تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها

تعداد صفحات: 34 فرمت فایل: word کد فایل: 11523
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۶,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها

     

    دستور جهاد و آغاز غزوه ها و سریه ها.
    ابن اسحاق مى گوید: رسول خدا(ص ) در 53 سالگى , سیزده سال بعد از بعثت , روزدوشنبه دوازدهم ربیع الاول نزدیک ظهر وارد مدینه شد و بقیه ماه ربیع الاول , ربیع الاخر,دو جمادى , رجب , شعبان , رمضان , شوال , ذى القعده , ذى الحجه و محرم را همچنان بدون پیشامد جنگى در مدینه گذراند و در ماه صفر سال دوم , دوازده ماه پس از ورود به مدینه براى جنگ بیرون رفت ((145)).

    شماره غزوه هاى رسول خدا(ص )

    مسعودى مى نویسد: غزوه هایى که رسول خدا(ص ) خود همراه سپاه اسلام بود 26غزوه است و برخى آن را 27 غزوه نوشته اند, جهت اختلاف آن است که دسته اول ,بازگشت رسول خدا را از ((خیبر)) به ((وادى القرى )) با غزوه خیبر یکى دانسته اند ((146)).

    شماره سریه هاى رسول خدا(ص )

     

    ابن اسحاق مى گوید: سریه هاى رسول خدا 38 سریه بود مسعودى از ((جمعى )) 35سریه و از ((طبرى )) 48 و از بعضى دیگر 66 سریه نقل مى کند طبرسى در اعلام الورى 36سریه مى نویسد ((147)).
    مسعودى مى نویسد: سرایا از 3 تا 500 نفر است که در شب بیرون روند سوارب :دسته هایى است که روز بیرون روندو مناسر: بیش از 500 نفر و کمتر از 800 نفر جیش :سپاهى است که شماره اش به 800 نفر برسد خشخاش : بیش از 800 و کمتر از 1000نفرجیش ازلم : سپاهى است که به 1000 نفر برسد جیش جحفل : سپاهى است که به4000 نفر برسد جیش جرار: سپاهى است که به 12000 نفر برسد کتیبه : سپاهى است که فراهم گشته و پراکنده نشود و, حضیره : از 10 نفر به پایین را گویند که به جنگ فرستاده شوند و, نفیضه : آنان را که سپاهى بسیار نیستند و, ارعن : سپاه بزرگ بى مانند را و,خمیس : سپاه عظیم را گویند.

    غزوه ودان یا غزوه ابوا

     

    تاریخ غزوه : صفر سال دوم هجرت .
    جانشین رسول خدا: سعدبن عباده .
    مقصد: قریش و بنى ضمره بن بکر.
    نتیجه : قرار صلحى با ((بنى ضمره )) به امضاى ((مخشى بن عمرو ضمرى )): سرور((بنى ضمره )) در آن تاریخ .

     

    سریه ((عبیده بن حارث بن مطلب ))

     

    تاریخ سریه : شوال سال اول .
    عده سپاهیان : 60 یا 80 نفر فقط از مهاجران .
    مقصد: دسته اى از قریش که ممکن بود به اطراف مدینه تجاوز کنند.
    نتیجه : ((عبیده )) در محل آبگاهى با گروه انبوهى از قریش که ((عکرمه بن ابى جهل ))فرماندهشان بود, روبرو شد, اما جنگى پیش نیامد, فقط ((سعدبن ابى وقاص )) تیرى انداخت و نخستین تیرى بود که در تاریخ اسلام از کمان رها شد.

    سریه ((حمزه بن عبدالمطلب ))

     

    تاریخ سریه : رمضان سال اول .
    عده سپاهیان : 30 نفر از مهاجران .
    نتیجه : ((حمزه )) تا ساحل دریا در ناحیه ((عیص )) پیش رفت و آن جا با 300 سوار ازمشرکان مکه که ((ابوجهل بن هشام )) فرماندهشان بود, روبرو شد, اما ((مجدى بن عمروجهنى )) که با هر دو دسته قرار صلح و متارکه داشت , در میان افتاد و بى آن که جنگى روى دهد, هردو سپاه بازگشتند.

    غزوه ((بواط))

     

    تاریخ غزوه : ربیع الاول سال دوم هجرت جانشین رسول خدا در مدینه ((سائب بن عثمان بن مظعون )) یا ((سعدبن معاذ)) بود.
    عده سپاهیان : 200 نفر.
    مقصد: کاروانى از قریش (شامل 100 مرد) بودند که مدینه در خطر تجاوز ایشان قرار داشت و 2500 شتر داشتند.
    نتیجه : رسول خدا تا ((بواط)) پیش رفت و چون با دشمنى برخورد نکرد به مدینه بازگشت .

    غزوه ((عشیره ))

     

    تاریخ غزوه : جمادى الاولى , سال دوم هجرت جانشین رسول خدا در مدینه ((ابوسلمه بن عبداالاسد)) بود.
    عده سپاهیان اسلام : 150 یا 200 نفر.
    مقصد: کاروان قریش که رهسپار شام بود.
    نتیجه : رسول خدا با سپاهیان اسلامى تا ((عشیره )) پیش رفت , ماه جمادى الاولى وچند روزى از جمادى الاخره آن جا ماند و با قبیله ((بنى مدلج )) و هم پیمانانشان از((بنى ضمره )) قرار صلحى منعقد ساخت و سپس بى آن که جنگى روى دهد به مدینه بازگشت .

     

    سریه ((سعدبن ابى وقاص ))

     

    تاریخ سریه : ذوالقعده سال اول .
    عده سپاهیان : 8 نفر فقط از مهاجران .
    مقصد: احتیاط و جلوگیرى از حمله دشمن .
    نتیجه : ((سعدبن ابى وقاص )) تا سرزمین ((خرار)) پیش تاخت و بى آن که به دشمنى برخورد کند, بازگشت .

    غزوه ((سفوان )), غزوه ((بدراولى ))

     

    تاریخ غزوه : جمادى الاخره ((148)) یا ربیع الاول سال دوم ((149)) جانشین رسول خدا در مدینه ((زیدبن حارثه )) بود.
    مقصد: از بازگشت رسول خدا(ص ) از غزوه ((عشیره )) ده روز نمى گذشت که ((کرزبن جابرفهرى )) رمه مدینه را غارت کرد رسول خدا در تعقیب وى تا وادى ((سفوان )) از ناحیه بدر شتافت و بر وى دست نیافت و به مدینه بازگشت .

    سریه ((عبداللّه بن جحش ))

     

    تاریخ سریه : رجب سال دوم هجرت .
    عده سپاهیان : 8 نفر (یا 11 نفر)از مهاجران .
    مقصد: رسول خدا(ص ) عمه زاده خود ((عبداللّه بن جحش را با 8 نفر از مهاجران مامور کرد تا در ((نخله )) میان مکه و طائف فرود آید و در کمین قریش باشد و اخبارشان را جستجو کند عبداللّه به همراهان خود گفت : هر کدام از شما که با میل و رغبت درآرزوى شهادت است با من رهسپار شود و هر کس که نمى خواهد بازگردد از همراهان هیچ یک بجز ((سعدبن ابى وقاص )) و ((عتبه بن غزوان )) تخلف نورزید عبداللّه با همراهان در نخله فرود آمد و همان جا ماند تا کاروانى از قریش که کالاى تجارت داشت دررسید, آن روز آخر رجب بود ((واقد بن عبداللّه تمیمى )) به طرف ((عمروبن خضرمى ))تیراندازى کرد و او را کشت و دو نفر اسیر نیز از ایشان گرفتند ((عبداللّه بن جحش )) کالاى تجارتى را با دو اسیر به مدینه آورد و خمس آن را به رسول خدا داد و بقیه را بر اصحاب خود تقسیم کرد رسول خدا گفت : ((من شما را به جنگ کردن در ماه حرام فرمان نداده بودم )) و به همین جهت از مال غنیمت و اسیران چیزى تصرف نکرد و اسیران را آزادفرمود یکى از آنان ((حکم بن کیسان )) بود که اسلام آورد و در سریه ((بئرمعونه )) به شهادت رسید و دیگرى ((عثمان بن عبداللّه بن مغیره )) بود که به مکه بازگشت و کافر ازدنیا رفت .
    غنیمت این سریه نخستین غنیمتى بود که به دست مسلمانان رسید و((عمروبن خضرمى )) نخستین کافرى بود که به دست مسلمانان کشته شد و ((عثمان )) و((حکم )) نخستین اسیرانى بودند که به دست مسلمانان اسیر شدند.

    غزوه بدر کبرا

     

    تاریخ غزوه : رمضان سال دوم هجرت جانشین رسول خدا در نماز ((عبداللّه بن ام کلثوم )) و جانشین آن حضرت در مدینه ((ابولبابه )) بودند.
    عده سپاهیان : 313 نفر (مهاجرى , اوسى و خزرجى ).
    سپاه دشمن : 950 مرد جنگى که 600 نفر زره پوش و 100 اسب داشتند.
    مقصد: رسول خدا خبر یافت که ((ابوسفیان )) همراه 30 یا 40 نفر از قریش باکاروان تجارت , از شام به مکه برمى گردند, به اصحاب خویش چنین فرمود: ((این کاروان قریش و حامل اموال ایشان است , به سوى آن رهسپار شوید, باشد که خدا آن رانصیب شما گرداند)).
    ابوسفیان چون از چنین تصمیمى آگاه شد, ((ضمضم بن عمروغفارى )) را براى دادرسى به مکه فرستاد, قریش همداستان آماده دفاع از مال خویش شدند و از اشراف قریش کسى جز ((ابولهب )) باقى نماند که براى جنگ بیرون نرود.
    رسول خدا چون از حرکت قریش اطلاع یافت با اصحاب خود مشورت کرد تا این که ((مقدادبن عمرو)) به پاخاست و گفت : به خدا قسم اگر ما را تا نواحى یمن ببرى تا آن جا راه تو را از دشمن هموار خواهیم ساخت و رسول خدا درباره وى دعاى خیر کرد,روز دوشنبه هشتم ماه رمضان بود که رسول خدا از مدینه بیرون رفت و على بن ابى طالب پرچمدار سپاه بود ((سعدبن معاذ)) در حالى که رسول خدا را از صمیم قلب همراهى مى کرد, گفت : اکنون به نام خدا ما را رهسپار ساز, اگر ما را امر کنى که به این دریابریزیم , به دریا خواهیم ریخت رسول خدا شادمان شد وفرمود ((هم اکنون گویى به کشتارگاه مردان قریش مى نگرم )).
    رسول خدا ابتدا در محل ((ذفران )) و بعد از چند منزل دیگر, نزدیک بدر فرود آمد ودر همان شب اول , دو غلام از قریش به دست مسلمانان افتاد و آنها اطلاعاتى از دشمن در اختیار گذاردند.
    ابوسفیان با بیم و هراس در آبگاهى نزدیک بدر فرود آمد و چون از آثار دو سواراطلاع یافت راه کاروان تجارت را تغییر داد و هنگامى که کاروان تجارت را از خطرگذراند, به قریش پیام داد که : منظور شما از این حرکت , حمایت از کاروان و حفظاموالتان بود, اکنون که کاروان از خطر گذشته , بهتر همان که به مکه بازگردید.
    ((بنى زهره )) که در ((جحفه )) بودند همگى از ((جحفه )) بازگشتند و حتى یک نفر ازایشان در بدر شرکت نداشت , از ((بنى عدى )) هم کسى همراه قریش بیرون نیامده بود,((طالب بن ابى طالب )) هم که همراه قریش بیرون آمده بود با گفتگویى که میان او وقریش درگرفت , به او گفتند: به خدا قسم , ما مى دانیم که شما بنى هاشم , هر چند که با ماهمراه باشید, هواخواه ((محمد)) هستید, پس ((طالب )) با کسانى که برمى گشتند به مکه بازگشت .

     

    فرود آمدن قریش در مقابل مسلمین

    قریش با تجهیزات کامل همچنان به طرف بدر پیش مى رفتند تا در ((عدوه قصوا))که دورتر از مدینه بود در پشت تپه اى به نام ((عقنقل )) فرود آمدند و چاههاى بدر در((عدوه دنیا)) که نزدیکتر به مدینه بود, قرار داشت در همان شب بارانى رسید که زمین شنزار را زیر پاى قریش غیرقابل عبور ساخت , رسول خدا پیشدستى کرد و در کنارنزدیکترین چاه بدر فرود آمد, ((حباب بن منذر)) گفت : اى رسول خدا! آیا خدا فرموده است که این جا منزل کنیم ؟ رسول خدا گفت : نه امرى در کار نیست , باید طبق تدبیر وسیاست جنگ رفتار کرد, سپس بنابه پیشنهاد ((حباب )) سپاه اسلام در کنار نزدیکترین چاه به دشمن فرود آمد ((سعدبن معاذ)) نیز با اجازه رسول خدا سایبانى براى آن حضرت بساخت .

    روز جنگ و آمادگى قریش

    بامداد روز جنگ , مردان قریش از پشت تپه ((عقنقل )) برآمدند و در مقابل مسلمین آماده جنگ شدند که رسول خدا گفت : ((خدایا! این قبیله قریش است که با ناز و تبخترخویش روى آورده است و با تو دشمنى مى کند و پیغمبرت را دروغگو مى شمارد خدایا!خواستار نصرتى هستم که خود وعده کرده اى , خدایا! در همین صبح امروز نابودشان ساز)).

     

    صف آرایى رسول خدا(ص )

     

    رسول خدا خود چوبى به دست داشت و صفهاى سپاهیان اسلام را منظم مى ساخت , در این هنگام ((سوادبن عزیه )) را از صف جلوتر دید و چوب را به شکم وى زد که در جاى خود راست بایستد ((سواد)) گفت : اى رسول خدا! مرا به درد آوردى با آن که خدا تو را به حق و عدالت فرستاده است , پس مرا اذن قصاص ده رسول خدا شکم خود را برهنه ساخت و گفت : بیا قصاص کن ((سواد)) شکم رسول خدا را بوسید و رسول خدا درباره وى دعاى خیر کرد.
    رسول خدا پس از منظم ساختن صفوف , خطبه اى ایراد کرد که متن آن را مورخان نقل کرده اند ((150))
    , سپس به سوى سایبان خود رفت و به دعا و انابه پرداخت .

    صلح جویان قریش و آتش افروزان جنگ

     

    قریش , ((عمیربن وهب )) رابراى بازدید لشکر اسلام فرستاد, خبر آورد که 300 مرد,اندکى بیش یا کم اند و خطاب به قریش , گفت : اى گروه قریش ! شترانى دیدم که بارشان مرگ است , سپاهى دیدم که جز شمشیرهاى خود, وسیله دفاعى و پناهى ندارند, به خداقسم : تصور نمى کنم مردى از ایشان بى آن که مردى از شما را بکشد, کشته شود, اکنون ببینید نظر شما چیست ؟.
    ((حکیم بن حزام )) نیز نزد ((عتبه )) آمد و گفت : تو سرور و بزرگ قریشى , حرف تو رامى شنوند, اگر مى خواهى نام نیکت تا آخر روزگار در میان قریش بماند, امر دیه ((عمروبن حضرمى )) را برعهده بگیر, تا آتش جنگ خاموش شود ((عتبه )) گفت : پذیرفتم ((عتبه بن ربیعه )) پس از پیشنهاد ((حکیم بن حزام )) برخاست و سخنزانى کرد و گفت :اى گروه قریش ! شما از جنگ با ((محمد)) و یارانش طرفى نمى بندید, پس بیایید وبازگردید و ((محمد)) را با سایر عرب واگذارید.
    ((ابوجهل )) پس از شنیدن پیام ((عتبه )) گفت : به خدا قسم بازنمى گردیم تا خدا میان ما و محمد حکم کند, ((عتبه )) هم نظرش غیر از آن است که اظهار مى دارد, او دیده است که پسرش با محمد و یارانش همراه است , از کشته شدن وى بیم دارد در این هنگام ((عامربن حضرمى )) به اغواى ابوجهل در میان سپاه قریش برخاست و داد زد و آنان را به جنگ برانگیخت .

    آغاز خونریزى و جنگ تن به تن

    ((اسودبن عبدالاسدمخزومى )) نخستین مردى بدخو و گستاخ بود که پیش تاخت و((حمزه بن عبدالمطلب )) در مقابل وى بیرون شد و با شمشیر خود پاى او را از نصف ساق بینداخت او همچنان مى خزید تا به درون حوض بیفتاد و ((حمزه )) در همان حوض او راکشت .

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها , مقاله در مورد تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها , تحقیق درباره تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها , مقاله درباره تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله دستور جهاد و غزوه ها
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت