تحقیق مقاله حجاب چیست ؟

تعداد صفحات: 62 فرمت فایل: word کد فایل: 9939
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت قدیم:۲۳,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله حجاب چیست ؟

    حجاب یکی از احکام اسلامی است که برای مردان و زنان وضع شده است. بخشی از این احکام که در سوره نور مورد اشاره قرار گرفته‌اند مربوط به حجاب زنان میباشند که در بحث از حجاب معمولا بیشتر به این آیات اشاره می‌شود. اگرچه حجاب اختصاص به مردان نداشته و بین مرد و زن مشترک است ولی از آنجا که احکام مربوط به زنان مشکلتر بوده و نمود بیشتری دارد بسیاری از حجاب فقط متوجه احکام مربوط به زنان میشوند. مهمترین منبع فارسی را می‌توان کتاب شهید مطهری با عنوان «مساله حجاب» دانست که ابتدا به صورت مقالاتی در یکی از مجلات قبل از انقلاب ایران به چاپ رسید و سپس در قالب یک کتاب منتشر شده است. حجابی که اسلام به آن اشلره کرده است بسیار متنوع بوده و زن یا مرد را مانع از انجام هرگونه فعالیتی نمی کند.ولی حجابی که در بعضی از کشورها مانند ایران تحمیل شده حجابی تحکیلی است که بسیار زننده است

     

    تاریخچه حجاب

    آنچه مسلّم است و از کتاب های موجود پیداست حجاب در قبل از اسلام در بین ملّت های یهود ، ایران باستان و هند وجود داشته است .

    و این قانون حجاب از قانون حجاب اسلامی بسی سخت تر بوده است .

    ویل دورانت می گوید : 1 ( اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت مثلا بدون آنکه چیزی بر سر داشته باشد به میان مردم می رفت و یا در خانه آنقدر بلند صحبت می کرد که همسایگانش صدایش را می شنیدند شوهر حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد .)

    و همچنین در جای دیگر می گوید : 2 (در زمان زرتشت زنان با منزلتی عالی به میان مردم می رفتند .)

    و بعد از آن می گوید : (مقام زن در زمان داریوش تنزّل پیدا کرد و در زمان وی زنان  پادشاهان حق نداشتند از حرمسرا ها خارج شوند و در مواقعی زنان از محارم خویش نیز محروم  بوده اند. و زنان حائض در اتاق هایی محبوس می شده اند و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود .)

    آیا این جمله ویل دورانت که می گوید : ( و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود ) درست است ؟

    طبیعتا خیر. زیرا در اسلام زنان حائض از برخی عبادات مانند: نماز و روزه معاف می باشند ولی آنها می توانند در هر موقعی با دیگران معاشرت کنند و در رابطه با اینکه به عقیده ویل دورانت حجاب از ایرانیان قبل از اسلام به مسلمانان بعد از اسلام سرایت کرده صحیح نمی باشد ، چون قرآن قبل از اسلام آوردن ایرانیان ، آیات حجاب را تبیین کرده بود . ویل دورانت در قسمت دیگری می گوید : 3 ( بعد از هجرت ، پیامبرزنان را از پوشیدن جامه گشاد نهی می کرد امّا بعضی از عرب ها با وضع بسیار زیبا و دلربایی از خانه هایشان خارج می شده اند .)

    این سخن ویل دورانت غلط است زیرا عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد:

     ( مرحبا بر زنان انصار که بعد از نزول آیات سوره ی نور4  دیگر دیده نشد که مانند سابق بیرون بیایند و سر خود را با روسری های سیاه پوشاندند .)

    حجاب یا پوشش اسلامی یکی از دستورات حکیمانه و سعادت‌بخش دین مبین اسلام است که از هنگام اسلام آوردن مردم ایران در دو قرن نخست هجری به گونه‌ای همیشگی و مستمر توسط اهالی این سرزمین مورد پذیرش واقع شده و بدان عمل می‌شده است. در واقع رعایت حجاب اسلامی در بین مسلمانان ایرانی و کلیت این جامعه از جمله عوامل مهم پاسداری از شأن و کرامت انسانی زنان و رعایت سالم حقوق و حدود در روابط میان مردان و زنان بوده است.

    امواج مهاجم استعمار بورژوایی و شکل تقلیدی آن در ایران یعنی غرب‌زدگی شبه مدرن دلایل متعددی  برای مخالفت با حجاب اسلامی خانم‌ها داشت: اولاً حجاب زن مسلمان هویت‌بخش و عزت‌آفرین بود و موجب می‌شد زن مسلمان ایرانی در برابر هجوم افکار و مدل‌های رفتاری بیگانه، گرفتار از خودبیگانگی و ضعف و بی‌هویتی و یا آلودگی نگردد. از این رو از عوامل حفظ استقلال هویتی مردم ما بود و شبه‌مدرنیست‌ها که سودای وابستگی ایران را در سر داشتند، دل‌خوشی از آن نداشته و ندارند. ثانیاً حجاب زن ایرانی به عنوان لباس عفت و پاکدامنی و ساده‌زیستی او موجب مصونیت زنان و حتی مردان مسلمان در مقابل هجوم مصرف‌زدگی و فرهنگ کالای می‌گردید. از این رو خود به خود راه را بر سیطره‌ی نظام سرمایه‌سالاری و تبعات آن می‌بست. ساختار تولید سنتی و همچنین ساختار ساده و خودکفا و مستقل زندگی مردم ما بود. حجاب اسلامی، زن ایرانی مسلمان و به تبع آن حتی مرد مسلمان ایرانی را در مقابل گسترش فرهنگ مصرفی و کالازدگی و سرمایه‌سالاری محافظت می‌کرد. ثانیاً در جوامع مسلمان تحت سلطه‌ی امپریالیزم هر نوع تأکید بر عناصر فرهنگ بومی و ملی مردمان چونان شمشیر برنده‌ای علیه سیاست‌ها و امیال استعمار مدرن غربی عمل کرده و می‌کند. زیرا استعمارگران به دنبال تهی کردن و بیگانه ساختن مردم از هویت کلاسیک خود بوده‌اند تا آنان را اسیر هویت تقلبی غرب‌زدگی شبه‌مدرن نموده و از کانال آن این ملت‌ها را برای همیشه به خود وابسته نمایند. حجاب زن مسلمان در چنین وضعیتی حکم یک اسلحه‌ی نیرومندی برای جریان انقلابی و ضداستعمار را پیدا می‌کرده است.

    اساساً غربی‌ها به منظور برقراری سیطره‌ی تام و تمام و فراگیر خود بر مقدرات تاریخی جوامع غیرغربی می‌بایست که نظام منسجم ارزش‌های دینی آنها را در هم شکسته و فرهنگ قلابی ظاهرگرا و دنیازده و به تعبیری شیطانی خود را جانشین آن نمایند و یکی از منفذها و روزنه‌های مقاومت اصیل فرهنگ خودی در جوامع اسلامی همانا حجاب زنان مسلمان بوده است که آنان را از مدزدگی و شیئی شدگی و تبدیل شدن به موجودی کالایی باز می‌داشته است. از این رو بود که از آغاز برقراری سیطره‌ی فرهنگی سیاسی غرب‌زدگی شبه مدرن در ایران [پس از سقوط استبداد صغیر و کسب قدرت توسط اعضای لژ بیداری در سال 1327 ق] زمزمه‌ای شیطانی برای نفی و انکار حجاب و تخریب و تخطئه‌ی آن آغاز گردید. به گونه‌ای که تاریخ برای ما روایت می‌کند از حدود سال 1329 ق مطبوعات منورالفکری جسته و گریخته اما به طور تقریباً مستمر حملات خود علیه حجاب اسلامی را آغاز کردند.

    آن گونه که از بررسی اسناد و مدارک تاریخی به دست می‌آید در سال 1303 ش در تهران سخن از «انجمن ضدحجاب» بوده است و به ویژه با اعلام کشف حجاب در افغانستان، در ایران نیز فعالیت‌ها و تهاجمات منورالفکران علیه حکم الهی حجاب بیشتر گردید. البته این امری کاملاً بدیهی بود که امپریالیزم غربی برای برقراری سیطره‌ی خود در ایران که از مجرای حاکمیت فرماسیون غرب‌زدگی شبه‌مدرن عملی می‌گردید، هدفی جز نابودی حجاب اسلامی و به تبع آن در هم شکستن هویت زن مسلمان ایرانی را دنبال نمی‌کرد. باز هم طبیعی بود که به میزانی که غرب‌زده‌ها و عوامل استکبار در ایران قدرت می‌گرفتند و هم‌زمان با افزایش تهاجم آنها علیه دین و آئین هویت و اعتقادات و استقلال این مردم، هجوم تبلیغاتی و اعمال زور فیزیکی و سیاسی علیه حجاب نیز بیشتر می‌گردیده است. در این بین روشنفکران شبه‌مدرنیست ایرانی به عنوان کارگزاران اصلی بسط سیطره‌ی فرماسیون غرب‌زدگی و عمله‌ی دانسته یا نادانسته تحقق وابستگی ایران به نظام سرمایه‌داری جهانی، بیشترین نقش را در مبارزه علیه هویت دینی مردم و حکم اسلامی حجاب زنان بر عهده گرفته و می‌گیرند.

    در این ایام در روزنامه‌ها و نشریات منفورالفکری شاهد هجوم تبلیغاتی نسبتاً مداوم روشنفکران لائیک و ناسیونالیست علیه حجاب اسلامی هستیم. در این هجمه‌ی ناجوانمردانه که حتی قبل از مسلط شدن رضاخان و برقراری رژیم پهلوی در ایران، آغاز گردید از همه‌ی صور فعالیت‌های ژورنالیستی [اعم از درج مقاله یا انتشار سالانه و یا نشر هجویات و فکاهیات و به سخره گرفتن حکم الهی] استفاده می‌گردید.

    از این گونه اشعار می‌توان به چند نمونه اشاره کرد. مثلاً عارف قزوینی شاعر و تصنیف‌سرای متجددمآب و ناسیونالیست آن دوره در قطعه‌ای که به سال 1336 ق(برابر با 1297 ش) علیه حجاب سروده چنین گفته است:

    بفکن نقاب و بگذار در اشتباه ماند                        

    تو بر آن کسی که می‌گفت رخت به ماه ماند

    بدر این حجاب و آخر بدرا زابر چون خود           

    که تمدن ارنیابی بی‌تو به نیم راه ماند

    تو از این لباس خواری شوی عاری و برآری           

     بدر همه گل سر از تربتم ارگیاه ماند…

     

    عارف و شاعر سکولاریست عهد مشروطه در شعر دیگری به سال 1302 ش این چنین علیه حجاب سخن دری کرده است:

    ترک حجاب بایدت ای ماه رو مگیر                  

    در گوش وعظ و واعظا بی‌آبرو مگیر

    بالا بزن به ساعد سمین نقاب را                    

    گر هر چه شد به گردنم آن را فرو مگیر

    بیات، به توهین و هتاکی علیه روحانیت پرداخته و باز علیه حکم آسمانی حجاب سخن گفته است. از این قبیل اشعار علیه حجاب در آثار دیگر شاعران شبه‌مدرنیست این دوره نیز دیده می‌شود.

    چرا پوشش سر (حجاب) اجباری نیست؟

    دلیل اول نوشتار جناب آقای احمد قابل : نظر فقهی شخصی من این است که پوشش سر واجب نیست.

    دلیل دوم- اجبار در احکام دین عمل ضد اسلامی است. نه فقط اجبار بلکه هر اکراهی در دین جایز نیست. مسائل دینی باید با قبول قلب صورت گیرد و نه از روی اجبار و زور.

     

    دلیل سوم- اهل کتاب و کنیزان مسلمان و غیر مسلمان و حتی مؤمنینی که سنی از آنها گذشته است نباید اجبار به پوشش سر بشوند و این عمل غیر اسلامی و حرام است.

    دلیل چهارم - احترام به حقوق زنان که نصف جامعه را تشکیل می دهند و هر انسانی برای انسان بودن خود محترم است و اگر خانمی نخواهد پوشش سر داشته باشد باید محترم شناخته شود و مورد احترام عقیده قرار گیرد زیرا پوشش سر و گردن هیچگاه در دنیا باعث آزار جامعه نیست و مسلمانان روزانه فیلمهایی نگاه می کنند که پوشش سر در آن نیست. اگر موجب آزار بود این نوع فیلمها را تماشا نمی کردند.

    دلیل پنجم- بقای حجاب در اختیاری بودن آن است و تبدیل به زور باعث تضعیف و خراب کردن احکام پوشش سر می شود. نه اجباری می شود پوشش سر را برداشت و نه اجباری می شود آنرا با فشار برگذار کرد و این در دنیا ثابت شده است. قاتلان حجاب کسانی هستند که حرمت آنرا از قبول قلبی به اجبار تبدیل می کنند.

    دلیل ششم- برای درهم شکستن استبداد دینی و دیکتاتوری قرون وسطا باید پوشش سر از حالت اجباری خارج شود و به اختیاری تبدیل شود. تمام تلاشها برای دموکراسی و ازادی نتیجه نخواهد داد هنگامی که پوشش سر اجباری حاکم باشد زیرا تضاد در آزادی است.

    دلیل هفتم- حجاب از ضروریات دین نیست و پوشش سر از ضروریات دین هیچ وقت نبوده است و امروز مراجع فتوا داده اند که حجاب از ضروریات دین نیست.

    دلیل هشتم- پیامبر(ص) و امامان (ع) هیچ یک پوشش سر اجباری برگذار نکردند و همه مخالف اجباری بودن آن بودند. کسی تا بحال نگفته است که روش معصومین غیر از این بوده و آنها به اجبار و زور تکیه کرده باشند.

    دلیل نهم- مخالف حقوق بشر است که پوشش سر اجباری صورت گیرد. چه پوشش سر و چه بدون پوشش سر هر دو باید اختیاری باشد زیرا از حقوق اولیه بشر محسوب می شود.

    دلیل دهم- پوشش خود متغیر است و پوشش مردم جهان بستگی به زمان و مکان دارد و نمی شود یک نوع لباس و دوخت و رنگ را اسلامی دانست زیرا اسلام دین مردمسالاری است و به زمان و مکان و تفکر جامعه ها و فرهنگها احترام می گذارد.

    دلیل یازدهم- هیچ دولتی حق ندارد در امور شخصی افراد دخالت کند. تجاوز به حقوق شخصی و خدادادی ظلم عیان است و حرام می باشد. ورود به زندگی و انتخاب شخصی مردم دیکتاتوری است و جایز نمی باشد.

    دلیل دوازدهم- آیت الله خمینی و ایت الله طالقانی در سال 1358 گفتند که حجاب باید اختیاری باشد و در روزنامه های کشور چاپ شد.

    دلیل سیزدهم- موها و گردن زنان عورت محسوب نمی شود زیرا اگر اینچنین باشد پس نظر کردن به عورت اهل کتاب و کنیزان مسلمان و زنان بالا سن مسلمان حلال محسوب می شود.

    دلیل چهارهم- قانون اجبار غیر قابل اجرا است و در هیچ جامعه ممکن نیست بتوان تمام موهای سر زنان را به اجبار پوشش داد. چیزی که غیر قابل اجرا است مسخره است با زندان مجازات شود.

    دلیل پانزدهم- وجه اسلام محبت را تغییر می دهد به اسلام زور و خشونت. تمام تلاش پیامبر اکرم این بود که محبت اسلامی را محور قرار بدهد و اجبار یک نوع حرکت علیه روش پیامبر است. خداوند در قران گفته است که زیبایی برای همه است . نباید فردی خود را تحقیر شده و کوچک محسوب کند.

    دلیل پانزدهم- امر به معروف و نهی از منکر واجب می کند که حجاب اختیاری باشد. و حجاب اجباری امر به معروف و نهی از منکر را نابود می کند و به لجن می کشد. فساد در پوشش سر نهفته نیست بلکه نماز است که انسان را از فساد دور می کند ولی حتی نماز نیز نباید اجباری باشد و حتی در نماز اجبار حرام می باشد.

    دلیل شانزدهم- برداشت و قرائت دینی افراد یک جامعه در سطوح مختلف جامعه یکسان نیست. بعضی پوشش سر را بر خود واجب می دانند و بعضی امر مستحبی می دانند. حتی فتوا داریم که پوشش سر و گردن مستحب است و نه واجب. حتی برای مردان پوشش سر مستحب است.

    دلیل هفدهم- اصولا تندروی و تحکم در مسائل اجتماعی و اعتقادی مردم نتیجه عکس می دهد. هر تحکمی واکنش منفی در جامعه بوجود می آورد. چرا باید مردم را به واکنش منفی سوق داد؟ اجبار در پوشش باعث واکنشهای منفی از طرف خانمها می شود که با روح اسلام در تضاد است. مردم را نباید به سمت لجبازی و فاصله گرفتن از حجاب سوق داد.

    دلیل هجدهم-روش بر اساس استدلال و منطق و خارج از شعار با گذشت زمان از بین نمی رود. اجباری بودن پوشش سر هیچ منطق و استدلالی ندارد و بانوان محترم را بسوی بد حجابی و بی حجابی سوق می دهد.

    دلیل نوزدهم- شرع اسلامی هیچ وقت با اجبار حجاب و نماز وحج و غیره موافقت نکرده است. اجبار و زور خارج از شرع اسلامی است.

    دلیل بیستم- هدف پوشش سر در اصل بر طبق ایات قران کریم برای حرمت بانوان و اینکه باعث آزار نشوند آمده است پس اجبار خود حرمت شکستن و باعث اجبار و آزار بانوان می گردد.

    دلیل بیست و یکم- حجاب اجباری اثرات روانی بر نسل جوان و پیر دارد. چگونه دختر جوان بتواند آزادی و آگاهی را یاد بگیرد هنگامی که در زنجیر اجبار محکوم می گردد. برای شکست و فشار به دختران اجبار پیاده می شود و می خواهند با دستور اجباری گردن تفکر آزاد و آگاهی از مسائل اجتماعی را نابود کنند.

    دلیل بیست و دوم- دفاع از حجاب اختیاری برای دفاع از بد حجابی و بی حجابی نیست بلکه برای دفاع از اصل حجاب اسلامی است که به کثافت و لجبازی کشیده نشود.

    دلیل بیست و سوم - روزه گرفتن بدون پوشش سر و حتی نماز خواندن در محلی که نامحرم نباشد هیچ اشکالی ندارد و نباید قوانین ساخته شده درست کرد که بعضی بانوان برای همین احکام به ظاهر اسلامی از نماز و روزه فراری بشوند.

    دلیل بیست و چهارم- انسان موجود منطقی است و بخصوص نسل جوان فقط روش منطقی را می پذیرند. انسان گوسفندی نیست که باید به صورت خشن و زور با او برخورد کرد. حجاب اختیاری یعنی احترام به انسانیت. و اجبار در پوشش یعنی دیدگاه حیوانی به بانوان داشتن و تفکر اینکه فساد در موهای زنان جای دارد و نه چشمهای مردم. در حالیکه قران کریم اول چشم را حجاب می داند.

    دلیل بیست و پنجم- ترس از اسلام نباید باشد. نباید طوری اسلام را بیان کرد که بانوان از اسلام بترسند. حجاب از روی فشار هیچ اثری که ندارد بلکه فقط رسیدن به یک هدف دیکتاتوری است و آن اینست که بانوان را با اجبار عادت بدهند که از روی عادت پوشش داشته باشند. ولی عبادت از روی روش عادت جایز نیست و در مکانی دیگر بسادگی عادت زور را بکلی فراموش می کنند.

    دلیل بیست و ششم- دستورات دینی قداستی دارد زیرا از روی قلب و منطق اجرا می شوند. حجاب قداست دینی دارد. اجبار و تهدید با نیروی انتظامی بکلی قداست دینی و احترام مولیان دینی را از بین می برد. در مکانی که حجاب اجباری است تمام آخوندها قداست خود را نیز بباد می دهند.

    دلیل بیست و هفتم- فاشیستهای دینی( و متحجران دیکتاتور پرست)، مذهب خود را پرستش می کنند. اسلام تکالیف شرعی را به مردم واگذاشته است و ورود سیاست و حکومت در آن بجز خطر برای حکومت چیزی دیگر محسوب نمی شود. هیچ حکومتی با ظلم نمی ماند ولی با ازادی ادامه پیدا می کند.

    دلیل بیست و هشتم- با حجاب اجباری برای خود در دنیا دشمن می سازیم. و کشورهای دیگر را برای بر داشتن حجاب دعوت می کنیم که آنها نیز اجبار در برداشتن حجاب برگذار کنند و حکومتها قانون برای بی حجابی برگذار کنند.

    دلیل بیست و نهم- رضا خان نتوانست با زور حجاب را بگیرد. آقای خامنه ای و حسین عنکوبتمداری نیز نمی توانند با اجبار موهای زنان ایرانی را بپوشانند.

    دلیل 30- آیت الله منتظری پیرامون حجاب نوشتند: پوشش سر به خودی خود و قطع نظر از پیامدهایی که ممکن است داشته باشد زوری و اجباری نیست. آقای اشکوری برای بیان حجاب اختیاری به سالها زندان محکوم شد. اقای احمد قابل مورد شدیدترین سختیهای اجتماعی قرار گرفتند چون حجاب را مستحب می دانند. دکتر محسن کدیور و دکتر سروش نیز حجاب را اختیاری می دانند.

    دلیل 31- بودن و وجود سنتگرایان و افراطیون به بدون اجبار و زور در احکام دینی است. برای پایان قدرت سنتگرایان باید تنها با حجاب اجباری مبارزه کرد.

    دلیل 32 - تولد بد حجابی یک نوع حرکت سیاسی است. تمام بانوانی که قسمت جلوی موهای سر را خارج می کنند در یک مبارزه علیه زور و اجبار قدم می دهند. نباید حکومت این نوع مبارزه سیاسی را بوجود بیاورد. مردان عنکبوتی و مارمولکها از این نوع اجبار لذت می برند و تنها قدرت دینی خود را در این می دانند.

    دلیل 33- نارضایتی مردم در بد حجابی خلاصه می شود و هیچ ارتباطی به فساد بانوان ندارد. افراد غیر منطقی فکر می کنند که نشان دادن موهای جلوی سر نشانه فساد بانوان است که هرگز اینچنین نیست.

    دلیل 34- می گویند کنیزان را اسلام منع حجاب کرده است. اگر معصومین (ع) کنیز داشته اند و نمی گذاشتند پوشش سر داشته باشند پس وجوب حجاب کاملا زیر سئوال می رود.

    دلیل 35- زینت بانوان چشمان آنها نیز است و زیبایی هست که ناگزیرعیان می شود. هیچ مدرک دینی نداریم که زینت را موهای زنان بخواند و اکثریت ساخته شده مردان جاهل زورگو بوده است.

    دلیل 36- تغییر احکام اخلاقی به احکام حقوقی باعث بی حرمتی به تمام قانون و قانون نویسان می شود. چگونه می شود فرهنگ قانونمدار را برگذار کرد هنگامی که قانون اول باید برای خود احترام بگذارد. چیزی که نه حقوقی می توان از آن دفاع کرد و نه اسلامی می شود از آن دفاع کرد و نه با حقوق بشر و نه با فقه علوی نمی توان از آن دفاع کرد. ولی باز روشنفکران جامعه در حالت سکوت هستند و تنها راهی که برای مبارزه می دانند استعفا است!..

    دلیل 37- مبارزه با فساد و امر به معروف در مبارزه با حجاب اجباری خلاصه می شود. کسی که با حجاب اجباری موافق است با فساد اجتماعی در واقع موافقت می کند.

     

    دلیل 38- آیت الله خزعلی گفتند که : حق نداری با حجاب بد بیرون بیایی، ولو ارمنی، و لو یهودی باشی... این سخن مبارزه با آیات الهی است. کدام کارشناس اسلامی می تواند از این نوع سخن دفاع کند؟ واجب بودن حجاب برای اهل کتاب نظریه فقه جدید اسلامی است

    حجاب و زنان

    «جرجی زیدان» می نویسد:«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی، در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». در آیین بودا، مردان موی سر را تراشیده و سیک ها در هندوستان موهای خود را لابلای شالی پنهان و به دورسر می پیچند.

     

    پوشاندن موی سر از دیر باز در همه دین ها رواج داشته و زن و مرد کم و بیش از آن پیروی می کنند. در آیین یهود، مردان با کلاهک کوچک سیاه رنگی موی را می پوشانند و در باب 14 از سفر پیدایش چنین می خوانیم:«چون «ریوقا »(زن آینده او)از آمدن اسحاق به وسیله غلام خود آگاهی یافت، برقع(روبند) بر گرفته خودرا بپوشاندی» بدین روی، زنان هم موی وروی از مرد بیگانه پنهان می کردند. در میان رومیان و یونانیان باستان، زنان بایستی با لباسهای بلند و موی پوشیده در روسری در اجتماع دیده می شدند. در شاخه کاتولیک مسیحیت، زنان دیر نشین در لباسهای روحانیت، با موی پوشیده و روی بدون آرایش، به کارهای مذهبی و اجتماعی می پردازند. به عقیده «پولس»، حواری معروف عیسی مسیح(St.Paul ): « نقاب شرف زن است. پس اگر گیسو فرو گذارد این مایه بزرگواری اوست»
    «جرجی زیدان» می نویسد:«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی، در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». در آیین بودا، مردان موی سر را تراشیده و سیک ها در هندوستان موهای خود را لابلای شالی پنهان و به دورسر می پیچند.

    در اسلام، مردها دستار به سر می بندندو زنها موی سر را بایستی از مردان(غیر از پدر، برادر، شوهر، عمو ودائی و فرزندزادگان مرد آنان) بپوشانند.

    اسلام از مومنان خواست:«به مردان با ایمان بگو دیدگان از نظر بازی فرو گذارندو عفت خود را حفظ کنند. این کار برای پاک ماندن آنها بهتر است.

    به زنان مومن بگو دیدگانشان را فرو گذارند و عفت خود را حفظ کنندو زینت خودرا آشکار نکنند، مگر آنچه ظاهر است و روسری  های خود را بر گریبان هایشان بیاندازند...» سوره نور 30-31 .  حجاب آنچنان که در آیات قرآن در سوره  های مختلف آمده، سدی برای فعالیت اجتماعی زنان و یا پیشرفت علمی و یادگیری و آموختن دانش برای آنها نبوده است. در نخستین دوران گسترش اسلام و زندگی پیامبر، زنان با مردان در میدان های جنگ دوشادوش شراکت داشتند، با هم به نمازهای دسته جمعی و مسجد میرفتند. در میان آنان زنان شاعر، دانشمند، پزشک و بازرگان دیده شده است.

     

    پس از پیامبر، سپری شدن دوران خلفای راشدین(چهار خلیفه جانشین پیامبر) زندگی اجتماعی و آزادی زنان به صورتی چشم گیر بر پایه چند انگیزه رنگ دیگری گرفت.
    1) اعراب با آشنا شدن به فرهنگ ایرانی و رومی، از زندگی ساده دوران پیامبر روی گردان و به زندگی اشرافی و درباری (به ویژه در دوران خلافت عثمان) آشنا شدند. هرچه بیشتر به زندگی تجملی خو گرفتند، از ارزش زن کاسته شد، زیرا توانائی مالی، اجازه چند همسری به آنها داد و زن برایشان موجودی بی ارزش و وسیله خوش گذرانی بود.
    2) با جنگهای پیاپی، ثروت و غنیمت همراه با کنیزان و اسیران به چنگ آوردند و مردان به همخوابه های گوناگون دسترسی پیدا کردند. مردان با کنیزان واسیران نرد عشق می باختندو زنها را رها کرده و آنگونه که باید مهر ومحبتی به آنها نمی شد. بازده این پدیده شوم، بی اعتمادی زنان به مردان شد و همبستگی و باور زن و مرد نسبت به هم در خانواده، جای خودرا به بدگمانی و نا باوری داد.

     

    3) چون ساختار اجتماعی بر پایه مرد سالاری بود، مرداختیارات بیشتری داشت وپی آمد این رویداد فشار هرچه بیشتر مرد به زن و تنگ کردن دامنه آزادی اجتماعی او شد. زن را هرچه بیشتر خانه نشین کردند و این را نشانه از برتری و قدرت برای خود به حساب آوردند. گرچه این ستمگری نسبت به زنان با دستورات قرآن مخالف بوده، اما توجهی به آن نمی شد.در سوره رم آیه 30 میخوانیم: «از آیات الهی یکی اینکه برای شما از نوع خودتان جفت آفرید تا به وسیله آنان آسایش یابید و خداوند میان شما و آنان دوستی و مهربانی برقرار ساخت» و یا در سوره نسا، آیه 23 چنین گفته شده:« همانطور که شما حق بر زنان دارید، آنها هم حقوقی دارند که باید به نیکوئی ادا شود». ولی مردان جز خودکامگی و نافرمانی از قوانین مذهبی چیزی نخواستندو به ستمگری و بدرفتاری و بی توجهی به حقوق زن ادامه دادند.
    بهر روی حجاب در بین اشراف رواج بیشتری داشت. زنان طبقات کارگر در کشورهای مسلمان که پایه اقتصاد کشاورزی داشتند، بدون چادر در کشتزارها و چراگاهها مشغول به کار بودند. در ایران تا به امروز در کشتزارهای برنج و چایکاریهای شمال،چراگاه های غرب و در کارخانه های ریسندگی و قالیبافی ها شاهد این پدیده هستیم. دختران و زنهای زحمتکش بدون پوشش در چادر سیاه، در این بخشها برای گسترش نیروی اقتصادی کشور به کار
    می  پردازند.
  • فهرست و منابع تحقیق مقاله حجاب چیست ؟

    فهرست:

     

    ندارد.
     

    منبع:

     1- بندرریگی ، محمد ( مترجم ) ، فرهنگ عربی به فارسی ، ترجمه ی منجد الطلاب ، تهران ، اسلامی ، چاپ چهارم،1362،ص 87

     

    2-دیوان خواجه شمس الدین حافظ شیرازی ، فرهنگ ، چاپ یازدهم ،1367،ص210
    3- به انتخاب جمعی از نویسندگان ، هزار سال شعر فارسی ، تهران ، کانون چاپ ، چاپ چهارم ، 1367، ص 195

     

    4- شفیعی کد کنی ،دکتر محمدرضا ، گزیده ی غزلیات شمس ، کتابهای جیبی ، چاپ سوم
    5- واعظی نژاد ، حسین ، طهارت روح ، قم ، ستاد اقامه ی نماز ، چاپ پنجم ، 1376، ص 57
    6- علامه مجلسی، محمد باقر ، بحار الانوار ، ( ت 1110.ق ) الطبعه الثالثه ، داراحیاء الترا العربی ، بیروت ، 1403.ق

    7- مطهری ، مرتضی ، سیزی در نهج البلاغه ، تهران ، صدرا، بیست هشتم ، 1382،ص312

تحقیق در مورد تحقیق مقاله حجاب چیست ؟, مقاله در مورد تحقیق مقاله حجاب چیست ؟, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حجاب چیست ؟, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حجاب چیست ؟, تحقیق درباره تحقیق مقاله حجاب چیست ؟, مقاله درباره تحقیق مقاله حجاب چیست ؟, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حجاب چیست ؟, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حجاب چیست ؟ ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله حجاب چیست ؟
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت