تحقیق مقاله جنگ اُحد

تعداد صفحات: 23 فرمت فایل: word کد فایل: 12780
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۲,۵۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله جنگ اُحد

    حسّ انتقام‏جویى

    پس از آن که کفار قریش شکست سختى را در جنگ بدر متحمل شدند، آرام ننشستند؛ زیرا این نبرد آن چنان ننگى بردامن آنها نهاد که جز با دستیابى آنان به یک پیروزى بزرگ و چشمگیر بر مسلمانان، قابل تدارک و تلافى نبود. به همین سبب براى نبردى دیگر آماده شده و مى‏خواستند در آن انتقام کشته‏هاى خود را بگیرند، لذا به تهیه و تدارک ساز و برگ جنگ پرداختند، و اعراب را براى همکارى در نبرد به یارى خود فرا خواندند و دسته‏هایى از قبیله‏هاى گوناگون با آنان همدست شده و هزینه این جنگ را از سود کالاهاى بازرگانى که ابوسفیان قبل از جنگ بدر فراهم آورده بود، تأمین کردند.

    کفار توانستند سه هزار نفر نیرو را تحت فرماندهى ابوسفیان گرد آورند. وقتى پیامبر از ماجراى آنان اطلاع حاصل کرد، براى ماندن در مدینه و یا بیرون رفتن از شهر و رویارویى با دشمن، با یاران خود به مشورت پرداخت و رأى خودش براین قرار گرفت که در اطراف مدینه برج و بارو بسازد تا اگر دشمن بدان‏ها هجوم ببرد، مردان رویاروى آنها نبرد کرده و زنان و کودکان از بالا، آنان را آماج سنگ‏هاى خود قرار دهند، ولى کسانى که در جنگ بدر حضور نداشتند - به ویژه جوانان آنها - پافشارى مى‏کردند که از شهر بیرون روند و گروهى از مردانى که در جنگ بدر شرکت جسته بودند نیز از آنان پشتیبانى کردند تا متهم به ترس و بیم نشوند. به هر حال با شور و علاقه‏اى که از خود نشان دادند، رسول اکرم(ص) خواسته آنان را پذیرفت.

    پیامبر نماز جمعه را اقامه فرمود و مردم را پند و اندرز داد و آنها را به صبر و دلاورى سفارش فرمود و پس از پایانِ نماز، زره خویش را خواست و آن را پوشید و آن‏گاه مردم را براى بیرون رفتن از شهر و رویارویى با دشمن فرا خواند، برخى از آنان وقتى دیدند مردم آماده نبرد شده‏اند، به بعضى دیگر گفتند: پیامبر(ص) به ما دستور داده تا در مدینه بمانیم و او به دستورات خدا بیش از ما آشناست، بر او وحى نازل مى‏شود. اى کاش باز مى‏گشتیم و کار را به عهده وى مى‏گذاشتیم، ازاین‏رو به پیامبر عرض کردند: اى رسول خدا(ص) همان‏گونه که نخستین بار به ما دستور دادى مناسب است در مدینه بمانیم. حضرت فرمود: هرگاه یک‏پیامبر، امتى را به جنگ و رویارویى با دشمن فرا خواند، شایسته نیست از رأى خود برگردد تا این که پیکار و مبارزه کند. من قبلاً در این زمینه با شما گفتگو کردم، ولى شما نپذیرفتید و تصمیم گرفتید از شهر خارج شوید، بنابراین تقواى الهى را پیشه کنید و هنگام نبرد و درگیرى بإ؛ ه‏ه دشمن از خود استقامت و پایدارى نشان دهید، منتظر فرمان خدا باشید که هر گونه دستور آمد عمل کنید.

    بازگشت منافقین

    رسول خدا(ص) با هزار تن از یاران خود براى نبرد و برابرى با کفار، از شهر خارج شد، دربین راه عبدالله بن اُبى رئیس منافقان به همراه سیصد تن از کسانى که با او هم عقیده بودند بازگشتند، یکى از مسلمانان بر آنها بانگ زد و گفت: اى مردم، شما را به خدا، آن‏گاه که قوم شما و پیامبرتان مورد حمله دشمنان قرا گرفتند، آنها را تنها نگذارید. در پاسخ وى گفتند: اگر ما مى‏دانستیم شما سر جنگ دارید، تسلیم شما نمى‏گشتیم و اینک جنگ را به مصلحت نمى‏دانیم و بدین ترتیب نافرمانى کرده و قصد بازگشت داشتند. وى بدان‏ها گفت: اى دشمنان خدا، خداوند شما را از رحمت خویش دور گرداند، خداوند پیامبر خود را از وجود شما بى‏نیاز خواهد گرداند خداى متعال درباره این افراد فرمود:

    وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نافَقُوا وَقِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِى سَبِیلِ اللَّهِ أَو ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لَاتَّبَعْناکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمانِ یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِى قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ؛(1) تا وضعیت آنان را که دورویى و نفاق کردند بداند، بدان‏ها گفته شد: در راه خدا مبارزه کنید و یا دفاع نمایید، گفتند: اگر ما به فنون جنگى آشنا بودیم از شما تبعیّت مى‏کردیم. اینان به کفر نزدیک‏ترند تا به ایمان، چیزى را بر زبان مى‏آورند که خلاف آن را در دل دارند و خداوند به آنچه نهان مى‏کنند آگاه‏تر است.

    دو گروه از تازه مسلمانان هنگامى که ملاحظه کردند عبدالله بن اُبىّ و دار و دسته‏اش پیامبر را تنها گذاشتند، روحیه خود را باختند و چیزى نمانده بود که به سمت آنان رو آورند، ولى خداوند آنها را از این کار حفظ، و در آن پا برجا گرداند. خداى متعال فرمود:

    إِذ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْکُمْ أَنْ تَفْشَلا وَاللَّهُ وَلِیُّهُما وَعلى‏ اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ المُؤْمِنُونَ؛(2)

    آن‏گاه که دو گروه از شما در اندیشه فرار از جنگ بودند و خدا یار آنها بود و مؤمنان بر خداوند توکل مى‏کنند.

    بدین سان رسول اکرم(ص) با هفتصد تن از یاران خویش باقى ماند و آنان را براى نبرد با سه‏هزار نفر از دشمنان خود مهیا کرد.

    سفارش پیامبر(ص)

    مسلمانان به راه خویش ادامه دادند تا در یکى از نواحى کوه اُحد واقع در شمال شرقى یثرب(مدینه) فرود آمدند، به گونه‏اى که کوه پشت سر آنان قرار گرفت، پیامبر(ص) بدانان فرمود: «تا زمانى که اجازه ندهم کسى حقّ درگیرى و نبرد ندارد». کفار در دشت مستقر شده و تعداد بسیارى از زنان را با خود همراه داشتند تا آنها را به نبرد تشویق نمایند، سپاه کفر تعداد دویست اسب در اختیار داشتند و خالد بن ولید را -که هنوز مسلمان نشده بود - در میمنه سواره نظام، و در میسره آن عِکرِمه، پسر ابوجهل را قرار داده بودند.

    پیامبر بزرگوار اسلام(ص) تیراندازان خود را، که به پنجاه‏تن مى‏رسیدند، فرا خواند و آنها را پشت سر سپاه و بر بالاى کوه گماشت و بدانان دستور داد، چه مسلمانها پیروز شوند و چه شکست بخورند، به هیچ وجه محل و جایگاه خود را ترک نکنند و عبدالله‏بن جبیر را به فرماندهى آنها منصوب فرمود.

    رسول خدا(ص) براى برانگیختن حسّ رقابت شدید در ابراز دلاورى و شجاعت، شمشیرى را برگرفت و یاران خود را مخاطب ساخت و فرمود: کیست که این شمشر را بگیرد و حقّ آن را ادا کند. عده‏اى به‏پا خاستند، ولى پیامبر از دادن شمشیر به آنها خوددارى کرد تا این‏که ابودجانه به پا خاست و عرض کرد: اى رسول‏خدا(ص) حقّ این شمشیر چیست؟ حضرت فرمود: آن‏قدر به وسیله آن با دشمن بجنگى تا خم شود. ابودجانه مردى شجاع و دلیر بود و دستمال سرخى با خود داشت و هرگاه آن دستمال را به پیشانى خود مى‏بست، مردم مى‏دانستند که وى به شدت نبرد خواهد کرد. او شمشیر را از پیامبر (ص) ستاند و دستمال سرخ خویش که آن را «دستمال مرگ» مى‏گفتند بیرون آورده و بر سر خود بست و طبق عادتش در جنگ، مغرورانه بین دو صف لشکر به حرکت در آمد. وقتى رسول خدا(ص) او را با این حالت غرور مشاهده کرد فرمود: خداوند این گونه راه رفتن را جز در چنین موردى دوست‏ندارد.

    پیروزى مسلمانان

    دو سپاه به یکدیگر حمله‏ور شدند و مسلمانان در بهترین صورت، دلاورى و شجاعت خویش را به منصّه ظهور گذاشتند. ابودجانه وارد میدان نبرد شد و با هر یک از نیروهاى دشمن که روبه‏رو مى‏شد او را از پا در مى‏آورد. حمزه عموى پیامبر نیز به میدان شتافت و دو تن از پرچمداران سپاه کفر و دیگر نیروها را به قتل رساند، در این هنگام، غلامى حبشى به نام «وحشى» که در پرتاب نیزه مهارت داشت و کمتر نیزه‏اش به خطا مى‏رفت، در کمین حمزه بود، مالکِ(3) وى [جبیر بن مُطعِم‏] به او وعده داده بود براى انتقام جویى از حمزه، در صورتى که او را از پاى در آورد، وى را آزاد خواهد کرد. از این رو، حمزه مورد اصابت نیزه وى قرار گرفت و ضربه‏اى کارى بر او وارد شد که در اثر آن به شهادت رسید. پرچمدار سپاه اسلام مصعب بن ابى عمیر بود که مبارزه را ادامه داد تا به فیض شهادت رسید و رسول‏اکرم(ص) پرچم را به دست على‏بن‏ابى‏طالب سپرده و بدو فرمود: پرچم را به پیش ببر و على(ع) در حالى که مى‏گفت: من «ابوالقصم» هستم به پیش رفت. «ابوسعد بن ابى طلحه» پرچمدار سپاه مشرکان بر او بانگ زد: اى ابوالقصم، آیا به فردى مبارز نیاز دارى؟ فرمود: آ

    رى، آن دو میان دو لشکر با یکدیگر درگیر شده و على(ع) با یک ضربت وى را از پاى در آورد. و سپس لشکر سواره نظام مشرکان چندین بار بر مسلمانان هجوم آورده و هر بار به واسطه تیرهایى که به سمت آنان شلیک مى‏شد، عقب‏نشینى مى‏کردند، و بعد از آن نیروهاى پیاده نظام با یک‏دیگر روبه‏رو شده و درگیرى شدت یافت و زنان کفار براى تشویق لشکریان خود آوازه‏خوانى مى‏کردند، ولى تحریک و ترغیب آنها سودى نمى‏بخشید؛ زیرا مسلمانان با وجود این‏که تعدادشان اندک بود، به گونه‏اى تحسین برانگیز در مقابل آنان پایدارى و مقاومت نمودند، ساعتى طول نکشید که کفار طعم تلخ شکست را چشیده و پا به فرار گذاشتند و زنان آنان به شیون و زارى افتاده و مسلمانان به تعقیب آنها پرداختند و به گرد آورى غنایم و اشیاى باقیمانده آنها مشغول شدند.

    شکست پس از پیروزى

    تیراندازانى که رسول خدا(ص) آنها را به حراست مسلمانان گماشته بودند، وقتى احساس پیروزى کردند، براى فرود آمدن از آن جایگاه از خویش تمایل نشان دادند. عبدالله بن جبیر فرمانده گروه به آنها گفت: این کارمخالفت با دستور رسول خداست، ولى آنان به سخن وى اعتنایى نکرده و بیشتر آنان از کوه به زیر آمدند و فرمانده با تعدادى اندک از افراد با ایمان، در آنجا باقى مانده و صحنه را ترک نکردند. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله جنگ اُحد

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله جنگ اُحد, مقاله در مورد تحقیق مقاله جنگ اُحد, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جنگ اُحد, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جنگ اُحد, تحقیق درباره تحقیق مقاله جنگ اُحد, مقاله درباره تحقیق مقاله جنگ اُحد, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جنگ اُحد, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جنگ اُحد ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله جنگ اُحد
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت