تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران

مشخص نشده
مشخص نشده
40
مشخص نشده
128 KB
25545
قیمت قدیم:۱۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران

    در شکل‏گیری معماری ایران،نظر،جهان‏بینی و تفکر ارتباط بسیار نزدیک با فضا داشته است. این امر ممکن است در مرحله اول جستجوگر حل مسائل جوی و اقلیمی بوده باشد ولی در مراحل تکمیلی،ذهنیتی مشهود است که در آن کلیه تحولات عقلانی و تخیلات معنوی نفوذ کرده‏اند.همان‏گونه که پیوند نگاه به دنیا و زندگی در جوشش مکان‏ها و فضاها در تمامی ساختمان‏های معماری سنتی به چشم می‏خورد.

                در این تحلیل ویژگی‏هایی قابل استخراج است که تقریباً خاص این مملکت است و طبیعتاً از آنجا که بستر ارزش اصلی آن اسلام بوده است این ویژگی‏های کالبدی و فضایی معماری دردیگر کشورهای اسلامی نیز قابل مشاهده است.

                در انتهای این تحلیل و استخراج ویژگی‏ها،شاید مفید باشد که مسیر شکل‏دهی فضا را با دیگر معماری‏های جهان مقایسه نمود و حضور فرهنگ را در این پیوند جست.در ضمن کاملاً روشن است که معماری همیشه آینه انسان و آرزوهایش بوده است و در شکل‏گیری معماری‏های جهان بدون شک ارزش‏های فناناپذیر و جاویدان حضور دارند که فصل مشترک آن موجودیت انسان در زمین و جهان‏بینی اوست.

                در مطالعه معماری ایرانی و استخراج مفاهیم،مبانی و ویژگی‏های آن کاملاً روشن است که اساس و شالوده اصلی آن در فلسفه وجودی این سرزمین بوده است و در نتیجه،مطالعه آن بدون عمیق شدن در مسائل اجتماعی ،فرهنگی،دینی و ادبی ناممکن است و روش تطبیقی رفت و برگشتی بین قالب (صورت) وفلسفه اجتناب‏ناپذیر می‏باشد. دشواری این تحلیل از همین جا آغاز می‏شود. چرا که کالبد همیشه قابل نقد علمی است،به ویژه هنگامی که این نقددرارتباط با محیط فیزیکی و جغرافیایی صورت می‏گیرد.مطلب پیچیده‏تر،راز فضای فرهنگی است که بدون سفر عاشقانه در ژرفای انتزاعی و معنوی آن به دست نمی‏آید. تمام معماری‏های برجسته جهان رازی دارند که فقط با چشم دل می‏توان به آن راه یافت. در ایران این نگرش عاطفی هنگامی حاصل می‏شود که تعادل و پیوندهای محیطی و معنوی انسان با استحکام و تعادلی مطلوب برپا شده باشد.

    در این راستا به مواردی اشاره می‏کنیم:

     

    1.درون‏گرایی

             

      درون‏گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته وبا حضوری آشکار،به‏صورت‏های متنوع،قابل درک و مشاهده است.

                ویژگی معماری غیرقابل انکار آثار و ابنیه‏ای مانند خانه،مسجد،مدرسه،کاروانسرا،حمام و غیره مربوط به خصوصیت درون‏گرایانه آن است که ریشه‏ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی-فلسفی این سرزمین دارد.

                با یک ارزیابی ساده می‏توان دریافت که در فرهنگ این نوع معماری،ارزش واقعی به جوهر و هسته باطنی آن داده شده است و پوسته ظاهری،صرفاً پوششی مجازی است که از حقیقتی محافظت می‏کند و غنای درونی و سربسته آن تعیین‏کننده جوهر و هستی راستین بنا است و قابل قیاس با وجوهات و فضای بیرونی نیست.

                درون‏گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با پشتوانه تفکر ،تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمأنینه خاطر و آرامش اصیل در درون ،به نظمی موزون و متعالی رسیده است.

                به طور اعم وبر اساس تفکر شرقی و در سرزمین‏های اسلامی،جوهر فضا در باطن است و حیات درونی،به وجود آورنده اساس فضا است.

                امر نوجه به مسائل درونی بر اساس فرهنگ،نوع زندگی،آداب و رسوم و جهان‏بینی شکل گرفته است که همراه با مسائل محیطی،جغرافیایی و اقلیمی معنای نهایی خود را به دست آورده است. معنایی که از فطرت خود انسان نشأت گرفته است.

    2.مرکزیت

                   

          ویژگی موازی با مسأله درون‏گرایی،مرکزیت در فضای معماری است. سیر تحول عناصر پراکنده(کثرت‏ها)به وحدت مرکزی در اغلب فضاهای معماری دنیای اسلام به چشم می‏خورد. حیاط خانه‏ها،مساجد،مدرسه‏ها و کاروانسراها هسته‏های تشکیل دهنده این تفکر و رساندن عناصر عملکردی یا جزئیات.میانه و دور به مرکز جمع‏کننده تنوع‏ها و گونه‏گونی‏ها می‏باشند. این فضای درونی مرکزی که گاه می‎تواند چیزی غیر از حیاط مرکزی باشد تنظیم‏کننده تمام فعالیت‏ها بوده و اصل و مرکز فضا را در قسمتی قائل است که نقطه عطف و عروجی استثنایی در آن رخ می‏دهد.

     

    3.انعکاس

             

         در اغلب فضا های معماری ایران منظره کلی حاصل از شکل‏گیری عناصر کالبدی،به وجودآورنده کلیتی بصری است که اجزای آن در قالب محوربندی‏های حساب‏شده و منظم،چارچوبی را تشکیل می‏دهند که درآن موضوع شکل و تصویر به کمال می‏رسد. اجزاء ترکیبی در محورهای افقی و عمودی همواره رشد صعودی داشته و به منظور دستیابی به مرکزیت دید(تصویر)خط حرکت عمودی در فضاهای باز به طرف آسمان ونور تنظیم می‏شود که پیوند معماری،نور،آسمان و انعکاس را به عنوان نتیجه بصری به دست می‏دهد. بهترین نمونه‏های این شکل‏گیری منظم از طریق انعکاس را می‏توان در آینه‏های مابعدالطبیعی مساجد چهار ایوانی ایرانی دانست.

                انسان در گردش محوری خود به طرف جهات مختلف این کلیت فضایی منسجم را حس می‏کند که گویای نظام فکری منظمی است که در آن ،مرکزیت فضا و زمین در مرکزیت(توحید)آشتی‏دهنده عوامل اتصال زمین و آسمان است.

                در مرکز مساجد چهار ایوانی،سطح آب از لحاظ بصری به عنوان آینه انعکاس‏دهنده،نه فقط بدنه‏های اطراف را معرفی می‏کند،بلکه به علت موقعیت استثنایی خود (مرکز) تمثیل داستان آسمانی منعکس در تلألؤهای آب به عنوان تصاویر‏برگردان حاضر ولی غیرمادی از زندگی انسان‏ها در میل به حقیقتی بالاتر و جاویدان است.

     

    پیوند معماری با طبیعت

              همدلی و احترام به طبیعت ریشه‏های عمیق فرهنگی دارد و همزیستی مسالمت‏آمیز انسان،معماری و طبیعت در معماری سنتی ایران کاملاً مشهود است. اشارات فراوان در کتاب آسمانی درباره گیاه،نور و اجزاء طبیعت و در نهایت تمثیل بهشتی آن موجب شده است که در معماری ایران حضور طبیعت به طور همه جانبه باشد و فضاهای نیمه‏باز-نیمه‏بسته در یک روند سلسله مراتبی به نحوی در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند که گویی همیشه انگیزه احترام و حفظ نعمت‏های الهی را پاس می‏دارند که در قلب طبیعت و اجزاء عناصر آن تجلی کرده است.

    نمونه عالی این نوع معماری،ساختمان هشت‏بهشت است. هر گاه از سطح‏های مختلف آن عبور می‏کنیم طبیعت و برشی از آسمان در کنار ما و در زوایای مختلف قرار دارند و تضادهای داخل و خارج همچون گردش روزگار معرف تصاویری است که در آن وقار،آرامش و سکوت طبیعت راه‏گشای مکث،عبادت و تخیل به ابعاد و گستره جهان است.

    هشت‏بهشت با مرکزیت اتصال فضاهای کوچک اطراف تمام کانون‏بندی معماری ایران را دارا می‏باشد. برخلاف مساجد چهارایوانی که مرکزیت با فضای باز تعریف شده است در ساختمان هشت‏بهشت تصویر معکوسی را مشاهده می‏کنیم که از یک فضای نیمه‏بسته داخلی به طرف طبیعت حرکت کرده و در انتها افق و بی‏نهایت درک و سپس تصور می‏شود.طبیعت محافظت‏شده در قالبی مطرح است که عناصر آن در کتار یکدیگر با حکمتی استقرار یافته‏اند که جزء جدایی‏ناپذیر موجودیت معماری به شمار می‏آیند.

    فعالیت‏های اجتماعی،فرهنگی و یا احکام دینی همواره در آهنگی موزون با طبیعت حرکت کرده‏اند و همجواری و همدلی انسان با طبیعت موجب شده است که عناصر طبیعت به گونه‏های مختلف در معماری‏های اصیل حضور داشته و انسان را از فواید تصفیه‏کننده آن بهره‏مند گردانند.

    محوربندی کلی هندسی در هشت‏ب هشت موجب شده است که فضاهای طبقات فوقانی همیشه در حول و حوش فضای مرکزی سیر کنند و در آن‏ها تصویر‏سازی طبیعت در جزء و کل حضور داشته باشد. همانند کلیه فضاهای معماری ایرانی،عبور از فضایی(اتاقی) به‏فضای دیگر با استفاده از بخش میانه (مفصلی) صورت می‏پذیرد.

    واقعیت این است که هسته‏های وجودی این معماری،جهانی را در ذره فضای خود می‏گنجانند که اوج آن در مرکزی قرار دارد که جهان مختلف جغرافیایی کماکان مفهوم گشت‏وگذار ابدی را برای ما مجسم می‏کنند.

     

    هندسه

              مورد بسیار مهم در درک معماری‏های شرق،ایران وتمدن‏های زیر پوشش فلسفه و فرهنگ اسلامی، نحوه برخورد با مقوله هندسه در بیان افکار و اندیشه‏هاست. بدون شک‏زبان بیان معماری‏های جهان بر هندسه استوار است و از طریق روابط آن می‏توان کلیت کالبدی را آشکار کرد.

                اما بحث ما تفاوت هندسه منشعب از جهان‏بینی فرهنگی کشورهای شرقی است. در هنر و معماری اسلامی هندسه دارای اهمیت و مفهوم ویژه است و گسترش خود را در فلسفه و راه‏حیات می‏جوید و تجلیگاه افکار الهی و عقلانی و ادراک جهان هستی است.

                در هندسه این سرزمین بحث علم و رشد ریاضی اعداد و ترکیبات پیچیده جبر همراه با حس شهودی بوده است واین دو که تکمیل‏کننده آثار هنری محسوب می‏شوند جدایی‏ناپذیری هنر (حس)و علم(عقل) را در تمدن‎‏های غنی و در جهان اسلام نشان می‏دهند. جالب توجه این است که با مطالعه آثار و افکار افلاطون درمی‏یابیم که او دریافت علمی را بدون پشتوانه‏های شهودی ناقص می‏پندارد و بحث عرفان در علم اعداد در غرب بعد شهودی به فراموشی سپرده شده و کلیه استدلال‏ها در چارچوب جدول‏ها دقیق دنبال می‏شوند. عجیب اینجاست که علم در طول تاریخ سعی کرده است رازها و ناشناخته‏ها را کشف کند ولی هنگامی که به این امر دست یافته است روش‏هایی تفکر شهود را که موجب کشف پدیده‏ها شده است از یاد برده است. شکاف میان علم و هنر جداشدن تحلیل‏های مکمل را موجب می‏شود وهر چند در یک جهت می‏توان به شناخت رسیده ولی در عمق مسأله ،خطر از دست‏دادن وحدت وکلیت ادراک باقی می‏ماند.

                چرا وقتی درباره هوش صحبت می‏شود فقط  هوش عقلانی مطرح می‏شود و هوش ایمانی از این مقوله خارج می‏گردد. در حالی که هوش اساسی بیداری هوش دل است. مطالعه آثار محققان ایرانی در ادراک روابط طبیعی و مادی نشانگر نحوه برخورد شهودی ایشان در تکمیل استدلال علمی است.

                هندسه‏ای که بر پایه این نگرش به وجود آمده است از پیچیدگی و ترکیباتی بهره‏مند است که بسیاری از محققان غرب در اثر نوعی از بدفهمی آن را مغشوش یا ابتدایی و فاقد اعتبار دانسته‏اند.

                امروز می‏دانیم که هندسه در ترکیبات عالی خود از روش همدلی و ارتباط بهره‏مند است و پژواک‏های شکلی گاه به صورت اشکالی پنهان حضور خود را مشخص و آشکار کرده‏اند. یکی از بهترین نمونه‏های این نوع هندسه(هندسه همدلی)ساختمان هشت‏بهشت اصفهان است که قبلاً برخی از ویژگی‏های آن توضیح داده شده است.

    هندسه ساختمان هشت‏بهشت در سه سطح متفاوت رشد می‏کند:

     

    - حرکت افقی از آب‏نما،پله ایوان،اتاق‏های میانه و فضا ی مرکزی.

    - حرکت عمودی که پیوند کف را با تحولات سه بعدی و دگرگونی‏های ارتفاعی که اوج آن در مرکز قرار می‏گیرد با سقف تأمین می‏کند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

کلمات کلیدی:  N/A
تحقیق در مورد تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران, مقاله در مورد تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران, تحقیق درباره تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران, مقاله درباره تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران

دریافت لینک دانلود به صورت خودکار بلافاصله پس از پرداخت

امکان پرداخت آنلاین از طریق کلیه کارت های عضو شتاب

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول