تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا

تعداد صفحات: 24 فرمت فایل: word کد فایل: 23782
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: علوم سیاسی
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا

        رنسانس مرشد اقتصادی اروپا –

     که به نوعی گذار از اقتدار دینی به اقتدار مدنی )Civil( تعریف و توصیف شده است - مبانی معنویت و دین گرایی را شست و تضعیف کرد و براساس فرهنگ و اعتقادات مدرن، زمینه های یک نظام سکولاریسم را پی ریخت. گرچه سکولاریسم در ابتدا به منظور “قطع دست زمامداران مسیحی در حکومت” بود رفته رفته این مفهوم در ابعاد وسیع تری، درگیری بین دین و دنیا تعریف شد و در ابعادی چون تعارض علم ودین، جدایی آموزه های دینی از دنیوی و ... فرهنگ مدرنیته را پی ریزی نمود. این رویارویی علم و دین نه تنها در جوامع غربی، بلکه در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز با مفاهیم و گزاره های گوناگون به چالش کشیده شد با اینکه این رویارویی کاملابا دو پیش فرض متفاوت در دو حوزه گفتمانی اسلامی و غرب، متولد شد ولی نتایج و پیامدهای این تعارض در هر دو حوزه گفتمانی چندان به نفع دین و معنویت نبوده است.

        ورود تکنولوژی و ابزارهای تکنیکی بشر - که تسلط روزافزون بشر را بر طبیعت دنبال می کرد- بهره گیری انسان ها از طبیعت و مواهب طبیعی، انزوای معنویت و دین را در زندگی بشر به ارمغان آورد. جنبش 1962 فرانسه که در صدد احیای برخی از ارزش های معنوی از قبیل مساوات و طبیعت گرایی بود و بعدها در لباس “جنبش سبز” با هدف حفظ محیط زیست یا “جنبش فمنیستی” با هدف حذف نابرابری های جنسی در دنیای مدرن ادامه یافت، یادآور بحران جدید معنویت در غرب بود، که در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه غرب ظهور یافت.
        پست مدرنیسم نیز به عنوان یک گفتمان نظری جدید، گرچه تلاش می کند با هدف قراردادن ریشه ها و مبانی مدرنیته جایگاه گفتمانی مدرنیته را اشغال و به عنوان یک گفتمان برتر و غیر معارض بر صدر بنشیند، تلاش برای بازگرداندن دوباره معنویت به غرب بوده است. گرچه معنویت را مشکل می توان به عنوان یک مفهوم وسیع در همه فرهنگ ها و گفتمان های امروزی و گذشته به کار برد. با نگاهی به تعاریف مختلف معنویت در گفتمان های گوناگون به نوعی به یک مفهوم غیردنیوی و گاهی ارزشی، به معنای متافیزیکی آن، بر می خوریم.
        در فضای گفتمانی ایرانی - که پیش فرض های مدرنیته را هرگز تجربه نکرده است

        داستان پست مدرنیسم کمی قابل توجه است. در غرب پست مدرنیسم چه به معنای گسست از مدرنیته (آن چنان که به نیچه و میشل فوکو و لیوتار نسبت می دهند) یا به معنای مدرنیته متاخر (آن چنان که هابرماس علاقه دارد آن را ادامه منطقی مدرنیسم و تکمیل پروژه ناتمام مدرنیته بداند) قلمداد گردد. در هرحال کوششی برای حل بحران مدرنیته بوده است، ولی در فضای گفتمانی ایران که هنوز مدرنیته نتوانسته است و نمی تواند به عنوان یک گفتمان مسلط در برابر گفتمان های دیگر قد علم کند، جولانگاه پست مدرنیسم در این حوزه فکری و اندیشه ای که سابقه ای کاملامتفاوت با پیشینه تاریخی غرب و مدرنیته دارد قابل تامل است بدون شک پست مدرنیسم نیز همچون دیگر گفتمان های نظری غرب “تاریخ مصرفی” محدود دارد چنان که زمزمه گذر از پست مدرنیسم نیز از سوی برخی از اندیشمندان و متفکران مغرب زمین از هم اکنون به گوش می رسد. بنابراین بایستی داوری هایمان را نسبت به نزاع میان مدرنیته و پست مدرنیسم، با معیارها و داوری های بومی و ملی و با در نظر گرفتن پیشینه و تاریخ فرهنگ خودمان ارزیابی کنیم.

        به هرحال داستان پست مدرنیسم در غرب که بسیاری از اندیشمندان جدید آن را پاسخی به بحران معنویت در غرب می دانند با قرائت ایرانی پست مدرنیسم که در صدد به چالش خواندن بسیاری از زیرساخت های معنویت در ایران است پاسخی دوگانه و شاید نتیجه و پیامدی متفاوت ارائه کند.

        در دنیای غرب که چندان اسیر حقیقت های پر مدعای دنیای مدرنیته بود و درگیر عقلانیت ابزاری، ارزش های معنویت کم رنگ شده بود و حتی عقلانیت انتقادی مکتب هورکهایمر نیز نتوانست مدرنیته را سر عقل بیاورد و بالاخره منجر به ظهور پست مدرنیسم با وضعیت بی اعتمادی و ناباوری به هرگونه روایت کلان و نفی حقیقت مطلق و ارائه یک دیدگاه پلورالیستی و کثرت گرایی درحوزه معرفتی گردید. نه تنها به خاطر اینکه مدرنیته را از بن بست نجات دهد، بلکه به اعتقاد پست مدرن های دیگر آن ارزش های کلی و جهانشمول را زیر پا بگذارد و این بار همه گفتمان ها و گوناگونی ها و تفاوت ها اهتمام بگذارد. با بررسی آثار و نوشته های بسیاری از پست مدرنیت ها خصوصا میشل فوکو معنویت )Spritualite( یک مفهوم الهام بخش در اندیشه های پست مدرنیسم است. این مفهوم و بحث اخلاق )moralite( در بیشتر آثار و نوشته های میشل فوکو نقش مهم و اساسی دارد. بنابراین پست مدرن ها، مدرنیته و تفکر اروپا محور را از استیلاو برتری به زمین کشاندند و با احترام به همه برداشت ها و تفسیرها و قرائت ها رهیافت جدیدی در گفتمان نظری ارائه نمودند. گرایش به معنویت و اخلاق در آثار پست مدرن ها در واقع پاسخی به این سوال “آرتو کوتسلر” بود که می گفت: “انسان قرن بیستم یک روان پریش سیاسی است چرا که هیچ پاسخی برای مسئله معنای حیات ندارد. او نه به لحاظ اجتماعی و نه از جهت فلسفی نمی داند که وابسته و آویخته و متکی به کجاست؟” میشل فوکو در بررسی پدیده انقلاب اسلامی ایران، آن را نوعی بازگشت به معنویت می داند و معتقد است که شعار اصلی و گرایش عمومی برای تاسیس حکومت اسلامی در ایران، برای احیای معنویت است که خود فوکو این معنویت را “معنویت اسلامی” می نامد. وی در پاسخ به یک روزنامه نگار ایرانی که معتقد است “معنویت اسلامی توجیه کننده دیکتاتوری است” می گوید: “فریاد مردم ایران برای تاسیس حکومت اسلامی نشان دهنده میل آنان به معنویت دوباره در دنیای امروز است.” از این رو گرچه پست مدرنیسم با نفی حقیقت و احیای نسبیت به دنبال گفتمان های گوناگون و پراکنده است، در حقیقت با طرح این انگاره ها زیر بنای اساسی مدرنیته را چه در ادعای جهانشمولی و چه در ارزش های سکولاریسم، اومانیسم، عقلانیت ابزاری و ... در هم ریخت. ولی انتقال اندیشه های پست مدرنیستی در ایران که از طریق آثار و نوشته های افرادی چون نیچه، ژاک دریدا، میشل فوکو و ... صورت گرفت لزوما در پی همان نتایج پست مدرنیسم در دنیای غرب نبود بلکه ورود این اندیشه در ظرف گفتمانی ایرانی به گونه ای نهیلیسم فکری و فرهنگی را در جامعه ایران بر می تابد توجه و استقبال شتاب زده از آثار مارتین هایدگر تا میشل فوکو، گرچه توانست برخی نارکارآمدی های مدرنیته را در دنیای غرب توضیح دهد به نظر می رسد بیش از آن در پی توجیه عدم توفیق فرآیند مدرنیزاسیون در ایران بوده است. دستکم در محافل روشنفکری، دیگر کمتر کسی مانند جلال آ ل احمد و استاد مطهری به دنبال کشف علل عقب ماندگی مسلمانان در مقابل پیشرفت اروپائیان بود، بلکه از طریق ترجمه و توضیح آثار و اندیشه های پست مدرنی در جامعه ایرانی به جای کشف عوامل و موانع عقب ماندگی صورت مسئله عقب ماندگی با جمله ها و گزاره های شیرین پست مدرنیسم فراموش شد. پست مدرنیسم که در دنیای غرب به دنبال حل بحران معنویت یا دستکم به دنبال حل بحران مدرنیسم بود در ایران به دنبال زیر سوال کشاندن ارزش ها و اصول مسلم فرهنگی که ریشه در سنت و عرف فرهنگی ایران داشت، تبدیل گشت. گرچه رهیافت پست مدرنیسم با رویکرد انتقادی در تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه قابل بهره گیری است و بدیهی است بهر ه گیری از روش انتقادی پست مدرنیسم به شناخت بیشتر ما از جامعه غرب کمک می کند، اما سخن تنها بر سر بهره گیری از یک روش بشری نیست بلکه سخن از اولویت هایی است که روشنفکران ایرانی در توضیح و تبیین هویت ایرانی - اسلامی فراروی خود دارند. در دنیای امروز که با سیر جهانی شدن مفاهیم و اطلاعات روبرو هستیم بیش از هر دوره ای به پی ریزی و شالوده سازی مدنیت اجتماعی و سیاسی نیازمندیم تا در سایه آن بتوانیم مولفه های فرهنگی ارزش های اجتماعی و سیاسی خود را تعریف کنیم. تا از این رهگذر بتوانیم اساس یک جامعه مطلوب را پی ریخته، به نیازهای مادی، معنوی و فکری افراد جامعه پاسخ گوییم.

        
         پست مدرن چیست ؟

    پست مدرن

    پست مدرن در معماری یک سبک با کلاس هستش که خیلی از معمارای بزرگ جهان از این سبک در بناهای خو استفاده میکنند که در ادامه به این معماران اشاره میکنیم.

    پیکره پیچیده و در هم تنیده و متنوعی از اشیاء است که در اواخر دهه 1960به دنیا آمد.

    پست مدرن: معماری حرفه ای که بر پایه ی فنون جدید و قالبها ی استوار می باشد. پست مدرسیم سمت و سو وجهت گیری و واحدی ندارد. مضامین آن چندان با هم سازگار نیستند بلکه اکثر مواقع دچار تناقض ها و ابهام های آشکار هستند.

    یکی از مهم ترین مبحث پست مدرن حول واقعیت  یا چند گانگی واقعیت می چرخد.

    دستاورد پست مدرن از شیوه ی بیان معماری چیست؟

    (منطقه گرایی – تحت تاثیر نیاز ارتباط ( معماربی با محیط به ویژه اقلیم )آزادی حس ترکیب ،عدول از مناطق عقلانی رنگ، نشانه های شخصی یا اجتماعی و بهره گیری از تمثیلهای دور و نزدیک و به طور کلی دستاورد پست مدرسیم به تازگی و تنوع در شیوه های بیان معماری است.

    نظریه پردازان پست مدرنسیم:آلدورسی و پائولوپور تو گزی در ایتالیا هستند.

    -         پست مدرن چه چیزهایی را به تصویر می کشد؟

    پست مدرنسیم ویژگی ابهام و کنایه رادارا می باشد و انتخاب  نامحدود ،کشمکش و گسستگی سنتها را به تصویر می کشد.

     

     

     

    رابرت ونتوری :

    معمار آمریکایی و از شاگردان سارنین و تونی کان بود و در دفتر کار انها کار میکرد. در سال 1966 کتابی بنام "پیچیدگی و تضاد در معماری" را نوشت.

    در این کتاب رابرت ونتوری : اصول اندیشه ها و جهانبینی معماری مدرن را زیر سئوال برد.او در این کتاب خاستار توجه به خصوصیات انسانی و توجه به معماری انسانی مدار شد.او در این کتاب"Is bore" به معنی کم خسته کننده را مطرح میکند. رابرت ونتوری عقیده داشت که یک ساختمان نمیتواند یک فرم خاص داشته باشد.

    برای فرمهایی از قبیل خانه های دامنه کوههای ایتا لیا که بر اساس نیازهای مردم و شرایط اقلیمی بنا شده ملاک است. ( ونتوری هیچ اعتقادی به سبک بین ا لمللی ندارد و به جلی آن معتقد به *زمینه گرایی* است  یعنی هر بنایی باید بر اساس زمینه های فرهنگی – اجتماعی- تاریخی و کالبدی و شرایط آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا شود.

    _ رابرت ونتوری در 1972 کتاب دیگری بنام "یادگیری از لاس وگاس" نوشت .در این کتاب توجه معماران را به فرهنگ را به فرهنگ و خصوصیات روزمره زندگی جلب کرد.وی در این کتاب یاد آور شده که سمبلها آنهایی نیستند که روشنفکران به مردم دیکته کردند بلکه این سمبلها را خود مردم طراحی کرده و قابل فهم برای آنهاست0

    مثل: ( اشکال سردرها – مغازه ها و احجام عامه پسند چیزی است که که در شهر لاس وگاس جذابیت خاصی داده است0

    _ از نظر معماران پست مدرن شرایط زیر فرم ساختمان را تعیین میکند :

    1-   خصوصیات فرهنگی - اجتماعی - تاریخی و اقتصاد افراد که از ان استفاده میکنند.

    2-   خصوصیات شهری – خیابان – میدان – کوچه – مغازه.

    3-   شرلیط اقلیمی – رطوبت – سرما – گرما – جنگل – صحرا.

    4-   نحوه ی زندگی روزمره اهالی ساختمان – نیازهای آنها وپیش زمینه های ذهنی Event.

     به واقع هر معمار پست مدرن همانند : رابرت ونتوری - چارلز مور - رابرت استرن – مایکل گریوز- اراتا اسواکی – رم کولهاس – ریچارد مه یر – تادائو اندو – چالز جنکس0 نمونه های قابل ذکری هستند که نمادهای مشهور و نخبه را در کارهایشان برای دستیابی به نتایجی کاملاً متفاوت بکار میگیرند0

     این نوشتار ردیه یی بر «پست مدرنیسم در خدمت بنیادگرایی» به قلم «رشید اسماعیلی» نیست که در ویژه نامه تحلیل خبر هفته گذشته روزنامه اعتماد منتشر شده بود، بلکه تلاشی است برای به جلوه کشیدن سویه هایی از پست مدرنیسم که بی محابا بنیادگرایی را می کوبد و مجال بروز و پایایی را از آن می ستاند. با این همه نباید این نوشتار را پاسخ «پست مدرنیسم در خدمت بنیادگرایی» دانست، چه اینکه سیالیت و گریزشی که در گوهر پست مدرنیسم نهان است، کار پژوهشگر را برای به دست دادن یک تعریف واحد از پست مدرنیسم سخت و دشوار می کند و هرگونه کوششی در سمت رد گزاره های مقاله موردنظر، به رد مدعیات پست مدرنیسم و نقد مهلک آن می انجامد. با این نگرش و پیش گفتار به توضیح مواردی خواهم پرداخت. پست مدرنیسم از تعریف می گریزد اما با رواداری می توان آن را «تلاشی برای عبور از عوارض ناخوشایند مدرنیسم» دانست. برای فهم گزاره پیش گفته، چاره یی جز نسبی گرا شدن و نظر افکندن با چشم نسبی بین نیست، چه اینکه شرط اول قدم 1 برای ورود به وادی پست مدرنیسم قائلیت به نسبی گرایی است. مدرنیته با افسون پالایی از جهان سنت و سکولار کردن شناخت انسان از اطراف و اکناف خویش و نیز در سایه برساختن «عقل مدرن» که معیار هرگونه قضاوتش قرار داد، «عقلانیت انتقادی» را در چنان جایگاه رفیع و دور از نقدی قرار داد که گویی بشر برای شناخت و رستگاری تنها به «عقل نقاد» نیازمند است؛ ادعایی که پیامبران پست مدرنیسم با طرح «اسطوره»، «غریزه» و... در کنار «عقل» به مثابه منابع شناخت و عامل تسکین انسان با کلیت آن به جدل برخاستند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا, مقاله در مورد تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا, تحقیق درباره تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا, مقاله درباره تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله رنسانس مرشد اقتصادی اروپا
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت