تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین

تعداد صفحات: 25 فرمت فایل: word کد فایل: 25329
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۲,۵۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین

    عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین

    «هوالحکیم»

     در مقام بررسی موضوع تحکیم خانواده لازم است ابتدا نگاهی تحلیلی نسبت به ماهیت شکلی و محتوایی خانواده داشته باشیم؛ خانواده اولاً نهادی انسانی است. یعنی عنصر تشکیل دهنده ی آن اشخاص و افراد انسانی می باشد، ثانیاً این اعضاء در تعامل و ارتباط متقابل با یکدیگر هستند. یعنی خانواده یک نهاد و نظام است و ثالثاً خانواده نهادی اجتماعی است یعنی بستر حیات آن جامعه بشری است و از حیث شکل گیری، بقا و دوام، ثبات و قوام و پویایی و رشد در تعامل و ارتباط تنگاتنگ با اجتماع می باشد.

    این نهاد سه گانه مبانی لازم و ضروری در بحث تحکیم خانواده است و از آنجا که موضوع تحکیم خانواده در دو بعد ایجابی؛ "عوامل تحکیم خانواده" و سلبی؛ "موانع تحکیم خانواده" قابل طرح و بررسی است، بحث را در سه حوزه عوامل انسانی(فردی)، عوامل خانوادگی(درون نهادی) و عوامل اجتماعی(برون نهادی) مطرح و متعاقباً موانع تحکیم در هر حوزه را بررسی می نماییم.

    لازم به ذکر است این بحث در بعد ایجابی برمبنای ویژگی ها و دستاوردهای ثابت و قطعی حیات بشری در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی؛ مبتنی بر نظام تکوین و طبیعت و فطرت انسانی و مویّد به قوانین و احکام شرایع الهی عموماً و شریعت کامله و تامّه یعنی شریعت اسلام خصوصاً، اعمال و اختیار شده است و در بعد سلبی به "موانع تحکیم خانواده" که معلول انحراف و عدول از دیدگاه مقبول و مختار است، می پردازیم:

    الف) عوامل انسانی (فردی):

    پرورش و ارتقاء عامل انسانی در تمامی ابعاد شخصیتی و تربیتی یکی از پایه ها و عوامل مؤثر در تحکیم خانواده است که در دو مرحله پیشینی و پسینی قابل اعمال و ملاحظه می باشد. مقصود از مرحله ی پیشینی مرحله پیش از تشکیل خانواده و بستر زندگی خانوادگی و اجتماعی پیش از ازدواج و مرحله ی پسینی مرحله ی پس از تشکیل خانواده و زندگی مشترک است. البته نحوه شکل گیری شخصیت و فرآیند تربیت در مرحله ی پیش از ازدواج که منطبق بر دوران کودکی و نوجوانی و احیاناً جوانی است؛ پایه و اساس ابعاد گوناگون تظاهرات شخصیتی در مسیر زندگی خانوادگی است. توضیح آن که منشأ بسیاری از ناهنجاری ها و نابسامانی های خانوادگی اختلالات شخصیتی و تربیتی زوجین – یکی یا هر دو- می باشد، که به نوبه ی خود ریشه در ناهنجاری ها و نابسامانی های خانواده قبلی ایشان و عدم برخورداری از سلامت تربیتی و رشد عاطفی و شخصیتی لازم برای ورود به یک کانون عاطفه مدار و تعهدمدار به نام خانواده، دارد؛ همچنان که بسیاری از توفیقات و پیشرفت های خانوادگی نیز به تبع قوت ها و امتیازات شخصیتی و تربیتی زوجین حاصل می شود.

    به عبارت دیگر اعمال نظام صحیح پرورش شخصیت و نفوس فرزندان براساس ملاک های تربیتی، اخلاقی و دینی ضامن احراز سلامت اخلاقی و بلوغ شخصیتی لازم برای تشکیل خانواده و در نتیجه از عوامل مؤثر در تحکیم و تقویت نهاد خانواده می باشد. بنابر این لازم است در حوزه عوامل انسانی عالی ترین و عمیق ترین سرمایه گذاری و برنامه ریزی در جهت ارتقاء و پیشبرد اهداف و برنامه های تربیتی نسبت به فرزندان جامعه در بسترهای خانوادگی و اجتماعی و در ابعاد زیر صورت گیرد:

    1-  شخصیت و روان

    مقولاتی چون ثبات شخصیت، رشد شخصیت، بهداشت روان و سلامت روان در حوزه علوم تربیتی و روانشناسی و مضامین عالیه کرامت نفس، عزت نفس و سلامت نفس در حوزه فرهنگ دینی همگی ناظر بر مبنایی ترین اصل حیات فردی و اجتماعی انسان یعنی علوّ و ارتقاء شخصیت است؛ البته رشد و ارتقاء شخصیت دستاوردی است که ملازم امداد شخصیت بواسطه تکریم و تعظیم و رفتارهای احترام آمیز و عزّت مدار است. همچنان که اختلال در سلامت روان و ضعف شخصیت معلول تضعیف و تحقیر و تهدید و تحمیل و سایر عوامل ایجاد کننده عقده های روانی و مضایق نفسانی می باشد.

    در مقام توضیح مبنا بودن رشد شخصیت و اعتدال روان نسبت به دیگر حوزه های انسانی بیان می داریم هرگونه توفیق و پیشرفت در سایر ابعاد تربیتی، اخلاقی و دینی در گرو ارتقاء و تعالی در این بعد است؛ چرا که مقولاتی چون اخلاق، ادب و دین همگی در حکم بنا و مصالحی هستند که بر این مبنا و اساس قرار می گیرند. شخصیت و به تعبیر قرآن کریم«شاکله » پایه و مبنایی است که تعلیم و تربیت و حتی اعتقاد و دین بر آن بنا می شود؛ «کلُّ یعمل عَلی شاکِلَتهِ»

    مطلب دیگر تأثیر مبنایی شخصیت و روان برتعاملات و مناسبات و روابط متقابل درون خانواده است. زیرا از طرفی خانواده نهادی انسانی بر دو مبنای عواطف و تعهدات متقابل است و از طرف دیگر رشد و ارتقاء شخصیت و اعتدال و سلامت روان زمینه ساز و ملازم رشد و عواطف و تعهدات انسانی است؛ به عبارت دیگرپیوندهای عاطفی و روحی – ( محبّت و مودّت)- و نیز حس وظیفه شناسی و مسؤولیت پذیری از فروع روان سالم و شخصیت عالی و رشید است و متقابلاً نفوس ضعیف و شخصت های نازل و روان های عقده دار و عقول اسیر هرگز مستعدّ تعالیم عالی و آداب مترقّی نمی باشند همچنان که قابل پذیرش مسؤولیّت و لایق محبت و مودّت نیستند.

    مجموعه این ضعف ها و نقصان ها که از این منشأ پدید می آید موجب سلب صلاحیت های فردی و خانوادگی می باشد و بنیان خانواده ای که بر این عناصر ناصالح و ناهنجار و مختلّ بنا شود بنیانی سست و ناهنجار و اختلال زا خواهد بود.

    بنابر این ترقّی نفوس انسانی در مسیر کرامت و عزّت نفس وسعه وجودی و شخصیتی در حوزه عوامل انسانی مؤثر در تحکیم خانواده جایگاهی اصولی و مبنایی دارد.

    2-  اخلاق و آداب

    از دیگر عوامل انسانی مؤثر در تحکیم خانواده عامل اخلاق و آداب فردی است؛ این عامل به نحو پیشینی در قالب تربیت اخلاقی و تعلیم آداب به فرزندان و به نحو پسینی در قالب حاکمیت اخلاق و آداب بر روابط خانوادگی قابل ملاحظه و واجد اهمیت است. تربیت اخلاقی براساس فضیلت محوری، حق مداری، مصلحت شناسی،حق شناسی، حدشناسی، مسؤولیّت پذیری، انضباط پذیری، حرمت گذاری، تقیّد به آداب فردی، ارزش های خانوادگی و هنجارهای اجتماعی، همچنین حاکمیت ارزش های اخلاقی همچون صدق، وفا، انصاف، تعاون، ایثار،صبر، نظم و حلم مبنای قابل اعتماد و ارزشمندی برای پایه گذاری و تداوم یک زندگی خانوادگی سالم، پویا و پرثمر است و در مقابل انسان های بد اخلاق و بی ادب با شاخصه های خودمداری، خودخواهی، حق نشناسی، حدشناسی، بی تعهدی، بی قیدی، ظاهرسازی، بی صداقتی وبی وفایی هرگز صلاحیت تشکیل خانواده و پذیرش تعهدات آن را ندارند. همچنانکه قادر به برقراری مناسبات صحیح در حوزه خانواده و اجتماع نیستند. واقعیت های اجتماعی نشان می دهد بسیاری از موارد طلاق و فروپاشی خانواده ناشی از ناهنجاری های اخلاقی و بی قیدی ها و خودخواهی ها و بی ادبی ها و بی تعهدی های روجین است.

    بنابر این اخلاق و ادب تضمین کننده سلامت و دوام خانواده و تقویت کننده مناسبات و تعاملات بین فردی و نهایتاً تحکیم بخش خانواده است.

    3-  دین و اعتقادات

    دین و مذهب از سه جنبه ی اعتقاد و ایمان دینی، اخلاق دینی و احکام و قوانین شرعی تحکیم بخش و مقوّم نهاد خانواده است. این عامل نیز بنحو پیشینی در قالب تربیت اخلاقی و ایمانی و بنحو پسینی در قالب حاکمیت عقاید، اخلاقیات و احکام دینی بر شوؤنات فردی و خانوادگی از عوامل مؤثر در تحکیم خانواده است. تربیت انسان های دین مدار و معتقد با شاخصه های ایمانی خداباوری، آخرت گرایی، تقوامحوری، تقیّد به قیودات و ضوابط مذهبی، عامل به احکام شرعی و حاکمیت این اصول در زندگی خانوادگی مبنایی لازم و مترقّی و ضامن صحت و سلامت بنیان خانواده است؛ در توضیح مطلب بیان می داریم: اولاً) اعتقاد مذهبی در بعد بینشی برطرف کننده ی خلاءهای فکری و ایدئولوژیک و تامین کننده ی نیاز روحی و فطری انسان برای برخورداری از اندیشه و باور است؛ و در بعد گرایشی جه دهنده و انگیزه بخش و تأمین کننده ی نیاز ذاتی انسان برای برخورداری از انگیزه و گزینش در حوزه اعمال و رفتار فردی و مناسبات و تعاملات خانوادگی و اجتماعی است. ماحصل این غنای بینشی و گرایشی غنای شخصیتی و نیز حصول امنیت و آرامش روان است و این مطلب که به نوبه ی خود تحلیلی از ایمان و حیات مؤمنانه است علاوه بر تحصیل معنا، اعتدال و تعالی در حیات فردی دستاوردهای عظیمی در حوزه حیات خانوادگی و اجتماعی فرد مؤمن دارد.

    ثانیاً) اخلاق دینی، اخلاقی خدامحور و حق مدار و آخرت گرا و مبتنی بر اصول تقوا و ورع، تعهد و تعقل، نفس گریزی و انصاف و عدالت است. مجموعه اعتقاد و اخلاق دینی چنان ظرفیت روحی و شخصیتی برای فرد مؤمن و متّقی ایجاد می کند که با بروز کمالات و اوصافی چون صبر، تسلیم، رضا، توکل، حلم، حیا، وفا، انصاف، نظم و تعهّد و... ضامن سلامت و سعادت در حیات فردی و خانوادگی اوست.

    ثالثاً) احکام و قوانین شرعی مبانی و قواعد حقوقی لازم و کافی برای شکل گیری و دوام زندگی خانوادگی را تامین و تضمین می کند.

    به این ترتیب ملاحظه می شود دین در عرصه خانوادگی تمام لوازم و شرایط تحقق زندگی سالم، مترقّی و متعالی و سعادت بخش را دارا می باشد. لذا حاکمیت دین در ابعاد اعتقادی، اخلاقی و حقوقی بر حیات فردی و جمعی جامعه بشری و تقویت حیات متدینانه و مؤمنانه منجر به تحکیم و تقویت خانواده می شود و متقابلاً هرگونه ضعف و نقص در ایمان و تقوای دینی موجب سستی و کاستی در نهاد خانواده است.

    -  مقتضیات جنسیّتی و تکالیف

    مقتضیات جنسیتی بنحو پیشینی در قالب تربیت اختصاصی ومتناسب با جنسیّت و به نحو پسینی در قالب قبول و بروز تفاوت در پذیرش نقش ها و ایفای وظایف خانوادگی از عوامل انسانی مؤثر در تحکیم خانواده است. از آنجا که اصل تقسیم وظایف، تفکیک نقش ها و کارکردها اصلی لازم و مقبول در هر نهاد و نظامی است نهاد خانواده هم از این امر مستثنی نبوده و بقا و دوام آن منوط به پذیرش و اعمال تفاوت در حوزه مسوؤلیّت ها و کارکردها می باشد. زن و مرد هر یک بنابر اقتضائات جسمی و جنسی خود نقش و کارکردی دارند که دقیقاً متناسب با مقدورات تکوینی و تناسبات طبیعی و فطری ایشان است. لذا باید نسبت به فرزندان به حسب جنسیت تربیت دخترانه یا پسرانه اعمال شود تا برای پذیرش نقش های متناسب با جنسیت و مقتضیات تکوینی خویش آماده و مسؤولیّت پذیر شوند و نهایتاً در مسیر زندگی مشترک خانوادگی قادر به ایفای وظایف ویژه و پذیرش نقش های متمایز باشند. بعد سلبی این امر عدم تفکیک نقش ها و وظایف زن و مرد و تربیت یکسان و مشابه دختر و پسر است. اختلاط و التقاط تربیتی دختران و پسران و عدم تفکیک در حوزه مسؤولیت ها و کارکردهای خانوادگی زن و مرد به بهانه های واهی چون رفع تبعیض علیه زن و تساوی حقوق زن و مرد و با انگیزه های افراطی فمینیستی از موارد نحلّ و مضرّ به استحکام و قوام خانواده است.

    اکنون در مقام جمع بندی عوامل انسانی مؤثر در تحکیم خانواده بیان می داریم؛ چهار رکن شخصیت و روان، اخلاق و آداب، دین و اعتقادات، مقتضیات جنسیتی و تکالیف چهار مبنا در بنای خانواده است که در حوزه عوامل انسانی به دو نحو پیشینی و پسینی موضوعیت و مدخلیت تام دارد. لذا هرگونه قوّت و استحکام و رعایت در این حوزه ها منجر به تقویت و تحکیم نهاد خانواده می شود. به عبارت دیگر توفیق جامعه در پرورش انسان هایی متعالی و برخوردار از کرامت و عزّت نفس، مؤدّب و متخلّق به اخلاق کریمه و صفات حمیده، متدیّن و مقیّد به احکام و تعالیم دینی و منضبط مکلّف شرط لازم برای تحقق نظام خانوادگی سالم، مترقّی و سعادتمند است. همچنان که شخصیت های ضعیف و نامعتدل، بی ادب و بی انضباط، بی دین وبی قید و بی تعهد هرگز عناصر مطلوبی برای ورود به حوزه عواطف و مسؤولیت های خانوادگی نیستند.

    آن چه در ادامه بحث حول دو محور عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی مؤثر در تحکیم خانواده مطرح می شود در حقیقت بررسی مؤیدّات و مقوّمات خانوادگی و اجتماعی جهت تأیید و تقویت این عوامل انسانی در حوزه تعاملات بین اعضای خانواده(درون نهادی) و مناسبات نهاد خانواده با اجتماع(برون نهادی) می باشد.

    ب) عوامل خانوادگی(درون نهادی):

    خانواده از آن نظر که عرصه تعاملات و مناسبات بین فردی و حوزه روابط متقابل انسانی است، سه اصل تناسبات، عواطف و تعهدات در آن موضوعیت می یابد. یعنی خانواده نهادی انسانی بر دو مبنای عواطف و تعهدات متقابل است که تناسبات و تشابهات بین فردی در تحکیم آن مدخلیت دارد. با وجود آن که مبدأ و مقدّمات ایجابی دو اصل عاطفه و تعهد ریشه در عوامل تربیتی و شخصیتی دارد- همچنان که شرح آن گذشت – لیکن مقدّمات و عوامل تأیید و بروز آن در روند زندگی خانوادگی نیازمند احراز شرایطی ویژه و دفع موانع و عوامل سلبی است. لذا عوامل درون نهادی مؤثر در تحکیم خانواده را در سه حوزه تناسبات، عواطف و تعهدات بررسی می نماییم:

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین, مقاله در مورد تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین, تحقیق درباره تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین, مقاله درباره تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله عوامل مخدوش کننده رابطه زوجین
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت