیات آدمی یا ضمیر ناخودآگاه بر جسم انسانی تأثیر می گذارد. بنابراین ما به شکل آگاهانه می توانیم از طریق تقویت سیستم های مذکور، می توانیم حتی بدون صرف دارو بر بدن خود تأثیر بگذاریم.

     

    این نکته به پرسش آقای مجید قلیچ خانی از تهران مربوط می شود:
    بله، با تلقین و تمرکز مثبت می توان در سیر بیماری ها تأثیر گذاشت و مقاومت بدن را بالا برد. در این عرصه ها هنوز نمی توان اظهار نظر دقیق علمی کرد، اما می دانیم که نباید به دستاوردهای علوم تجربی قناعت کرد، بلکه باید از راه تأمل و تفکر و همچنین پرورش روحی، توانایی های درونی خود را بالا ببریم.

    ناتوانی حواس انسانی در درک دنیای بیرون

    در پاسخ به دوستانی که راجع به ناشناخته ها یا رازهای هستی پرسیده اند باید نکاتی را عرض کنم:

    دستاوردهای تازه فیزیک مدرن یا کوانتومی با پژوهش های تازه بر برخی از عقاید به اصطلاح "غیرعلمی" گذشتگان که از قرنهای پیش رواج داشته، صحه گذاشته است.

    ما برای درک و شناخت دنیای خارج فقط پنج حس در اختیار داریم که توانایی های آنها هم خیلی بالا نیست. از این حواس پنج گانه بینایی و شنوایی مهم تر هستند اما این دو قوه هم در دریافت محسوسات جهان پیرامون به شدت محدود هستند.

    می دانیم که تنها امواج اکترو مغناطیسی خاصی برای قوه بینایی قابل مشاهده هستند. بسیاری از ابعاد و رنگها و اشکال برای چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند.

    برای قوه شنوایی هم تنها صداهای میان فرکانس های ۲۰ تا ۲۰ هزار هرتس هستیم قابل شنیدن است.

    بنابر این آنچه ما از دنیای پیرامون دریافت می کنیم تنها بخش کوچکی از کل واقعیت است. فضای خالی میان االکترون ها و هسته اتم و فضای خالی بین سیارات یا کهکشانها برخلاف تصور، به هیچوجه خالی نیست، بلکه انباشته از عناصر و نیروهایی ست که ما برای دریافتشان گیرنده های لازم را نداریم.

    درباره تله پاتی و پیش گویی مطالعات فراوانی انجام شده اما قسمت عمده این پدیده ها از حیطه درک دقیق عملی خارج است.

    یک چیزی در وجود انسان هست ماورای قانونهای قراردادی، و یا کشف شده علمی که شاید نام این چیز را بشود روح گذاشت. شاید این یک نوع انرژی باشد یا جزئی از جسم ما که قابلیت تبدیل سریع به انرژی را دارد. من چند سال پیش، یک شب در خواب یکی از دوستانم را دیدم که چند سالی از او بی اطلاع بودم روز قبل از آن هم اصلا فکر یا صحبتی در باره ایشان نشده بود. صبح بیدار شدم با خودم عهد کردم که اگر رویا درست باشد باید امروز یک تلفنی یا خبری از او بشود. من در تهران بودم و او در استانهای جنوبی و شرقی فعالیت میکرد. برای خرید روزنامه بیرون از محل کارم رفتم در یکی از خیابانهای تهران در راه بازگشت دیدم شخصی مرا صدا میزند. وقتی برگشتم در عین ناباوری دوستم را دیدم و بلافاصله یاد عهدی که صبح با خود کرده بودم افتادم. با توجه به سوالاتی که از آشنایان و دوستان پرسیده ام همگی متفق القول بیان کرده اند که صحنه هایی دیده اند که بلافاصله احساس کرده اند آن را جای دیگر دیده اند. من گمان میکنم این صحنه ها را قبلا خواب دیده اند. من خود در دوران کودکی صحنه های اینچنینی بسیاری میدیدم. این اتفاقات و دیدن تصاویر در صورتی که کاملا همان تصاویر دیده شده در خواب باشد کاملا با نظریه نسبیت انشتین قابل توجیه است، چرا که ممکن است جزئی از وجود ما که ماده نباشد خواهد توانست تصاویر قبل و بعد از ما را در اینجا یا هر جای دیگر ببیند. چرا که اگر سرعت این چیز(روح، انرژی، جان و ...) بیشتر یا مساوی سرعت نور باشد همه این اتفاقات قطعی و واقعی خواهد بود. مصطفی - تهران

    بنده در اکثر مواقعی که از لحاظ روحی خسته و ناراحت هستم یا در فضای پرتنش و شلوغ واقع می شوم حالت استرس و ناراحتی روحی بهم دست میدهد به طوری که شدیدا از بوها بخصوص بوی ادکلن و عطر ناراحت میشوم ضمنا سرم گیج میرود. حالت تعریق بهم دست میدهد و سینوسهایم درد میگیرد با اینکه راه بینی ام باز است ولی نفس کشیدن برایم سخت است وقتی قرص ضد اظطراب مثل آلپرازولام میخورم کمی حالم خوب میشود خواهشمندم آقای دکتر مرا راهنمائی نمایند که آیا ناراحتی جسمی من بشرح فوق ربطی به اعصاب دارد؟ احد - تبریز

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟, مقاله در مورد تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟, تحقیق درباره تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟, مقاله درباره تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟ ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله جسم و جان چه رابطه ای با هم دارند؟
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت