بازارهای اسلامی و سنتی
چکیده:
در اوایل قرن هفتم میلادی زمانی که دو ابرقدرت ایران و روم بر سر تسلط و نفوذ جهانی پیکار میکردند, در شبه جزیره عربستان حادثهای رخ داد که مسیر جریان تاریخ را عوض نمود. در آن برهه مردی خردمند و امین به تلقین ندای حق در کانون بتپرستی بر ضد خدایان متعدد برخاست و نهضت عظیم و جهانی اسلام را بنا گذاشت. این نهضت عظیم با پیشرفت سریع خود, تمدنی با شکوه در تاریخ جهان بوجود آورد. تمدنی که در نتیجه چندین قرن تلاش و فعالیت پیروان اسلام پدید آمد, از نظر عظمت و ابهت و ظرافت از مهمترین تمدنهای انسانی کم نداشت.
اولین اقدام پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه پایهگذاری یک جامعه نوین بود, جامعهای که در آن دین با کلیه جنبههای زندگی پیوندی محکم داشت و از آلایش اعراب دوره نظام جاهلیت و مفاسد قریش عاری بود.
ابداعات و تصمیم گیریهای اقتصادی پیامبر(ص) درمدینه باعث رونق اقتصادی عربستان گردید و موجب شد تا اهداف اسلامی در سراسر عربستان گسترش یابد و بعدها به سراسر دنیا برسد. از این رو جامعه اسلامی مزبور میتواند به مقیاس کوچکتری الگوی جامعه بزرگ اسلامی آینده باشد. لذا در هنگام تدوین نظام اقتصادی اسلامی ایران, آگاهی هر چه عمیقتر از تمدن غنی اسلامی ضرورتی غیر قابل تردید دارد.
هدف این تحقیق اثبات این واقعیت است که دین مقدس اسلام, به عنوان یگانه مکتب رهاییبخش انسان در تمام زمینهها و از جمله مسائل اقتصادی با ارائه فرامین منطبق بر فطرت انسانی خود, راه هدایت دنیوی و اخروی بشر را نشان داده است, چنانکه تنها در ارتباط با مسائل تجارت و زندگی در بازار از ارائه الگوی کامل فروگذار ننموده و به کیفیتی عالی شیوه پیوند بین علم, اخلاق و تجارت را در این مرکز تجاری تبیین نموده است.
در راستای تحقق این هدف, تحقیق حاضر در پنج قسمت به شرح ذیل تدوین یافته است: در قسمت اول به مفهوم بازار, تعریف آن و طبقهبندی انواع بازارها پرداخته شده است. در دومین قسمت به شکل فیزیکی بازار در تمدن اسلامی, تعیین مکان بازار در احادیث و سیستم حاکم بر بازار مسلمین اشاره دارد. در ادامه به تشکیلات و اصناف در بازار اسلامی, چگونگی شکلگیری آن, وظایف انسانی و فعالیتهای آن پرداخته و کیفیت نظارت بر بازار و متولیان این امر تشریح میگردد. در انتها نیز به چگونگی پیوند تجارت, علم و اخلاق در بازار اسلامی اشاره میگردد.
□ مقدمه
در اوایل قرن هفتم میلادی, زمانی که دو ابرقدرت ایران و روم برسر تسلط و نفوذ جهانی پیکار میکردند, در شبه جزیره عربستان حادثهای رخ داد که سیر جریان تاریخ را عوض کرد. عربستان در آن زمان اهمیت و اعتباری نداشت و ایران و روم قسمت اعظم دنیا را تحت نفوذ خود داشتند.
در آن برهه از زمان, مردی خردمند و امین که قسمتی از عمر خود را شبانی و قسمتی را به تجارت و عبادت گذرانیده بود, به تلقین ندای غیبی در کانون بتپرستی برضد خدایان متعدد برخاست و مردم را به عبادت خدای یگانه و دین اسلام فراخواند.
نهضت اسلام در ظرف مدتی کمتر از یک ربع قرن, با وضعی معجزه آسا طوایف عرب را که پیش از آن تیره روزترین مردم دنیا بودند, در زیر لوای توحید در آورد و طوایف مختلف زیر لوای جدید متحد شدند و از آنها نیرویی بزرگ و جوشان و مقاومت ناپذیر پدید آمد که در مدتی کوتاه کشورهای بزرگ را در نوردید و یک قرن نگذشت که نهضت نو, قسمت اعظم جهان آن روز را فراگرفت. امپراطوری وسیع ایران پیرو نفوذ اسلام شد و امپراطوری روم در چارچوب قسطنطنیه محصور ماند.
این نهضت عظیم, با پیشرفت سریع خود, فاصلهای در تاریخ جهان بوجود آورد و دنیای کهن را زیروزبر کرد. تمدنی که در نتیجه چندین قرن کوشش و فعالیت پیروان اسلام پدید آمد, از نظر عظمت, ابهت و ظرافت از مهمترین تمدنهای انسانی چیزی کم نداشت و هیچیک از نهضتهای معنوی جهان, به سرعت و وسعت انتشار و نفوذ و ثبات در مقابل تغییرات روزگار, به پایه آن نمیرسد.
اولین اقدام پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه پایهگذاری یک جامعه نوین بود, جامعهای که در آن دین با دیگر جنبههای زندگی پیوندی محکم داشت و از آلایش اعراب دوره نظام جاهلیت و مفاسد قریش عاری بود. اقدامات و تصمیمگیریهای اقتصادی پیامبر(ص), در مدینه باعث رونق اقتصادی عربستان گردید و موجب شد که اهداف اسلامی در سراسر عربستان گسترش یابد و بعدها به سراسر دنیا برسد. از این رو جامعه اسلامی مدینه میتواند به مقیاس کوچکتر, الگوی جامعه بزرگ اسلامی آینده باشد. لذا در هنگام تدوین نظام اقتصادی اسلامی ایران, آگاهی هرچه عمیقتر از تمدن غنی اسلامی ضرورتی غیر قابل تردید دارد.
هدفی که این تحقیق به دنبال آن است, اثبات این واقعیت است که دین مقدس اسلام, به عنوان یگانه مکتب رهایی بخش انسان, در تمام زمینهها و از جمله مسائل اقتصادی, با ارائه فرامین منطبق بر فطرت انسانی خود, راه سعادت دنیوی و اخروی بشر را نشان داده است. چنانکه تنها در ارتباط با مسائل تجارت و زندگی در بازار, از هیچ امری فروگذار ننموده و به کیفیتی عالی شیوه پیوند بین علم, اخلاق و تجارت را در این مرکز تجاری, یعنی بازار, ارائه نموده است.
□ مفهوم بازار
تعریف واژه بازار
قبل از ورود به بحث اصلی, یعنی بازار اسلامی, تعاریف مختلفی را که از واژه بازار شده است, بیان میکنیم:
الف- پروفسور هاردی در دایرهالمعارف علوم اجتماعی آمریکا, جلد دهم, بازار را به شرح زیر تعریف کرده است:
«بازار عبارت است از محل یا مکانی که در آن عرضه و تقاضا به منظور تعیین قیمت واحد با هم تلاقی میکنند. بازار ممکن است محل جغرافیایی باشد و همچنین ممکن است عدهای از افراد را که دادو ستد آنها منجر به ایجاد عرضه و تقاضا و قیمت واحدی میشود نیز بازار نامید»
ب- بازار مکانی است که در آن فروشندگان و خریداران یکدیگر را ملاقات میکنند. این تماس ممکن است رودررو صورت گیرد که در این وضع, بازار ناحیهای محدود و معین است؛ و یا به وسیله تلفن, تلگراف و دیگر وسایل ارتباط جمعی واقع شود که در این حالت بازار جنبه جهانی پیدا مینماید. در موردکالا, بازار محوطهای است که در آن خریداران و فروشندگان کالا با یکدیگر تماس میگیرند و مبادله واقع میشود.(منوچهر فرهنگ, 1363, ص733)
ج- از نظر اقتصادی, بازار به شرایطی گفته میشود که برای یک کالا و یا عامل تولیدی, تقاضا و عرضه وجود داشته باشد و کالا یا عامل خاص در یک قیمت متناسب با عرضه و تقاضا مبادله شود. بنابراین به طور کلی هنگامی که برای یک کالا و یا یک نهاده تولید, تابع عرضه و تقاضا وجود داشته باشد و مقدار مبادله شده کالا و یا عامل تولید و قیمت مبادلاتی آن توسط توابع عرضه و تقاضا مشخص شود, از نظر تئوری اقتصادی یک بازار وجود دارد. (محمد طبیبان, 1363, ص89)
د- در لغتنامه انگلیسی آکسفورد تألیف هورنی-گاکتبنی-واکفلید آمده است: بازار 1-(در ایران, هندوستان و دیگر کشورهای شرق) کوچه محل دادوستد و مغازهها, قسمتی از شهر که در آن تمرکز دادوستد و مسیرهای بورس خرید و فروش قرار دارند. 2-(در انگلستان و آمریکا) مغازه فروش کالاهای ارزان با تنوع انواع.
ه- بازار, محل تلاقی نیروها و یا شرایطی است که در آن خریدار و فروشنده تصمیمی اتخاذ مینمایند که نتیجهاش انتقال کالا و خدمات است (علی محمد اربابی, 1355, ص46).
و- بازار, محل اجتماع و تلاقی تقاضای خریداران احتمالی یک کالا و یک خدمت است. (علی محمد اربابی, 1355, ص46).
ز- بازار, محلی است که در آن گروهی از خریداران و فروشندگان یک محدوده جغرافیایی به منظورهای زیر دور هم جمع میدشوند:
1-برای خرید یک کالای خاص و یا شیئی که بتواند جانشین آن گردد.
2-برای آنکه در مرحلهای خاص از مراحل تجارت, مثل مرحله بعد از خروج از کارخانه, مرحله فروش به خرده فروش و یا مرحله نهایی فروش به مصرف کننده وارد معامله شوند.
3-برای آنکه در یک زمان معین کالایی را صاحب شوند (علی محمد اربابی, 1355, ص46).
طبقه بندی بازارها
برای طبقه بندی بازارها, مبانی مختلف زیر را میتوان نام برد:
1- ممکن است موضوع مبادلات را مبنای دسته بندی بازارها قرارداد و بدین طریق بازارهای زیر را خواهیم داشت:
الف- بازارهای تجاری یا بازارهای محصولات, مانند بازارهای پنبه, پشم و مواد غذایی.
ب- بازارهای سرمایههای بکار افتاده, مانند بازارهای اوراق بهادار و بورس آنها.
ج- بازارهای سایر سرمایهها, مانند بازارهای خانه, کارخانجات, کارگاههای کشاورزی و غیره.
د- بازارهای پولی که در این نوع بازارها, سرمایههای کوتاه مدت مورد معامله قرار میگیرند.
ه- بازارهای ارز که در آن پولهای مختلف کشورها با یکدیگر مبادله میشود.
و- بازار خدمات مانند بازارهای بیمه, حمل و نقل دریایی, زمینی و هوایی.
2- ممکن است بازارها را از نظر موقعیت مکانی تقسیم کرد؛ بدین معنی که بعضی از بازارها از نظر موقعیت مکانی در محلهای معینی قرار دارند. مانند بازارهای بینالمللی کالا و اوراق بهادار که در بازارها, خریداران و فروشندگان با یکدیگر ملاقات کرده, معامله میکنند. همچنین ممکن است بعضی از بازارها محل معینی نداشته باشند مانند, بازارهای بینالمللی ارز که ارتباط بین فروشندگان و خریداران به وسیله تلفن و یا دلالها انجام میگیرد.
3- ممکن است بازارها را از نظر وضع جغرافیایی تقسیم کرد, که از این نظر به انواع زیر تقسیم میشوند:
الف- بازارهای محلی, مانند بازارهایی که به محلهای مختلف یک شهر مواد غذایی میرساند.
ب- بازارهای منطقهای, مانند بازارهای مواد اولیه (پنبه, چای, و غیره).
ج- بازارهای بینالمللی که در این بازارها, عرضه و تقاضای کلیه جهان متمرکز میشود. مانند بازار نفت (احمد علی شیبانی, بیتا, ص16).
□ شکل فیزیکی بازار در تمدن اسلامی
آنچه تاکنون بدان پرداخته شد, مروری اجمالی بر مفاهیم کلی بازار در تئوریهای اقتصادی بود. اما آنچه مورد نظر است, شکل خاصی از بازار است که از لحاظ شکل ظاهری, رفتار فروشندگان و خریداران, ترکیبهای فرهنگی, اقتصادی و اخلاقی حاکم بر محیط بازار, آداب تجارت و روابط میان بازار و حکومت, مبتنی بر ارزشهای اصیل اسلامی و رهنمودهای پیامبر اکرم (ص) و ائمه علیهم السلام میباشد که در اینجا بدان پرداخته خواهد شد.
از آغاز تمدن اسلامی برای حرف مختلف, مراکز مختلفی وجود داشته است و هر بخش از آن مرکز را به پیشهوران و فروشندگان حرفه خاصی اختصاص میدادند. هر بازار از معمولاً منطقهای سرپوشیده تشکیل میشد که در آن مغازههای کوچک مشابهی در دو طرف آن, کنارهم ساخته میشد تا کالاهای مشابهی را عرضه کنند. تعداد مغازهها, به نسبت کوچکی و بزرگی شهر و سطح تقاضا, متغیر بود. اما واژه بازار یا «سوق» به محیطی اطلاق میگردید که در آن تعداد مغازههای یک حرفه معتنابه باشد.
گوستاولوبون در کتاب خود در این زمینه میگوید:
"از قسمتهای مهم شهرهای شرق, قسمت بازار آنهاست. زیرا در هر شهر مهم, رشته زیادی از ساختمانها به بازار اختصاص یافته و محلهای برای تجار تشکیل داده شده است. بازارهای مزبور دارای سقفهای بلندی است که بالای سقف آن را با چوب یا حصیر پوشاندهاند و برای هر یک از کالاهای تجاری دکانهای مخصوصی کنار یکدیگر قرار دارد که نام هر کدام از آن کالاها را به نام آن بازار اضافه میکنند و آن بازار را بدان نام میخوانند, مثلاً بازار بزازان و ..... ملاقاتهای مردم شهر بیشتر در بازار صورت میگیرد (گوستاولوبون, بیتا, ص499).
بازارهای سنتی به عنوان یک سازمان اقتصادی و یک نهاد اجتماعی بزرگ و مؤثر, پیشینهای طولانی و نقشی با اهمیت در اجتماعات شرقی, بویژه جامعه ایران داشته است. در شهرهای کهن مشرق زمین, بازارهای پر رفت و آمد انباشته از کالا, از دیر باز فعالانه جاذب پول و کالا بودهاند. بازار به عنوان یکی از مؤثرترین نهادها و سازمانهای شهری, همواره مورد نگرش و دقت جغرافی نگاران, جهانگردان و مسافران واقع شده است و همچنین به مثابه ستون فقرات اقتصاد شهری, مرتبط کننده و در مواردی اداره کننده فعالیتها و تحرکات روزمره اجتماعی و قلب تپنده مبادلات کالایی و مایحتاج جامعه بوده است (خسرو معتقد, ص13).
در کنار یا پیرامون بازارها, سراها و کاروانسراها و میهمانسراها و مساجد و حمامها و تشکیلات و اماکن گوناگون به چشم میخورد و در بسیاری از شهرهای ایران نیز, بازار در نزدیکترین فاصله با اماکن مقدس مذهبی مانند مزار امامزادگان ایجاد میشد و این امر حضور بازار را به عنوان یک رکن مهم اجتماعی و سنتی, علاوه بر دارا بودن خصایص اقتصادی و طبیعی آن, به اثبات میرساند. در نزدیکترین سدههای پس از اسلام, شهرهای بزرگ ایران به بازارهای معظمی آراسته بودند که از نظر گستردگی حوزه ارتباط و فعالیت, قرار گرفتن در حیطه بیکران ارتباطات اقتصادی دولت اسلام و ورود و خروج قافلهها از دورترین نقاط جهان آن زمان, با بازارهای ایران پیش از اسلام تفاوت و تمایز عمده داشته و بر آنها رجحان داشتند (خسرو معتقد, بیتا, ص13).