تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش

تعداد صفحات: 15 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 23486
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تربیت بدنی
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۶,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش

    ورزش که روزگاری برای آمادگی بدن بود و تحلیل نرفتن قوه جسمانی و مبارزه جویی سربازان ، حال شکل دیگری یافته است، صنعتی پول ساز که ابزار دست سیاستمداران نیز هست.

    اگر چه بنیانگذاران المپیک این مسابقات را برای آن بنیان نهادند تا چون حلقه های رنگارنگش مردمان را با نژادها، عقاید و ملیت های متفاوت کنار هم گردآورند، حال اما میدان مسابقه، میدان نبرد است. نبردی که ریشه در سیاست دارد و گاه بغض فقر فرو خورده ملتی با به ثمر رسیدن یک گل و یا به خاک مالیده شدن پشت یکی دیگر، می ترکد و شادی عمومی شکل می گیرد.

    کم نیست در تاریخ ورزش دنیا، انتقام جویی های ورزشکاران به جای سیاستمداران. «دست خدایی» که به کمک مارادونا آمد تا تلافی تمام سال های تصرف جزایر فاکلند را بر سر انگلیس درآورد، استقامت جانانه الجزایری ها در برابر فرانسه، پیروزی انگلیسی ها برآلمان ها و .... در دنیای فوتبال نمونه هایی از این کارکرد جایگزین ورزش است.

    ورزش خصلتی دارد که همه را فارغ از هر گرایش سیاسی به خود جلب می کند . به راستی کدام اتفاق تاریخی و رویداد سیاسی می تواند نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر جمعیت را به ورزشگاه بکشاند و میلیارد ها نفر را در پای تلویزیون میخکوب نماید جز دنیای توپ گرد و مستطیل سبز.

    «زیدان» قهرمان ملی فرانسه است و شیراک به استقبالش می آید، مارادونا قهرمان آرژانتین است و رهبران آمریکای لاتین از ایستادن در کنار او لذت می برند و چه بسیار که فیدل انقلابی با مارادونا رفاقتی دیرینه دارد.

    «پله» در برزیل اسطوره ای است که سیاستمداران برای کسب قدرت همیشه برآنند که او را وزیر خود بخوانند و چیلاورت افسانه ای در پاراگوئه تا مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری پیش می آید و قهرمانانه نشان می دهد که دنیای سیاست با ورزش فاصله ای زیاد ندارد.

    این فقط فوتبال نیست؛ چرا که کاسپاروف، شطرنج باز قهار روسی، قصد آن دارد تا بخت خود را در حوزه سیاست بیازماید و شانه به پوتین می زند و رقابت انتخاباتی راه می اندازد. کشتی گیران سرزمین مغول ها، چیزی کمتر از دیکتاتورهای سیاسی ندارند.

    برای مردم درمانده و عقب افتاده افریقا، هر دونده ای حکم یک قهرمان ملی دارد و چه راحت این قهرمانان را با اهالی سیاست می شود بر سر یک میز دید.

    راه را دور نکنیم، همین جا دردل خاورمیانه وهمسایگی ما، عراق تازه از بند صدام رها شده قهرمان آسیا می شود و می بینید طالبانی چگونه به استقبال تیمش می آید و مهاجم را نشان افتخار می بخشد و ملی پوشان در اعتراض به درگیری های فرقه ای راهپیمایی می کنند. در سوریه نیز شرایط همین است، اسد جوان را با اهل ورزش رابطه نزدیک است و عکس! اینها همه از دل خصلت ورزش به در می آید که نگاه توده را جذب می کند. ۱۹۹۰ کامرون خاطر بیاورید، شیرشاه! عکس های بعد از آن بازی و شادی مردم کامرون که گروهی دسته جمعی و از یک تلویزیون بازی را می دیدند، چقدر لذت بخش بود.

    «دونگا» که حال در مقام سر مربی تیم ملی برزیل نشسته به خبرنگاران می گوید؛ « ما برای این فوتبال بازی می کنیم تا خستگی را ازتن کارگران معدن در بیاوریم» و راست می گوید، فوتبال، رونالدینهو و هر برزیلی برای فقیران این کشور، حکم یک مسکن را دارد.

    آفریقای جنوبی دوران ماندلا نیز همین بود. مرکز آپارتایدنژادی هنگامی که روزنه ای به آزادی دید و ماندلا را در مقام شخص اول حکومت، سراز پا نشناخت و قهرمان آفریقا شد و ماندلا با پیراهن شماره ۹ این تیم به یادگار عکس گرفت و بازیکنان جام را به او هدیه کردند.

    نیازی نیست، دنیا را دور بزنیم و از این مثال ها بسیار ببینیم. به همین سرزمین ایران نگاه کنید. چقدر زیاد است این اتفاقات قهرمانانه!

    پیروزی بر استرالیا، جشن ملی بود و پس از هر بردی در فوتبال مردم شاد و دست زنان به خیابان می آمدند.

    حتماً جام جهانی ۹۸ فرانسه را به خاطر دارید و هنوز ضربه سرحمید استیلی و گریه اش بعد از «گل به آمریکا» تیتراژ برنامه های ورزشی است. ایران از امریکا انتقام گرفته بود. انتقام سال ها فشار!

    کشتی عباس جدیدی و راگلاس آمریکایی را نمی دانم به خاطر دا رید یا نه! راگلاس، انگار همه توانش را برای این گذاشته بود تا پشت این پهلوان ایرانی را به خاک بماند؛ اما قصه عکس شد و جدیدی پیام تبریک ویژه گرفت!

    امیررضا خادم که حالا لباس سیاست به تن کرده است، در المپیک برایش هیچ چیز لذت بخش تر از شکست حریف امریکایی نبود. رسول و علیرضا حیدری و دیگران نیز همین گونه بودند.

    و جالب این که در پس هر یک از این رویدادها، مقامات کشوری و لشگری فراموش نکرده اند، پیام تبریک را بفرستند و شریک پیروزی شوند!

    در این سونیز هستند، ورزشکارانی که سودای سیاست دارند. اگر سیاست مداران ورزش را برای جلب نگاه توده می خواهند، ورزشکاران نیز گاه اشتیاق بازی در میدان دیگری را در سر می پرورانند و لباس ورزش از تن بر می کنند و نقش دیپلمات و سیاستمدار می یابند.

    اگر «رضا زاده» قهرمان فوق سنگین دنیا با همه عکس می گیرد و حمایتش را از همگان که قصد نامزدی دارند، اعلام می دارد و همه مفتخر به ایستادن در کنار این عجوبه اردبیلی اما دیگرانی هستند که از هر ایستادن در کنار سیاستمداری طلب مقامی دارند و منصبی!

    محمد مایلی کهن، سرآمد این ورزشکاران است که از دل زمین چمن به جایگاه سیاسی رسیده است. برخلاف سلفش علی پروین که سیاستمداران بسیار به او نزدیک می شوند، اما او راه خود را می رود.

    همین حمید استیلی که به لطف نزدیکی اش به مردان سیاست تا نزدیک سرمربیگری محبوب ترین تیم ایران نیز پیش رفت و یا ناصر حجازی در ستادهای حزب اعتماد ملی و کنار کروبی به یادگار بسیار عکس گرفت.

    علی کریمی و مهدی مهدوی کیا در انتخابات ریاست جمهوری در دوره قبل از خاتمی حمایت کردند، حمایتی که به ایشان گران تمام می شد و ناچار تکذیبیه ای منتشر کردند که اهل ورزش را با سیاست چکار !

    اما شاید در تاریخ ورزش این سرزمین کمتر کسی نام قلیچ خانی را از یاد ببرد؛ فوتبالیستی که حالا در فرانسه روزنامه نگار است و سال ها تنه اش به تنه جنبش دانشجویی ایران خورده است. او حال اما برای آرمانی دیگر زنده است و بس و چه زیاد مردان اهل سیاستی که از او می خواهند، عریان تر به میدان سیاست بیاید؛ اما... .

    از این دست حکایت ها بسیار است. حکایت ورزشکارانی که به سیاست روی آورده اند، علیرضا دبیر و هادی ساعی، همین حالا در شورای شهر تهران نماینده مردم هستند و چه پرحادثه که ساعی لباس اصلاح طلبی بر تن کرد و صدا و سیما مسابقات قهرمانی آسیایی او را بایکوت کرد و همان افغانستانی که بر ساعی چیره شد، در سرزمین خود به یک قهرمان تبدیل شد و روزنامه های افغان برایش سنگ تمام گذاشتند.

    اما چرا چنین است که حال دولت ها می خواهند در ورزش نقش اول را داشته باشند؟

    چه اتفاق افتاده که مدیران باشگاه بانگاه دولتی ها می آیند و می روند؟ چه شده که روسای هیأت های ورزشی و فدراسیون ها به تناسب خط و ربط سیاسی شان سنجیده می شوند ورقابت می کنند؟ چه تلخ است این دخالت سیاست در ورزش برای فوتبال ایران که ما را تا مرز تعلیق نیز برد و صفایی فراهانی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت –تحملش برای دولت سخت بود و دشوار...

    از قصه ورزش پیداست که قهرمانانش، قهرمان ملی اند و نظر سنجی های چند سال گذشته سازمان ملی جوانان حکایت از آن داشت که «ورزشکاران» الگوی اول نسل جوان جامعه هستند و بعد هنرمندان و ...

    پس چرا اهل سیاست از این ماست کره نگیرند؟

    هنگامی که بخش خصوصی ناتوان است و دولت همه چیز را در چنیره خویش دارد، پس می تواند برای ورزش هم تا جزیی ترین سطح تکلیف کند و معامله شورای شهر تهران را بر سر پرسپولیس امضا نماید.

    حال نیز تمام تلاش دولت این است که «فدراسیون» فوتبال باقی بماند و صفایی فراهانی ها با ایشان به آنجا نرسد. ماجرا ختم به حوزه ملی نیست که در سطح محلی نیز چند صباحی هست که عباس نیکویه، صادق پورمهدی، حامد کبودوند آقاعلیخانی، عبادی، الفت ، عابدی و یا هیأتی را تحویل گرفته و یا می خواهند تحویل بگیرند.

    اگر چه مدیر کل تربیت بدنی بر این باور است که هیچ یک اینها از سرسیاست ورزی نبوده و تنها برای کمک به ورزش آمده اند تا با خود منابع مالی و اسپانسر بیاورند؛ اما سوال این است که اگر واقعاً دغدغه اینان ورزش بود، نمی شد بیرون از گود کارشان را بکنند بی نام و نشان!

    این گونه است که سیاستمداران، ورزش را نشانه می گیرند و نگاه توده را می خواهند. توده ای که هر قهرمان ورزشی برایش حکم یک روحیه ای دارد؛ اما افسوس که نمی داند شریک قهرمانان در لحظه پایانی انتظاری دیگر دارند. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش, مقاله در مورد تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش, تحقیق درباره تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش, مقاله درباره تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله توپ سیاست در زمین ورزش
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت