مقدمه:
در تاریخ ایران پس از اسلام ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی است مهم؛ زیرا که پس از قرنها ، ایران توانست با دستیابی مجدد به هویت ملی ، به کشوری قدرتمند و مستقل در شرق اسلامی تبدیل شود. این کشور به رقابتی نزدیک به امپراطوری شمال برمی خیزد و دایره سروری و خلافت عثمانیان را بر ممالک اسلامی رد می کند. حکومتی که صفویان در اوایل قرن دهم هجری برپا کردند یک حکومت مذهبی و بر پایه تشیع بود، این دوره نزدیک به دو قرن و اندی طول کشید. با تأسیس این حکومت مقطع جدیدی در تاریخ ایران گشوده شد 0 زمانه ای که ایرانیان برای کسب هویت خود به تکاپو پرداختند، و لذا این دوران از اهمیت خاصی برخوردار شد . با توجه به تأثیر طولانی مدت دستاورهای صفویان تا عصر حاضر، می توان گفت که آنها در حل و فصل مشکلات برخاسته از امور نظامی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی تا حدود قابل ملاحظه ای موفق بودند . در این دوره ، نعمت و فراوانی حاصل شد، امنیت بر راهها سایر گسترد، تجارت و بازرگانی به شکوفایی رسید؛ اقلیتها محل تساهل و تسامح مذهبی قرار گرفتند؛ دشمنان خارجی عقب زده شدند؛ هنرها و صنایع در حد و حجم قابل اعتنایی شکوفان گردیدند و دانشمندان بزرگی در عرصه فلسفه پدیدار شدند. سلسله هایی که پس از صفویان بر سر کار آمدند در پیدا کردن راه حل برای مشکلات موجود جامعه به اندازه صفویان موفق نبودند. نظام صفویان به رغم فشارهای داخلی و خارجی به مدت دویست و بیست و پنج سال در ایران ثبات و استواری پدید آورد.
اولین پادشاه سلسله ی صفویه،شاه اسماعیل است. که اجدادش،مریدان را مذهب شیعه آموختند.شاه اسماعیل را شاه شیعیان می خوانند و علمای ترک عثمانی در فتاوای خود نوشته بودند که قتل یک شیعه ی ایرانی افضل از کشتن هفتاد عیسوی است(سرجان ملکم،1380،ص342).تشکیل حکومت متمرکز صفوی هم زمان با دوره ی رسانس و حرکتهای استعماری اتفاق افتاد.تشکیل این حکومت در ارتباط با وجود امپراتوری عثمانی که مانع بزرگی بر سر راه حرکات استعماری اروپاییان به حساب عثمانی که مانع بزرگی بر سر راه حرکات استعماری اروپاییان قرار گرفت (نظریان،1374،ص42).
شاه اسماعیل به لحاظ این که ایران را بار دیگر استقلال بخشید و دولت و ملت مستقلی تاسیس نمود و نیز اصول و عقاید شیعه را مذهب ملی قرار داد،مورد محبت ایرانیان بود.شاه، سفرهایی به سراسر سرزمین تحت حکومت خود داشت وی در سفر طولانی خود به اصفهان،چند اقدام اساسی انجام داد که می- توان ، به تصرف قلعه ی طبرک و تسخیر خزاین پادشاهان و اهمیت دادن به بهسازی میدان نقش جهان اصفهان،اشاره کرد. در دوران شاه تهماسب نیز توجه به آبادانی کشور و از جمله اصفهان،به صورت چشمگیری دیده می شود که تعمیر صفه ی مقصوره ی مسجد جامع شهر،نمونه ای از آن است(جعفری،1377،صص44و46) در دوره ی شاه تهماسب جمع کثیری از مردم اصفهان به طاعون مبتلا شدندو از بین رفتند.سرانجام شاه عباس اول،به حکومت رسید و کشمکش های سیاسی بخصوص با امپراتوری عثمانی که در غرب قرار داشت موجب جابجایی متوالی پایتخت از غرب به مرکز ایران گردید.بدین طریق پایتخت از اردبیل به تبریز و از آنجا به قزوین و سرانجام به اصفهان انتقال یافت.
پایتخت اصفهان و شهرسازی
شاه عباس،چهار سال پس از به قدرت رسیدن،(سال 1000) پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد (زرین کوب،1380،ص698).1در مدت 37 سال حکومت،شاه عباس در اصفهان،آثار بسیاری از خود به جای گذاشت،به طوری که هرگاه سخن از شکوه اصفهان به میان می آید،به دنبال آن نام شاه عباس بر زبان جاری می شود و سیاحان و جهانگردان بسیاری با دیدن اصفهان به وصف زیبایی های آن پرداختند.
برخی،انتفال پایتخت را به عنوان اولین و مهمترین اقدام حکومت صفوی در زمینه ی برنامه ریزی ملی،منطقه ای و شهری به شمار می- آورند(محمدی،1382،ص471). اما برخی دیگر معتقدند:تکوین استخوان بندی شهر اصفهان مربوط به دوره ی سلاجقه است که حرکات شهرسازی آن دوره،اعم از ایجاد مسجد جامع معتبر،میدان بزرگ شهر و بازار را به عنوان نخستین طرح جامع و یا گامی مشابه یک طرح جامع تلقی کرد و دومین طرح جامع شهری متعلق به دوره ی صفویه است.این طرح که از سال 1006 آغاز شد،طرحی برنامه ریزی شده بود که در پایتخت صفوی اجرا شد،و با این که در برنامه ریزی و طرح مذکور جای پای سلاجقه دیده می شد،اما با نظمی بهتر و منطقی تر در اجرای آن کوشیدند.به عنوان نمونه،میدان نقش جهان به تقلید از میدان کهنه و مسجد امام را به تقلید از مسجد جامع شهر و بازار و کاخهای عصر صفوی را با همان الگوی مکانی،بنا نمودند(شفقی،1381،ص288).با پذیرفتن این نظریه که ابتدای طراحی شهری در عهد سلاجقه بوده است و شاه عباس را ادامه دهنده ی آن بدانیم،باز هم از اهمیت کار شاه عباس صفوی چیزی کاسته نمی شود،چرا که ایجاد ارتباط منطقی میان بافت قدیم و جدید که امروزه نمی شود،چرا که ایجاد ارتباط منطقی میان بافت قدیم و جدید که امروزه از مسایل غیر قابل حل به شمار می آید،در آن زمان به خوبی امکان پذیر شد.ضمن این که آن چه اهمیت کار شاه عباس را دوچندان می کند،آن است که شهر،به صورت مجموعه ای از محلات قدیمی،کوچک و نیمه مخروبه به دست شاه عباس رسید،به طوری که در مقایسه با شیراز کوچک می نمود،اما در سالهای آخر عمرش به جایی رسید که می توانست با قسطنطنیه و روم رقابت می کند.در سایه ی سیاست دولت صفوی امنیت اقتصادی و اجتماعی فزونی یافت و کشور ایران به سمت رونق و آبادنی پیش رفت.
اقدامات شاه عباس در امور شهرسازی
شاه عباس،در امور شهرسازی،از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است و استعانت و کمک از همه ی نیروهای در اختیار و حتی نیروهایی چون ارامنه ی ثروتنمند که در اختیار هم نبودند،حاکی از آن است که وی بر بهره گیری از همه ی امکانات موجود واقف بوده است و ابدا اعتقاد به اتکای صرف بر توانایی خود نداشته است.از درایت دانشمندانی چون شیخ بهایی و فن معماران و بنّاهایی که به کار خود استاد بودند،به خوبی استفاده می کرد و به خدمات آنها ارج می نهاد.شاه عباس در داخل کشور کارهای عمرانی بسیاری انجام داد.راهی که وی در مازندران ساخت و عمارات و سراهای شاهانه ای که در فرح آباد مازندران برپا کرد،کارهایی که به آبادانی مشهد انجامید و پلهایی که بر رودخانه های ایران زد، و جهت رفاه مسافران،کاروانسراهای وسیع و محکم بنا نمود و اقداماتی که در اصفهان پایتخت حکومتش انجام داد،همه و همه باعث شده بود که از نظر مردم،شاه عباس پادشاهی قدرتمند باشد.اغلب محققان و سیاحان نیز نظر مثبتی از این پادشاه ارایه نموده اند.یکی از مصنّفان معتبر فرنگستان می گوید:ترقی مملکت ایران بسته به وجود این پادشاه بزرگ بود و چون او در خاک خفت،این بر باد رفت (سرجان ملکم،1380،ص382).
شاه عباس،در توسعه و تزیین اصفهان،اهتمام قابل ملاحظه ای نشان داد. در مقابل دربار استانبول که باب عالی خوانده می شد دولتخانه ی او در اصفهان (عالی قاپو) خوانده شد که به همان معنی و در همان پایه از شکوه و عظمت بود.به سعی او در زمان کوتاهی اصفهان یک کانون بزرگ فرهنگ ایرانی،و یک مرکز فعال صنعت و تجارت شرق شد.یازده سال پس از انتقال پایتخت،میدان نقش جهان را در آنجا به وجود آورد(سال 1011 ه.ق/1598م.). عمارت عظیم دولتخانه،که عالی قاپو خوانده می شد،بنای مسجد شاه و مسجد شیخ لطف الله را که در مجموع درخشانترین نمونه های معماری عصر او بود،در این میدان بنا کرد. ابنیه ی عالی،میدانها،پلها،تکیه ها و خیابانها که وسیله ی وی،تدریجا در این تختگاه تازه به وجود آمد،آن را دردانه ی تمام ایران یا تمام شرق اسلامی کرد(زرین کوب،1380،ص698).وی چهارباغ را توسعه داد و بخشی از زمینهای اطراف آن را بین رجال و امرا تقسیم کرد که در آن عمارت کنند.پس از مدت اندکی جمعیت اصفهان افزایش یافت و فضای مسکونی موجود برای مهاجران تازه وارد کفایت نمی کرد.آنگاه محله ی عباس آباد را احداث کرد و پس از مدتی به سبب کمبود فضای مسکونیفشهرک جدیدی موسوم به فرح آباد را عمارت کرد.