تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری

تعداد صفحات: 7 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 22649
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: زندگینامه مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری

     

    شهید مهدی باکری
     
    تولد و کودکی‎ ‎‏
    به سال 1333 ه.ش در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی و باایمان ‏متولد شد. در دوران کودکی، مادرش را – که بانویی باایمان بود – از دست داد. ‏تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رسانید و در دوره دبیرستان ‏‏(همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست دژخیمان ساواک) وارد ‏جریانات سیاسی شد. ‏
     
    فعالیت های سیاسی – مذهبی
    پس از اخذ دیپلم با وجود آنکه از شهادت برادرش بسیار متاثر و متالم بود، به ‏دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. از ابتدای ‏ورود به دانشگاه تبریز یکی از افراد مبارز این دانشگاه بود. او برادرش حمید ‏را نیز به همراه خود به این شهر آورد.
    شهید باکری در طول فعالیتهای سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه بدست آمده) ‏از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی (ساواک) تحت کنترل و مراقبت بود. 
    پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از کشور ‏فرستاد تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزین داخل کشور فعال شود. 
    شهید مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام ‏خمینی(ره) – در حالی که در تهران افسر وظیفه بود – از پادگان فرار و به ‏صورت مخفیانه زندگی کرد و فعالیتهای گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب ‏اسلامی نیز انجام داد.
    پس از پیروزی انقلاب اسلامی
    بعد از پیروزی انقلاب و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ‏عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ‏ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان ‏با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزنده‌ای ‏را از خود به یادگار گذاشت. 
    ازدواج شهید مهدی باکری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش ‏اسلحه کلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر ‏برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ‏ارزنده‌ای برای مردم انجام داد. 
    شهید باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه ‏تلاشهای گسترده‌ای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود ‏وابستگاه و مزدوران شرق و غرب انجام داد و به‌رغم فعالیتهای شبانه‌روزی در ‏مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با ‏کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبهه‌ها شد.‏
     

     

     

     
    نقش شهید در دفاع مقدس
    شهید باکری با استعداد و دلسوزی فراوان خود توانست در عملیات فتح‌المبین با ‏عنوان معاون تیپ نجف اشرف در کسب پیروزیها موثر باشد. در این عملیات ‏یکی از گردانها در محاصره قرار گرفته بود، که ایشان به همراه تعدادی نیرو، با ‏شجاعت و تدبیر بی‌نظیر آنان را از محاصره بیرون آورد. در همین عملیات در ‏منطقه رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله کمتر از یک ماه در عملیات ‏بیت‌المقدس (با همان عنوان) شرکت کرد و شاهد پیروزی لشکریان اسلام بر ‏متجاوزین بعثی بود. 
    در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس از ناحیه کمر زخمی شد و با وجود ‏جراحتهایی که داشت در مرحله سوم عملیات، به قرارگاه فرماندهی رفت تا ‏برادران بسیجی را از پشت بی‌سیم هدایت کند. 
    در عملیات رمضان با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بی‌امان در داخل خاک ‏عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد، اما با هر نوبت مجروحیت، وی ‏مصممتر از پیش در جبهه‌ها حضور می‌یافت و بدون احساس خستگی برای ‏تجهیز، سازماندهی،‌ هدایت نیروها و طراحی عملیات، شبانه‌روز تلاش می‌کرد. 
    در عملیات مسلم بن عقیل با فرماندهی او بر لشکر عاشورا و ایثار رزمندگان ‏سلحشور، بخش عظیمی از خاک گلگون ایران اسلامی و چند منطقه استراتژیک ‏آزاد شد. 
    شهید باکری در عملیات والفجرمقدماتی و والفجر یک، دو، سه و چهار با عنوان ‏فرمانده لشکر عاشورا، به همراه بسیجیان غیور و فداکار، در انجام تکلیف و ‏نبرد با متجاوزین، آمادگی و ایثار همه‌جانبه‌ای را از خود نشان داد. 
    در عملیات خیبر زمانی که برادرش حمید، به درجه رفیع شهات نایل آمد، با ‏وجود علاقه خاصی که به او داشت، بدون ابراز اندوه با خانواده‌اش تماس گرفت ‏و چنین گفت: شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما ‏شده است. و در نامه‌ای خطاب به خانواده‌اش نوشت: 
    من به وصیت و آرزوی حمید که باز کردن راه کربلا می‌باشد همچنان در جبهه‌ها ‏می‌مانم و به خواست و راه شهید ادامه می‌دهم تا اسلام پیروز شود. 
    تلاش فراوان در میادین نبرد و شرایط حساس جبهه‌ها، را از حضور در تشییع ‏پیکر پاک برادر و همرزمش که سالها در کنار بود بازداشت. برادری که در ‏روزهای سراسر خطر قبل از انقلاب، در مبارزات سیاسی و در جبهه‌ها، پا به ‏پای مهدی، جانفشانی کرد. 
    نقش شهید باکری و لشکر عاشورا در حماسه قهرمانانه خیبر و تصرف جزایر ‏مجنون و مقاومتی که آنان در دفاع پاتکهای توانفرسای دشمن از خود نشان ‏دادند بر کسی پوشیده نیست. 
    در مرحله آماده‌سازی مقدمات عملیات بدر، اگرچه روزها به کندی می‌گذشت اما ‏مهدی با جدیت، همه نیروها را برای نبردی مردانه و عارفانه تهییج و ترغیب ‏کرد و چونان مرشدی کامل و عارفی واصل، آنچه را که مجاهدان راه خدا و ‏دلباختگان شهادت باید بدانند و در مرحله نبرد بکار بندند، با نیروهایش درمیان ‏گذاشت. ‏
     
    ویژگیهای اخلاقی
    شهید باکری، پاسدار نمونه، فرماندهی فداکار و ایثارگر، خدمتگزاری صادق، ‏صمیمی، مخلص و عاشق حضرت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بود. با تمام ‏وجود خود را پیرو خط امام می‌دانست و سعی می‌کرد زندگی‌اش را براساس ‏رهنمودها و فرمایشات آن بزرگوار تنظیم نماید، با دقت به سخنان حضرت ‏امام(ره) گوش می‌داد، آنها را می‌نوشت و در معرض دید خود قرار می‌داد و ‏آنقدر به این امر حساسیت داشت که به خانواده‌اش سفارش کرده بود که ‏سخنرانی آن حضرت را ضبط کنند و اگر موفق نشدند، متن صحبت را از طریق ‏روزنامه بدست آورند. 
    او معتقد بود سخنان امام الهام گرفته از آیات الهی است،‌باید جلو چشمان ما ‏باشد تا همیشه آنها را ببینیم و از یاد نبریم. 
    شهید باکری از انسانهای وارسته و خودساخته‌ای بود که با فراهم بودن ‏زمینه‌های مساعد، به مظاهر مادی دنیا و لذایذ آن پشت پا زده بود. 
    زندگی ساده و بی‌ریای او زبانزد همه آشنایان بود. با تواناییهایی که داشت ‏می‌توانست مرفه‌ترین زندگی را داشته باشد؛ اما همواره مثل یک بسیجی زندگی ‏می‌کرد. از امکاناتی که حق طبیعی‌اش نیز بود چشم می‌پوشید. تواضع و ‏فروتنی‌اش باعث می‌شد که اغلب او را نشناسند. او محبوب دلها بود. همه ‏دوستش می‌داشتند و از دل و جان گوش به فرمان او بودند. او نیز بسیجیان را ‏دوست داشت و به آنها عشق می‌ورزید. می‌گفت: 
    وقتی با بسیجیها راه می‌روم، حال و هوای دیگری پیدا می‌کنم، هرگاه خسته ‏می‌شوم پیش بسیجیها می‌روم تا از آنها روحیه بگیرم و خستگی‌ام برطرف شود. 
    همه ما در برابر جان این بسیجی‌ها مسئولیم، برای حفظ جان آنها اگر متحمل یک ‏میلیون تومان هزینه – برای ساختن یک سنگر که حافظ جان آنها باشد – بشویم، ‏یک موی بسیجی،‌ صد برابرش ارزش دارد. 
    با دشمنان اسلام و انقلاب چون دژی پولادین و تسخیرناپذیر بود و با دوستان ‏خدا، سیمایی جذاب و مهربان داشت. 
    با وجود اندوه دائمش، همیشه خندان می‌نمود و بشاش. انسانی بود همیشه آماده ‏به خدمت و پرتوان. 
    حجت‌الاسلام والمسلمین شهید محلاتی در مورد شهید باکری اظهار می‌دارند: 
    وی نمونه و مظهر غضب خدا در برابر دشمنان خدا و اسلام بود. خشم و ‏خروشش فقط و فقط برای دشمنان بود و به عنوان فرمانده و باتقوا، الگوی ‏رافت و محبت در برخورد با زیردستان بود. 
    همسر شهید باکری در مورد اخلاق او در خانه می‌گوید: 
    باوجود همه خستگی‌ها، بی‌خوابی‌ها و دویدن‌ها، همیشه با حالتی شاد بدون ابراز ‏خستگی به خانه وارد می‌شد و اگر مقدور بود در کارهای خانه به من کمک می ‏کرد؛ لباس می‌شست، ظرف می‌شست و خودش کارهای خودش را انجام می‌داد. 
    اگر از مسلئله‌ای عصبانی و ناراحت بودم، با صبر و حوصله سعی می‌کرد با ‏خونسردی و با دلایل مکتبی مرا قانع کند. 

     

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری, مقاله در مورد تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری, تحقیق درباره تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری, مقاله درباره تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله زندگینامه شهید باکری
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت