مقدمه
آنچه از واژه کار در اذهان عمومی وجود دارد، با آنچه که در علم فیزیک به عنوان کار تعریف میشود، تفاوت دارد. در نظر عامه مردم هرگونه تلاش یا فعالیت را که از طرف یک شخص انجام میشود، کار میگویند، گو اینکه نتیجه این عمل مثبت ، منفی یا بی نتیجه باشد. اما از نظر علم فیزیک عامل انجام کار نیرو است و تنها در شرایط خاصی که عمل نیرو منجر به جابجایی جسم شود، میتوان به عمل نیرو واژه کار را اطلاق نمود. بنابراین اگر نیرویی بر یک جسم وارد شده ، ولی نتواند آن را جابجا کند، کار انجام یافته توسط نیرو صفر خواهد بود.
به عنوان مثال فرض کنید یک سنگ بسیار بزرگی در یک محل قرار داده شده است. حال از یک فرد خواسته میشود که این سنگ بزرگ را جابجا کند. فرد هر چه نیرو وارد میکند و به اصطلاح هرچه زور میزند، نمیتواند سنگ را جابجا کند. در این حالت علم فیزیک میگوید که این فرد هیچ کاری انجام نداده است. در صورتی که از نظر عمومی وی کار انجام داده است. لذا واژه کار در علم چیز متفاوت از واژه کار در اذهان عمومی است.
رابطه کار
فرض کنید که جسمی به جرم m در یک نقطه معین قرار دارد. بر این جسم نیروی ثابت F را به مدت معین t وارد کرده و آن را در راستایی که با امتداد نیرو زاویه حاده θ میسازد، به اندزه r جابجا میکنیم. در این صورت مقدار کار انجام شده بر روی جسم از رابطه زیر حاصل میشود.
W= F. r= FrCosθ
در رابطه فوق F و r کمیتهای برداری هستند و علامت نقطه در وسط آن بیانگر ضرب نقطهای ، ضرب عددی یا اسکالر است. همچنین W بیانگر کار انجام شده میباشد.
محاسبه یکای کار
یکای کار را میتوان از رابطه W=F.r حساب کرد. اگر برای سادگی فرض کنیم که بردار r در راستای بردار F باشد، در این صورت مقدار کار با حاصلضرب معمولی مقادیر عددی دو بردار F و r برابر خواهد بود. یعنی W=Fr خواهد بود. همچنین از مکانیک تحلیلی میدانیم که یکای نیرو برابر نیوتن (N) و یکای طول (r) برابر متر (m) است.بنابراین یکای کار برابر Nm خواهد بود. به افتخار ژول این واحد را ژول مینامند، یعنی یک ژول کار برابر با یک نیوتن در متر کار است.
محاسبه کار یک نیروی متغیر
اگر چنانچه نیروی F که عامل انجام دهنده کار است، مقدار ثابتی نباشد، یعنی در طول زمان متغیر باشد، در این صورت باید از یک رابطه انتگرالی برای محاسبه کار استفاده کنیم. در واقع مفهوم این مطلب را میتوان اینگونه بیان کرد که فاصله جابجایی را به قسمتهای بسیار کوچک dr تقسیم میکنیم که در آن F مقداری ثابت است. سپس کار انجام شده در المان dr را محاسبه کرده و آنها را باهم جمع میکنیم و این در واقع همان مفهوم انتگرال است.
اهمیت کار
کار در واقع مفهوم بسیار مهمی است که در علم فیزیک نقش بسیار اساسی بازی میکند. به عنوان مثال با استفاده از مفهوم کار میتوان در مورد یک دستگاه فیزیکی ، کمیتی به نام توان را تعریف کرد. توان عبارتست از کار انجام شده در واحد زمان بر روی دستگاه ، یا اینکه در مکانیک تحلیلی برای توصیف حرکت ذرات از قضیه کار انرژی جنبشی استفاده میکنند.
به عنوان یک مورد دیگر میتوان اشاره کرد که یکای کار و انرژی از یک نوع است و این امر بیانگر این مطلب است که کار انجام شده بر روی یک جسم به صورت انرژی در آن ذخیره میشود. به عنوان مثال اگر ما با اعمال یک نیروی معین جسمی به جرم m را از روی زمین بلند کرده و در ارتفاع معین h از زمین قرار دهیم، در این صورت بر روی این جسم مقداری کار انجام دادهایم. این کار به صورت انرژی پتانسیل در جسم ذخیره میشود. یعنی جسم در ارتفاع h که در حالت سکون قرار دارد، دارای انرژی mgh میباشد، که هرگاه جسم را از ارتفاع h رها کنیم، این انرژی آزاد میشود. بنابراین کار میتواند به انرژی تبدیل شود. به همین دلیل یکای کار و انرژی ، هر دو ژول میباشد.
کار گروهی
استفاده نا مناسب از واژگان و عبارات تخصصی ، در پاره ای از موارد موجب می گردد تا این گونه مفاهیم نه تنها به صورتی غلط رواج یابند بلکه موجب دور شدن از مفاهیم اصلی آنان نیز می گردد.از آن جمله استفاده نامعقول و نا مناسب از اصطلاحات " کار تیمی[1][1] " و " کار گروهی[2][2] "است. اگر چه هردو این اصطلاحات معطوف به انجام کار توسط افراردی بیش از دو نفر است که در کنار یکدیگر گرد آمده اند و حصول به هدفی مشترک را مرکز تلاشهای خود قرار داده اند ، می باشد[3][3] اما ظرافتی خاص در تفاوت بین آنها نهفته است . کار تیمی، حاصل کارگروهی متشکل از افرادی با مهارتهاو تجربیات مکمل یکدیگر است که برای رسیدن به هدف و منظوری مشترک ، با یکدیگر کار می کنند و برای رسیدن به رسالت و ماموریت اصلی تیم ، به یکدیگر تکیه می کنند. [4][4] چنانکه مشخص است ، تیم علاوه بر گردآمدن افراد در کنار هم ، تکمیل نقاط ضعف و افزایش قابلیتهای اعضاء را تیز به نحوی که نتیجه حاصل از تلاش اعضاء تیم بیش از نتیجه کار همان تعداد فرد در یک کار گروهی خواهد بود.