تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت

تعداد صفحات: 68 فرمت فایل: word کد فایل: 10615
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تاریخ
قیمت قدیم:۲۳,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت

    مشکلات دوران صدارت امیر کبیر:

    امیر کبیر وارث وضعی کاملاً نامساعد ومملو از مشکلات وموانع برای خدمت و کار بود. او زمانی برای صدارت برگزیده شد که همه چیز همه جای مملکت را فساد وتباهی فرا گرفته و کشور به طرف سقوط و نیستی پیش می‌رفت. کادرهئیت حاکم بصورت غیر قابل اصلاحی در فساد و نکبت غوطه ور بود . ابزار ماشین اداره مملکت رنگ زده و کار درستی از پیش نمی برد .

    شمال و جنوب کشور مثل موم در  دست انگلیس و روس بود. دربار که مرکز و مرجع تمام قدرت ها بود مانند آلت بی اراده‌ای در دست بیگانگان بود. ارتش که می بایست مدافع ملت باشد بصورت سازمانی در جهت سرکوبی و ناراحت کردن مردم در آمده بود ودر مقابل حملات بیگانگان و دشمنان تاب و توان و مقاومت نداشت. نیروی دریایی که در آن زمان نقش حیاتی را در کشور می توانست داشته باشد در ایران اصلاً وجود نداشت طبق قرار داد ترکمانچای ایران از داشتن نیروی دریایی ممنوع بود صنعت به صورت موجود در کشورهای پیشرفته آن روز در ایران اصلاً به چشم نمی خورد و صنایع دستی مختصری که از قدیم در زندگی طبقه متوسط کشور حیات ووسیله امرار معاش بود.

    کشاورزی و دامداری به همان وضع قرون وسطی باقی مانده بود و بهره برداری از معادن و ذخایر و ثروتهای خدادادی کشور به فکر کسی راه نیافته بود و اگر کسی به فکرش می افتاد با توجه به وضع  زمامداران کار شکی های یغماگران خارجی خیالی خام پیش نبود.

    علم وادب :

    هنر و علوم تازه ای که در غرب رواج پیدا کرده بود و تا آن روز در اروپا قدمهای بلندی به طرف تکامل وترقی  برداشته شده بود در اثر ارتباط و رفت و آمد این پیشرفتها از نظر سردمداران ایرانی پوشیده نبود. اما در ایران کفر به شمار می رفت و اقدامی برای اقتباس آن شرقی به چشم نمی خورد.

    اما به جای آب بازار رشوه و دزدی و تجاوز و تعدی وزورگویی هرچه بخواهید  رواج داشت تملق وچابلوسی وخودستایی رواج کامل داشت.

    اصلاح مملکت نیاز به مبارزه در دو جناح داخلی وخارجی داشت و مشکل این  بود که چون فساد و نابسامانی به نفع دشمنان خارجی  و عمال داخلی آنها بود و هر دو دسته برای حفظ منافع خود احتیاج به فساد ناشی از دسته دیگری داشت هرکس به فکر اصلاح در یکی از دوجناح می افتاد دشمن مشترک هر دو جناح که مکمل هم بودند به حساب می‌آمد . روی این اصل امیر کبیر که قهرمان اصلاحات بود نمی توانست نیروهای خود را برای اصلاح جناح داخل، یا خارج متمرکز کند و پس از فراغ کار به اصلاح دیگری برود بلکه ناچار ی بایست این دو جناح را با هم در عرض هم مورد اصلاح قرار دهد.

    امیر کبیر راهی غیر از این نداشت که برای ریشه کن کردن فساد یک رفرم واقعی در جمیع شئون کشور، شروع کند و برای انداختن ملک و ملت در راه ترقی و تکامل نیافته همه چیز را تغییر دهد.

    اصلاحات داخلی :

    امیر کبیر برای رهایی کشور اصلاحات داخلی کشور از چنگال استعمارگران دست به مبارزاتی زد که قسمتی از این مبارزات مستقیم و قسمتی غیر مستقیم انجام گرفت مبارزات غیر مستقیم همان اصلاحات داخلی است زیرا راه و رسم استعمار برای بهره برداری بهتر و بیشتر این است که قبل از هر چیز دستگاه رهبری کشور را به فساد بکشد و با ایجاد فساد بسیاری شئون حیاتی کشور زمینه را برای غارت و ثروت مهیا سازد استعمار گران به خوبی می دانسته که اگر کادر رهبری مملکتی صحیح وسالم باشد خواهی نخواهی روابط خارجی آن کشور را به نفع ملت و مملکت تنظیم می کنند و اجاز ه  غارت و چپاول به دزدان خارجی را  نمی دهند . بنابراین استعمار قبل از هر چیز فساد عمیق داخلی را همراه دارد. و روی همین حساب شرط اول نجات یک ملت و دولت از چنگال گرگ استعمارگر اصلاح داخلی آن وبه آماده کردن شرایط واستقلال و اتکاء به نفس است . اگر امیر کبیر می خواست بدون دست زدن به قواره سر تا پا غلط ونامناسب کشور به جنگ استعمار برود. در قدم اول همین کسانی که بایستی به کمک آنها استعمار را نابود کند خودش را از پا در می آوردند پس از اصلاحات داخلی بطور غیر مستقیم مبارزه با استعمار وکوشش برای طرد استعمار است و قهراً با کارشکنی های استعمارگران مواجه خواهد شد . گرچه تمام رشته های اصلاحات داخلی بی ارتباط با مبارزه با استعمار نیست.

    تمرکز قدرت یا مبارزه با ملوک الطوایفی :

    یکی دیگر از کارهای امیر کبیر تمرکز قدرت یا مبارزه با ملوک الطوایفی بود. چون یکی از حربه های استعمارگران بوجود آوردن ملوک الطوایفی در کشور وتضعیف قدرت حکومت مرکزی بود. که به این ترتیب به راحتی می توانستند رؤسای ایلات و عشایر وسران ایالات و ولایات را فریب دهند و آنها را به جان دولت مرکز بیدارند. که در این راه اگر توفیق یارشان بود کشور را تجزیه می کردند. به چند کشور کوچک وضعیف و قدرتی را به چند قدرت جزء و دست نشانده منحل کنند. همانطور که در مورد امپراطوری عظیم عثمانی کردند که نهایت موفقیت برایشان محسوب است. چون در این صورت رهبران کشورهای کوچک جدید الولاده از اول بصوری غیر متصل و متکی به همان دولت استعمارگر تفرقه جو به وجود می آید و دانسته یا ندانسته ، شاهرگ های اساسی حکومت نو ی خود را به اختیار پدر نامشروع خود می سپارند و اگر تا این درجه موفق نمی شدند لااقل قدرت مرکزی را ضعیف و کشور را گرفتار کشمکش و نزاع داخلی کرده و در حالی که نیروهای مملکت در راه نابود کردن یکدیگر به جان هم افتاده و یکدیگر را خنثی یا نابود می کردند. این دزدهای ماهر که شاه چنین بازار آشفته ای ایجاد کرده بودند با چراغهای متعدد که همان جاسوسان داخلی وراهنمایان خودمان هستند و با حوصله وصبر ، گرانبها ترین وارزنده ترین منابع هستی ملت را به یغما می برند.

     

    تابلویی از وضع کشور:

    امیر کبیر وقتی زمام امور را به دست گرفت که کشور ایران، گرچه به جز در چند مورد از قبیل بلوچستان وافغانستان و ترکمستان به مرتبه تجزیه نرسیده بود ولی مرحله ایجاد اختلافات داخلی و کشاکشی میان قدرتهای محلی بحد اعلی رسیده بود. کشور ایران بعد از مرگ محمد شاه دچار همین سیه روزی شده بود. زیرا انگلیسها برای رسیدن به اهداف شوم خود که شاید تجزیه کشور و تشکیل چند کشور کوچک در جنوب وشرق برای حفاظت هندوستان بود از مدتها قبل در این مناطق افرادی را خریده وبرای گل‌آلود کردن آب وگرفتن ماهی آنها را در آستین داشتید. به محض اینکه محمد شاه از میان رفت ، فتنه آشوب سراسری مملکت را گرفت . در مرکز دارو دسته آصف الدوله و جمعیت آذربایجانیها به رهبری صدر الممالک و جمعیت طرفدار حاج میرزا آقاسی وجناح های دیگر برای کسب قدرت در دربار شاه به جان هم افتادند. در غرب: مردم کرمانشاه علیه محبعلی خان ما گوئی حاکم آن شهر شوریدند و خان حاکم با عده معدودی به طرف آذربایجان به منظور پناه بردن به شاه فرار کرد.

    اهالی بروجرد که از سمتهای شبیه خان ماکوئی حا کم شهر جانشاه به لب آمده بود .با دریافت خبر مرگ محمد شاه مثل یک منبع گاز که آزاد شود، منفجر شده  وسراسر بروجرد را زیر شورش و انقلاب گرفتند . جمشید خان نالایق و عیاش با تن لخت وعریان وبا لباس درویش خود را به تهران رسانید.

    رضا قلی خان حاکم سابق کردستان که مدتی قبل توقیف ودر تهران زندانی شده بود از زمینه هرج و مرج شاه میری استفاده کرد و از زندان فرار کرد وخود را به کردستان رساند برای گرفتن سنندج با حکومت کردستان به نبرد پرداخت خسرو خان گرجی حاکم کردستان که تاب مقاومت نیاورد در قلعه سنندج متحصن شد و مرزهای غربی کاملاً از طرف عثمانی ها مورد تهدید بود و این  خود فصل گویایی از تفرقه اندازی استعمار گران در بین ملتها است.

    در جنوب شرق :

    در شیراز محمد قلی خان شقاقی سیصد نفر سر باز را که از طرف حکومت شیراز بر ای امنیت ناحیه ممسنی در ٍآنجا متمرکز کرده بود. خلع سلاح کرد و عراده توپ را در آنجا تصرف نمود.و به پانزده هزار نفر عشایر قشقایی وغیر قشقایی بطرف شیراز حرکت کرد. از داخل حاج قوام کلانتر در اثر مخالفتی که با حاکم شیراز حسین خان آجودانپاشی داشت با حدود پانزده هزار طرفدار خود با محمد قلی خان شقاقی همداستان شد وجنگ شدید در گرفت . قوام الدین بهبهانی مشهور به (میرزا قوما) که در قلعه گل و گلاب سنگر گرفته بود، با عده ای از شیوخ عرب پیمان همکاری بسته و به دولت مرکزی اعلان یاغیگری داده بود. فرماندار بوشهر دشتستان ودشتی با تحریک کنسول انگلیس دربوشهر علم مخالفت با حکومت مرکز را برافراشته بود.

    در کرمان:

    در غیاب فضل علی خان حاکم شهر که در آن موقع برای سر کوبی یاغیان میان راه یزد وکرمان از شهر بیرون رفته بود. مخالفان او سر به شورش برداشتند. و با همکاری نوائی خان فرمانده هنگ سربازان قراجه داغی ، عمال فضل ‌علی خان را شکست دادند. وی که در رفسنجان خبر مرگ شاه را شنیده بود با شتاب به طرف کرمان رفت در سه فرسخی کرمان خبر شور ش را  دریافت کرد و وحشت زده به کبوتر آهنگ عقب نشینی کرد. و بلوچها به تحریک انگلیس ، دم از استقلال بلوجستان وسیستان می زدند. در یزد مردم شهر که دل خوشی از نایب الحکومه ودولت علی خان فرزند حسین علی خان حاکم یزد که خود در تهران به سر می برد. نداشتند علیه او سر ‌به شورش برداشتند، او فرار کرد وشهر را در حال فتنه و آشوب پشت سرگذاشت .

    در شرق و شمال :

    علاوه بر شرارت های ازبکان وحشی خون خوار که هرچند صباحی یکبار خط خراسان را به خون می کشیدند و امنیت را از شرق ایران سلب می کردند. از مدتی قبل سالار پسر آصف الدوله ، خراسان را با  اعلان استقلال و سرپیچی از دستورات دولت مرکزی،‌ گرفتار آشوب وانقلاب و جنگ کرده بود. و طبعاً با مرگ شاه آشوب طلبان و تجزیه خواهان بر شرارت خود افزودند. منطقه افغانستان با نقشه‌ ی انگلستان ، تقریبا از ایران جدا شده و به طرف استقلال می رفت. درشهر های شمال وشمالی غرب ، فتنه باب که مثل سرطانی به جان کشور افتاده بود نفوذ و عمق بیشتری داشت از جمله ملاحسین شیرویه یکی از پیر وان نانجیب  باب فتنه‌ی وسیعی در خراسان به راه انداخت و از آنجا به مازندران آمد و در آنجا به مناسبت هم مرز بودن با روسیه تزاری که خود سهم بزرگی در انعقاد نطفه ی این حزب جاسوسی داشت و توجه بیشتر روسیه به آن نقاط پیروان باب قوی تر وبیشتر بودند. دانه ی آشوب خیلی وسیع تر و عمق آن بیشتر بود و به قدری بابیها قوی بودند که حملات متوالی آنها سبب شد حاکم مازندران بالباس خواب فرار کند و مازندران را به دست آنها بسپارد . در ضمن زدو خوردهای متعدد که میان بابیها و نیروهای دولتی رخ داد. تلفات سنگینی به دولتیها وارد شد وسرانجام امیر کبیر با اعزام قوای کافی و تقویت حاک مازندران موفق شد که شیرویه را از میان بردارد و شورش را بخوابانید.

    در زنجان:

    یکی دیگر از پیروان باب به نام محمد علی زنجانی قیام کرد ومدتی طولانی در شهر آتش و خون به راه انداخت و تمام نیروهای دولتی محلی را به ستوه آورد . تا اینکه امیر کبیر محمد خان بیگلر بیگی را با سربازان زیادی به زنجان فرستاد. اورا به قتل رسانید وامنیت شهر را تجدید نمود.

    خلاصه :

    فتنه وآشوب  بهائی ها در سراسر کشور و مخصوصاً در شمال آنقدر وسیع و عمیق بود که اگر مصادف با زمامداری امیر کبیر نشده بود به حدس قوی ، باعث تجزیه کشور و بوجود یک دوست نامشروع ودست نشانده وعامل استعمار ، خاک ایران می شد همان طور که در داخل امپراطوری عثمانی، استعمار از وجود یهودی ها ،‌اسرائیل غاصب را خلق کرد. علاوه بر اینها ، روسیه تزاری، رقیب  سر سخت انگلستان چشم طمع به قسمتی از آذریجان وگیلان و مازندران ودریای مازندران دوخته بود و با فریب دادن ترکمانان و ترکان وتحریک آنها دائماً این مناطق رادر آشوب وبلا نگه می داشت. و ترکمن‌های یموت و تکه گوگلان که مزاجشان برای تحریک شدن آمادگی داشت. از استر آباد تا آن طرف سرخس را به هرج و مرج و آشوب و فتنه کشیده بودند. کشوری با این همه ناامنی وبی نظمی و هرج و مرج و فاقد یک ارتش قوی و منظم برای تجدید آرامش و خزانه ای خالی از پول برای تشکیل و تربیت افراد لازم جهت برقراری نظم ، بدست امیر کبیر افتاد. ولی او کسی نبود که در مقابل همه ی این مشکلات طاقت فرسا حتی خم به ابرو راه دهد. چه اگر ارتش و پول و افراد نداشت در عوض اراده ی پولادین و عزمی آهنین داشت که کوه موانع و مشکلات را در راه رسیدن به هدف به کاهی بیش نمی گرفت.

    تجدید آرامش:

    در چنین وضعی برای اعاده امنیت وبسط نفوذ وقدرت دولت به سراسر کشور ، با پشتکار و جدیتی شایان ستایش ، دست به کار شد. او برای رام کردن یا غیان و سرکوب نمودن تجزیه طلبان و حفظ مملکت از تجزیه و ملوک الطوایفی ، دریغ از هیچ اقدامی را جایز نمی دانست و دریغ هم نکرد. درمدت کوتاهی تمام شورش های جنوب را با همه وسعت و عمقی که داشتند سرکوب کرد. سران این شورش ها و فتنه جویان را به بند کشید ه یا تبعید نمود وسراسر جنوب را در کنترل دولت مرکز درآورد. در سیستان و بلوجستان که انگلیس بخاطر هندوستان نقشه ی جدا کردن آن مناطق را از ایران داشت و به همین منظور سران بلوچ را وادار به شورش و یاغیگری می کرد. امیر با ایجاد هنگ‌های جمازه سوار وساختن پاسگاه و قراولخانه های خانه های فراوان ومستحکم و مجهز استفاده از امکانات یار محمد خان حاکم هرات، سرتاسر آن منطقه را آنچنان آرام ساخت که انگلیسیها را به کلی از رسیدن به هدف خویش ‌خوشه مأیوس نمود. در مورد، افغانستان آنچنان سیاست مدبرانه و عاقلانه ای پیش گرفت که افغانستان از دست رفته بار دیگر به طرف حکومت مراکزی ایران متمایل شد و احتمال می رفت که سراسر آن منطقه از نو جزء ایران شد. خطر حزب جاسوسی باب را آن روز جداً مملکت را تهدید به تجزیه می کرد. به صورت ماده خون چکانی در مرکز و شمال و جنوب و شرق کشور خون می طلبید و خون می ریخت ،‌با سرکوب کردن آنها از مملکت دور ساخت سرسخت‌ترین و خونین ترین، یاغیان و آشوب گران، ترکمن های شمال بودند که در اثر یاغیگری وچپاول آنها،‌آرام وامنیت کلی از شمال ایران رخت بر بسته بود و امیر کبیر عمق خطر این ناامنی ها ی شمال را درک کرده و احساس خود که سرانجام این آشوب ممکن است سقوط کشور به حلقوم فراخ استعمار باشد و لذا نهایت جدیت وپشتکار را برای ریشه کن کردن آن آشوبها بکار بست و با ساختن چند قلعه محکم ،‌مجهز ، ‌در نقاط حساس ترکمن صحرا و ساختن سد بزرگ گرگان رود که باعث اشتغال بسیاری از ترکمن های وحشی و بیکار، به کشاورزی شد. سراسر آن منطقه را که مثل خانه‌ی زنبور بود، چنان امن و آرام نمود که روزنامه وقایع اتفاقیه در شمار28 در باره امنیت آن منطقه چنین نوشت: امنیت ترکمن صحرا به حدی است که یک نفر دونفر، از اردو به استر آباد و از استرم آباد به اردو آمد ورفت می نمائید  و اگر مالی از اردو در صحرای ترکمانان پیدا نموده می آورند در اردو و جار کشیده به صاحبش می رساند. مهمتر از همه اینها خاموشی کردن فتنه مشهد است که سالار پسر آصف الدوله افروخته بود. سالار تقریباً خراسان را از مرکز جدا کرده و لشکر کشی های متعدد محمد شاه نتوانسته بود قدرت مرکز را در آنجا مستقر سازد و انگلیسی ها که تحریکات آنها نقش درجه ی اول را در آشوب مشهد داشت. وخراسان را لقمه لذیذ و گوارا و بدون در دسری  برای خویش می‌پنداشتند معمای مشهد را برای دولت ایران غیرقابل حل کرده بودند. حسن اداره و درایت کم نظیر امیر کبیر و لیاقت و کاردانی و فوق العاده حسام السلطنه به طور معجزه آسایی خراسان را در تجزیه و استقلال نجات داد وبه فتنه ی سالار در میان بهت و حیرت ناظرین پایان داد . گرچه امیر کبیر خیلی سعی کرد که فتنه سالار را با مذاکره پایان دهد ولی مذاکرات و فرستادن قاصدها و پیام ها بی فایده ماند سرانجام با جنگ و جدال خاتمه یافت. استعمار گران به خیال خودشان مقدمات سقوط کشور و کشیدن آن به زیر یوغ استعمار و انضمام آن به امپراطوری وسیع بریتانیای کبیر و روسیه تزاری را مهیا کرده بودند. و زمینه ای ساخته بودند که واتسون منشی شفارت خانه ی انگلیس در تهران می نویسد: «در این هنگام آشکارا پیش بینی می شد که دوره حکومت قاجار بزودی سپری و ایران تجزیه خواهد شد.»

    امیر کبیر با بسط قدرت مرکز به سراسر کشور و برچیدن بساط ملوک الطوایفی وخان خانی ایران را از خطر سقوط در جهنم استعمار رسمی نجات داد و استعمارگران را از رسیدن به هدف شومی که داشتند محروم نمود.

    ازدواج با خواهر شاه:

    مخالفین داخلی و خارجی امیر کبیر و کسانیکه منافع نامشروع خویش را در خطر می دیدند، یا از دست داده بودند. دست از مخالفت پیش شاه برای اسقاط کابینه ی امیر بر نمی داشتند ومخصوصاً عده ای در باری ها و شاهزادگان وهز ار فامیل ها به بهانه اینکه امیر از خاندان پستی است و بزرگان کشور حاضر نیستند زیر بار حکومت او بروند. شاه را به عزل او ترغیب می کردند. ناصرالدین شاه چهار ماه پس از زمامداری امیر، یعنی در تاریخ 22 ربیع الاول 1265 بعنوان قدرشناسی از خدمات ارزنده امیر و برای مرتبط کردن وی به خاندان سلطنت، خواهر سیزده ساله خویش «عزت الدوله» را به همسری امیر کبیر درآورد این ازدواج هم بهانه ای را از دست بدخواهان گرفت و هم موقعیت امیرکبیر را مستحکم تر نمود و مخالفان او از اینکه بتوانند شاه را وادار به عزل کنند مأیوس کرد.

    شورش سربازان:

    با ازدواج امیر و عزت الدوله و مرتبط شدن او با خاندان سلطنت دشمنان امیر کبیر از نفوذ در شاه مأیوس وبرای بر کنار کردن او از صحنه ی سیاست، از راههای دیگر وارد شدند. چند روز بعد از ازدواج با عزت الدوله . پنج فوج از سربازان آذربایجان مقیم مرکز از جمله فوج قهرمانیه علیه امیر شورش کردند. و به بهانه ی اینکه برادر امیر کبیر، وزیر نظام ، در آذربایجان با سربازان بدرفتاری می کند خواستار عزل او شدند. سربازان شورشی به خانه ی امیر حمله نمودند دو تن ا زمستحفظان خانه را کشته و خانه را محاصره کردند. فقط به احترام خواهر شاه وارد خانه نشدند و چه بسا اگر عزه الدوله در آنجا نبود در همان حمله اول امیر را کشته بودند. و در این هنگام عده ای به عنوان خیر خواهی و نصیحت به شاه پیشنهاد کردند که  امیر را عزل کند ولی شاه استقامت کرد و گفت اگر ما بخواهیم به اینگونه چیزها ترتیب اثر بدهیم از این به بعد باید تسلیم سرباز ان باشیم وهرچه را که بخواهد به این ترتیب از ما خواهند گرفت.

    نیروی ملت امیر را تجات داد:

    مردم پایتخت و شهرستانها که در همین مدت کوتاه لیاقت و کاردانی و خدمت گزاری امیر کبیر را درست درک کرده و آمال وآرزوهای خود را در وجود او مجسم یافته بودند، از شنیدن خبر شورش سربازان سخت عصبانی شدند وبا اینکه فاقد سازمانهای ملی و کادر رهبری بودند، به نفع امیر و علیه مخالفان او مذاکرانه وارد معرکه شدند. در تهران و بازار تعطیل شد و کسبه و تجار دست از کار کشیدند و با اسلحه ی سرد  و گرم در خیابان ها به نظارت پرداختند و در بعضی شهرستانهای نزدیک مرکز هم تظاهراتی به نفع امیر صورت گرفت.این طرفدار ی بی دریغ ملت ، امیر را از شر سربازان شورشی و دست‌های مرموزی که این صحنه را به راه انداخته بودند و رهبر ی می کردند ، نجات داد، زیرا قیام ملت نشان داد که با زور وقدرت یک عده سرباز ، فریب خورده نمی توان در مقابل نیروی عظیم و مهیب ملت ،‌کاری از پیش برد. به صلاح دید خیراندیشان ، قرار بر این شد که امیر کبیر از منزل خود به جای دیگری منتقل گردد. که خطر از جان او دور شود و این جای  دیگر هم منزل میرزا آقاخان نوری انتخاب گردید. علت این انتخاب ممکن است این بوده که امیر دانسته این شورش بی ارتباط به سفارت انگلیس نیست و سفارت انگلیس هم با خانه نوری ارتباط دارد و سربازان شورشی با الهامی که از رهبران مرموز خود می گیرند به خانه نوری نخواهند ریخت. و شاید این انتخاب علت دیگری داشته است. نوری وقتی که دید ملت به پشیبانی از امیر بر خواسته است و در مقابل ملت، سربازان کاری از پیش نخواهد برد با الهام از سفارشات انگلستان برای خاموش کردن سربازان به دست و پا افتاد ، تاهم جان سربازان را حفظ کند و هم خود با این خدمت ، منّتی بر دوش امیر بار نماید. چیزی که مسلم است این است که دشمنان امیر و همان کسانی که بالاخره با نقشه و توطئه ‌، امیر را از پار در آوردند،‌بعداز احساس طرفداری افکار عمومی از امیر کبیر به حمایت او برخواستند سرانجام شورش سربازان فروکش و اظهار پشیمانی و تقاضای عفو کردند مردم امیر کبیر را از خانه نوری با تجلیل و احترام فوق العاده ای به ارک سلطنتی بردند .

    تنظیم بودجه یا مبارزه با استعمار اقتصادی :

    یکی از راههای بسیار خطرناک استعمار گران برای ملتها و دولتها ایجاد ورشکستگی اقتصادی در کشور و کشیدن آن به زنجیر وامها و یا کمکهای باصطلاح «بلاعوضی» و به تغییر دیگر «استعمار اقتصادی است که سرانجام جز سقوط در کام فراخ استعمارندارند . زیرا شرایط ، زمامداران که  طبعاً موقعیت و منافعشان از طرف ملت مورد تهدید واقع شود. برای مخارج حفظ وجود و پست خویش و مخارج لشکرکشی هایی که در همین حال با نقشه های استعمارگران از راه نزدیک دست نشاندگان و عمال داخلی یا خارجی خود علیه دولت ورشکسته زمینه بر آن فراهم می شود، احتیاج به پول دارند . با مقدماتی که قبلاً تهیه شده، برای تهیه پول موردنیاز، بطرف دول استعمار گر دست گدایی دراز می‎شود و نیز برای گرفتن اسلحه که طبعاً آمدن متخصص و کارشناس و معلم را هم به دنبال دارد، کمک می طلبد از آن طرف ، دولت استعمار گر هم قبلاً توسط جاسوسان خود را از وضع بودجه و مقدار احتیاج دولت وام خواه و کمک طلب ، کاملاً مطلع شده بودند و از وضع نامساعد و تنگنایی که خود باعث به وجود آمدن آن بوده است حتی بهتر از خود دولت ، آگاه می باشد وخوب می داند که دولت قبلاً برای نجات از این تنگنا از بذل و بخش هیچ اختیاری دریغ نخواهد نمود. در این تنگنا غیر قابل نجات است که شرایط سنگین وکمر شکن برای پرداخت پول و یا اسلحه مورد تقاضا مطرح و تحمیل می گردد. اگر به تاریخ امتیازات خطرناکی که دولتهای استعمار گر درکشورهای عقب مانده به دست آمده اند مراجعه کنیم. می بینیم اغلب آنها در چنین شرایطی واگذار شده  و تازه ، این پول که با فروختن کشور های عقب مانده به دست آوده اند مراجعه کنیم  می بینیم اغلب آنها در چنین شرایطی واگذار شده و تازه این پول که با فروختن کشور بدست می آید ، بیشتر ، راه جیب یک عدد دزد وعزیز بلا جهت و یا عامل استعمار و نو کر اجنبی را گرفته و دوباره راه بانکها خارجی را پیش می گیرد و بر حجم اندوخته های یک مشت خائن وطن فروش می افزاید. امیر کبیر چنین  کشوری را از زمامداران وقت تحویل گرفت . او وارث کشوری فقیر و خزانه ای خالی از پول مبتلا به کسر بودجه در مقابل تعهد های سنگین بود وقتیکه زمام کشور را گرفت . برای بررسی دخل  وخرج کشور هئیتی از مستوفیان را به ریاست میزا یوسف مستوفی الممالک آشتیانی (وزیر  مالیه) مأمور رسیدگی کرد .این کمیسیون پس از بررسی های لازم گزارش داد که خزانه کشور دچار ده میلیون ریال کمبود بودجه است. در صورتیکه اصل بودجه از بیست میلیون ریال تجاوز نمی کرده است.(یعنی پنجاه درصد کسر بودجه) زیرا طبق نوشته ها داخلی و خارجی پس از سه سال صدارات امیر کبیر اضافه شدن بر بودجه ارتش و عمران و صنعت و غیره تمام بودجه به حدود سه میلیون تومان بوده است.. یکی از میدان های اصولی مبارزه با استعمار همین بود که سروسامانی به وضع اسفبار بودجه کشور بدهد و سرو سامان دادن به وضع مالی ناچار بایستی از راه اصلاح مجاری در آمد وموارد خرج پول انجام شود. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت

    فهرست:

    سیاست داخلی امیر کبیر..................................................................................... 1                                                                                 

    مشکلات دوران صدارت امیر کبیر......................................................................................................... 2                                              

    اصلاحات داخلی ........................................................................................................................................ 3

    تمرکز قدرت یا مبارزه باملوک الطوایفی ............................................................ 4

    تابلویی از وضع کشور ............................................................................................................................... 5

    درغرب........................................................................................................................................................... 5

    درجنوب........................................................................................................................................................ 6

    درکرمان......................................................................................................................................................... 7

    درشرق وشمال ........................................................................................................................................... 7

    درزنجان ....................................................................................................................................................... 8

    خلاصه ......................................................................................................................................................... 8

    تجدید آرامش ............................................................................................................................................ 9

    ازدواج با خواهر شاه .................................................................................................................................. 12

    شورش سربازان .......................................................................................................................................... 12

    نیروی محافظت امیر را نجات داد ......................................................................................................... 13

    تنظیم بودجه یا مبارزه با استعمار اقتصادی: ..................................................... 14

    وضع مالیات قبل از  امیر ........................................................................................................................ 16

    تحصیل حقوق دولت بر اساس عدالت ................................................................................................. 18

    جلوگیری از حیف ومیل بودجه ............................................................................................................ 19

    تشویق صنعت وتکثیر ثروت: ............................................................................... 21

    اقتباس از صنعت غرب............................................................................................................................. 21

    کارخانه های احداث شده ....................................................................................................................... 22

    حمایت از صنایع دستی .......................................................................................................................... 22

    معادن ........................................................................................................................................................... 25

    کشاورزی ..................................................................................................................................................... 28

    تقویت بنیه دفاعی: .............................................................................................. 30

    نقش قدرت ................................................................................................................................................. 30

    سلاح روز ..................................................................................................................................................... 31

    مخالفت استعمارگران با ایجاد قدرت ................................................................................................... 32

    نمونه ی دیگر ............................................................................................................................................. 33

    امیر کبیر و ارتش ..................................................................................................................................... 36

    نیروی دریائی .............................................................................................................................................. 38

    نهضت فکری وعلمی ............................................................................................ 40

    شعار استعمار ............................................................................................................................................. 40

    مدرسه دارالفنون ....................................................................................................................................... 43

    کارشکنی ها ی استعمار .......................................................................................................................... 46

    شیر بی دم وسرو اشکم .......................................................................................................................... 48

    امیر کبیر ومذهب ................................................................................................ 50

    عبادت امیر کبیر ....................................................................................................................................... 54

    مبارزه با خرافات......................................................................................................................................... 55

    بناهای مذهبی ورد مظالم ....................................................................................................................... 55

    مشروبات الکی ............................................................................................................................................ 56

    شکستن بستها ........................................................................................................................................... 56

    شئون روحانیت .......................................................................................................................................... 60

    قضاوت .......................................................................................................................................................... 63

    چند انتقاد ................................................................................................................................................... 64

    اصلاحات داخلی دیگر............................................................................................................................... 67

    سوال وجواب .............................................................................................................................................. 68

    در خاتمه ..................................................................................................................................................... 68

     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت, مقاله در مورد تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت, تحقیق درباره تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت, مقاله درباره تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله سیاست داخلی امیرکبیر در دوران صدارت
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت