تحقیق مقاله هنر

تعداد صفحات: 7 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 21824
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: هنر
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله هنر

    جهان مادی‏گرای معاصر که همه چیز را با معیارهای کمّی و غالبا مادی و اقتصادی می‏سنجد، در برخی نقاط جهان تا جایی پیش رفته است که نه تنها آثار و نتایج و فواید فعالیت‏های بشری را این‏گونه ارزیابی می‏کند، بلکه پا را فراتر نهاده و به بازدهی فوری و بالبداهه آن اصرار می‏ورزد. یکی از مقولاتی که به انحای مختلف به اسارت سرمایه در آمده است، زمینه‏های مختلف هنری می‏باشد که کم و بیش (چه از نظر هنرمند، چه از نظر مواد اولیه مورد نیاز او و چه از نظر آحاد جامعه به عنوان مخاطبان هنر) تحت تأثیر موازین اقتصاد رایج جامعه قرار گرفته‏اند. برای ایجاد این ارتباط و یا بهتر بگوییم برای توجیه این سلطه نیز موضوعاتی همچون «نیاز توسعه هنر به سرمایه» و بالنتیجه «لزوم خودکفایی هنر» و همچنین بازدهی اقتصادی آن مطرح می‏شود. وضعیت حاضر را شاید بتوان از ثمرات دوران مدرن شمرد که همانند گذشته لزومی به عجین بودن زندگی و فعالیت‏های انسان با هنر نمی‏بیند و هنر را مقوله‏ای منتزع از زندگی جدید قلمداد می‏کند که ایجادش به عده‏ای خاص محدود است که البته هزینه‏هایی دارند و لذا مصرف کنندگان آثار هنری باید این هزینه را بپردازند.

     

    به هر ترتیب نوشتار حاضر بدون ادعای پرداختن به جنبه‏های مرتبط با «هنر» و «اقتصاد» سعی بر آن دارد تا رابطه آن‏ها را در جوامع گذشته و معاصر مورد کنکاش اجمالی قرار دهد.

     

    هنر و موضوعات مرتبط با آن

    در فرهنگ دهخدا «هنر» به معانی زیر آمده است: علم، معرفت، دانش، فضیلت، کمال، کیاست، فراست و زیرکی. این کلمه در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را در بر دارد و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران می‏نماید. هر کجا عنایت آفریدگار (جل‏جلاله) آمده همه هنرها و بزرگی‏ها ظاهر کرد (تاریخ بیهقی).

    خطر، اهمیت، قابلیت، لیاقت، کفایت، توانایی فوق‏العاده جسمی و روحی، صنعت و حرفه و شغل و پیشه و کسب و خاصیت دیگر معانی هنر هستند.

    بی‏مناسبت نیست تا به ریشه واژه (art) نیز که هنر به‏عنوان معادل آن انتخاب شده است، اشاره‏ای بشود: ریشه واژه (art) از لغت لاتینی «آرس» به معنی ساختن، گرفته شده است. در ادوار مختلف تاریخ، واژه هنر به روش درست و مناسب ساخت و ایجاد اشیا و اعمال انسانی گفته می‏شد. مهارت در انجام کار به عنوان ثمره معرفت و ممارست، مهارت فنی و حرفه‏ای، کاربرد مهارت در موضوعات ذوقی مثل شعر و موسیقی و رقص و... معانی‏ای است که برای artمطرح می‏باشد به این ترتیب این تفکر بر متن زندگی منطبق بوده و از آن تفکیک‏ناپذیر بود. این واژه art در فارسی معادل «فن»، «هنر» و گاهی «صنعت» به کار می‏رفته است. واژگان «فن» و «هنر» به معنای امروزین خود نیز به توانایی انجام عمل و یا ساختن صحیح چیزی اطلاق می‏شوند. شعرای پارسی‏گو، مثل فردوسی، هنر را به‏معنای صنعت نیز به کار برده‏اند. واژه صنعت نیز که امروز معادلی برای واژه تکنولوژی می‏باشد، به «فنون» اشاره دارد که در فرهنگ اسلامی، همان، هنر (و یا هنرهای تجسمی) است چنان که گذشت، وحدت بین معنای «هنر»، «فن» و «صنعت» در زندگیِ جامعه سنتی گویای یکپارچگی و وحدت زندگی انسان است؛ وحدتی که بر گرفته از جهان‏بینی سنتی بوده و بر همه اعمال و رفتار و تولیدات انسان حاکم است.

    مروری اجمالی بر ادبیات ایران نیز گویای این واقعیت است که مفهوم هنر محدودیت امروزه را نداشته و جملگی کمالات معنوی انسانی که نشان از جهان‏بینی و تفکر و انسانیت و آرمان‏های او داشته‏اند را شامل می‏شده است.

    مرحوم علامه جعفری علیه‏الرحمه در تعریف هنر، نوع نگرش و بینش‏های چهارگانه «بینش علمی محض»، «بینش نظری»، «بینش فلسفی» و «بینش مذهبی» را دخیل می‏داند که هر کدام منجر به ارایه تعریفی خاص از هنر می‏شوند. به هرحال، هنر را یکی از نمودها و جلوه‏های بسیار شگفت‏انگیز و سازنده حیات بشری دانسته و نمودِ هنری را جایگاه تلاقی روحی بزرگ که دارای نبوغ هنری است با دیگر ارواح انسان‏ها قلمداد نموده و معتقد است که این تلاقی باید هم برای روحِ بزرگِ هنرمند مفید باشد و هم برای ارواح تماشاگر ولی هنر را به دو دسته «هنر پیرو» و «هنر پیشرو» تقسیم نموده و معتقد است که معنای پدیده پیرو آن است که از خواسته‏ها و تمایلات و اخلاقیات رسمی و دانسته‏های معمولی تبعیت می‏نماید؛ در حالی‏که منظور از هنر پیشرو تصفیه واقعیات جاری و استخراج حقایق ناب از میان آن‏ها و قرار دادن آن‏ها در مجرای حیات معقول با شکل جالب و گیرنده می‏باشد

    مرحوم دکتر شریعتی هنر را این‏گونه تعریف می‏کند:

    هنر یک مقوله دینی است و یک حقیقت متعالی و مقدس است که نجات‏بخش بشریت است و همچنین یک رسالت متعالی و مافوق مادی و صد در صد انسانی دارد

    او معتقد است:

    هنر، عبارت است از کوشش انسان برای برخوردار شدن از آنچه که باید باشد، امّا نیست

    توجه به تعریفی که هربرت رید از هنر می‏نماید، هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت‏بخش نشان از تأثیر فرهنگ و جهان‏بینی بر تعریف هنر برای هر جامعه‏ای دارد. چرا که معنای آفرینش و لذت، برای مکاتب مختلف، مفاهیم متفاوت و حتی متضادی می‏باشند که در مقولات مختلف حیات نیز گوناگون هستند.

    به هر حال موضوعات مرتبط با هنر را در عناوینی همچون «معنای هنر»، «مراتب هنر»، «طبقات هنرمندان»، «توسعه هنر» و «منشای هنر» می‏توان خلاصه نمود

    رابطه هنر و اقتصاد

    طی این قسمت، اصول مشترک و تأثیر گذار هنر و اقتصاد بر یکدیگر و همچنین انواع ارتباطات و تأثیراتی که می‏توانند بر یکدیگر داشته باشند به اجمال مورد بررسی قرار خواهد گرفت. و از آن جایی که اصولاً قصد نداریم تعلق «هنر» و «اقتصاد» را به یکی از قلمروهای مختلف معنوی و مادی حیات، منحصر و محدود نماییم، بلکه به تبعیت از تفکر اسلامی که به جملگی موضوعات مرتبط با حیات انسان توجه توأمان معنوی و مادی دارد، برای هر دوی این موضوعات، هر دو وجه معنوی و مادی قابل تبیین است که البته اهمیت و یا درجه ارتباط آن‏ها برابر نخواهد بود. رابطه اقتصاد و هنر (و یا توسعه هنر) را از دیدگاه‏های مختلف می‏توان مورد بررسی قرار داد:

    اگر هر چیزی که از هنرها تولید می‏شود، اثر هنری و به‏وجودآورنده آن نیز هنرمند نامیده شود و اقتصاد نیز مترادف با درآمدزایی آن فرض شود، تعابیری همچون هنر درآمدزا یا خودکفایی در هنر می‏توانند کاربرد داشته باشند، ولی باید توجه کرد در این صورت آنچه که برای یک جامعه با جهان‏بینی الهی، مَدنظر است، اتفاق نخواهد افتاد.

    اگر اقتصاد را به معنای تعادل و هنر را مشتمل بر آثاری بدانیم که در یکی از شقوق هنر تولید می‏شوند، در این صورت می‏توان رابطه منطقی و تنگاتنگی را برای آن‏ها تصور نمود. در این حالت هر دو مقوله «اقتصاد» و «هنر» به عنوان دو محمل اصلی «عدالت» در جامعه تجلی خواهند نمود که یکی در پی ایجاد عدالت مادی و اجتماعی و انسانی در حیات جامعه است و دیگری در پی عدالت روانی و معنوی و افزایش تعادل روحی و معنوی انسان می‏باشد. این تعادل با توجه به میزان گرایش هنر به سمت هنر معنوی یا هنر مادی (مرتبط با جهان‏بینی‏های الهی و مادی) بر نوع تعادل انسانی نیز مؤثر خواهد بود.

    به هر حال رابطه هنر با اقتصاد را در شقوق مختلف می‏توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که این رابطه می‏تواند به دو گونه دسته‏بندی شود: یکی این که نوع هنر ثابت و بدون مرعی داشتن معیارهای ارزشی فرض شده و رابطه آن با جنبه‏های مختلف اقتصاد مقایسه شود. در این مقوله رابطه «هنر» با «اقتصاد هنرمند» با «اقتصاد عمومی» و با «اقتصاد ملی» مطرح می‏شود. روش دوّم آن است که مختصات اقتصاد، ثابت فرض شده و رابطه آن با هنر در دو مرتبه اصلی «هنر معنوی» و «هنر مادی» مورد بررسی قرار گیرد؛ با این توضیح که در هر دو مرتبه از هنر، مراد، هنر اصیل بوده و از ملحوظ داشتن هنر بازاری و تقلیدی و در واقع «شبه هنر» و یا «هنر بدلی» اجتناب شده است. ذیلاً این روابط به ترتیب مورد اشاره قرار خواهند گرفت:

    رابطه «هنر» و «اقتصاد آحاد جامعه» به چگونگی ارتباط هنر و توسعه آن با وضعیت اقتصاد افراد می‏پردازد. در این رابطه سهم درآمد و اقتصاد فرد و خانواده برای پرداختن و بهره‏مندی از آثار هنری مورد نظر می‏باشد. میزان درآمد و همچنین درجه علاقه فرد به نوع و رشته هنری، موضوعاتی هستند که در این زمینه قابل بررسی هستند. هر چه درآمد افزایش یابد، امکان بهره‏مندی فرد از هنرهایی که نیازمند صرف هزینه بیش‏تر می‏باشند، فراهم‏تر خواهد شد. موضوع یارانه به افراد مشتاق و هنر دوستِ فاقد سرمایه در این مقوله اهمیت می‏یابد. البته اهمیت یافتن اقتصاد در این مورد سبب می‏شود که در بسیاری موارد هنر به جنبه‏های تجملی و لوکس تبدیل شود. بنابراین ارتقای کیفیت آموزش عمومی در مورد هنرهای مختلف و آشنا نمودن مردم به معنا و مفهوم هنرها و همچنین شناسایی کاربردشان در ارتقای کیفیت حیات انسان ضرورت دارد.

    رابطه «هنر» و «اقتصاد هنرمند» به تأثیر سرمایه بر کمیت و کیفیت آثار هنری مورد نظر می‏پردازد. برخی از آثار هنری بیش‏تر از سایرین به کالا که عده‏ای در تولید آن نقش داشته و عده‏ای آن را مصرف می‏کنند، شباهت دارند؛ مانند سینما.برخی آثار هنری مخاطبان بیش‏تری دارند، همچون سینما، ادبیات و موسیقی. برخی آثار هنری مخاطبان محدودتری دارند، همچون تئاتر. برخی دیگر، مخاطبان کاملاً محدود و حتی انحصاری دارند که البته مراد از مخاطب می‏تواند به استفاده کننده نیز اطلاق شود (مثل یک تابلوی نقاشی). بنابراین ملاحظه می‏شود که نقش اقتصاد و سرمایه نیز در ایجاد آثار هنری رشته‏های متفاوت هنری، مختلف خواهد بود. به عبارت دیگر میزان سرمایه در اختیار هنرمندان رشته‏های مختلف هنری، تأثیر جدی بر کمیت و کیفیت ارائه اثر هنری خواهد داشت. این تأثیر، بسته به میزان نیاز به همکاری دیگران و مواد اولیه و امکانات ارایه شده، متغیر می‏باشد. نکته قابل ذکر در این جا آن است که انتخاب برخی هنرها به عنوان زمینه اصلی فعالیت، تضمینی برای گذران و امرار معاش و به عبارتی کسب درآمد مطلوب نخواهد بود. که البته مرتبه آن به معروفیت و اشتهار و در ضمن استقبال مردم از آثار ارائه شده دارد. فی‏المثل جامعه ممکن است (به هر دلیلی) از یک اثر مکتوب (کتاب) درجه 2 یا 3 استقبالی به مراتب بیش از یک اثر عالی هنری به عمل آورد.

    در بررسی رابطه «هنر» و «اقتصاد عمومی» به چگونگی تخصیص و مصرف بودجه‏های دولتی به تهیه و ترویج آثار هنری توجه می‏شود. این بودجه‏ها قاعدتا نمی‏توانند تولید ذوق و نبوغ نمایند. نمی‏توانند آثار هنری یا بهتر بگوییم ایده اصلی و اتوود اولیه اثر هنری بیافرینند. این بودجه‏ها می‏توانند مواد اولیه مورد نیاز هنرمندان را تأمین کنند یامکان و فضا و امکانات مناسب بهره‏گیری جامعه از آثار هنری را فراهم نمایند و یا به آموزش مردم و ارتقای دانش عمومی نسبت به هنرهای مختلف کمک کنند.

    رابطه «هنر» و «اقتصاد ملّی» را شاید بتوان یکی از مهم‏ترین روابطی دانست که هنر و اقتصاد می‏توانند با یکدیگر داشته باشند. در واقع این رابطه می‏تواند جامع همه ارتباطاتی باشد که اقتصاد آحاد و نهادهای جامعه با هنر دارند. ضمن آن‏که برنامه‏ریزی مناسب برای تبیین ارتباط هنر و اقتصاد ملی می‏تواند اولاً در ترویج هنرها و ثانیا رواج هنر بر فراورده‏های ذهنی و مادی و بالنتیجه بر اقتصاد جامعه، نقشی بنیادین را ایفا نماید. یکی از مقولات مهمی که در این قسمت می‏تواند بر برنامه‏ریزی‏ها تأثیر گذارد عبارت از احیای روش‏های سنتی در تخصیص بودجه‏های جاری و مداوم برای برخی فعالیت‏های هنری خاص و توسعه و ترویج آن‏ها می‏باشد. یکی از مهم‏ترین این روش‏ها بهره‏گیری از سیستم وقف در رابطه با مقوله هنر می‏باشد. احیای روش‏های استاد و شاگردیِ سنتی نیز زمینه مناسبی برای مرتبط کردن هنر و اقتصاد ملی است.

    رابطه «اقتصاد» با «هنر معنوی» و با هنرمندی که در مقوله هنر معنوی فعال است، امری بسیار دشوار و پیچیده است. از سویی تبدیل ارزش هنر معنوی به کمیت ممکن نیست و حتی در صورت سعی بر چنین کاری هنرمند به آن توجهی نخواهد داشت. از سوی دیگر با صرف سرمایه امکان پرورش هنرمندی در مقوله هنر معنوی و یا به عبارتی امکان تزریق نبوغ هنر به افراد، بسیار اندک و حتی ناممکن است. خلق آثار هنری معنوی نیازمند رشد و کمال هنرمند بوده که با آموزش رایج بسیار مشکل است و تنها راه آن پیروی پیر و استاد است و تهذیب نفس و رسیدن به مدارجی که تنها با ممارست و تلمذ عاشقانه ممکن می‏گردد.

    در مورد رابطه «اقتصاد» با «هنر مادی» می‏توان گفت که اقتصاد و یا به عبارتی سرمایه در توسعه هنر مادی نقشی درخور، ایفا می‏نماید؛ در حالی که نقش اقتصاد (سرمایه) در توسعه هنر به معنای خلاقیت و یا هنر اصیل (چه هنر معنوی و چه هنر مادی)، اگر چه منتفی نیست، لکن به شدّت تقلیل می‏یابد. به عبارت دیگر با پول می‏توان هنر پیرو، رسمی، تقلیدی و بازاری را توسعه داد که با اعتلای هنر تفاوت فراوانی دارد. سرمایه در واقع می‏تواند تنها به شناسایی هنرمند به تأمین ابزار و امکانات مورد نیاز هنرمند به آموزش و به فراهم آوردن امکانات ترویج آثار هنری کمک نماید

    در بررسی رابطه هنر و اقتصاد به طور عام حالتی وجود دارد که هر تعریفی که برای «اقتصاد» و «هنر» در نظر بگیریم امکان خلق یک اثر هنری بدون پشتوانه اقتصادی (مالی) ممکن نخواهد بود. سینما یکی از بارزترین این هنرها می‏باشد. زیرا سینما به عنوان پدیده‏ای چند وجهی، به هیچ روی نمی‏تواند «هنر» یا «صنعت» مستقلی تلقی شود که به دور از جریان طبیعی تولید یک اثر (کالا) که مخاطب (مصرف کننده) همگانی دارد، قابل دوام باشد. علاوه بر سرمایه‏گذاری اولیه برای تولید فیلم، صنعت (یا هنر) سینما نیازمند سرمایه‏گذاری‏های کلان در زمینه‏های مختلف فنی و مهندسی می‏باشد. مضافا این که در جهان معاصر، سینما باید بتواند با تلویزیون و ماهواره و شبکه‏های رایانه‏ای رقابت نموده و به حیات خود ادامه دهد. البته این مباحث نافی مباحثی که در مورد استقلال هنر و هنرمند اصیل از سرمایه ارایه می‏شود، نخواهد بود. این موارد فی‏الواقع تداوم حیات یک صنعت (هنر) و نفعی را که می‏تواند عاید جامعه انسانی نموده و آن را از صورت هنری (برای عده خاص) به صورت عمومی درآورده و در ارتقای کیفی فرهنگ جامعه ایفای نقش نماید، مدنظر قرار می‏دهد.

    مورد دیگری که (برای مثال) باید مورد توجه قرار گیرد، مقوله هنر تئاتر است. این هنر با عنایت به زنده بودن و لزوم حضور بازیگران آن در هر نمایش و به دلیل نیاز به فراهم آوردن فضای لازم برای انتقال احساس حضور تماشاگر در حال و هوای نمایش، نیازمند سرمایه گذاری قابل توجهی است. اگر چه که در این مقاله از لزوم عدم انتظار بازدهی فوری اقتصادی از هنر سخن گفته‏ایم، لکن در این جا نیز ناگزیر از تکرار آن بوده و به این نکته مهم مجددا اشاره می‏شود که اگر ارتقای کیفی زندگی جامعه مورد نظر است، اگر ارتقای فرهنگ عمومی مردم مد نظر قرار دارد و اگر سلامت فکری و هدایت جامعه به سمت آرمان‏هایش منظور می‏باشد، در مقوله هنر و از جمله تئاتر، نیاز به سرمایه‏گذاری و حتی پرداخت یارانه می‏باشد 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله هنر

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله هنر, مقاله در مورد تحقیق مقاله هنر, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله هنر, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله هنر, تحقیق درباره تحقیق مقاله هنر, مقاله درباره تحقیق مقاله هنر, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله هنر, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله هنر ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله هنر
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت