تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب

تعداد صفحات: 33 فرمت فایل: word کد فایل: 11959
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۶,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب

    تا آنجا که من در کتاب‌های مربوطه خوانده‌ام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت‌تر بوده است.  اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و بوسیله اسلام در عرب پیدا شده است.

    ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 تاریخ تمدن (ترجمه فارسی) راجع‌به قوم یهود و قانون تلمود می‌نویسد :

    « اگر زنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت : چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‌رفت و یا در شارع عام نخ می‌رشت یا با هر سخنی از مردان درد دل می‌کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‌اش تکلم می‌نمود همسایگانش می‌توانستند سخنان او را بشنوند، در ان صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد ».

    علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانچه بعداً شرح خواهیم داد بسی سخت‌تر و مشکل‌تر بوده است.

    در جلد اول تاریخ تمدن صفحۀ 552 راجع‌به ایرانیان قدیم می‌گوید :

    « در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می‌کردند ... »

    آنگاه چنین می‌گوید :

    « پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد، زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر، گوشه‌نشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته‌رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی‌شان را فرا گرفت، و این امر خود مبنای پرده‌پوشی در میان مسلمانان به شمار می‌رود، زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش‌دار از خانه بیرون بیایند، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند، زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند، در نقش‌هائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمی‌شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد ... »

    چنانکه ملاحظه می‌فرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‌شده‌اند.

    به عقیدۀ ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا می‌شده که در اتاقی محبوس بوده همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‌جسته‌اند و از معاشرت با او پرهیز داشته‌اند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است.

    در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا می‌شده است.

    اما اینکه می‌گوید :

    « و این امر خود مبنای پرده‌پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود » منظورش چیست؟

    آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات خشنی است که درباره زن حائض اجرا می شود؟! همه می‌دانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد. زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است، و هم‌خوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگان هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملاً مجبور به گوشه‌نشینی شود.

    و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدن‌شان به سایر مسلمانان سرایت کرد، باز هم سخن نادرستی است. زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است.

    از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده می‌شود یعنی هم مدعی است که حجاب وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدن‌شان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک هم‌خوابگی با زن حائض، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشه‌گیری آنان مؤثر بوده است.

    در جلد 11 صفحه 112 (ترجمه فارسی) می گوید :

    « ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود. عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی درباره عفاف و فضیلت زن تلافی می‌کردند، عمر به قوم خود می‌گفت : با زنان مشورت کنند و خلاف رأی ایشان رفتار کنند. ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می‌کردند و در کوچه‌ها پهلو به پهلوی می‌رفتند و در مسجد با هم نماز می‌کردند.

    حجاب و خواجه‌داری در ایام ولید دوم (126 – 127 هجری ) معمول شد. گوشه‌گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند. »

    در صفحه 111 می‌گوید :

    پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود، اما بعضی عربان این دستور را ندیده می‌گرفتند، همۀ طبقات زیورهائی داشتند. زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ می‌آراستند، موی خود را به زیبایی دسته می‌کردند یا به دو طرف سر می ریختند، یا به دسته‌ها بافته به پشت سر می‌آویختند و گاهی اوقات با رشته‌های سیاه ابریشم نمایش آنرا بیشتر می‌کردند، غالباً خود را به جواهر و گل می‌آراستند، پس از سال 97 هجری چهره خویش را از زیر چشم به نقاب می‌پوشیدند، از آن پس این عادت همچنان رواج بود. »

    ویل دورانت در جلد 10 تاریخ تمدن صفحۀ 233 راجع‌به ایرانیان باستان می‌گوید :

    « داشتن متعه بلامانع بود، این متعه‌ها مانند معشوقه‌های یونانی آزاد بودند که در میان مدم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونی معمولاً در اندون خانه نگهداری می‌شدند، این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد ».

    ویل دورانت طوری سخن می‌گوید که گوئی در زمان پیغمبر کوچکترین دستوری درباره پوشیدگی زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بوده است! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری با بی‌حجابی کامل رفت و آمد می‌کرده‌اند. و حال آنکه قطعاً چنین نیست. تاریخ قطعی برخلاف آن شهادت می‌دهد، بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف می‌کند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد. عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می‌کرد :

    « مرحبا به زنان انصار، همین که ایات سورۀ نور نازل شد یک نفر از انان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید، سر خود را با روسری‌های مشکی می‌پوشیدند گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است. »

    در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 همین مطلب را از ام‌سلمه نقل می‌کند با این تفاوت که ام‌سلمه می‌گوید :

    « پس از آنکه آیۀ سورۀ احزاب ( یدنین علیهن من جلابیبهن ) نازل شد، زنان انصار چنین کردند. »

    کنت گوبینو، در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد که حجاب شدید دوره ساسانی، در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند. او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است، مدعی است که خونسردی موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت نمی‌گذاشت کسی از وجودش آگاه گردد و حتی الامکان او را پنهان می‌کرد، زیرا اگر معلوم می‌شد که چنین خانم خوشگلی در خانه‌اش هست دیگر مالک او و احیاناً مالک جان خودش هم نبود.

    جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران، به جهان اسلام وارد شد. در کتاب « نگاهی به تاریخ جهان » جلد اول ص 328 ضمن ستایش از تمدن اسلامی، به تغییراتی که بعدها پیدا شد اشاره می‌کند و از آنجمله می‌گوید :

    « یک تغییر بزرگ و تأسف‌آور نیز تدریجاً روی نمود و آن در وضع زنان بود، در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت، زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمی‌کردند، بلکه در اماکن عمومی حضور می رفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه می‌پرداختند. اما عربها نیز بر اثر موفقیت‌ها تدریجاً بیش از پیش رسمی را که در دو امپراطوری مجاورشان یعنی امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ایران وجو داشت اقتباس کردند. عربها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند. اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند. به قراری که نقل شده است مخصوصاً بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدائی زنان از مردان و پرده‌نشینی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد. تدریجاً سیستم « حرم » آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند. »

    سخن درستی نیست، فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد، نه اینکه اساساً به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است.

    از سخنان نهرو برمی‌آید که رومیان نیز (شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشته‌اند و رسم «حرمسرا» داری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت. این نکته را دیگران نیز تأیید کرده‌اند.

    علت پیدایش حجاب

    علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست؟ چطور شد که در میان همه یا بعضی ملل استانی پدید آمد؟ اسلام که دینی است که در همۀ دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأیید و یا تأسیس کرد؟

    مخالفان حجاب سعی کرده‌اند جریانات ظالمانه‌ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند، چنین وانمود می‌کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می‌گیرد.

    در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است، و غالباً این علت‌ها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است ما مجموع آنها را ذکر می‌کنیم. نظریاتی که به دست آورده‌ایم بعضی فلسفی، و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است که ذیلاً ذکر می‌شود :

    1- میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی).

    2- عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی).

    3- پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی).

    4- حسادت و خودخواهی مرد ( ریشه اخلاقی).

    5- عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است (ریشه روانی).

    علل نامبرده یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از نقاط جهان نداشته است و بی‌جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده‌اند و یا فرضاً در پدید آمدن بعضی از سیستم‌های غیر اسلامی تأثیر داشته است در حجاب اسلامی تأثیر نداشته است، یعنی حکمت و فلسفه‌ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است.

    همانطور که ملاحظه می‌شود مخالفان حجاب گاهی آن را زائیده یک طرز تفکر فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی می‌کنند و گاهی ریشه سیاسی و اجتماعی برای آن ذکر می‌کنند و گاهی آن را معلول علل اقتصادی می‌دانند و گاهی جنبه‌های خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن آن دخالت می‌دهند.

     

    عدم امنیت

    ریشه دیگری که برای به وجود آمدن پوشش ذکر کرده‌اند ناامنی است. در زمان‌های قدیم بی‌عدالتی و ناامنی بسیار بوده است، دست تجاوز زورمندان و قلدران به مال و ناموس مردم بی‌باکانه دراز بوده است. مردم اگر پول و ثروتی داشتند ناچار بودند به صورت دفینه در زیر خاک پنهان کنند، علت مخفی ماندن گنجها اینست که صاحبان طلا و ثروت جرأت نمی‌کردند که حتی بچه‌های خود را از پنهانگاه ثروت خود آگاه سازند، می‌ترسیدند که راز آنها بوسیله بچه‌ها فاش شود و مورد تجاوز و گزند قلدران واقع شوند.

    بدین ترتیب گاهی اتفاق می‌افتاد که پدر با مرگ ناگهانی از دنیا می رفت و فرصت نمی‌کرد اسرار خود را به فرزندش بسپارد، قهراً دارائی او در زیر خاک‌ها مدفون می‌ماند، جمله معروف استر ذهبک و ذهابک و مذهبک : پول و مسافرت و عقیدۀ خود را آشکار نکن، یادگار آن زمان‌ها است.

    همانطور که در مورد ثروت، امنیت نبود، راجع‌به زن هم امنیت وجود نداشت، هر کس زن زیبائی داشت ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفی نگهدارد. زیرا اگر آنها اطلاع پیدا می‌کردند، او دیگر مالک زن خود نبود.

    ایران دورۀ ساسانی ناظر جنایت‌ها و فجایع عجیبی در این زمینه بوده است، شاهزادگان و موبدان و حتی کدخداها و اربابها هرگاه از وجود زن زیبائی در یک خانه مطلع می‌شدند به آن خانه می ریختند و زن را از خانه شوهرش بیرون می‌کشیدند. در آن موقع سخن از پوشش و حجاب نبود. سخن از به اصطلاح قایم کردن و مخفی داشتن زن بود که احدی نفهمد. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن‌ قضایای شرم‌آوری در این باره از  ایران قدیم نقل می‌کند. کنت گوبینو در کتاب « سه سال در ایران » می‌گوید : حجابی که هم اکنون در ایران است بیش از آن اندازه که مستند به اسلام باشد مستند به ایران قبل از اسلام است و می‌نویسد که در ایران قدیم مردم هیچ امنیتی در مورد زنها نداشتند.

    دربارۀ انوشیروان – که به غلط او را عادل خوانده‌اند – نقل شده که وقتی یکی از سرهنگان ارتش او، زنی زیبا داشت، انوشیروان به قصد تجاوز به زن او در غیاب او به خانه‌اش رفت، زن جریان را برای شوهر خود نقل کرد. بیچاه شوهر، دید زنش را که از دست داده سهل است جانش نیز در خطر است، فوراً زن خویش را طلاق گفت. وقتی انوشیروان مطلع شد که وی زنش را طلاق داده است به او گفت شنیده‌ام یک بوستان بسیار زیبائی داشته‌ای و اخیراً آن را رها کرده‌ای، چرا؟ گفت جای پای شیر در آن بوستان دیدم ترسیدم مرا بدرد، انوشیروان خندید و گفت دیگر آن شیر به آن بوستان نخواهد آمد.

    این ناامنی‌ها اختصاص به ایران و به زمان‌های قدیم نداشته است. داستان اذان نیمه شب که در داستان استان آورده‌ایم نشان می‌دهد که چگونه مشابه این جراین‌ در دوران تسلط مردم ماوراءالنهر بر دستگاه خلافت بغداد، در بغداد هم رواج داشته است. در همین زمان‌های نزدیک خودمان یکی از شاهزادگان در اصفهان از اینگونه تجاوزها زیاد داشته است و مردم اصفهان قصه‌های زیادی از زمان حکومت او نقل می‌کنند.

    استثمار زن

    بعضی‌ها برای پوشش زن ریشۀ اقتصادی قائل شده گفته‌اند حریم و پوشش یادگار عهد مالکیت و تسلط مرد است. مردان به خاطر اینکه از وجود زنان بهرۀ اقتصادی ببرند و آنها را مانند بردگان استثمار کنند، آنها را در خانه‌ها نگه می داشتند، و برای اینکه فکر زن را قانع کنند که خود به خود از خانه بیرون نرود و بیرون رفتن را کار بدی بداند فکر حجاب و خانه‌نشینی را خلق کردند :

    گویندگان این سخن، سعی کرده‌اند مسائل دیگری از قبیل نفقه و مهر را نیز بر اساس مالکیت مرد نسبت به زن توجیه کنند.

    در کتاب « انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران » ص 27 می‌نویسد :

    « هنگامی که قانون مدنی ایران تدوین شد هنوز از برده‌فروشی در بعضی از نقاط دنیا اثری به‌جا بود و در ایران نیز با اینکه این کار علی‌الظاهر از میان رفته بود ولی باز در مغز قانون‌گذاران آثاری از برده‌فروشی و آزار به زیردستان وجود داشت. زن را در آن دوره چون « مستأجره » می پنداشتند، زن حق نداشت با مردان نشست و برخاست کند و در اجتماعات راه یابد و به مقامات دولتی برسد. اگر صدای زن را نامحرم می شنید آن زن بر شوی خود حرام می‌شد. خلاصه مردان آن دوره زن را چون ابزاری می‌دانستند که کار او منحصراً رسیدگی به امور خانه و پروردن فرزند بود و هنگامیکه این ابزار می‌خواست از خانه بیرون برود او را سر تا پا در چادری سیاه می پیچانیدند و روانه بازار یا خیابان می‌کردند. »

    علائم و نشانه‌های افترا و غرض و مرض از تمام این نوشته پیدا است. کی و کجا چنین قاعده‌ای وجود داشت که اگر صدای زن را نامحرم می‌شنید بر شوی خود حرام می شد؟

    آیا در جامعه‌ای که دائماً سخنرانان مذهبیش از بالای منابر  خطابۀ زهرای مرضیه را در مسجد مدینه و خطابه‌های زینب کبرا را در کوفه و شام به گوش مردم می رسانند، ممکن است چنین فکری در میان مردم آن جامعه پیدا شود؟ کی و کجا زن در ایران اسلامی بردۀ مرد بوده است. همه می‌دانند که در خانواده‌های مسلمان بیش از آنکه زن در خدمت مرد باشد، مرد به حکم وظیفۀ اسلامی در خدمت زن بوده وسیلۀ آسایش او را فراهم می‌کرده است. زن در خانواده‌هائی مورد اهانت و تحقیر و ظلم قرار گرفته که روح اسلامی در آن خانواده‌ها نبوده یا ضعیف بوده است.

    عجبا می‌گوید : « زن حق نداشت که با مردان نشست و برخاست کند. » من می‌گویم : برعکس، در محیط‌های پاک اسلامی این مرد بود که حق نداشت در نشست و برخاستها از زن بیگانه بهره‌برداری کند. این مرد است که همواره حرص می ورزد که زن را وسیله چشم‌چرانی و کامجوئی خود قرار دهد. هیچگاه مرد به طبع خود مایل نبوده حائلی میان او و زن وجود داشته باشد و هر وقت که این حائل از میان رفته آنکه برنده بوده مرد بوده است و آنکه باخته و وسیله شده زن. امروز که مردان موفق شده‌اند با نامهای فریبنده آزادی و تساوی و غیره این حائل را از میان ببرند زن را در خدمت کثیف‌ترین مقاصد خویش گرفته‌اند. بردگی زن، امروز به چشم می‌خورد که برای تأمین منافع مادی یک مرد در یک مؤسسه تجارتی خود را صد قلم برای جلب مشتری مرد می‌آراید و به صورت «مانکن» درمی‌آید و شرف خود را در ازاء چندرغاز حقوق می‌فروشد.

    این نشست و برخاستها که امثال این نویسنده آرزوی آنرا می‌کنند جز بهره‌کشی مرد و بهره‌دهی زن مفهومی ندارد. همه می‌دانند نشست و برخاستها در محیط‌های پاک که موضوع بهره‌کشی مرد از زن در میان نبوده است هیچگاه در جامعۀ اسلامی ممنوع نبوده است.

    نویسنده همین کتاب، تاریخ روابط زن و مرد را از نظر جامعه شناسی به چهار دوره تقسیم می‌کند :

    دورۀ اول مرحله طبیعی و اشتراکی اولیه که زن و مرد بدون هیچگونه قید و شرطی با هم خلطه و آمیزش داشته‌اند، در این دوره به عقیده این نویسنده اساساً زندگی خانوادگی وجود نداشته است.

    دوره دوم دوره تسلط مرد است، در این دوره مرد بر زن غلبه کرده خود را مالک او دانسته او را همچون ابزاری در خدمت خود درآورده است.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب, مقاله در مورد تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب, تحقیق درباره تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب, مقاله درباره تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله وضع حجاب در جاهلیت عرب
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت