تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار

تعداد صفحات: 10 فرمت فایل: word کد فایل: 24887
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: اقتصاد
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار

    افراط و تفریط در زمینه حدود دخالت دولت در طول تاریخ اقتصادی بشر هم در مکاتب فکری و هم در تجارب کشورهای مختلف به وضوح دیده می‏شود. مکتب کلاسیک با نادیده گرفتن عدم تعادل‏ها، انحصارگری‏ها و بی‏عدالتی‏های اجتماعی-اقتصادی مدل اقتصاد آزاد را طراحی می‏کند. در مقابل کمونیسم در یک واکنش افراطی نسبت به اقتصاد آزاد نظام متمرکز اقتصادی را در پی می‏گیرد و انگیزه‏های فردی و آزادی‏های انسانی را در اسارت بوروکراسی دولتی قرار می‏دهد. عدم انعطاف‏پذیری و اعتدال در نظام کمونیسم علی‏رغم موفقیت‏های اولیه در نهایت به فروپاشی و اضمحلال کشیده می‏شود. تفکر حاکمیت بازار به تدریج نقایص و شکست‏هایی را ظاهر می‏سازد و اندیشه‏های بعدی همچون نئوکلاسیک به اعتدال و انطباق تئوری با ضرورت‏های اقتصادی و اجتماعی زمان می‏پردازد تا اینکه این سیستم با بحران بزرگ دهه 20 و اوایل دهه 30 روبرو می‏شود و مکتب کینزی نجات سیستم سرمایه‏داری را در دخالت بیشتر دولت در امور اقتصادی می‏یابد.

         عدم توفیق مکانیزم بازار در حل مسایل کشورهای جهان سوم بسیار ملموس‏تر بوده و در این کشورها انعطاف‏ناپذیری‏های ساختاری، عدم تعادل‏ها و دوگانگی‏های فنی و سازماندهی، ضرورت دخالت دولت را صدچندان نمود. براین اساس در اغلب کشورهای جهان سوم دولت علاوه بر پروژه‏های زیرساختی و تأمین کالاهای عمومی، فعالیت‏های گسترده‏ای از جمله کشف و استخراج معادن، انحصار ورود و خروج کالاها، انجام فعالیت بیمه و بانکداری و…را نیز برعهده گرفت. دخالت ناهماهنگ دولت در تعیین نرخ ارز، مقررات بدون برنامه در صادرت و واردات، تأکید بر نرخ بهره بسیار پایین‏تر از نرخ تورم، سهمیه‏بندی‏ها، ایجاد موانع حمایتی شدید، ارائه امتیازهای ویژه به گروه‏های ذینفع، عدم توانمندی در ارائه خدمات مورد نیاز واحدهای خصوصی در فرآیند رشد، اختلالات و موانع توسعه را گسترده نمود. بنابراین پس از گذشت حدود نیم قرن، فرضها و باورهای اولیه دولتی کردن فعالیت‏ها زیر سؤال رفت و این اقدامات افراطی پدیده دیگری را به نام «شکست دولت» در مقابل «شکست بازار» با تأکید بر عدم کارآیی و اتلاف منابع به وجود آورد.

         به طور کلی از دهه 1980 به بعد چرخش به سمت بازار در اکثر کشورها مشاهده می‏شود و دهه 1990 را می‏توان دهه خصوصی‏سازی و گرایش به اقتصاد بازار نام‏گذاری کرد. در این دهه بسیاری از کشورهای در حال توسعه برحسب ضروریات و مقتضیات زمان برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی مطلوب سعی در استفاده از قوانین بازار نموده و به منظور فائق آمدن بر مشکلات عظیم اقتصادی خود به فکر کاهش دخالت‏های دولت در فعالیت‏‏های اقتصادی و متعاقباً خصوصی‏سازی مؤسسات تولیدی و تجاری تحت کنترل دولت افتادند.

         در کشور ما نیز مباحث مربوط به خصوصی‏سازی و کاهش دخالت‏های دولت در اقتصاد به طور جدی بعد از انقلاب از برنامه سوم توسعه مورد توجه قرار گرفت و در همین راستا در برنامه چهارم که اکنون در آستانه تصویب و اجرای آن قرار داریم، حرکت به سمت اقتصاد بازار و ایجاد شرایطی رقابتی و کاهش دخالتها و کنترلهای دولت در اقتصاد از سیاست‏ها و راهبردهای اساسی برنامه چهارم توسعه کشور به حساب می‏آید. بر همین اساس زمینه طرح بسیاری از مباحث در خصوص فرایند حرکت به سمت اقتصاد بازار و ایجاد شرایط رقابتی و حد و اندازه آزادسازی‏ها باز شده است و مبنای طرح مباحث مربوطه در این مقوله التزام به انجام برخی اصلاحات ساختاری برای دست‏یابی به یک اقتصاد بازاری کارآمد در طول برنامه چهارم است که شرح آن در ادامه ارائه می‏شود.

         به طور کلی در طول چند دهه گذشته برای نیروهای بازار در مدیریت اقتصاد نقش بزرگتری قائل شده‏اند. اما کشوری چون ایران که به دخالت گسترده دولتی مبادرت ورزیده، چگونه می تواند از استعمال بیش از اندازه دستورهای اداری به نفع نفوذ بیشتر بازار ممانعت به عمل ‏آورد؟ آیا موضوع به سادگی کاستن نقش دولت در اقتصاد است که اجازه می‏دهد نیروهای بازار غلبه کنند؟ یا آیا اصلاحات بازارگرا نیازمند نقش متفاوتی برای دولت است که لزوماً نقش کمتری نباشد؟

         برای گذار از اقتصاد نظم یافته و دستوری به اقتصاد بازار کارآمد، لازم است پنج شرط که هر کدام در قسمتهای بعدی با تعمق بیشتری موشکافی خواهد شد، برقرار باشند که این شروط به شرح زیر عبارتند از:

    1- قیمتها باید بطور منطقی تثبیت شوند و اقتصاد کلان باید نزدیک به تعادل باشد.

    2-  بیشتر کالاها  و خدمات باید از طریق مکانیسم بازار خرید و فروش شوند و نه از طریق تخصیص ترتیبات اجرایی از قبیل ارائه مجوز برای واردات، سهمیه‏ها، فروشگاههای تأمین جیره، نمایندگی‏های دولتی و معاملات عمومی.

    3-  اگر منفعتهای بهره‏وری مد نظر است، رقابت باید وجودداشته باشد، چه در درون بازار داخلی و چه در خارج.

    4-  در اقتصاد، قیمتهای نسبی باید کمبودهای نسبی را منعکس کنند. داشتن نظام بازار با قیمتهای عجیب امکان‏پذیر است، اما باید توجه داشت که داشتن نظام بازار کارآمد تحت چنین شرایطی امکان‏پذیر نیست.

    5- مدیران مؤسسات، کشاورزان و سایر تصمیم‏گیرندگان باید قادر و مشتاق واکنش به علائم بازار باشند.

         این پنج شرط‏گذار، شرایط اساسی و ضروری است که یک اقتصاد دولتی یا نیمه دولتی برای حرکت به سمت اقتصاد بازاری کارآمد باید از آن برخوردار شود که در ادامه هر کدام از شرایط فوق را به طور مفصل شرح می‏دهیم.

    1- تثبیت اقتصاد کلان

         از لحاظ نظری بازار می‏تواند در حالی که قیمتها به سرعت بالا می‏روند، کارکند. در عمل افزایش قیمتها بیش از یک سطح معین، سبب دخالت دولت به شکل تثبیتهای عمومی قیمت یا نظارت‏های معین بر قیمت می‏شود. اگر نظارت بر قیمتها بدون شناسایی و چاره‏جویی علل مشخص تورم اعمال شود، نتیجه آن افزایش تقاضا برای کالاهایی خواهد بود که قیمتهایشان تثبیت شده است. برای مواجهه با افزایش تقاضا، دولت یا باید جیره‏بندی اعمال کند یا صفهای طولانی ایجاد شده در مقابل فروشگاههای کالاهای با عرضه کم را تحمل کند. در هر صورت کالاها با برخی مکانیسمهای غیربازاری میان دارندگان کوپنهای سهمیه‏ای یا کسانی که در اول صف هستند و مشتاقانه انتظار می‏کشند، توزیع خواهد شد.

         با این سهمیه‏بندی، کسانی که کالاهای کمیاب را به دست می‏آورند، این کالاها را در بازارهای سیاه (بازار آزاد) که در آن قیمتها بالاتر از بازار رسمی است،  به فروش می‏رسانند. همین مسئله باعث افزایش قیمتها می‏شود که کنترل این افزایش قیمتها چندان کار ساده‏ای نخواهد بود.

         مع‏الوصف سؤال اینجاست که تورمی که این نوع دخالتها را باعث می‏شود چیست؟ پاسخ تا حدی برمی‏گردد به تفکر حاکم بر مدیریت اقتصادی جامعه در سطح  کلان. چرا که برخی از جوامع از جمله آمریکای لاتین به تورم خیلی سریع عادت کرده‏اند و نرخهای 20 یا 30 درصد در یک سال را نسبتاً امری عادی می‏دانند در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان با تورم سالانه 5درصد هم احساس ناراحتی می‏کنند.

         تورم در قیمتهای نسبی و تصمیمات براساس آنها به اعوجاجهایی منجر می‏شود.  گروههای سازمان یافته از قبیل نیروهای متشکل در اتحادیه‏ها، مؤسسات بزرگ و … که قدرت سیاسی خود را اعمال می‏کنند، برای حمایت از سهم درآمد ملی خود رقابت فشرده‏ای دارند. در نتیجه اعوجاج قیمتهای نسبی جدا از مقادیر کمیابی که بازتاب دارند، به جای پیامد این رقابت سیاسی است. در این صورت خود قیمتهای نسبی متغیر می‏شوند و از اطلاعاتی که به دست اندرکاران اقتصاد می‏رسانند، می‏کاهند. به عنوان مثال می‏توان به نرخهای بهره واقعی (نرخهای اسمی بهره‏ در مقابل تورم) که اغلب منفی می‏شوند اشاره کرد.

         این اعوجاج‏ها و بی‏ثباتی‏ها همراه انتظارات تورمی سبب می‏شود که مردم به سمت خرید زمین، طلا و سایر دارایی‏هایی بروند که قیمتشان با تورم افزایش می‏یابد تا با این عمل دارایی‏های خود را در  مقابل تورم حفظ کنند. از طرف دیگر با تورم سریع، کارآفرینان و مدیران وقت بیشتری صرف سود بردن از تورم می‏کنند و در  مقابل نیروی کمتری را به تولید بیشتر و کاراتر اختصاص می‏دهند.

         بطور کلی دلایل مستحکمی وجود دارد که ثبات اقتصاد کلان (هر چند کافی نیست) برای رشد اقتصادی لازم است. بررسی‏ها و مطالعات انجام شده بر روی کشورهای مختلف با تورمهای بالا و نرخهای ارز قیمت گذاری شده به صورت دستوری نشان می‏دهد که هیچ یک از کشورهای با تورم سریع قادر نبوده‏اند شرایط لازم برای رشد درآمد سرانه را فراهم سازند. برعکس تمامی کشورهایی که با نرخهای رشد بالا روبرو بوده‏اند، نرخهای تورم پایین‏تری نسبت به کشورهای کم رشد داشته‏اند. به همین ترتیب تمامی کشورهای با درآمد سرانه بیش از 2 درصد در یک سال،‌ نرخهای ارز رسمیشان را در محدوده 20درصد نرخ بازار آزاد نگه داشته‏اند. اما باید توجه داشته باشیم که تورم پایین و اضافه قیمت‏گذاری نرخ پایین ارز همیشه برای افزایش نرخ رشد اقتصادی کافی نیست بلکه اینها شرط لازم برای رشد به حساب می‏آیند.

    2-  حذف کنترلها و نظارتها

         همین که تثبیت انجام گرفت یا حتی زمانی که در حال انجام گرفتن است، چهار عنصر دیگر نظام بازار کارآمد باید به خوبی در جای خود قرار گیرند. بسیاری از اقدامات طراحی شده برای این کار در رده‏بندی بانک جهانی اصلاحات ساختاری نامیده می‏شوند.

         در ابتدا گام مهم عبارت است از در دسترس قرار دادن کالاها برای فروش در بازار، به طریقی غیر از تخصیصهای مکانیسم دیوان‏سالاری دولتی، تا آنجا که امکان‏پذیر باشد. بدین ترتیب عنصر مهم در اصلاح تجارت، حذف سهمیه‏های دولتی در ورود کالاست. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مؤسسات و بنگاهها برای ایجاد یک کارخانه جدید باید جوازهای تأسیس کسب کنند تا زمین بخرند، برای واردات تجهیزات و وسایل عمده، ارز کسب کنند و حتی جواز برق، آب و سایر خدمات زیر بنایی را دریافت کنند. مذاکرات در مورد کسب جوازها ممکن است سالها به طول بیانجامد. به هر حال این محدودیتهای اداری و همچنین محدودیتهای توزیعی بر روی نهاده‏های تولید و نیز اعمال محدودیت در جذب سرمایه‏گذاری مستقیم خارجی در کنار سایر محدودیتهایی که ناشی از اعمال دیوان‏سالاری‏های دولتی است منجر به محدود کردن عملکرد صحیح و کارآمد بازار در بخشهای وسیعی از اقتصاد می‏شود.

         در اقتصادهای دستوری دولت به طور مستقیم در فرآیند تولید، توزیع و تخصیص منابع دخالت می‏کند بطوری که در این فرآیند تصمیمات دولت جایگزین مکانیسمهای بازار می‏شود. بنابراین برچیدن چنین کنترلها و دخالتها در تولید، بازاریابی و مصرف، در اقتصادهای مختلط و دستوری، ویژگی مهم مجموعه اصلاحات ساختاری است. اصلاحات ساختاری که به دخالتهای مستقیم و کنتر‏ل‏ها پایان می‏دهد، آزادسازی یا مقررات‏زدایی نامیده می‏شود.

    3- تضمین رقابت

         در بسیاری از کشورهای در حال توسعه انجام فعالیتهای رقابتی تا حدودی توسعه نیافته و در بسیاری از موارد حتی می‏توان گفت که از رقابت اجتناب شده است. در این کشورها رقابت خارجی غیر منصفانه پنداشته می‏شود چرا که مؤسسات خارجی از بنگاههای جدید داخلی تجارب بیشتری دارند، لذا بر همین اساس از ورود شرکتهای خارجی به داخل کشور جلوگیری می‏کنند. از طرف دیگر در چنین کشورهایی به نظر می‏رسد رقابت بین مؤسسات داخلی نیز اتلاف منابع تلقی می‏شود با این تصور که وقتی یک یا دو بنگاه می‏توانند آنچه لازم است تولید کنند چه لزومی دارد که بنگاه سومی هم اقدام به تولید کند؟

    در این خصوص باید گفت که اتلاف ایجاد شده در نتیجه ورشکستگی یک شرکت برای همه روشن است، اما اتلاف اگر به سبب فقدان فشار برای تولید کارآمدتر باشد چندان آشکار نیست، به عنوان مثال کمتر کسی متوجه شد که شرکتهای اتومبیل‏سازی ایالات متحده از تقاضا برای ساخت  اتومبیلهای کوچکتر، تا وقتی که ژاپنی‏ها با خودروهای جمع و جورتر و  کوچکتر آمدند، تا حد بسیاری غفلت کرده‏ بودند. رقابت نیرویی است که هر کس را برای بهتر انجام دادن کار تحت فشار قرار می‏دهد. اشتیاق به تولید کالاهایی که در بازارهای بین‏المللی قابل رقابت باشند یکی از دلایل رشد سریع چهار ببر آسیای شرقی بود.

         بنابراین برای تضمین رقابت در فرآیند گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار باید صنعت داخلی را با ترغیب رقابت‏آمیز برای سوق دادن ساختار همه انگیزه‏ها به سمت صادرات که متمایز از فروش‏های داخلی است، برانگیخت. آزادسازی واردات باید قسمتی از این استراتژی باشد، البته از طرف دیگر باید افزایش نرخ ارز واقعی در شرایط تورمی، سوبسیدهای مستقیم و غیر مستقیم، اعتبار ترجیهی، سرمایه‏گذاری در بنادر و سایر امور زیربنایی و برخی اقدامات دیگر جهت حمایت از صادرکننده‏گان را در برگیرد. برای آنکه از مزیت فروش‏های سودآورتر در بازارهای جهانی بهره‏مند شویم، مؤسسات داخلی باید کیفیت و بهره‏وری خود را بهبود بخشند و ستیزه‏جویی‏های بازار را فرا گیرند. این رهیافت برون‏نگر همان است که چهار ببر آسیای شرقی به کار گرفته‏اند.

    4-حرکت به سمت قیمتهای کمیاب

         در حالی که رقابت در بیشینه‏سازی سود برای مؤسسات انگیزه‏هایی ایجاد می‏کند و بهره‏وری را بهبود می‏بخشد، قیمت‏های نسبی علائمی هستند که به مؤسسات خبر می‏دهند که برای کسب بیشترین منافع چگونه منابع خود را اداره کنند. اگر قیمت‏های نسبی کمبودهای واقعی را در اقتصاد منعکس سازند، مؤسساتی که سود خود را به حداکثر می‏رسانند و مشتریانی که مطلوبیتشان را به حداکثر می‏رسانند، برای حداکثر بهره‏مندی از تمامی منابع خود به نفع منافع اقتصاد در سطح کلان عمل خواهند کرد، این را کارآیی ایستا می‏نامند. منابع کمیاب مانند سرمایه یا انرژی، برای بهره‏گیری باید قیمتهای نسبتاً بالایی داشته باشند تا حفظ شوند. منابع فراوان از قبیل کارگر غیر ماهر در اقتصادهای ضعیف و کارگران با سواد در اقتصادهای غنی، باید دستمزدهای نسبتاً پایین دریافت کنند، بطوری که آنها به طور فشرده در تولید مورد استفاده قرار  می‏گیرند. وقتی که قیمتهای بازاری تخصیص‏های منابع کمیاب و فراوان را تحمیل می‏کنند، می‏توان به ارزش بالاتر تولید برای هر هزینه مفروض بر مواد اولیه دست یافت.

         با وجود این مزیت‏های قیمتهای تعیین شده توسط بازار، دولتها برای تعیین قیمتها و حمایت از آنها در برابر نفوذ بازار بطور منظم دخالت کرده‏اند. در اصل این نظارتها بر قیمتها برای برطرف کردن ناکامی‏های بازار طراحی شده و به این ترتیب قیمتها را در ردیف کمیابی‏های واقعی می‏آورند. در واقع تعیین قیمت عموماً فراگردی براساس هدفهای سیاسی است و نه اقتصادی. مداخله دولت غالباً قیمتها را از کمبودهای واقعی اقتصادی دورتر نگه می‏داشت. بنابراین هدف عمده از اصلاحات ساختاری کاهش یا رفع ا ین اعوجاج‏های به وجود آمده ناشی از مداخله دولت است.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار, مقاله در مورد تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار, تحقیق درباره تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار, مقاله درباره تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت