تحقیق مقاله شاهنامه

تعداد صفحات: 13 فرمت فایل: word کد فایل: 11418
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: ادبیات فارسی
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۶,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله شاهنامه

    شاهنامه با نام «جان و خرد» آغاز می‌شود، آغازی بی‌مانند در ادبیات ایران. کتابی سراسر داد و دانایی! واژه‌ها همه دانه‌های دانایی‌اند. شاه‌نامه یا خدای‌نامک، داستان پهلوانی‌ها، پیمان‌داری‌ها، مهربانی‌ها، مدارایی‌ها نیز هست. در این روایت کم‌مانند ادبیات جهان، خرد و عشق چنان در هم آمیخته است که گویی جهان فردوسی، آمیزه‌یی از عشق و دانایی‌ست. این فرهنگ‌نامه با ستایش مردم و خرد می‌آغازد و با برچیده شدن بساط خرد و اندیشه به پایانی تلخ می‌رسد. سراسر داستان خرد است و درآویختن و درآمیختن آن با بی‌خردی. عشق است و کین. با خدایانی برآمده از جان مردمان، همه مهر و مدارا و شادی و شادمانی می‌آغازد و با بر سر کار آمدن خدایی کینه‌کش و شمشیر به کف و کف بر دهان به سرانجام شوم خود می‌رسد.

    با برافراشتن پرچم قیام کاوه و کیان بر ستم و بیداد، نخستین داستان شاه‌نامه رقم می‌خورد و با دریده شدن درفش کاوه و به خاک افتادن کیانیان به دست عمر و تازیان، آخرین داستان به سرانجام می‌رسد. اما خون پهلوانان، دل‌آوران، شاهان، ایرانیان و انیران، هم‌چنان در رگ‌های من می‌دود. سیاوش و سهراب، در میدان‌های کار و زنده‌گی من حضور دارند. کیکاوس هزاره‌هاست که بر تخت ایران نشسته است! اسفندیار هم‌چنان برای دین و قدرت می‌جنگد. شاه‌نامه چونان رودی در تاریخ این سرزمین جاری‌ست. شاه‌نامه چونان خون در رگ‌های هر ایرانی می‌دود.

    بخش مهمی از این کتاب، دانش‌نامه و فرهنگ پهلوانی‌ست. پهلوانی نه تنها یک منش و روش، بل یک دست‌گاه نگرش به هستی و فرهنگ و اخلاق ایرانیان در سده‌های تاریخی‌ست. در این راستا، بر آن‌ام تا در بخشی از این سلسله نوشتار، نگاهی بیندازم به دانش پهلوانی و پهلوانان ایرانی. و می‌گشایم این عشق‌نامه‌ی بزرگ جهان را با  نامه‌ی پهلوانی.

     نامه‌ی پهلوان

    کلمه «پهلو» معنای فراخ‌نگری و مدارایی داشته است. این واژه از خشت و خشتره به معنای آمیزش و مهرورزی و هم‌بسته‌گی آمده و خشتر در فارسی باستان، شاه و پهلوانی‌ست که شهر و کشور و جهان را با مهر و مدارا می‌آراید. از همین واژه‌ی خشت که بنیان خانه است، و خشت به معنی نی که در دست پادشاهان بر سنگ‌نگاره‌ها دیده می‌شود، می‌توان پی برد که پهلوان، شاهِ جهان‌آراست:

    نشسته بر آن باره‌ی خسروی بپوشیده آن جوشن پهلوی (گرشاسب‌نامه)

    کلمه‌ی پارت نیز از همین کلمه گرفته شده است و پهلو، پرتوه، پهله و پارت از یک‌جا آمده است و اشکانیان که همان پارت‌هایند، نام‌شان از اشک گرفته شده و اشک و خشت و عشق از یک ریشه و همه معنای مدارا و مهر و هم‌بسته‌گی دارند. پس پهلوانی کیش مدارا و مهر بوده است:

    تبه کردی آن پهلوی کیش را                      چرا ننگریدی پس و پیش را (اسدی)

    در یشت‌ها و به ویژه یشت نهم و دوازدهم و سیزدهم و نوزدهم که در زمان هخامنشیان و اشکانیان نوشته شده، از پهلوانان ایران یاد شده است.

    کتاب یادگار زریر، داستان‌های دوره‌ی ساسانی چون بهرام چوبین، کارنامه‌ی اردشیر بابکان، سکسیکین، پیکار، مزدک‌نامه، التاج، دینکرد، بندهشن، اردای‌ویراف‌نامه، مینوی خرد و آیین‌نامه‌ها نیز داستان‌های پهلوانان ایرانی در آن روزگار را باز می‌گویند.

     پهلوان و پهلوانی در ایران از قاف می‌آغازد و از همان‌جا با عرفان پیوند می‌خورد. کوه و حیوان و انسانی که در این داستان‌های پهلوانی می‌آیند، همه در تاریخ عرفان حضوری چشم‌گیر دارند.

    پهلوانان شاه‌نامه فرهنگی با خود دارند و آن را نمایش می‌دهند که ریشه در کهن‌ترین آیین‌های عرفانی دارد. آنان در دست‌گاه دولت، نقش میان‌جی و پاس‌دار حقوق مردم را دارند. این پهلوانان که در دوران گله‌داری و رمه‌گردانی، خود کدخدا و فرمان‌روایی دودمانی بوده‌اند، سپس نقش رابط بین مردم و دست‌گاه قدرت را در دفاع از مردم بر عهده می‌گیرند و چون دین و دولت، بر مردم می‌تازد، دست‌گاه پهلوانی برمی‌خیزد تا آن آیین و اندیشه‌ی کهن را در برابر اتحاد شاه و دین نگه دارد (رستم در برابر زرتشت و اسفندیار و گشتاسب). و چون سرانجام، به ضرورت تاریخ، از پای درمی‌آید، گشتاسب و زرتشت قدرت می‌گیرند و شاهی و دین به یک‌دیگر اندر می‌شوند. به بند کشیدن رستم به دست اسفندیار، نماد رویارویی منش پهلوانی یا آیین کهن ایران با دین جدید است.

     زبان این پهلوانی سرود بوده است. سرودهای بزمی و رزمی و پهلوانی شاه‌نامه، گوشه‌هایی از آن را به یاد می‌آورد. در کنار سرود، چامه نیز بوده است. چامه سراسر ستایش پهلوان است و با ساز و آواز اجرا می‌شده است. دست‌گاه‌های این سرودهای پهلوانی در شاه‌نامه عبارت‌اند از: خروش مغان، دادآفرید، پیکارگرد، سبز در سبز.

    این سرودها بسی کهن‌تر از شاه‌نامه‌اند و بخشی از سرودهای کهن آفرینش‌اند که خنیاگران عاشق بر گرد جهان می‌پراکنده اند. در بخشی از شاه‌نامه نیز باربد بر فراز درخت، سه سرود می‌خواند:

    پهلوانی سرود در دست‌گاه دادآفرید. بربط او را آلت ننگ و نبرد خوانده‌اند. سرودهای دوم و سوم سرودهای غنایی بوده‌اند.

    آخرین فرد از نسل این خنیاگران سرودخوان دوره‌گرد پس از نکیسا و باربد، رودکی بود که خود گرد جهان گوسانی (کولی‌گردی) می‌کرده و از عارفان نام‌دار ایران است:

    تو رودکی را ای ماه‌رو همی‌بینی                 بدان زمانه ندیدی که این چنینان بود

    بدان زمانه ندیدی که در جهان رفتی           سرودگویان، گویی هزاردستان بود

    در باره‌ی گوسانی کردن در منظومه‌ی ویس و رامین گرگانی آمده است:

    نشسته گرد رامینش برابر                              به پیش رام، گوسان نواگر

    سرودی گفت گوسان نوایی                        درو پوشیده حال ویس و رامین

    نام یکی از سراینده‌گان شاه‌نامه به گفته‌ی فردوسی بلبل بوده است. و بلبل نماد همین خنیاگران دوره‌گرد و آوازخوانی بوده است. بنگریم که همین بلبل در مرگ اسفندیار و درمانده‌گی رستم و مرگ سیاوش چه‌گونه می‌خروشد و شگفت نیست که آواز بلبل در ادبیات ایران به زبان پهلوی و زبان کهن ایرانی مانند شده است:

    نگه کن سحرگاه تا بشنوی                          ز بلبل سخن گفتن پهلوی

    و زبان بلبل و زبان پهلوی و پهلوانی یکی شمرده شده است:

    بلبل به زبان پهلوی با گل زرد                      فریاد همی‌کند که می باید خورد

    یا:

    بلبل ز شاخ سرو به گل‌بانگ پهلوی می‌خواند دوش درس مقامات معنوی

    مرغان باغ قافیه سنجند و بذله‌گوی               تا خواجه می خورد به غزل‌های پهلوی

    این خواجه که چنین دل‌باخته‌ی زبان پهلوی، چونان نمادی از فرهنگ باستانی ایران است، خود سرآمد عارفان و رندان جهان است.

    و در باره‌ی سماع خسروانی‌ست:

    بشنو و نیک شنو نغمه‌ی خنیاگران               

    به پهلوانی سماع و به خسروانی طریق (مسعود سعد)

    لحن اورامان و بیت پهلوی

    زخمه‌ی رود و سماع خسروی (بندار)

    و در باره‌ی پهلوانی سرود است:

    سخن‌های رستم به نای و به رود                  بگفتند بر پهلوانی سرود

    مغنی سحرگاه بر بانگ رود                         به یاد آور آن پهلوانی سرود (نظامی)

    از دیگر درویشان خانه‌به‌دوش جهان‌گرد که سرنوشتی رنج‌بار داشته‌اند و داستان‌های ملی را می‌پراکنده‌اند، یکی نیز لولیان بوده‌اند. آنان که انسان‌هایی آزاده و وارسته بودند، تنها آوازخوان روح سرگردان انسان بوده و سرگذشت خویش و پدران خود را نیز بر این داستان‌ها افزوده و در جهان پخش می‌کردند:

    صبا زان لولی شنگول سرمست                    چه داری آگهی چون است حال‌اش

    در تاریخ ما نخستین بار بهرام گور از شنگل، پادشاه هند، می‌خواهد تا گروهی از آنان را به ایران بفرستد و چهار هزار تن از این رامش‌گران در ایران پراکنده می‌شوند. این لولیان شاید به دلیل سختی زنده‌گی و مشکلات سیاسی نیز خود به ایران کوچیده باشند. به هر روی آنان از هند به ایران و سپس تا اروپا پراکنده شدند و داستان‌هایی چون رستم را هر جای بردند. ام‌روزه روشن است که ریشه‌ی لولیان اروپای شرقی و کروات‌ها با ایرانیان کهن و هندیان یکی‌ست. آنان را جادوگر و کولی خوانده و بسیار آزارشان دادند. روح شورشی و دل‌آور و سرگردان آن‌ها، هم‌راه با این که فرهنگ و صنعت و رقص و موسیقی را با خود به هر سو می‌بردند، بیش‌تر روحانیون را بر آن داشت تا در میان مردم به بدنامی آنان بکوشند و افسانه‌ها بر سر زبان‌ها اندازند. در ایران نیز چنین شد: در فارس آنان را کولی، در غرب ایران، غربتی، در آذربایجان آنان را قراچی، برگرفته از کلمه‌ی غرچه به معنی پست و بی‌شرم لقب دادند. این دل‌آوران آزاده به آوازخوانی و رامش‌گری و غربال‌بندی و فال‌گیری روزگار می‌گذراندند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله شاهنامه

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله شاهنامه , مقاله در مورد تحقیق مقاله شاهنامه , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله شاهنامه , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله شاهنامه , تحقیق درباره تحقیق مقاله شاهنامه , مقاله درباره تحقیق مقاله شاهنامه , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله شاهنامه , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله شاهنامه ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله شاهنامه
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت