چکیده :
درک و تشخیص عوامل اثر گذار بر بهداشت روانی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است چرا که در صورت عدم وجود بهداشت و تعادل روحی و روانی ، سر رشته زندگی از دست فرد خارج و این می تواند مانعی بزرگ جهت رشد و تعالی او و جامعه باشد ، لذا مقاله حاضر برگرفته از تحقیقی است پیرامون بررسی رابطه بین سلامت روانی و عزت نفس و نیز عواملی که بر افزایش و یا کاهش سطح عزت نفس افراد می تواند مؤثر باشد و این عوامل در نهایت در بهداشت روانی و عمومی اثر گذار خواهد بود .
عوامل مورد اشاره در تحقیق عبارتند از جنسیت ، رشته تحصیلی ، میزان موفقیت تحصیلی ، اشتغال به فعالیتهای ورزشی ، ترتیب تولد ، تعداد اولاد خانواده ، موقعیت والدین ، سطح تحصیلات والدین ، اشتغال مادر ، نوع شغل پدر ، سلامت جسمانی و وضعیت اقتصادی .
به همین منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان پسر و دختر رشته های مشاوره و روان شناسی ، باغبانی و مکانیک بصورت تصادفی و مساوی از هر دو جنس انتخاب و با استفاده از سه نوع ابزار مورد بررسی قرار گرفتند .
1 پرسشنامه اطلاعات فردی و خانوادگی و تحصیلی
2 سیاهه عزت نفس کوپر اسمیت با 35 عنوان
3 پرسشنامه سلامت عمومی با 28 سؤال
که پس از اجرای ابزارها اقدام به نمره گذاری و استخراج اطلاعات شد ، تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله توسط آمار استنباطی و توصیفی انجام گرفته و ماحصل کار نتایج زیر را در بر داشته است :
از بین 14 عامل مطرح شده که در عزت نفس تنها تعداد 3 عامل یعنی رشته تحصیلی ، ترتیب تولد و تعداد اولاد خانواده ، تأثیر در عزت نفس نداشته و 11 عامل در سطح معنی داری 9995 درصد اثر قطعی داشته و در نتیجه رابطه بسیار قدرتمندی بین عزت نفس و سلامت روانی دانشجویان وجود دارد ، و این در واقع هشداری است به خانواده ها و مسؤلین مربوطه تا شرایط لازم را بمنظور تربیت افراد قدرتمند از نظر شخصیتی فراهم آورده تا نتیجه آن تربیت برخورداری جامعه از افراد متعادل و سالم باشد .
واژگان کلیدی : سلامت عمومی ، سلامت روانی ، عزت نفس
مقدمه :
تلاش بی وقفه انسانها در دهه های اخیر موجب گسترش و توسعه علوم مختلف شده است و توسعه علوم سبب ارتقاء سطح زندگی و سطح خواسته ها ، ایجاد تنوع در خواسته ها ، ایجاد شکاف عمیق بین سنت و صنعت و جدائی و افتراق خانواده های متمرکز و بالاخره تنهایی و انزوا ، و این تنهایی حاصل تلاشهای متفکرانه نوع بشر بلاخص در دهه های اخیر است ، مسئله ای که حتی اگر بشر قادر به پیش بینی آن بود ، توان پیشگیری از آن را نداشت چرا که مکانیسم دینامیسم جزء ذاتی اوست و او را وادار به تلاش و تکاپو می نماید ، هر چند جهات مثبت این تلاش موجبات آرامش و راحتی جسمی وی را فراهم آورده است ، اما متأسفانه بعد منفی این مقوله انزواست و تنهایی و فشارهای خرد کننده روحی و روانی .
با وجود اینکه آسیب شناسان و متفکران بیشماری در زمینه مشکلات حاصل از رشد علوم و تکنولوژی سخن گفته اند و عوامل مربوطه را معرفی کرده اند ، با این حال عدم توازن و تعادل و ناهنجاریهای شکل گرفته در سطح بهداشت عمومی جامعه و بلاخص سطح بهداشت روانی و درگیری گروههای سنی مختلف با این معضل بمراتب بیشتر از پیش مشهود است ، از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای داشته و بهداشت به معنی توانائی کامل بمنظور ایفای نقش های اجتماعی ، روانی و جسمی می باشد .
فرد زمانی از بهداشت روانی برخوردار است که بتواند در شرایط جسمی ، روانی و عاطفی سالم تعادل مفید با محیط خویش داشته باشد .
کنیزبرگ ، بهداشت روانی را تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط دانسته و معتقد است که فرد زمانی از بهداشت روانی مطلوب برخوردار است که در سه حوزه مهم زندگی یعنی عشق ، کار و تفریح موفق باشد ، به گونه ای که توانائی یافتن و ادامه کار ، داشتن محیط خانوادگی خرسند و لذت بردن از یک زندگی درست را داشته باشد .
همانگونه که پیشتر گفته شد رشد تمام علوم بلاخص ارتباطات و تکنولوژیها سبب پیدایش گرفتاریها و معضلات روحی و روانی و به تبع آن جسمی گشته است و برخی از علوم در پی این سرگردانیها و نابسامانیها از جمله روانشناسی و جامعه شناسی مترصد ایجاد سامان بوده اند .
روان شناسی بقول ریتا ، اتیکسون در پی مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی است که با رویکردهای مختلف از جمله
رویکرد زیستی عصبی (1) رویکرد رفتاری (2) رویکرد شناختی (3) رویکرد روانکاوی رویکرد پدیدار شناختی (4) در پی توضیح و تبیین رفتارهای مختلف انسانی هستند .
Neurobiotoyical
Behaviord
Cognitive
Phenomenological
در رویکرد پدیدار شناختی بر تجربه خصوصی فرد تأکید شده است و اعتقاد بر این است که با مطالعه نظرگاه افراد در مورد خود و جهان می توان اطلاعات بیشتری در خصوص طبیعت آدمی بدست آورد تا با مشاهده اعمال آدمیان برخلاف دیگر دیدگاههای روانشناسان انسان گرا بجای پرورش نظریه ها و پیش بینی رفتار ، بدنبال درک و فهم زندگی و تجربه های درونی افراد هستند ، و با مقولاتی از قبیل : خود پنداره (1) ، عزت نفس (2) و سلامت روانی و خود آگاهی سروکار دارند مسلماً هر رویکردی از دیدگاهی خاص و جنبه ای معین ، انسانها را مورد بررسی قرار می دهد و روش ویژه ای را در پیش می گیرد و در نهایت هدف تمامی رویکردها شناسائی انسان و پی بردن به پیچیدگی و صفات اوست و در نتیجه تمام رویکردها مکمل یکدیگر می باشند .
در تحقیق حاضر که عمدتاً برگرفته از دیدگاه پدیدار شناختی است با موضوعاتی چون : خود پنداره ، عزت نفس ، سلامت روانی ، خود آگاهی و خود شکوفائی سروکار دارد ، آیا بین عزت نفس و سلامت روانی رابطه ای وجود دارد ، چه عواملی در سطح عزت نفس افراد مؤثر است ، آیا سلامتی روانی جنسیت ، رشته تحصیلی ، موفقیت تحصیلی ، اشتغال به فعالیتهای ورزشی ترتیب تولد ، نوع شغل پدر ، سلامت جسمانی و وضعیت اقتصادی در سطح عزت نفس تأثیر دارد ؟
دکتر سعید شاملو در کتاب بهداشت روانی تحت عنوان « احساس ارزش » می گوید : احساس ارزش یا عزت نفس درجه تصویب ، تأثیر ، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می کند ، این احساس ممکن است در مقایسه با دیگران باشد یا منسقل از آنها ، احساس ارزش به خویشتن همانند تصویر خویشتن یک هسته مرکزی ثابت دارد که همراه با یک سلسله احساس ارزشهایی پیرامونی یک مجتمع را تشکیل می دهند و هر چه خود ایده آل با خویشتن فرد نزدیکتر باشد احساس ارزش فرد بیشتر و متعادل تر است ( شاملو 1366 ص 137 ) در این پژوهش سعی شده است از عوامل مؤثر در عزت نفس بحث شود و علاوه بر آن رابطه ای با سلامت روانی مشخص گردد . سلامت روانی هم حالت روانی فردی است که در آن احساس آرامش و راحتی کرده و خشنودی و رضایت خاطرش فراهم گردد .
همچنین در حالت سلامت روانی ، فرد ضمن شناخت واقعیت های اجتماعی ، خودش را با آنها تطبیق داده و ضمن داشتن اهداف قابل قبول در زندگی در راستای ارضاء منطقی و متعادل نیازهای خویش تلاش نماید .
Self – coneept
Self - esteem
ضرورت مسئله :
هدف مؤسسات آموزشی بلاخص آموزش عالی نه تنها انتقال اطلاعات بلکه پرورش خلاقیت و تفکر منطقی بوده تا بدانوسیله افراد قادر به شناخت و استفاده کامل از توانمندیهای خویش بمنظور ایجاد رفاه شخصی و اجتماعی باشند .
تحقیق چنین امری نیازمند برنامه ریزی صحیح و دقیق آموزشی و پرورشی است و از طرفی فراهم سازی شرایطی که متضمن سلامت روانی ( تعادل روانی ) باشد لازمه تحقق اهداف می باشد .
یکی از عوامل مهم در تأمین بهداشت روانی افراد عزت نفس بوده و بمنظور رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی و موفقیت متعلمین و فراهم آوردن بهداشت روانی آنان نیاز به اطلاعات و تحقیقات متعدد در زمینه علوم انسانی بلاخص علوم رفتاری است .
از طرفی مؤسسات آموزشی و دانشگاهها در تربیت افراد جهت آماده ساختن آنها بمنظور ایفای نقش خویش در زندگی فردی و جمعی نقش اساسی بر عهده دارند .
و مسلماً هدف مؤسسات آموزشی تنها رشد شناختی فراگیران نبوده ، بلکه سعی در رشد همه جانبه آنها دارد ، از جمله جنبه اجتماعی ، عاطفی و فردی و ... که جهت دست یافتن به آنها مسائل فردی و اجتماعی بسیاری مطرح است از جمله عزت نفس .
لذا بمنظور مشخص ساختن برخی جهات بهداشت روانی و نیز شیوه های ایجاد و ارتقاء عزت نفس فرضیه های زیر مورد آزمون قرار گرفته اند :
1 بین عزت نفس و سلامت روانی دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد .
2 سطح عزت نفس در دانشجویان دختر پائین تر از دانشجویان پسر است .
3 سطح عزت نفس دانشجویان رشته های علوم انسانی پائین تر از دانشجویان رشته های فنی است .
4 میزان موفقیت تحصیلی با سطح عزت نفس رابطه دارد .
5 بین اشتغال به فعالیتهای ورزشی و سطح عزت نفس رابطه وجود دارد .
6 سطح عزت نفس فرزندان خانواده های کم اولاد بالاتر از افراد متعلق به خانواده های پر اولاد است .
7 ترک و جدایی والدین در کاهش سطح عزت نفس فرزندان مؤثر است .