تحقیق مقاله رسانه‌

تعداد صفحات: 10 فرمت فایل: word کد فایل: 23856
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله رسانه‌

    رسانه‌

    رسانه‌ ها می‌خواهند که رفتار اجتماعی مطلوبی در جامعه متبلور شود. بسیاری از یادگیری‌ها غیر مستقیم هستند و پایدارترین تربیت، تربیت غیر مستقیم و ضمنی است که در فیلم‌ها و سریال‌ها قابل مشاهده است. بنابراین کسی که می‌خواهد یک سریال طنز و فُکاهی درست کند، با توجّه به این که می‌داند که فیلم، به طور غیر مستقیم در تربیت اخلاقی و اجتماعی انسان‌ها اثر دارد، باید به بُعد غیر مستقیم آن دقت کند و در آن زمینه تخصّص داشته باشد و فقط به بُعد هنری آن نگاه نکند. بسم الله الرحمن الرحیم ابتدا پیش از آن‌که به نقش رسانه‌ها در تربیت جوانان اشاره کنیم، به تعریف هر یک از این مفاهیم می‌پردازیم: تعریف تربیت تربیت، کم کردن فاصله‌ی بین توان بالقوّه و بالفعل انسان و حرکت دادن متربّی از مبدأ نقص به منتهای کمال است؛ تربیت باغبانی وجود انسان و بستر آفرینی رویش و جوانه‌های وجود انسان است. نتیجه می‌گیریم که تربیت چیزی نیست که ما آن را انجام دهیم، بلکه چیزی است که ما انسان‌ها برای آن، بستر فراهم می‌کنیم؛ فراهم کردن بستر تربیت یعنی زدودن آفت‌های تربیت، نفی علاقه‌ها و هموار کردن عوامل تربیت. "قُولُوا لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ تُفْلِحُوا" اساسی‌ترین منشور و اصول تربیت است. رسیدن به فلاح، با توجّه به گفتن این که خدایی جز الله نیست، یعنی به اوج کمال شخصیت رسیدن؛ همان طور که می‌دانید، فلاح از "فَلَح" به معنی "جوانه زد"، "شکوفا شد" می‌آید و اوج شکوفایی وجود انسان، غایت تربیت است و هدف اصلی از بعثت اولیا و انبیای الهی، تربیت بشر است. تربیت، اولین و آخرین حرف را در دنیای حاضر می‌زند و در آینده نیز خواهد زد؛ به ویژه تربیت تفکّر خلاّق یعنی مسلّح شدن به پرورش مغزهای خلاّق و نوآوری که بتواند سرنخِ علوم و فنون برتر را به دست بگیرد؛ به گونه‌ای که مسلّح بودن به اندیشه‌های تربیت تفکّر خلاّق، در رأس برنامه‌های استکباری دنیا است، یعنی آن‌ها می‌خواهند انسان‌های خلاّق را در هر جای دنیا که باشند، حتّی با برگزاری المپیادها در جهان سوّم، بشناسند و آن‌ها را تربیت کنند تا صاحبان مغزهای خلاّق، مولّد تکنولوژی‌های برتر و صنایع نوین شوند و این یک نوع تربیت است. تعریف جوان جوان کسی است که از کودکی بریده و هنوز به دنیای واقعی بزرگ‌سالان نپیوسته است. ویژگی‌های خاص جوان عبارت‌اند از خودشیفتگی، گسترش افق‌های فکری و آینده‌نگری و مطلوب اندیشی؛ به همین جهت، اساس تربیت جوان این است که تربیت مرتبط با جوان باید متضمّن مطلوب اندیشی و آینده‌نگری باشد. کودکان در حال، و پیران در گذشته سیر می‌کنند؛ امّا جوانان غرق در رؤیاها و مطلوب اندیشی‌های آینده هستند. و اگر این رؤیا و مطلوب اندیشی با خلاّقیت همراه شود، باعث اختراع و نوآوری می‌شود. رگه‌های خلاقیّت و جوانه‌های نوآوری در نوجوانی و جوانی رویش پیدا می‌کند و به همین دلیل، هر اندازه روی این قضیّه بیش‌تر سرمایه‌گذاری گردد بهتر است. تعریف رسانه‌ها امروزه رسانه تعریف گسترده‌ای پیدا کرده است؛ یعنی رسانه مانند گذشته فقط منحصر به تلویزیون و رادیو و روزنامه و مجلّه و کتاب نیست. امروزه رسانه‌های گروهی به سبب انبوه و فراوان بودن‌شان به رسانه‌های فردی تبدیل شده‌اند و از طرفی به صورت یک جبهه‌ی عظیم فرهنگی درآمده‌اند. جبهه‌ی فرهنگی، به گستردگی همه‌ی کرات، کشورها، شهرها، کوچه‌ها و خیابان‌ها است. همه‌ی مغزها و اندیشه‌ها جبهه‌ی فرهنگی شده‌اند و عَلَم‌دارِ جبهه‌ی فرهنگی، رسانه‌ها هستند. رسانه‌ها بیش‌ترین فعالیّت را در تربیت جوانان دارند و رسالت اصلی‌شان در تربیت، در بُعد تربیت اجتماعی یعنی اخلاق و رفتار اجتماعی و سیاسی است. رسانه‌ها می‌توانند اخلاق و رفتار اجتماعی و رفتار سیاسی اقتصادی ویژه‌ای را ایجاد کنند و می‌توانند اشتهای تحصیلی ایجاد کنند. رسانه‌ها در بسیاری از مواقع بر پدرها و مادرها و مدرسه و کتاب و دفتر و معلّم، در تربیت جوانان پیشی می‌گیرند، مطابق آمار اینترنت حدود ده درصد از پایگاه‌های اینترنت متعلق به پایگاه‌های فساد اخلاقی (sex) است و نَوَد درصد از آنها مربوط به پایگاه‌های اطلاعاتی علمی است. امّا متأسفانه نود درصد از جوانان، گرفتار فساد اخلاقی گشته، از پایگاه‌های فساد اخلاقی موجود در اینترنت استفاده می‌کنند. همان گونه که معلوم شد، می‌توان گفت اینترنت مانند شمشیر دو لبه‌ای است که یک لبه‌ی آن بسیار مفید و لبه‌ی دیگرش غیر مفید و مضر است. اینترنت رسانه‌ی سهل الوصول است و متأسفانه صدها تن از جوانان امروزی معتاد و قربانی این رسانه (اینترنت) شده‌اند و اعتیاد به اینترنت در بسیاری از مواقع از اعتیاد به موادّ مخدّر خطرناک‌تر است. بیش از پنجاه درصد از تخت‌های بیمارستان‌های کانادا و امریکا مختصّ به بیماران روانی است و بیش‌تر بیماران روانی، افراد افسرده و معتادان به اینترنت هستند. پس نتیجه می‌گیریم که اینترنت می‌تواند در تربیت جوانان نقش داشته باشد؛ البتّه اگر جوان معتاد به فساد اخلاقی آن نشود و از پایگاه‌های اطلاعات علمی آن استفاده نماید. به عنوان مثال، امسال در کشور ما تعداد پسران حدوداً ده درصد کم‌تر از دختران شرکت کننده در کنکور بوده است؛ در حالی که در مقطع دبیرستان تعداد پسران ده تا پانزده درصد از دختران بیش‌تر بوده است و این امر به علّت ایجاد بی‌اشتهایی تحصیلی در آن‌ها است. یکی از عوامل مهم بی‌اشتهایی تحصیلی، عامل روانی و گرفتاری‌های کاذب است که جوان برای خود فراهم می‌کند. برای مصونیّت فرهنگی نیاز به مصونیّت عاطفی داریم؛ در حالی که امروزه امکان آسیب‌پذیری به اوج خود رسیده است. هر کسی که افسرده‌تر و کم‌روتر است، میزان اشتغال و گرفتاری او با این دستگاه صوتی و تصویری بیش‌تر است. صرع تصویری است که از همین امواج الکتریسیته حاصل می‌شود، به عنوان مثال، بچه‌هایی که به سِگا و میکرو مشغول می‌شوند، پس از یکی دو ساعت، دچار کوفتگی سلول‌های عصبی می‌شوند و امواج مغزی آن‌ها با امواج الکتریسیته درگیر می‌شود و بی‌حوصله می‌شوند و تمرکز درس خواندن را از دست می‌دهند و دچار بی‌خوابی می‌شوند. یکی از معضلات اخلاقی آن این است که وی بستر ارزش‌هایی مانند نماز و حجاب و صداقت و درستی، مروّت، ایثار، صبوری و احسان را از دست می‌دهد و این ارزش‌ها برای وی بحث ثانویّه می‌گردد. حال باید به توضیح این پرسش‌ها بپردازیم که رسانه‌ها چگونه می‌توانند اثر بگذارند و نقش تربیتی مثبت و یا منفی داشته باشند؟ چگونه رفتارهای اجتماعی خاصّی را ایجاد می‌کنند؟ و چگونه هویت و باورهای دینی یا ملّی را ضعیف و یا قوی می‌کنند؟ کار اصلی برنامه‌های ماهواره‌ای ایجاد ضعف در باورهای دینی و ملّی است. و هنگامی که باورهای دینی و ملّی یک جوان ضعیف شد، به حال او فرق نمی‌کند که به کجا پناهنده شود و گرایش به اعتیاد و فساد و دزدی هیچ یک، از نظر ارزشی برای او معنایی ندارد. رسانه‌ها می‌توانند سیاست خارجی را جابه‌جا کنند و آموزش و پرورش را متحوّل کنند و زمانی تربیت اخلاقی و اجتماعی ملموس‌تر و محسوس‌تر است که در رفتارها متبلور شود؛ بنابراین، تربیت به معنای دقیق کلمه (تربیت اخلاقی، اجتماعی و فردی)، زمانی است که در رفتارهای انسان متبلور شود؛ مثلاً تربیت مذهبی زمانی معنا دارد که ما رفتار مذهبی داشته باشیم. رفتار مذهبی دو شاخص دارد: یکی نماز و دیگری حجاب است که هویت مذهبی یک شخص را نشان می‌دهد. از رفتارهای مذهبی می‌توان روزه، راست‌گویی، صداقت و مقیّد بودن به بایدها و نبایدهای دینی را برشمرد؛ زیرا اعتقاد بر این است که بایدها و نبایدهای دینی که مذهب و فقه را تشکیل می‌دهد، مبتنی بر ویژگی‌ها و نیازهای فطری و روانی و شناختی انسان است؛ یعنی خالق انسان براساس ویژگی‌ها و نیازهای زیستی روانی و شناختی و اجتماعی انسان‌ها گفته است که باید کارهایی را انجام دهید و کارهایی را هم ترک کنید و آیه‌ی "وَ لَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ"[1] دلالت بر این دارد که هر کسی که از منطق قرآن عدول کند، دچار کم عقلی است. از رفتارهای اجتماعی دینی می‌توان تقدّم در سلام کردن، مشارکت‌های گروهی و امر به معروف و نهی از منکر را نام برد. آرزوی همه‌ی ما این است که هنگامی که جلسات سخن‌رانی را تشکیل داده و کارهای تربیتی و پرورشی انجام می‌دهیم، شاهد تبلور رفتارهای مذهبی و مطلوب اجتماعی باشیم. رسانه‌ها می‌خواهند که رفتار اجتماعی مطلوبی در جامعه متبلور شود. بسیاری از یادگیری‌ها غیر مستقیم هستند و پایدارترین تربیت، تربیت غیر مستقیم و ضمنی است که در فیلم‌ها و سریال‌ها قابل مشاهده است. بنابراین کسی که می‌خواهد یک سریال طنز و فُکاهی درست کند، با توجّه به این که می‌داند که فیلم، به طور غیر مستقیم در تربیت اخلاقی و اجتماعی انسان‌ها اثر دارد، باید به بُعد غیر مستقیم آن دقت کند و در آن زمینه تخصّص داشته باشد و فقط به بُعد هنری آن نگاه نکند؛ مثلاً در یک فیلم، وقتی که مردی ساعت دَه از خواب برمی‌خیزد و خانم وی به او می‌گوید که برخیز که دیر شد، ساعت ده صبح است؛ این را می‌فهماند که نماز از دست رفت و این یک نوع تربیت است. پرسشی که مطرح است این است که رفتارهای انسان‌ها چگونه متبلور می‌شود؟ در پاسخ باید گفت که بیش‌تر رفتارهای انسان اکتسابی است و رفتارهای غریزی انسان بسیار کم است. برای مثال می‌توان گفت که ما انسان‌ها یاد می‌گیریم که چگونه غذا بخوریم، سخن بگوییم، نماز بخوانیم و حجاب داشته باشیم و ... که همگی این‌ها اکتسابی است. رفتار امری نسبتاً پایدار و قابل مشاهده است و چون قابل مشاهده است، قابل ارزیابی و اندازه‌گیری است و چون قابل اندازه‌گیری است، می‌توان آن را پیش‌بینی کرد. امّا پایه و بستر و مبنای پدیداری رفتارها چیست؟ به عبارت دیگر، رفتارها چگونه به‌وجود می‌آیند؟ چه منابعی در پدیداری رفتارها سهم دارند؟ به چه میزان؟ به عنوان مثال در یک خانواده، افراد رفتارهای متفاوتی دارند. شخصی ممکن است معتاد و بی‌نماز باشد در حالی که برادر وی بانماز و باایمان است. با توجّه به رفتارهای متفاوتی که وجود دارد، این رفتارها چگونه به‌وجود آمده‌اند؟ به عنوان مثال، در این خانواده تأثیر خود فرد در رفتار خویش و یا تأثیر دیگران در رفتار وی به چه میزان بوده است؟ بنابراین بستر پدیداری رفتارها، باورها و بازخوردها و نگرش‌ها هستند. بازخوردها و نگرش‌ها به معنای آمادگی برای انجام کار و عمل و فعالیّت هستند و رفتارهای انسان را ایجاد می‌کنند. مثلاً هر شخصی برای انجام احکام الهی، مانند نماز و روزه، باید باورهایی داشته و به آن باورها ایمان و اعتقاد داشته باشد و هر اندازه این باورها در شخص فنّی‌تر و قوی‌تر باشد، رفتارها نیز قوّت بیش‌تری می‌یابند؛ البتّه باید توجّه داشت که باورها ممکن است منفی و یا مثبت باشد. پس اگر کسی بخواهد دارای رفتار اجتماعی مطلوب و مذهبی باشد، باید در زمینه‌ی باورهای خویش دقت نظر داشته باشد، یعنی اگر قوّت منفی باورها بیش‌تر بود، باید آن را کاهش و اگر قوّت مثبت باورها بیش‌تر بود، می‌تواند رفتار مطلوب را از خود نشان دهد هدف رسانه‌ها نیز کار کردن بر روی باورها است. سؤالی که مطرح می‌شود این است که باورها چگونه شکل می‌گیرند و چگونه تغییر یافته و متحوّل می‌شوند؟ به عبارت دیگر فرایند تکوین باورها چگونه است و چه عواملی در آن دخیل هستند؟ در این‌جا است که معلوم می‌شود بیش‌ترین نقش را در تکوین باورها، رسانه‌ها بر عهده دارند. دو عنصر و رکن اساسی در ایجاد و پدیداری، تکوین، تغییر و تحوّل و ضعف و قوّت این باورها دخیل هستند: رکن اوّل، شناخت و اطلاعات و رکن دوّم، وجود احساس به صورت هم‌زمان با شناخت و اطلاعات می‌باشد. به عبارت دیگر، آمیزه‌ای از احساس و شناخت، رفتارها را به‌وجود می‌آورند و هر اندازه بین شناخت و احساس، توازن وجود داشته باشد، باور دقیق‌تر و منطقی‌تری ایجاد می‌گردد؛ به بیانی دیگر، اگر شناخت بسیار زیاد باشد امّا احساس کم، باور ناقص خواهد بود و باور ناقص تعارض و فرار و نفاق ایجاد می‌کند. و از سوی دیگر نیز چنین است؛ یعنی اگر همه‌ی توجّه و دقّت روی احساس باشد و فقط احساس تقویت شود در حالی که شناخت کم باشد، باورهای ضعیف و متلاطم ایجاد می‌گردد و جلوی رفتار معقول را می‌گیرد؛ مثلاً عالمی که به علم و دانش و آموخته‌ی خویش علاقه و تعهّد عملی برای به‌کارگیری علم در عمل را نداشته باشد، و از علم لذّت و بهره‌ای نبرده و آن را احساس نکرده باشد، نمی‌تواند رفتار متناسب با باورها و آموخته‌هایش داشته باشد. رسانه‌ها نیز برای ارایه‌ی دانش و اطلاعات به مخاطبین و استفاده کنندگان از آنان، اطلاعات و برنامه‌های خود را با احساس متناسب با ظرفیت و سن اشخاص در می‌آمیزند تا به مذاق افراد سازگار بوده، سبب ایجاد باورهای نو و جدید بشوند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله رسانه‌

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله رسانه‌ , مقاله در مورد تحقیق مقاله رسانه‌ , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رسانه‌ , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رسانه‌ , تحقیق درباره تحقیق مقاله رسانه‌ , مقاله درباره تحقیق مقاله رسانه‌ , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رسانه‌ , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رسانه‌ ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله رسانه‌
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت