تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی

تعداد صفحات: 25 فرمت فایل: word کد فایل: 9433
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: هنر
قیمت قدیم:۱۲,۵۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی

    مقدمه

    در گذشته «مصورکردن» محدوده مشخصی نداشت و تخصص در آن دارای ویژگی معینی نبود. هر کس که دستی به قلم مو داشت می توانست مصور یا تصویرگر باشد و هر هنرمندی مدعی تصویرگری هم بود. طراحان ، حکاکان، نقاشان و مجسمه سازان و غیره ،‌کارشان را مصور کردن و تصویرگری می دانستند، زیرا که می پنداشتند اثرشان را براساس تصویرکردن موضوعی به وجود می آورند. در گذشته هنر گرافیک هم مفهوم و محدوده خاصی نداشت. در غرب، طراحی، نقش اندازی، حکاکی و رسامی فعالیتهائی بود که گرافیک هم نامیده می شد و در واقع گرافیک بخش کوچکی از هنر نقاشی بود. اما بعدها رشد و وسعت تخصص ها در این تقسیم بندیها تغییرات فوق العاده ای را بوجود آورد و هر کدام از آن فعالیتهای جنبی کوچک گذشته، خود مرکز و محور کوشش های خلاقه هنرمندان زیادی شدند. مثلا هنر مصورکردن و تصویرگری برای خود شعبه تخصصی مهمی شد و در خود تقسیمات و تخصص های متعددی را بوجود آورد. در اکثر زبانهای غربی مصور کردن را illustration می گویند که به زبان ما، می توان آن را تصویرگری و تصویرسازی و هنرمندش را تصویرگر نامید. کار تصویرگری عبارت از تجسم تصویری یک موضوع برای نمایش بهتر فضای مطلب و در نهایت درک بهتر آن است. تصویرسازی و مصورکردن تنها با ابزار طراحی و نقاشی انجام نمی گیرد؛ بلکه امروزه طراحان و تصویرگران از هر طریقی و از امکانات بیانی هر هنر تصویری دیگری برای به تصویرکشاندن موضوع، استفاده می کنند از عکاسی ، از مجسمه سازی، نقاشی ، خوشنویسی ، حکاکی ، سینما و … بهره جوئی می کنند زیرا در واقع بیان اجرائی فقط گاهی مرزهای ظریفی را در بیان آنها ایجاد می کند. در واقع می توان گفت که این جزئیات بیانی بسان گویش های مختلف یک زبان عمل می کنند و در اساس چیزی با دیگری متفاوت نیست.

    استفاده از این همه امکانات گوناگون در تصویرگری نتیجتاً سبب تعدد و گوناگونی تخصص ها و روش ها در این هنر شده است و روز به روز نیز بر این انشعابات افزوده می شود و منجر به پیدایش دیدگاهها و شگردهای بدیع و نوظهور می گردد.

    بنابراین وقتی به خیل تصویرگران نگاه شود با وجود تنوع بی حد تخصص ها و شیوه ها ، اما همه آنها را می توان در حیط تصویرگری و تصویرسازی دید.

    جمعی از آنها به کار تصویرسازی برای «کتاب» مشغولند و کتابها از کتب مربوط به کودکان شروع شده و به کتب همه سنین خوانندگان و همه تنوع موضوعات مورد نظر آنها چون : انواع ادبیات ، هنر،‌علوم ،‌فنون و … ختم می شود که باز می توان همه این گوناگونی کتب را به دو شیوه تصویرگری یعنی تزئین کتب و یا تصویرسازی برای متن آنها تقسیم کرد و هر یک از این دو شعبه محتاج تخصص و تجربه ای ویژه است.

    شاید به ظاهر تصویرسازی برای متن از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. اما می دانیم در هنر تصویرسازی سنتی ما، حاشیه سازی یعنی تذهیب و تشعیرسازی ،‌جائی بسیار والا و ارجمند دارد و هنرمندان برجسته ای به این کار و سایر فنون دیگر مربوط به آن پرداخته و آثاری نفیس و بی بدیل به جای نهاده اند.

    با کمی دقت به موضوعات متنوع تصویرگری که شاید شام لدهها رشته و مطلب جداگانه باشد می توان تا حدودی به اهمیت و لزوم تنوع شیوه بیان آنها پی برد که مثلاً تفاوت در زیمنه تصویرسازی برای متن یک کتاب پزشکی با تصویرهای فنی یک کتاب مکانیک و تصاویر یک کتاب تاریخی ،‌یک کتاب جغرافیا، یک کتاب سیاحتنامه ،‌یک اثر ادبی ، یک کتاب آموزشی دوران تعلیمات مدرسه ای ،‌یک جزوه ورزشی ، عکاسی ،‌مد و لباس، یک قصه زیبا و لطیف کودکانه ،‌مجموعه اشعار ووو… چه اندازه باید تفاوت داشته باشد.

    در زمینه مصور کردن همین مطالب گوناگون وقتی به حیطه روزنامه نگاری وارد شویم، باز فضا و روال کار فرق می کند و همان تفاوتی را پیدا می کند که در شیوه و سطح توقع نوشتن مطالب برای کتاب و برای مقالات نشریات معمول وجود دارد.

    به همان ترتیبی که نویسنده ای مقاله یا مطلبی را با سطح و توقع خاصی برای روزنامه یا مجله تهیه می کند،‌تصویرگری این مطالب هم همان شأن و لجن موضوع را به خود می گیرد؛ و وقتی ملاحظه کنیم که حتی شیوه و روال هر نشریه نیز به جای خود در کیفیت نگارش آن مطالب تأثیر می گذارد، طبیعی است که بر شیوه طراحی و تصویرسازی آن هم تأثیربگذارد. به این معنی که مصورکردن یک نشریه روزانه با یک نشریه هفتگی تفاوت دارد و اگر هر کدام از این نشریات مدعی راه و رسم خاصی نیز باشند، باز این تفاوت ،‌دگرگونی های دیگری را هم به خود می گیرد و اگر دوباره گوناگونی های موضوعی نشریات را در نظر آوریم می بینیم که مثلا یک نشریه روزانه سیاسی، یک نشریه هفتگی ورزشی ، یک مجله ادبی ، یک گاهنامه هنری ، یک جزوه حقوقی یا اقتصادی ، اجتماعی ، یا مطلبی مخصوص جوانان ، کودکان ،‌دانشگاهیان ووو … آن چنان لحن ها و شخصیت های متفاوتی دارند که همانطور که نمی توان آنها را با یک قلم و شیوه نوشت نباید با یک قلم هم مصور نمود.

    علاوه بر موضوعاتی که تاکنون شمرده و معرفی شد، موضوعات بیشمار دیگری نیز هستند که برای خواستها و مصارف متعدد اقشار و اهداف بیشماری منتشر می شوند مانند انواع اعلان ها و پوسترها،‌انواع پوشش ها و روی جلدها ،‌انواع جزوات و بروشورها و کاتالوگ ها ،‌انواع برنامه های تلویزیونی ، تابلوهای راهنمائی اماکن و کسبه و ادارات تمبرها و بسته بندی ها ووو… که هر یک شیوه و لحن و اجرای خاص و مناسب خود را دارند و لاجرم باید در محدوده پهناور تصویرگری انواع هنرمندان تصویرگر با تخصص ها ، شیوه ها و قلم های ویژه و هنرمندانه ای وجود داشته باشند که البته چنین کثرت تخصص و تنوع متخصص در سایر کشورهای پیشرفته وجود دارد و امری غریب و عجیب نیست فقط متأسفانه چنین طیف گسترده ای از توانائی ها در کشور ما وجود ندارد و دلایل آن ناشی از کمبود آگاهی فنی دوطرف حرفه تصویرگری که ناشر و تصویرگراست می باشد. وقتی تقاضای روشن و یا روشنگرای وجود نداشته باشد طبیعتاً جواب درست و دقیقی نیز به دنبال ندارد و سطح کار کم و بیش در همان حوالی احتیاجات عمومی و قدیمی باقی می ماند. اما این ماندگاری و درجازدن ، عیب بزرگی است که ناشی از عدم کوشش و هوشیاری طراحان و مصوران می باشد. وقتی در حیطه کار حد دید و نگرش، محدود و کوتاه باشد، وظیفه طراحان است که با آشنایی و تسلط و اشرافی که به حرفه خود دارند،‌باید چشم اندازهای گوناگون کار خود را به خوبی مطرح و معرفی کنند و باعث آموزش آنها شده و در نتیجه سبب ایجادگستردگی بازار کار گردند و از این طریق نه تنها به سفارش دهنده کمک مؤثری در شناخت امکانات می شود بلکه فضای کار و حرفه نیز مطلوبتر شده و زمینه های بیشتر و مناسبتری برای بروز خلاقیت ها بوجود می آید. اما کار خوب و با ارزش را چگونه باید تشخیص داد و ارزیابی کرد.

    به طور کلی ارزش هر کار به دوگونه سنجیده می شود:

    اول ارزش توانائی تصویرگر در انتقال برداشتهای حسی درست و هنرمندانه اش از موضوع است. میزان درستی برداشت تصویرگر بستگی به میزان خلوص بیان او دارد که خود متکی به عوامل گوناگونی از جمله تجربه و مهارت و از همه مهمتر دل سپردگی کامل به کار و شفافیت روح او است خلوص بیان به کار، حالتی سهل از جهت درک و پذیرش آن بوسیله بیننده و ممتنع از جهت ایجاز و استحکام اجرائی آن می دهد. رسیدن به خلوص ،‌تمرینی پیگیر و موشکافانه می خواهد. باید همیشه نگاهی جستجوگر داشت و دائم همه دریافت ها را محک زد و هر محکی را با محکی دیگر اندازه زد تجربه را با تجربه ای دیگر ،‌تجربه را با حس و حس را با تجربه و حس را با واقعیت که تا بالاخره و به تدریج و آرام و آرام نگاه و فکر، ظریف شوند و خیره گردند و خیرگی را نیز باید مرتب محک زد و آزمایش کرد و صیقل داد چرا که زود کدر می شود و می پوسد.

    نداشتن تمرین کافی و عدم پیگیری در این روش، درجات و حالات متفاوتی را در تصویرگران و کارایشان به وجود می آورد و ارزشهای گوناگون آنها را سبب می شود و برعکس پیگیری مدام و یکدست و کامل بودن این ممارست باعث بی همتائی تصویرگر و ماندنی شدن اثر او می گردد.

    دومین ارزش هر کار، مهارت اجرائی اثر است و قدرت اجرائی کار یک تصویرگر موضوعی است که کم و بیش همه با آن آشنا هستند چرا که نتیجه ای عینی و بارز دارد. به آسانی مهارت اجرائی قابل تشخیص و تعیین است. در مهارت اجرائی نیز خلوص و شفافیت روح و شخصیت تصویرگر لازم است اما محدوده آن با وسعت مورد نیاز طراحی و خلاقیت در تصویرگر طراح تفاوت دارد.

    زیرا در اجرا بیشتر تمرین مدام دست و چشم نقش دارد که اصطلاحاً به آن نرمی و یا خشکی دست می گویند اما درک و دیدن درست فرمها و رنگها و جنسیت مناسب آنها و انتقال درستشان بر صفحه کار، احتیاج به میزانی از خلوص و شفافیت دارد تا رابطه درست بین دید ودست و روح را بوجود آورد.

    گروه تصویرگران اجراگر با گروه تصویرگران طراح تفاوتی حرفه ای دارند و تقسیم و جدائی این دو دسته بستگی به روحیه و شخصیت افراد این گروهها دارد و انتخاب روش شغلی ایشان انتخابی شخصی است که بعداً به صورت تخصصی در می آید مانند انتخاب انواع مشاغل توسط افراد مشابه.

    تصویرگران اجراگر را در تقسیمات هنر گرافیک و تصویرگری ،‌«رسام» و «اجراگر» و در اصطلاح فرنگی حرفه Artist می نامند. لذا در شناسنامه آثار تصویرگری اسامی افراد متعددی چون تصویرگر یا ایلوستراتور و اجراگر یا آرتیست دیده می شود و گاه نام مدیر هنری هم به آنها اضافه می شود و مدیران هنری کسانی هستند که خط و فضای اصلی شیوه ، تکنیک و «ایده» را ارائه می کنند و مدیریت هنری شغلی است که هنوز در ایران حضور وجود درست و دقیقی پیدا نکرده است. اما اجراگران کسانی هستند که مهارتی استادانه در ساخت و ساز کار و اثر دارند و در طراحی و ترکیب عوامل اثر دخالتی نمی کنند. طرح را از طراح یا مصور دریافت کرده و به اجراء‌دقیق و ماهرانه آن می پردازند. اجراگران هر یک سبک و شیوه خاصی در قلم زدن و ساخت و ساز دارند و همانطور که گفته شد ارزیابی کارشان براساس میزان مهارت و استادی آنها در اجرای تصویر است و تصویرگران طراح هم کسانی نیستند که از توان و مهارت اجرائی بی نصیب باشند. بلکه ایشان به طور طبیعی طرح و اجرا را توأماً و شخصاً انجام می دهند اما امروزه به دلیل تقسیم و تعدد تخصص ها و دقیق بودن مرزتوانائی ها ، قسمتهای مختلف آن را اغلب به مسئولیت های دقیق گوناگون سپرده و اجرا می شود.

    خلاقیت د طراحی و مهارت در اجرا، هر چند که اساس کار و حرفه است اما نکات دیگری را نیز باید برای انجام تصویرسازی در نظر داشت که عبارتند از:

    1- هم سلیقگی تصویرگر و نویسنده

    2- انتخاب بیان و چهارچوب ترکیب و تکنیکی سنجیده در ارتباط با ترکیب و تکنیک موضوع

    3- مطالعه و بررسی تجربیات همکاران

    هریک از نکات فوق بحث و بخشی مستقل به خود دارد اما در واقع در مجموعه ‌مسائلی است که یک تصویرگرباید به آن توجه کامل داشته باشد.

    هم سلیقگی تصویرگر و نویسنده به مقدار زیادی راه را برای بوجود آوردن یک اثر خوب هموار می کند زیرا به دلیل همین هماهنگی اولیه، تصویرگر با مقدار زیادی از خواستهای نوشته نشده نویسنده آشنا است و در واقع درک فضا خود به خود از این طریق حاصل می شود و به بیننده هم به خوبی منتقل می گردد.

    اهمیت اثر تنها در منعکس کردن تصویری محتوی نوشته نیست. تصویر خوب باعث ایجاد باور بیشتر و درک بهتر مطلب می شود و سبب می گردد تا خواننده ، انرژی ، انگیزه و شوق زیادتری برای ادامه مطالعه پیدا کند و نهایتاً و به طور غیر مستقیم آموزش بصری ببیند و به طور طبیعی فرهنگ او گسترش پیدا کند. در کشور ما معمولاً به این مهم توجه نمی شود و علت آن از یک طرف کمبود طراح و تصویرگر متخصص و قابل در زمینه های بسیار تنوع حرفه است و از طرف دیگر نبودن نوعی بینش و سیاست انتشاراتی که سبب می شود کار در مسیری درست و حرفه ای انجام نگیرد و هر تصویرگری مجبور شود که کار مورد سفارش را به هر ترتیب انجام و پایان دهد.

    در چنین شرایطی تصویرگران موجود باید هر سفارش را به مانند مسئله و مشکل جدیدی برای خود مطرح کنند و برای آن راه حل مناسبی پیدا کنند.

    در درون نکته بالا، نکته دوم نیز مستتر است که عبارت اس انتخاب بیان و چهارچوب تکنیکی سنجیده ، برای اجرای امر است و این امریست لازم و ناگزیر ، زیرا هر موضوعی لحن و بیان خاص خود را دارد و برای بازگویی آن به زبان تصویر باید لحن و بیان مناسب آن پیدا و استفاده کرد.

    در این مورد دو موقعیت خاص وجود دارد. یا سفارش دهنده براساس اطلاعات و شناسائی های قبلی ، تصویرگری را که از جهت دید و سلیقه با موضوع مورد سفارش هماهنگی دارد انتخاب و کار را به او واگذار می کند و یا برعکس تصویرگر هنرمندی را بر می گزیند که علیرغم عدم هماهنگی و هم سوئی شیوه بیان و تکنیک او با نوشته، صرفاً بخاطر بوجود آوردن اثری با برداشت و دیدگاهی دیگر، کار را به او می سپارد.

    در این صورت چنانچه اثر تصویری ،‌در جای خود اثری هنرمندانه و با دیدگاهی تازه و بدیع باشد خود می تواند روشی شگفت و جالب و در نهایت نتیجه ای زیبا و هنرمندانه داشته باشد اما آنچه را که تصویرگر نباید مطلقاً انجام دهد، دنباله روی و ترجمه تصویری لغت به لغت موضوع است و همیشه باید به یاد داشته باشد که با کارش ابعاد تازه ای به موضوع مورد سفارش اضافه کند.

    دیدن و مطالعه چنین تجربیاتی خود بسیار مفید و با اهمیت است لذا هر تصویرگر باید به طور دائم در جریان کوشش های همکاران خود باشد. علاوه بر آن ، مجموعه کارها و تجربیات همکاران ، کم و کیف و ابعاد بیان هنری جامعه را نشان می دهد و از طریق مطالعه کار آنها می توان به خوبی نبض جامعه را در دست داشت و فاصله خود را با آن سنجید و به رفع معایب خود پرداخت.

    پی جوئی و دقت در کار همکاران باید موشکافانه و بدون حسادت انجام گیرد. حسادت بینائی و شعور فنی هنرمند را کورمی کند و به توانائی های او لطمه می زند. حسادت در جوامع کم فرهنگ ،‌کثیف و مخرب است و با توجه به این نکته می توان خود و دیدگاه خود را اصلاح کرد و برای تعالی خود راه گشائی نمود. باید دانست آموختن و فراگیری ، راه ها و طرق گوناگونی دارد و یکی از این راه ها ، مطالعه و بررسی کیفی کارهای همکاران است. در این روش نباید از کارهای همکاران فقط عیب جوئی کرد. جستجوی نقاط ضعف دیگران ، قراردادن خود در یک موضع و فضای ضعیف و پائین است. نقد و بررسی یک کار، بررسی و ارزیابی نقاط مثبت و منفی است. باید از نقاط مثبت همیشه تمجید کرد. و از این طریق می توان به نوعی وسعت نظر و تعالی روحی و ذهنی رسید و نقاط منفی را باید با ارائه راه حل رفع آن مطرح کرد. توفیق دیگران به طور مسلم سبب ایجاد فضائی بهتر و رشد همه جانبه خواهد شد و باید به یاد داشت که در محیطی آلوده، نمی توان آلوده نماند.

    با توجه به اینکه «مصورسازی» کتابهای کودکان‌ناگزیر، با نقاشی ، رابطه ای نزدیک و تفکیک ناپذیر دارد، و بسیاری را ، به سادگی ، اعتقاد بر این است که مصورسازی کتابهای کودکان ، طبیعتاً «نوعی» نقاشی است، ما ، در نخسیت گام باید با ارائه تعریفی از نقاشی و توضیحاتی درباره آن ،‌حد و حدود واقعی و حقیقی این رابطه را روشن کنیم؛ و باز، برای اقدام به چنین عملی ، با توجه به اینکه نقاشی، عموماً، یکی از هنرهای اصلی به شمار می رود، جا دارد که به ارائه یکی از تعاریف ساده و پذیرفتنی از «هنر» بپردازیم بدون جر و بحث در این با؛ یعنی قدم به قدم: ابتدا بگوئیم هنر چیست و چه مشخصاتی دارد به سادگی . آنگاه «نقاشی» را به عنوان یک هنر، تعریف کنیم و ببینیم عطف به این تعریف چه مقدار از «چیز» هایی که عموماً و برحسب عادت نقاشی نامیده می شود،‌بیرون هنر نقاشی می ماند. بعد جستجو می کنیم و ببینیم چه مشترکاتی میان هنر نقاشی و «مصورسازی آثار ویژه کودکان و نوجوانان» وجود دارد و چه تفاوت هایی . سپس بپردازیم به دریافت یا تنظیم تعریف «مصورسازی آثار ویژه کودکان و نوجوانان» و ویژگی های آن، و هنر بودن یا نبودنش ، و در صورت هنر نبودن، چه چیزبودنش ؛ و هم بررسی خاصیت های این نوع جستجو و تحقیق. اما در این جریان ،‌تا اینجا، نکته ای بسیار شایان توجه ، مورد غفلت قرار گرفته است، و آن این است که به تقریب، همان رابطه ای که میان «هنرنقاشی» و «مصورسازی آثار ویژه کودکان» وجود دارد، میان «هنرنقاشی» و «هنر» یا «فن» یا «صنعت دست ماشینی » «مصورسازی آثار ویژه کودکان» ؛ بنابراین ، اگر مصورسازی کتابهای کودکان یا «مصورسازی برای کودکان» - بنا به تعریف- به هنر یا فن نوپا و عظیم و پیش تازنده گرافیک نزدیکتر باشد تا به نقاشی هنری، لازم می آید که ما تعریفی هم – هرچندشتابان و هنوز شکل نگرفته و ضربه پذیر- ازگرافیک یا «هنرگرافیک » پیشنهاد کنیم و بعد به جستجوی رابطه ها و شباهت ها بپردازیم تا شاید رسماً – و خیلی جدی- بتوانیم بگوئیم «مصورسازی آثار ویژه کودکان» یکی از شعب و شاخه های «هنر – صنعت» گرافیک است نه هنر نقاشی،‌و شاید به آنجا برسیم که بازهم – به طور مکتبی و رسمی – بگوییم «مصورسازی آثار ویژه کودکان» هیچ یک از اینها نیست؛ بلکه حضوری به استقلال دارد، و تعریفی ، و اصولی ، ویژگیهایی ،‌و حتی تاریخچه و مسیری.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی, مقاله در مورد تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی, تحقیق درباره تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی, مقاله درباره تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله تصویر گری یا تصویر سازی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت