تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس

تعداد صفحات: 7 فرمت فایل: word کد فایل: 15769
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: زمین شناسی
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس

     

    چهار سازند ایلام، گورپى، تاربور و امیران، نشانگر بخشى از سنگ‎هاى کرتاسه بالایى زاگرس هستند. بخش پایینى سازند ساچون نیز سنگواره ماستریشتین دارد.

     

     
    سازند آهکى ایلام : سازند ایلام به دو رخساره عمیق و کم عمق دیده می‎شود. برش الگوى این سازند که نشانگر رخساره‎هاى عمیق است، در پایانه شمال باخترى کبیرکوه در 12 کیلومترى شهرستان ایلام اندازه‎گیرى شده است. در این بُرش، سازند ایلام شامل 190 متر سنگ‎آهک‎هاى رسى دانه ریز پلاژیک خاکسترى رنگ با لایه‎‎بندى منظم و میان‎لایه‎هاى نازک شیل، و سن سانتونین – کامپانین است.

     

     
    وجود قلوه‎هاى درشت هماتیت در پایه بُرش الگو، نشانگر ناپیوستگى رسوبى است که ممکن است به سازند سَروَک و یا سورگاه باشد. ولى مرز بالایى آن با سازند گورپى همساز است.

     

     
    رخساره‎هاى کم عمق سازند ایلام در نواحى فارس و خوزستان، گسترش دارد که شامل سنگ‎آهک‎هاى قلوه‎اى است که همچنان سن سانتونین تا کامپانین دارد. در برخى نقاط می‎توان ارتباط بین انگشتى دو رخساره پلاژیک و کم عمق سازند ایلام را دید.

     

    سازند شیلى گورپى : بُرش الگوى این سازند در تنگ پابده در شمال مسجد سلیمان (میدان نفتى لالى) 320 متر ستبرا دارد، ولى پیش از معرفى این بُرش، به این واحد سنگى « مارن دزک »، « مارن‎هاى گلوبیژرینا »، گفته می‎شد که شامل سازند گورپى و سازند پابده بود.

     

     
     
    در بیشتر نواحى زاگرس، سازند گورپى شامل مارن، شیل‎هاى خاکسترى مایل به آبى است که میان‎لایه‎هایى از سنگ‎آهک‎هاى نازک رُسى دارد و به دلیل زود فرسا بودن، سیماى آن فرسوده است. در فارس داخلى، رخساره آهکى سازند تابور، به طور بین انگشتى جانشین سازند گورپى می‎شود. اگرچه مرز زیرین گورپى با سازند ایلام (درزیر) تدریجى دانسته شده، ولى سطح هوازده در این مرز می‎تواند نشانگر دگرشیبى خفیف باشد. در نقاطى که ایلام وجود ندارد، گورپى روى سَروَک بوده و در این حالت، ناپیوستگى رسوبى پیش از سازند گورپى آشکارتر است. مرز بالایى سازند گورپى با سازندهاى مختلف است. در لرستان مرز بالایى گورپى با شیل‎هاى ارغوانى سازند پابده با شواهدى از دگرشیبى فرسایشى است. سازند گورپى، در همه جا همزمان نیست. در نواحى فارس و خوزستان مرز زیرین گورپى، سانتونین و مرز بالایى آن ماستریشتین است. در لرستان، لایه‎هاى زیرین به سن کامپانین و لایه‎هاى بالایى تا پالئوسن ادامه دارد. سازند گورپى، سنگ پوش مخازن نفتى سَروَک است.
     
     
    این سازند (گورپى) داراى دو عضو آهکى رسمى (امام حسن، سیمره) و یک عضو غیر رسمى (آهک منصورى) است (مطیعى، 1372.

     

     
    « عضو آهکى امام حسن » 114 متر سنگ‎آهک‎ رُسى، ستبرلایه، ریز دانه و خاکسترى به همراه میان‎لایه‎هاى مارن است. به دلیل سختى بیشتر، در درون شیل‎هاى گورپى برجستگى دارد. این عضو بیشتر در لرستان و فروافتادگى دزفول دیده شده است.

     

     
    « عضو آهکى سیمره » شامل سنگ‎آهک‎هاى قهوه‎اى رنگ داراى دو کفه‎ای‎هاى نوع لوفا است و در مقایسه با بخش آهکى امام حسن، رخساره کم عمق‎ترى دارد.

     

     
    « عضو آهکى منصورى » یک سنگ‎آهک نریتیک منقطع در سازند گورپى است که در باختر خوزستان برونزد دار، ولى به سمت شمال خاورى ناپدید می‎شود.

    سازند آهکى تاربور : سازند آهکى تاربور یک واحد سنگ‎چینه‎اى از نوع ریف‎هاى رودیستى است که در فارس داخلى توسعه دارد. به همین‎رو، بُرش الگوى آن در کوه گَدوان و در نزدیگى روستاى تاربور در استان فارس مطالعه شده است. در محل الگو، سازند تاربور حدود 527 متر سنگ‎آهک‎هاى توده‎اى با مقدار فراوانى صدف است که میان دو واحد کمى هوازده سازند گورپى (در زیر) و سازند ساچون (دربالا) قرار دارد. همبرى آن با واحد زیرین (گورپى) هم‎شیب و ناگهانى است ولى در مرز بالایى آن مقدارى قلوه‎هاى آهنى وجود دارد که به یک ناپیوستگى رسوبى اشاره دارد.

     

     
    سنگواره‎هاى گوناگون به ویژه لوفتوزیاLoftusiaو سایدرولیتسSiderolitesنشانگر زمان کامپانین – ماستریشتین و شرایط ریف ‎است. وجود برخى سنگواره‎هاى گروه خامى و تریاس سبب شده بود تا این سازند به سن ژوراسیک و یا تریاس دانسته شود که این تصور نادرست است (مطیعى،

     

     
    سنگ ‎هاى آذرین با ساخت بالشى به صورت بین لایه‎اى و یا سنگ‎هاى آذرین درونى بازیک، متعلق به ترشیرى بالایى نیز در این توالى تداخل دارند (مطیعى، 1372

     

    گفتنى است که از فارس داخلى به سوى جنوب باختر، سازند تاربور تغییر رخساره می‎دهد. نخست به سنگ‎آهک‎هاى نازک لایه با منشأ عمیق و سپس با رخساره شیلى سازند گورپى جانشین می‎شود.
     
    سازند آوارى امیران: سازند آوارى امیران شامل حدود 871 متر سیلت سنگ و ماسه‎سنگ به رنگ سبز زیتونى تیره تا قهوه‎اى و مقدارى سنگ‎آهک‎ و کنگلومرا با رخساره فلیش گونه است، به همین‎رو، گاهى با نام فلیش‎هاى امیران از آن یاد می‎شود. در حوالى خرم‎آباد، بخش پایینى فلیش‎هاى امیران کنگلومرایى است که به آن « بخش کنگلومراى خرم‎آباد » نام داده‎اند

     

     
    سازند امیران فقط در شمال خاورى لرستان برونزد دارد. به همین دلیل بُرش الگوى آن در تاقدیس امیران، در کنار راه اندیمشک – خرم‎آباد (نزدیک روستاى معمولان) اندازه‎گیرى شده است. مرز پایینى امیران با مارن‎هاى خاکسترى رنگ سازند گورپى هم‎شیب و تدریجى است. مرز بالایى آن ممکن است به « سنگ ‎آهک ‎هاى تله‎ رنگ » و یا « کنگلومراى کشکان » باشد. امیران به طور جانبى به سازندهاى گورپى و پابده تبدیل می‎شود

    بررسیهای باستان شناسی – انسان شناسی در ایران امروزی برای شناسایی دوره پارینه سنگی، هم جدید و هم محدود است. به دلیل همین دو امر، اطلاعات به دست آمده نیز بسیار ناچیز و در محدوده ظن و گمان است. ولی به نظر می رسد که با توجه به جغرافیای طبیعی و وضعیت اقلیمی ایران، در این سرزمین دستهای کوچکی از انسان به صورت پراکنده قادر به زیست و تامین نیازهای غذایی خود بوده اند. این گروهها با جمع آوری فرآورده های نباتی که در ایران به صورت خود رو قابل گرد آوری و استفاده بوده اند و همچنین با شکار حیوانات و صید آبزیان و شاید پرندگان، غذای مورد نیاز خود را تامین می کردند و در امر تامین غذا از ابزارهای بسیار ساده و متناسب با تهیه نوع غذا از سنگ، چوب و استخوان حیوانات سود می جستند. به دلیل قدمت این دوره، وسایل و ابزارهای ساخته شده از چوب و استخوان به کلی از بین رفته است و فقط ابزارهای سنگی را انسان شناسان با بررسیهای باستان شناسی از قسمتهای مختلف ایران جمع آوری کرده اند.

    چون آثار دوره پارینه سنگی قدیم را که در چند منطقه از ایران گزارش کرده اند، بر اساس یک فصل بررسی ارائه شده است، در صحت آنها هنوز نکات ابهام آمیزی وجود دارد. ولی، از آنجا که این گزارشها در حال حاضر در نوشته های مربوط به این دوره از حیات انسان در ایران، تا به دست آمدن مدارک دقیقتر، راه یافته است، ناچار به ارائه آنها به عنوان اسناد و مدارک دوره پارینه سنگی در ایران، مخصوصا" دوره قدیم آن، هستیم. این مدارک از سه منطقه ایران شناسایی شده اند که عبارتند از:

    منطقه ای در نزدیکی " بقبقو " در حدود یکصدو چهل کیلومتری مشهد در اطراف بستر خشک " کشف رود" خراسان.

    آثاری شامل چند افزار سنگی از منطقه ای واقع در آذربایجان، در مثلث بین مراغه، تبریز و میانه، نیز به دست آمده است که بنا به گزارش متعلق به دوره پارینه سنگی قدیم است.

    ابزار سنگی به دست آمده از منطقه " لدیز " سیستان که قدمتی برابر با یکصد هزار سال قبل دارند و از نظر فن ابزار سازی، آنها را جزو نوع آشولین ( Acheulean ) یعنی جدیدترین ابزارهای سنگی دوره پارینه سنگی قدیم طبقه بندی کرده اند. با توجه به چگونگی پراکندگی و توزیع مناطق معرف دوره پارینه سنگی قدیم در ایران، جای هیچ گونه تردیدی نیست که بررسی و تحقیق درباره پارینه سنگی قدیم در ایران به تنهایی و بدون در نظر گرفتن و ضعیت مناطق همجوار امکان پذیر نیست. از طرفی، مطالعات مربوط به دوره پارینه سنگی قدیم در مناطق همجوار، یا انجام نشده است و یا چنان مغشوش و غیر قابل قبول است که قابل استناد نیستند. مثلا"، در ترکمنستان مطالعاتی که در این دوره انجام شده به هیچ صورت با واقعیت علمی مطابقت ندارد. زیرا تمامی آثار سنگی قبل از استقرار در آن نواحی، به دوره میان سنگی و نوسنگی منسوب شده اند.

     

    علاوه بر موارد فوق، باید افزود که تعیین قدمت آثار از طریق استفاده از روشهای علمی مانند آزمایشات موسوم به پتاسیم آرگون (Potassium Argon ) و تعیین جهت قطب مغناطیسی
    ( Magnetic Polarity Chronology ) و یا مقدار اورانیوم توریوم ( Uranium Thorium ) که در دیگر نقاط جهان با موفقیت برای تعیین تاریخ دوره های پارینه سنگی به کار رفته است، هنوز بر روی آثار به دست آمده از ایران انجام نشده. به علاوه، وضعیت مربوط به دورانهای زمین شناسی از جمله دوره پله ایستوسین ( Pleistocene ) یعنی دوره که در آن انسان بر کره زمین پدیدار شده است، در ایران تاریک و مبهم می باشد.

    شواهد مربوط به دوره پارینه سنگی میانه در ایران بهتر از دوره قبلی است. آثار این دوره از نقاط مختلف ایران به دست آمده است. از نظر قدمت، این دوره در محدوده ای از تاریخ واقع شده است که آنجا آزمایشات کربن 14 برای تعیین قدمت آثار ممکن است. از این رو، می توان اطلاعات دقیقتری از وضعیت فرهنگی این دوره فراهم کرد. به نظر می رسد که این دوره فرهنگی در ایران از حدود یکصد هزار سال تا هشتادهزار سال پیش آغاز شده است.

    بیشتر ابزارها و تولیدات سنگی این دوره را می توان از نوع موسترین ( moustrian ) طبقه بندی کرد. تولید این نوع ابزارها از غرب اروپا تا شمال آفریقا، و خاور نزدیک تا آسیای مرکزی رایج بوده است. هر چند تاریخ دقیق افول فرهنگ دارای دست افزار نوع موسترین در ایران کاملا" روشن نیست، ولی به نظر اکثر قریب به اتفاق انسان شناسان، این فرهنگ در حدو چهل هزار سال پیش پایان یافته است. بنابر این منطقی به نظر می رسد که طول این دوره فرهنگی را در ایران بین شصت تا پنجاه هزار سال پیش تصور کنیم .

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس, مقاله در مورد تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس, تحقیق درباره تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس, مقاله درباره تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله زمین شناسی زاگرس
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت