تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟

تعداد صفحات: 30 فرمت فایل: word کد فایل: 16545
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۲,۵۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟

    پیشگفتار

    مسئله وجود روح از مسائل بسیار اساسی در میان باور های دینی و همچنین از کهن ترین باورهای انسانی است که در میان بسیاری از ملل رایج بوده و هنوز هم رایج است. بسیاری از دین خویان اعتقاد دارند حیات آنها تنها محدود به جسم آنها نمیشود و هر انسانی علاوه بر وجود مادی خود وجودی فرا مادی  نیز دارد که به آن روح گفته میشود. بر اساس باورهای اسلامی این روح در هنگامی که انسان خلق میشود به بدن او وارد میشود و بعد از مرگ او از بدن خارج میشود. این در حالی است که انقلاب علمی که در تاریخ بشر شکل گرفت تمام مفاهیم ماوراء طبیعی را از دنیای علم بیرون انداخت و به همین دلیل چیزی به نام روح در هیچ یک از رشته های علمی امروز به رسمیت شناخته نمیشود. از آنجا که زیر سوال رفتن روح باعث به زیر سوال رفتن بسیاری از باورهای دینی میشود و از آنجا که وجود روح باعث میشود افراد زیادی به وجود "دنیایی فراتر" (1) از دنیای حقیقی که روبروی ما است میشود و از آنجا که مسئله وجود روح همواره از خداناباوران و خردگرایان پرسش میشود، شایسته است که پیرامون آن توضیحاتی داده شود.

    وجود روح توسط بسیاری از خداناباوران و خردگرایان انکار میشود. اثبات عدم وجود پدیده ای مثل روح بسیار دشوار است. تصور کنید عده ای به موجودی نامرئی و غیر مادی به نام "گوراگورا" اعتقاد داشته باشند و ادعا کنند گوراگورا موجودی است که در هنگام عطسه کردن نزد انسانها می آید و انسانها را میبوسد. و بوسه او سبب عطسه انسانها میشود. هیچ کس نمیتواند گوراگورا را ببیند و یا او را لمس کند. حال آیا کسی میتواند اثبات کند که گوراگورا وجود ندارد؟ این باورمندان به گوراگورا ممکن است به شما بگویند هر گاه او شما را ببوسد شما عطسه کرده اید و هر گاه شما را نبوسد عطسه نخواهید کرد، و اگر شما این باور آنها را انکار کنید، آنها از شما خواهند پرسید، پس انسان برای چه عطسه میکند؟ اگر دلیلی علمی برای عطسه پیدا کنید و به آنها بگویید که عطسه کردن به این دلیل و به آن دلیل علمی است که اتفاق می افتد، ممکن است معتقدان به گوراگورا به شما بگویند "خوب ما نیز منکر این دلایل علمی نیستیم، اما گوراگورا هم همزمان با آن دلایل علمی شما را میبوسد، و اگر گوراگورا وجود نداشته باشد و شما را نبوسد شما هرگز عطسه نخواهید کرد."

    قضیه روح هم بسیار شباهت به مسئله گوراگورا دارد. روح از نظر گروهی از کسانیکه به وجود آن اعتقاد دارند دلیل اصلی و جوهر حیات است یعنی حیات وقتی آغاز میشود که روح به بدن وارد میشود و وقتی پایان میگیرد که روح از بدن خارج میشود، و از آنجا که روح پدیده ای طبیعی (Natural) نیست در حوزه بررسی علمی قرار نمیگیرد، و از نظر کسانیکه به ماوراء طبیعت (Supernatural) (فراطبیعت گرایی، سوپر ناچورالیسم چیست؟) اعتقاد ندارند چون مدارک و دلایلی برای اعتقاد به چنین موضوعی وجود ندارد، همین ماوراء طبیعی بودن روح دلیل خوبی است برای انکار وجود آن. اما اگر وجود ماوراء طبیعت را ممکن فرض کنیم، نمیتوان اثبات کرد که روح وجود ندارد، مگر اینکه در وجود و تعریف روح تناقضی با خود آن و یا با سایر اصول استوار یافت شود و از اصل محال بودن اجماع نقیضین (تناقض چیست؟) اثبات کرد که وجود روح محال است. اما این نوشتار به یافتن و بحث کردن پیرامون چنین تناقضاتی نخواهد پرداخت، این نوشتار بیشتر تحلیلی علمی، تاریخی و فلسفی است از پدیده روح و همچنین تلاشی است برای پاسخ دادن به پرسشهای رایج در این زمینه و رد دلایل رایج غلطی که معمولاً برای اثبات وجود روح از آنها استفاده میشود.

    زیرا همانگونه که در مورد گوراگورا یک انسان خردگرا (خرد گرایی چیست؟) میتواند به دلیل اینکه مدارک علمی معتبر یا دلایل صحیح فلسفی برای اثبات وجود آن وجود نداشته باشد و در نتیجه به دلیل اینکه ایده وجود گوراگورا از فیلتر خرد عبور نمیکند منکر وجود گوراگورا شود، در مورد روح نیز دقیقاً مسئله به همین صورت است. در این نوشتار این واقعیت را که آنچه باورمندان به وجود روح معمولاً به عنوان دلایل خود برای اعتقاد به وجود روح بیان میکنند دلایل درستی نیستند نشان خواهیم داد، و نتیجه آن خواهد بود که در خواهیم یافت دلایل معتبری برای اعتقاد به روح وجود ندارد. بنابر این وجود روح را میتوان تنها به دلیل اینکه دلایل معتبری برای اعتقاد به آن وجود ندارد انکار کرد و نشان داد که این اعتقاد برخواسته از نادانی قدما بویژه افلاطون است که وارد باورهای دینی شده است. لذا خردمندانه ترین جایگاه نسبت به قضیه روح، جایگاه انکار است، مگر اینکه دلایل معتبری برای نفی وجود آن انکار شود.

    بررسی علمی و فلسفی روح

    پدیده روح در میان بسیاری از فلاسفه پیشین رایج بوده است تا اینکه کم کم فلاسفه کمتری به وجود آن معتقد شدند. باور به روح همچون باور به سایر چیزهای فراطبیعی از نظر تعدد باورمندان سیری کاملاً نزولی داشته است و امروزه بیش از هر زمان دیگری وجود روح توسط فلاسفه و دانشمندان انکار میشود.

     

    تاریخچه ای مختصر از روح و تعاریف آن

    بررسی تاریخچه روح در فلسفه پیشاسقراطی را باید از هومر (در قرن 9 ام پیش از میلاد میزیسته است)، شاعری که آثار حماسی ایلیاد و ادیسه را به او نسبت میدهند و اساساً معلوم نیست که آیا چنین شخصی براستی در طول تاریخ وجود داشته است یا نه آغاز کرد. البته ممکن است در جاهای دیگر نیز فلاسفه و متفکرین دیگری به روح معتقد بوده باشند اما آنچه حداقل در مورد روح سر انجام به فلسفه فعلی غرب و حتی فلسفه اسلامی وارد شده است و تا امروز نیز همچنان وجود دارد بدون شک برگرفته شده از فلسفه یونان باستان است و بسیاری از باورهای باستانی در یونان نیز برگرفته از افسانه ها و اسطوره های یونانی همچون آثار هومر هستند. در اشعار هومر روح چیزی است که انسانها با جنگیدن آنرا به خطر می اندازند و در هنگام مرگ آنرا از دست میدهند، روح انسانها همان آخرین نفسی است که از تن یک جنگجوی در حال مرگ خارج میشود. روح در هنگام مرگ از بدن خارج میشود و به دنیای اموات میرود. بنابر این حضور روح شخص را از یک پیکر بیجان متفاوت میکند. اما این به آن معنی نیست که روح در بدن کار خاصی انجام میدهد. هومر هرگز نگفته است که روح فلان کار را انجام میدهد و مثلاً باعث هوشیاری انسان یا هر چیز دیگری است. در اشعار هومر تنها انسانها دارای روح میباشند و حیوانات روح ندارند.

    نظریه تالس (639-546 پیش از میلاد). تالس دومین شخصی است که نظر او را پیرامون روح بررسی خواهیم کرد. علی رغم آنکه در اشعار هومر روح تنها به انسان تعلق میگیرد، تقریبا در تمام آثار یونانی متعلق به قرن پنجم پیش از میلاد مسیح روح که تنها جوهر حیات میباشد علاوه بر انسان به همه چیزهای زنده دیگر نیز اطلاق میشود، و روح همان تفاوت چیزهای زنده و غیر زنده است. و کلمه روح مترادف کلمه زنده به شمار میرود بعنوان مثال تالس معتقد بود مغناطیس یا کهربا به دلیل اینکه باعث حرکت آهن میشود زنده است و در نتیجه دارای روح است.

    نظریه فیثاغورس (570-500 پیش از میلاد). او به ادامه حیات انسان پس از مرگ به واسطه رها شدن روح او از بدن اعتقاد داشت. زنوفان در مورد فیثاغورس گفته است که روزی از جایی رد میشده است و دیده است افرادی سگی را کتک میزنند، از آنها خواسته است آن سگ را کتک نزنند زیرا این سگ یکی از دوستان او بوده است که مرده است و او صدای روح دوستش را از آه و ناله این سگ شنیده است. فیثاغورس معتقد بود این روح دوستش است که ناله میکند نه سگ.

    نظریه امپیدوکلوس (490-430 پیش از میلاد). وی از پیروان فیثاغورس همچون آناکساگوراس و دموکرتیوس گیاهان را موجودات زنده میدانست و در نتیجه معتقد بود گیاهان نیز دارای روح هستند و انسانها میتوانند با گیاهان روح رد و بدل کنند. امپیدوکلوس مدعی بود که در حیات پیشینش یک بته بوده است و البته پیش از آن یک پرنده و ماهی نیز بوده است.

    نظریه هراکلیوس (535-475 پیش از میلاد). هراکلیوس فیلسوف دیگری است که افکارش پیرامون روح متاثر از فیثاغورس بوده است و بسیار از او نقل قول میکند. هراکلیوس شاید اولین فیلسوفی باشد که علاوه بر حیات حرکت و خرد را نیز به وجود روحی که در سلامت و شرایط صحیح است نسبت داده است. هراکلیوس معتقد است "روح خشک، بهترین و هوشیار ترین است". او میگوید روح یک انسان مست مانند کودک خامی است که سکندری میخورد و نمیداند که به کجا میرود، هراکلویس معتقد بود که استفاده از مشروبات سکره آور روح انسان را خیس میکند و این خیسی روح حس های بدن را تخریب میکند. هراکلویس نیز مانند بسیاری از متفکران قرن پنجم و ششم پیش از میلاد معتقد بود روح ماهیتی مادی دارد اما از نوعی ویژه، برتر و کمیابتر از ماده، هوا و یا آتش ساخته شده است. هراکلیوس همچنین معتقد است روح و بدن انسان با یکدیگر دارای شباهت های بسیار هستند و تنها تفاوتشان در این است که روح از مواد برتری نسبت به بدن ساخته شده است، از این رو اساساً روح چیزی طبیعی به شمار میرفت نه فرا طبیعی.

    نظریه افلاطون (427-347 پیش از میلاد). افلاطون شاگرد سقراط (470-399 پیش از میلاد) بوده است و قسمت زیادی از نوشتارهای اولیه افلاطون مربوط به نظریات سقراط میشود. میدانیم که سقراط به جرم کفر گویی در زمان خود اعدام شده است و از او هیچ کتابی باقی نمانده است، بنابر این ما سقراط را از زبان افلاطون میشناسیم. البته آنچه افلاطون به سقراط نسبت میدهد به نظر بسیاری از متخصصین لزوماً نظرات سقراط نیست، بلکه قطعاً افلاطون در بسیاری از موارد افکار خود را از زبان سقراط باز میگوید و او را به یک شخصیت داستانی تبدیل کرده است که در بازار و جاهای دیگر میرود و با مردمان مختلف پرسش و پاسخ میکند. بنابر این نظرات افلاطون پیرامون روح را میتوان در دو گروه از آثار او یافت، در آثار نخستین او که که احتمالاً از قول سقراط نظراتش را اعلام میکند و دوم در آثار موخر او که احتمالاً سقراط دیگر کاملا تنها یک شخصیت داستانی است.

    سقراط بگونه ای از روح صحبت کرده است که گویا از دیدگاه او علاوه بر جوهر حیات بودن، روح ترکیبی از شخصیت و دانش قوه عقلانیت هر شخص نیز هست. نظرات سقراط واقعی یا سقراط خیالی افلاطون را  میتوان در کتاب معروف افلاطون فیدو (Phaedo) که چهارمین و آخرین گفتمان سقراط با شاگردانش پیرامون حیات پس از مرگ را نقل میکند و صحنه مرگ او و نوشیدن جام شوکران را نیز تصویر میکند دریافت. فیدو که در میان هواداران سنتی افلاطون به کتاب "پیرامون روح" نیز مشهور بوده است، مانند نمایشنامه ای است که در آن دو تن از پیروان سقراط با نامهای سیمیاس (Simmias) و سبس (Cebes) که به زندان آمده اند تا او را به کمک کریتو (Crito) شاگرد دیگرش از زندان رهایی بخشند، با استادشان سقراط گفتگو میکنند. در گفتمانی که میان سقراط و شاگردانش انجام میگیرد آشکار میکند که باور اکثریت در آن دوران این بوده است که روح پدیده ای مادی است که پس از مرگ همچون دود و نفس پراکنده و در نتیجه نابود میشود.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟, مقاله در مورد تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟, تحقیق درباره تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟, مقاله درباره تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟ ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله آیا روح وجود دارد ؟
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت