تحقیق مقاله انواع بازی ها

بازی ها                              

 واحد" پارک محله ما"

1.بازی جدید درحیاط- زنکوله به پا،چشم یکی ازبچه ها رامی بندیم اوبایدبچه  دیگری راباصدای زنگ پیدا کند.(درداخل دایره ای که بچه ها بوجود آورده اند).

2.بازی بپا نیفته – لیوان راروی سریک بچه می گذاریم .بچه ها دست می زنندومی گویند بپا نیفته وجلوی هرکه افتاد اولیوان رابرسرمی گذارد.

بازی ها

شیطان فرشته : کمتر کسی است که در دوران کودکی این بازی را نکرده باشد. این بازی در حیاط کودکستان انجام می شود . در این بازی یک نفر به عنوان شیطان انتخاب می شود . شیطان باید دورتر از همه کودکان در گوشه ای بایستد . یکی دیگر از کودکان هم به عنوان فرشته انتخاب می شود .فرشته سر گروه کودکان است . سرگروه برای  هر یک از کودکان ، به طوری که شیطان نشنود ، اسم یک میوه را می گذارد . هنگامی که نامگذاری همه کودکان تمام شد ، شیطان می آید در می زند ، برای در زدن کافی است شیطان دو دستش را چند بار به هم بزند . آنگاه میان شیطان و فرشته این گفتگو انجام می گیرد :

فرشته : کی در می زند؟

شیطان : شیطان

فرشته : چی می خواهی ؟

شیطان : هلو

فرشته : نداریم

شیطان : پس سیب می خواهم .

آنگاه کسی که نامش سیب است به طرف شیطان می رود و شیطان دستش را دراز می کند . سیب باید به دست شیطان دست بزند و فرار کند . اگر شیطان او را گرفت . اسیر شیطان است و باید نزدیک شیطان بایستد . در غیر این صورت به جای خود بر می گردد و بازی آن قدر ادامه پیدا می کند تا شیطان همه کودکان را اسیر کند. آنگاه شیطان برای هر یک از کودکان ، متناسب با وضع آنها کاری تفریحی معین می کند . مثلا کودکی باید شعر بخواند ، کودک دیگر باید برقصد ، کودکی باید فاصله ای را لی لی کند و کودک دیگر آوازی بخواند . همه کودکان دیگر هم در این تفریحها دست می زنند و با هر یک از بازیکنان همراهی می کنند.

سبد میوه : برای این بازی مربی یکی از کودکان را به عنوان میاندار از کلاس بیرون می فرستد . بچه هاب دیگر به شکل دایره می نشینند یا می ایستند . مربی برای هرچند نفر از کودکان نام میوه ای را می گذارد . هر یک از کودکان باید بداند که نام چه میوه ای را روی او گذاشته اند ، آنگاه مربی میاندار را صدا می زند که به کلاس بیاید . میاندار به میان کودکان می رود و می گوید : بچه ها ، سبدم را برداشتم و رفتم بازار تا گلابی بخرم " همینکه میاندار اسم گلابی را آورد هر کودکی که نامش گلابی است باید از جایش را با کودکی که همین نام را دارد عوض کند . میاندار باید مواظب باشد تا فوری جای یکی  از آنها را بگیرد . کودکی که در میان دایره می ماند میاندار می شود و بازی را ادامه می دهد . در این بازی به دو نکته توجه داشته باشید.

مربی فقط یکبار یعنی درآغاز بازی ، کودکان را با نام میوه نامگذاری می کند . در دوره های بعدی بازی نامگذاری لازم نیست.

هر میانداری که جای یکی از میوه ها را بگیرد نام همان میوه را هم خواهد داشت.

معما بازی : این بازی را هنگامی باید انجام داد که میوه های گوناگون در کلاس در دسترس شما باشد . میوه ها را در ظرفی بریزید. آنگاه با دستمال تمیزی چشم کودکان را به نوبت ببندید و از آنها بخواهید تا با لمس کردن و بوییدن هر میوه نام آن را بگویند.

معما بازی : مربی مشخصات یکی از اشیای کلاس را شرح می دهد . آنگاه به ترتیب از کودکان می پرسد که ان شی چیست ؟ هر کس توانست آن را درست حدس  بزند برنده بازی است مربی چند بار این کار را تکرار می کند تا کودکان خودشان بتوانند معما درست کنند آنگاه هر برنده ای باید خودش معمای بعدی را بسازد هنگامی که همه اشیای بزرگ و کوچک کلاس گفته و بازی شد . می توان چیزهای خارج از کلاس مانند حیوان ها گیاهان و دیگر پدیده های طبیعت را برای بازی انتخاب کرد .

بازی خنده :

مربی دستمالی را به هوا پرتاب می کند همه ی بچه ها باید بخندند اما همین که دستمال به پایین امد و مربی آن را گرفت کودکان باید خنده خود را تمام کنند هر کس خنده را ادامه داد بازنده است و از بازی کنار می رود .

پرندگان مهاجر :

کودکان همگی  خود را پرستو فرض می کنند همه ی پرستوها دور هم گرد می آیندو در دایره ای می نشینند و دست های خود را تکان تکان می دهند یعنی دارند بال می زنند مربی پرستوی بزرگ است و فصل مهاجرت را اعلام می دارد پرستوها به پرواز در می آیند دست های کودکان به دو طرف باز می شوند بال می زنند و می چرخند و می دوند و پرواز می کنند از روی کوه ها بالا می روند ( از سرسره بالا می روند ) و بعد پایین می آیند تصور می کنند که حیاط کودکستان کوه و جنگل و بیابان است آنقدر می دوند و پرواز می کنند تا خسته شوند آنگاه می نشینند فرض می کنند که شب شده است و در میان شاخه های درختان جنگلی خوابیده اند مربی باید این بازی را از ابتدا به صورت داستانی برای کودکان بگوید از آنجا که نیروی تصور و تخیل کودکان زیاد است همه آن را فوری یاد می گیرند ممکن است در داستان حمله قوش به پرستوها هم گفته شود کودکان با بال زدن تند گذشتن از این خطر را نشان دهند سرانجام سفر پرستوها به پایان می رسد آنها به نقطه ای گرم می رسند و هر یک برای استراحت در گوشه ای قرار می گیرد.

باد و درختان :

دسته ای از کودکان باد می شود و دسته ای دیگر درخت . هوارهو علامت باد است و کودکانی که باد هستند در هنگام بازی حرکت می کنند و این صدا را در می آورند اگر هوراهو در ضمن راه رفتن آرام گفته شود یعنی نسیم می آید و باید درختانی که در جای خود بی حرکت ایستاده اند کمی خم شوند اما اگر کودکان تند راه بروند و با صدای بلندتر هوراهو بگویند یعنی باد می آید و درختان بیشتر خم می شوند و اگر با دویدن و صدای بلند هوراهو گفته شود یعنی طوفان است و درختان باید خیلی خم شوند . در این بازی بایددرختان به فاصله معلومی بایستد ودسته بادصورت نسیم باد طوفان از میان آنها حرکت کند و به تناسب نسیم و  باد و درختان نیز شاخه های خود را تکان دهند و یا خود خم شوند . مربی با دسته باد قرار می گیرد که به چه ترتیب و برای چه مدت مثلا  دقیقه حرکت کنند پس از مدت تعیین شده دسته درختان و باد جای خود را عوض می کنند دسته درختان به جای باد و دسته باد به جای درختان بازی می کنند . بازی تا مدتی که همه دوست دارند و فرصت باشد ادامه پیدا می کند .

بازی در سطل :

بچه ها دور تا دور اتاق روی صندلی خود می نشینند و کودکان  هر یک به نوبت می آیند و از فاصله ای که مربی تعیین کرده است توپ را در سطلی که در روبرو قرار داده شده می اندازند هر کس که توپش در تمام پرتاب ها در سطل افتاد برنده است او کنار می رود و در جای خود می نشیند هر کس که توپش در سطل نیفتاد بازنده است می ایستد تا به نوبت تمرین بیشتری بکند و نشانه گیری را یاد بگیرد می توان آنقدر بازی را ادامه داد تا همه کودکان یاد بگیرند که چگونه توپ را در سطل بیاندازند و برنده شوند .

بگو چه شده :

بچه ها دور تا دور اتاق روی صندلی می نشینند چشم یکی از بچه ها را می بندیم دو نفر بدون صدا جای خود را عوض می کنند یا آهسته یک چیز چشم گیری توی کلاس را جا به جا می کنند آنگاه چشم بازیکن را باز می کنند او باید بگوید کدام دو نفر جای خود را عوض کردند یا جای چه شئی عوض شده است .