تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی

تعداد صفحات: 32 فرمت فایل: word کد فایل: 24352
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تربیت بدنی
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی

    گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش  و ارتباط فرهنگی

    اشاره : دکتر محمد مهدی رحمتی ، دارای دکترای جامعه‏شناسی از دانشگاه تهران و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان است. مینه‏های مورد علاقه‏ی وی آسیب‏شناسی  اجتماعی، نظریه‏های جامعه‏شناسی و جامعه‏شناسی ورزش می‏باشد.

     وی پژوهش‏های متعددی را در موضوعات مختلف جامعه ‏شناسی انجام داده و مقالات مختلفی از ایشان در مجلات علمی و پژوهشی به چاپ رسیده است. دو کتاب از وی با عنوان جامعه‏شناسی خشونت ورزشی، و هویت اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی زیر چاپ است. در ادامه نظر خوانندگان را به گفت و گو با دکتر رحمتی جلب می‏کنیم. هدف از این مصاحبه شناساندن یکی از حوزه‏های جدید جامعه‏شناسی، یعنی جامعه شناسی ورزش است.


    - به نظر شما حوزه‏ی تخصصی جامعه‏شناسی ورزش در ایران در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟

    جامعه شناسی ورزش در ایران هنوز به صورت یک حوزه‏ی تخصصی مطرح نشده است، چون به طور کلی در سایر نقاط دنیا نیز گرایش تخصصی جدیدی به شمار می‏آید. با این‏حال، در مقایسه، این گرایش و حوزه‏ی تخصصی هنوز در جامعه‏شناسی ایران جا نیفتاده است. در حد اشاره گاهی در مناسبت‏های گوناگون مطرح می‏شود، مثلا در دهه‏ی 1370 نشریه‏ی تخصصی  وزارت ارشاد با نام فرهنگ عمومی دو شماره را به فاصله چند سال از هم به فوتبال اختصاص داد؛ یکی در سال 76_75 و دیگری در سال 80_79 . به تناسب رویدادهایی که در عرصه‏ی  ورزش رخ می‏دهند، اساتید دانشگاه اظهارنظرهایی می‏کنند ، ولی اینها را نمی‏توانیم نظرات  تخصصی در جامعه‏شناسی ورزش تلقی کنیم. بیشتر می‏شود گفت تحلیل‏های خیلی گذرا و  موقتی و گاه ژورنالیستی هستند.
    زمانی می‏توان سخن از حوزه‏های تخصصی ورزش در ایران کرد که در دانشگاه تدریس شوند، فعالیت پژوهشی در مورد موضوعات مربوط به آن انجام شود و یا اینکه سازمان تربیت بدنی و حتی باشگاه‏های ورزشی ما از وجود جامعه شناس و روان شناس _ که می‏شود گفت دو  رشته‏ی به هم مرتبط هستند_ استفاده کنند و ما استفاده از آنها را در عمل مشاهده کنیم. مثلاً  تا به حال نشنیده‏ام که در دانشکده‏ها‏ی تربیت بدنی، بجز دانشگاه گیلان، آن هم در دانشکده‏ی تربیت‏بدنی درس جامعه‏شناسی ورزش تدریس شود. این در حالی است که برخی دانشجویان  حتی در دوره‏های کارشناسی ارشد و دکترا نیز تمایل دارند موضوعی را انتخاب کنند که به بحث جامعه‏شناسی ورزش مربوط باشد. ولی تا زمانی که سطوح رسمی به این حوزه توجه نکنند، نمی‏توانیم انتظار داشته باشیم که در بخش‏های دیگر به این مقوله توجه کنند. این  مشکلی است که نظام آموزش عالی ما دارد. چون نظام آموزش عالی ما نظامی متمرکز است و  تصمیمات از جانب وزارتخانه اتخاذ می‏شود، حالا به سازو کار اتخاذ تصمیم و درستی و نادرستی  آن کاری ندارم که بحث جداگانه‏ای است. توجه به این حوزه بیشتر تابع سلیقه‏ها و علاقه‏مندی  افراد خاص است. مثلاً ریاست محترم کمیته‏ی ملی المپیک آقای دکتر قره‏خانلو که شخصیتی آکادمیک هستند علاقه‏ی زیادی به فعال کردن دپارتمان جامعه‏شناسی ورزش دارند، ولی واقعیت این است که خیلی از کارگزاران ورزش انتظار دارند که این کار زود جواب بدهد، در حالی که از نظر آموزشی و پژوهشی حمایتی از این کار نمی‏شود.
    اصولا در کار علمی در ایران، به خصوص در حوزه‏ی ورزش که با نتیجه‏گرایی خیلی عجین است، همه انتظار دارند که به سرعت نتیجه کار را ببینند. پژوهش هم طوری نیست که نتیجه‏ی  آن خیلی سریع مشخص شود. کار فرهنگی در ایران معمولاً به چند شعار و چند پرچم، پارچه و  تراکت تبلیغاتی خلاصه شده است. متاسفانه هنوز هم به این نتیجه نرسیده‏اند که سال‏هاست  این کار را می‏کنند و فایده ندارد و لازم است شیوه‏های دیگر را امتحان کنند. کماکان تماشاگران ما در ورزشگاه‏ها از نظر اخلاقی و فرهنگی فاقد الگوهای رفتاری هستند. این همه  معاونت فرهنگی در سطح سازمان‏ها، فدراسیون‏ها و حتی باشگاه‏ها داریم، ولی ندیده‏ایم نیم خط شعار، که حداقل کار فرهنگی است، به تماشاچیان و طرفداران آموزش دهند و همین امر باعث شده که افراد لمپن وارد این فعالیت می‏شوند و معمولاً این‏گونه فعالیت‏شان بیش از آنکه فرهنگی باشد به اصطلاح ضد فرهنگی است. نتایج آن هم این است که مشاهده می‏کنیم.  سازمان تربیت بدنی حاضر نیست به پژوهشگران این امکان را بدهد تا با یکی دو سال کار  مطالعاتی مشخصات بازیکنان و تماشاگران و هواداران را مورد مطالعه قرار دهند و بگویند این افرادی که می‏خواهید برای‏شان کار فرهنگی کنید، مشخصاتشان چیست. اگر خرابکاری بشود می‏گویند کار عده‏ای از تماشاچیان بوده است، و از طرف دیگر هم اعلام می کنند ما بهترین  تماشاچیان را داریم. معلوم نیست وقتی که هیچ مطالعه‏ای در مورد تماشاگران نشده، بر اساس  چه شناختی این صحبت‏ها مطرح می‏شود. در همه جای دنیا ورزش تخصصی شده است و باشگاه‏ها و تیم‏های ملی از مخاطبان خودشان شناخت دارند. به خاطر همین هم هست که شما می‏بینید در خیلی از عرصه‏های فرهنگی ورزش نیز از ما موفق‏ترند. متاسفانه یا خوشبختانه،  هنوز اعتقاد عملی به پژوهش بین مسؤلان، چه در حوزه‏ی ورزش و چه در دانشگاه مشاهده نمی‏شود. نمی‏خواهم یک طرفه نقد کنم و بگویم مسؤلان ورزش ما توجه ندارند. دانشگاهیان ما هم به جز در حد دلمشغولی و علاقه‏مندی و گاه توجه به جنبه‏های مالی، به تحقیق عنایت لازم را ندارند. در حال حاضر این مشکلات وجود دارند و واقعیت این است که فقط می توانیم بگوییم  جامعه‏شناسی ورزش در ایران در حد حرف است.
    در حوزه‏ی پژوهش هم، چند پژوهش به تعداد انگشتان یک دست انجام شده است. محقق نمی‏تواند در خلا و در گوشه‏ای بنشیند و برای خودش کار تحقیقی انجام بدهد. امیدوارم ارتباط مناسبی بین حوزه‏های علمی و آکادمیک در عرصه‏ی ورزش و حوزه‏های اجرایی شکل بگیرد. الان یک بخش اجرایی داریم که برای خودش جداگانه کار می‏کند و یک بخش، اگر بپذیریم، علمی داریم که عرض کردم در جامعه‏شناسی خیلی نوپا و ضعیف است. خیلی از خروجی‏ها در عرصه‏ی اجرا مورد استفاده و توجه قرار نمی‏گیرند. من امیدوارم که ارتباط مناسبی بین بخش اجرایی و علمی شکل بگیرد. مسلما این ارتباط اگر شکل بگیرد به تدریج در یک فرایند به هر دو کمک می‏کند.     
     - روند تجاری شدن و کالایی شدن ورزش در جهان و ایران را چگونه تحلیل می‏کنید؟

    از نیمه‏ی دوم قرن بیستم و همزمان با رونق اقتصاد سرمایه‏دارانه در غرب – آمریکای شمالی و اروپای غربی – به تدریج مؤسسات و بنگاه‏های بزرگ اقتصادی در پی بازاریابی محصولات خود برآمدند. بدیهی است که تولید انبوه کالا در جهان سرمایه‏داری نیاز به بازاریابی برای مصرف داشت. گردانندگان عرصه‏ی اقتصاد سرمایه‏داری متوجه شدند که می‏توان از فضای ورزش به عنوان یک بازار بالقوه‏ی مناسب و پُرمخاطب برای تبلیغ فرآورده‏های خود بهره گیرند. به این ترتیب، ملاحظه می‏کنیم که از دهه‏ی 1960 اقتصاد و ورزش به مدد گسترش رسانه‏ها با یکدیگر به تعامل پرداختند و روند موسوم به تجاری‏شدن ( Commercialization ) شکل نوینی به خود گرفت. این تعامل دارای سودمندی‏های متقابلی برای هر دو نهاد ورزش و اقتصاد بود. از یک سو، اقتصاد به کمک مخاطب پُرشمار در عرصه‏ی ورزش توانست بازار مناسبی برای تبلیغ و ترویج فرآورده‏های خود دست و پا نماید؛ و از دیگر سو، ورزش نیز توانست با بهره‏گیری از سرمایه‏گذاری‏های اقتصادی، ضمن افزایش توانمندی در عرصه‏ی زیرساخت‏ها و رشد و گسترش کمّی و کیفی، وضعیت اقتصادی ورزشکاران را متحول کند و فضای جدیدی موسوم به حرفه‏ای شدن ( Professionalism ) را به وجود آورد.

     برخورداری ورزش از توانمندی‏های منحصر به فرد سبب شده است تا سرمایه‏داران و صاحبان صنعت و ثروت بیش از پیش رو به سوی این بازار سودآور آورند. ورزشکارانِ ورزش‏های پرتماشاگر به‏گونه‏ای قابل توجه تبدیل به کالا شده‏اند، سهام باشگاه‏های ورزش در بازار بورس خرید و فروش می‏شود، حقوق مربوط به پخش رویدادهای ورزشی میلیون‏ها دلار ارزش یافته است، شبکه‏های مختلف تلویزیونی مبالغ کلانی برای دریافت امتیاز پخش بازی‏های ورزشی می‏پردازند، و سوداگری و دریافت امتیازِ تولید کالاهای ورزشی به یک تجارت فراملیتی تبدیل شده است.

    در میان جامعه‏شناسان ورزش اتفاق نظری اساسی در این مورد وجود دارد که ویژگی شاخص ورزش مدرن تجاری‏شدن است. جامعه‏شناسان ورزش بر نقش تخصصی‏شدن ( Specialization ) ، عقلایی‏شدن (Rationalization )، کمّی‏شدن (Quantification ) و تلاش برای کسب رکورد تأکید می‏کنند. به تعبیری، تجاری‏شدن ورزش پیامد منطقی توسعه‏ی جامعه‏ی عقلانی مدرن است. در بسیاری از جوامع فعلی فعالیت‏های ورزشی از طریق پیوند با تجارت به مؤلفه‏ای حایز اهمیت تبدیل شده‏ و درهم‏آمیختگی فزاینده‏ی ورزش و تجارت موضوع بحث و تفسیرهای فراوانی در میان طیف گسترده‏ای از مفسران و اندیشمندان در سراسر دنیا شده است. روند ورود تجارت به حیطه‏ی فعالیت‏های ورزشی با شهرگرایی (  Urbanization )، صنعتی‏شدن (Industrialization )، بهبود سیستم‏های حمل و نقل و دگرگونی تکنولوژی‏های ارتباطی نوین، دسترسی به منابع سرمایه‏ای، و تحول در روابط طبقاتی همبسته بوده است. این باور که ورزش در عصر حاضر به تجارت بدل شده است به روشنی با تغییرات و تحولاتِ عمده‏ای که از 1945[خاتمه‏ی جنگ جهانی دوم] به بعد رخ داد ارتباط دارد. آشکارترین تحول در این فرایند به ظهور حامیان مالی-‏ تجاری ( Sponsors ) و نقش جدی آنها در دگرگونی لباس‏ها و فضاهای ورزشی و پوشش رسانه‏ای مربوط می‏شود. عامل دوم به تغییرات گسترده در بدنه‏ی مدیریتی سازمان‏های ورزشی مربوط می‏شود که در جریان آن باشگاه‏های ورزشی تلاش کردند تا ورزش را بیشتر در مسیری تجاری دنبال کنند. این امر حتا ورود باشگاه‏ها و سازمان‏های ورزشی به بازار بورس سهام را در پی داشت. هر دو عامل یادشده را باید در بستر توسعه‏ی پوشش رسانه‏ای ورزش، به ویژه گسترش تلویزیون از دهه‏ی 1950 و پس از آن رواج ماهواره و تلویزیون کابلی از دهه‏ی 1980 مورد بررسی قرار داد.
    امروزه، منبع اصلی درآمد باشگاه‏های ورزش حمایت مالی است و این روند به تدریج در حال گسترش است. فعالیت‏های ورزشی بر اساس تعداد بلیط‏های به‏فروش رفته برای برگزاری مسابقه‏ها، درآمدهای مالی حاصل از فروش امتیازات، درآمدهای تبلیغاتی، کالاهای ورزشی، و حقوق مربوط به پخش رسانه‏ای ارزیابی می‏شوند. ورزشکاران بر اساس میزان شهرت عمومی مورد توجه قرار می‏گیرند و این امر نیز بستگی به روابط و پیوندهای آنان با شرکت‏های تجاری دارد. در بسیاری از کشورهای صنعتی و سرمایه‏داری ورزشگاه‏ها، باشگاه‏ها و رویدادهای ورزشی با نام شرکت‏ها و مؤسسات تجاری بزرگ شناخته می‏شوند. همه چیز، از رنگ لباس تیم‏های ورزشی گرفته تا برنامه‏ی زمانی برگزاری رویدادهای ورزشی و نحوه‏ی پوشش رسانه‏ای تحت تأثیر منافع شرکت‏های تجاری قرار گرفته است. در واقع، شرکت‏های رسانه‏ای به گونه‏ای فزاینده مالکیت باشگاه‏‏های ورزشی و حمایت از رویدادهای ورزشی را برعهده می‏گیرند. روند تعامل میان ورزش و اقتصاد به گونه‏ای رقم زده شده که گویی این دو از آغاز با یکدیگر همزاد بوده‏اند. اما مرور دیدگاه‏های نظری و تجربه‏های عملی در این مورد گویای این واقعیت است که این رابطه بیش از این قابل تأمل است.  

    بررسی ارتباط میان اقتصاد و ورزش از چشم‏انداز جامعه‏شناسانه، از دو دیدگاه نظریِ متفاوت و متعارض قابل تأمل است. دیدگاه اول بر این باور است که مقامات و گردانندگان فعالیت‏های ورزشی باید مبادرت به نوسازی ( Modernization ) رهیافت آماتوری در مورد بازاریابی "محصول" خود- یعنی فعالیت‏های ورزشی – و همسویی بیشتر آن با تجارت و سوداگری نمایند. این دیدگاه، روند تجاری‏شدن ورزش را روندی اجتناب ناپذیر تلقی می‏کند و بر این باور است که مقامات و دست‏اندکاران ورزش باید تمهیداتی را به منظور سازگار نمودن ساختار ورزش با تجارت اتخاذ نمایند. این دیدگاه بر کارکردی بودن تجاری‏شدن ورزش از جنبه‏ی افزایش امکانات و تسهیلات، فراهم شدن تمهیداتی برای سرگرمی مردم و افزایش همبستگی اجتماعی، و ارائه‏ی الگویی برای موفقیت و سیستمی از انگیزش‏های مثبت تأکید دارد. از این منظر عنوان می‏شود که تجاری‏شدن ورزش پیامد‏های مثبت فراوانی داشته است. از جمله این پیامدها می‏توان به افزایش تسهیلات و امکانات رفاهی و خدماتی برای تماشاگرانِ رویدادهای ورزشی اشاره نمود. همچنین، این گروه از جامعه‏شناسان معتقدند که تجاری‏شدن سبب دگرگونی مخاطبان ورزش شده و در جریان تحول فضای اجتماعی و اقتصادی ورزش " حامیان سنتی" جای خود را به "مصرف‏کنندگان مدرن" داده‏اند. البته پیروان این دیدگاه به جنبه‏های منفی تجاری‏شدن ورزش نیز توجه دارند اما به زعم آنان وجود مواردی مانند دوپینگ، خشونت و رقابت افراطی جزو کارکردهای نامناسب ( Dysfunctions  ) تجاری‏شدن ورزش به شمار می‏آیند. این دیدگاه بر اختصاص عقلانی منابع یا وسایل تنظیم نیروهای بازار تأکید دارد.

    دیدگاه دوم، روند تجاری‏شدن را به منزله‏ی نشانه‏ای از روندهای ویرانگر در جوامع سرمایه ‏داری تلقی می‏کند، چرا که سبب کاهش کنترل ورزشکاران بر عملکردهای‏شان و تبدیل آنان به "کالاهایی" گردیده که ارزش‏شان توسط نیروهای بازار تعیین می‏گردد. به زعم نظریه‏پردازان دیدگاه دوم، فراگرد تجاری‏شدن در عرصه‏ی ورزش در نهایت منجر به بیگانگی (Alienation ) ورزشکاران از فرآورده‏هایی شده است که حاصل عملکرد خودشان است. افزون براین،‏ صاحب‏نظران این دیدگاه استدلال می‏کنند که تجاری‏شدن به ایجاد رابطه‏ای نامتوازن و نابرابر بین مدیران، مربیان، برنامه‏ریزان و سایر دست‏اندرکاران فعالیت‏های ورزشی با ورزشکاران انجامیده و ورزشکاران را بدل به افرادی " بی‏قدرت"(Powerless )در جریان عملکردشان کرده است. برخی از پیروان دیدگاه دوم حتا ماهیت المپیک را نیز زیر سئوال برده و بر این باور تأکید دارند که المپیسم "انگاره‏ای اجتماعی"است که بازتابنده‏ی فرهنگ روزمره‏ی جامعه‏ی صنعتی غربی است. این افراد به طور خاص به چند پیامد منفی المپیسم مانند دوپینگ، خشونت و علمی شدن ( scientification ) ورزش اشاره می‏کنند. به نظر آنان، این مسائل اتفاقی یا کم اهمیت نیستند، بلکه دارای ارتباطی منطقی با انگاره‏های ورزش غربی و تأکیدش بر "  سریع‏تر، بالاتر، قوی‏تر " است. المپیسم منعکس کننده‏ی سلطه‏ی استعماریِ‏ غرب است و گسترش آن در جهان با موفقیت چشمگیری همراه بوده است.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی, مقاله در مورد تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی, تحقیق درباره تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی, مقاله درباره تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله گفتگو با دکتر رحمتی درباره ورزش و ارتباط فرهنگی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت