تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز

تعداد صفحات: 32 فرمت فایل: word کد فایل: 6399
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: حقوق و فقه
قیمت قدیم:۱۶,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز

    تنگه هرمز محل تردد روزانه دهها کشتی حامل نفت برای کشور‌های صنعتی و یا حامل اسلحه و مهمات برای کشور‌های منطقه است. این تنگه در «آب‌های سرزمینی ایران TERRITORIAL WATERS» قرار دارد - توجه کنید که خلیج فارس آب ‌های بین المللی ندارد - و به فاصله 12 مایل از ساحل ایران همه کشتی ‌های عبوری قابل بازرسی هستند مخصوصاً آن که کشتی ‌های حامل اسلحه و مهمات برای کشور‌های منطقه، می‌تواند امنیت منطقه را با خطر جدی روبرو کند و کشتی ‌های حامل نفت برای برخی از کشور‌های صنعتی که در تخاصم با ایران اسلامی هستند می‌تواند کمک به دشمن متخاصم تلقی شود و این هر دو نوع بازرسی در صورتی که علی رغم قوانین بین المللی، کشتی ‌های حامل کالا برای ایران یا بارگیری کرده از ایران مورد بازرسی قرار گیرد، حق مسلم کشورمان است، مخصوصاً آن که آبراهه هرمز در آب‌های سرزمینی ایران است و بازرسی از کشتی ‌های عبوری مطابق قوانین بین المللی- ماده 37 و 38 از کنوانسیون 1982 حقوق دریاها- برای ایران مجاز دانسته شده است.

    بگذارید یک به یک به موارد اشاره شده و استدلال‌های غیرکارشناسی ایشان از دید حقوق بین الملل بپردازیم:  1) طبق بند 11 قطعنامه 1803 «شورا از تمامی کشورها می‌خواهد مطابق با قوانین و اختیارات حقوقی ملی خود و مطابق با قوانین بین المللی، خصوصا قانون دریا و توافقنامه‌‌های بین‌المللی مرتبط با هوانوردی غیرنظامی، محموله هایی را که توسط کشتی‌ها و هواپیماهایی که به سمت ایران و یا از ایران توسط شرکت هواپیمایی ایران و یا شرکت حمل و نقل دریایی جمهوری اسلامی ایران وارد فرودگاه‌ها و بنادر آنها می‌شوند را مورد بازرسی قرار دهند.» فرض بر این است که این تعهّد دولتها مطابق ماده 25 منشور لازم الاتباع است. اما آقای شریعتمداری می‌نویسند: «در صورت بازرسی محموله کشتی‌ها و هواپیما‌های حامل کالا برای ایران و یا صدور آن به نقاط دیگر جهان، ایران اسلامی نیز می‌تواند و حق مقابله به مثل دارد.» اما حق مقابله به مثل چیست؟ مقابله به مثل یک اقدام ذاتاً نامشروع است اما به واسطه عمل نامشروع قبلی طرف مقابل و برای واداشتن وی به تمکین از قواعد حقوق بین الملل مجاز است. اما اوّلا باتوجّه به قطعنامه شورای امنیت اقدام دولتها در بازرسی با رعایت شرایط مقرر در ماده 11 قطعنامه نقض حقوق بین الملل است؟ ثانیاً بازرسی کشتی‌ها توسط ایران اگر طبق استدلال آقای شریعتمداری بر اساس کنوانسیون 1982 است، مگر اقدامی ذاتاً نامشروع است؟!

    2) آقای شریعتمداری نوشته اند «تنگه هرمز در آب‌های سرزمینی ایران قرار دارد» و باز تأکید کردند «آبراهه هرمز در آب‌های سرزمینی ایران است». آشنایی با نقشه جغرافیا هم نشان می‌دهد تنگه هرمز میان ایران و عمان واقع است، پس چگونه ممکن است تمامیت آن آب‌های سرزمینی ایران قلمداد شود؟! طبق کنوانسیون 1982 و قانون حدود ساحلی ایران، آب‌های سرزمینی ایران تا فاصله 12 مایل دریایی از خط مبداء است. این درحالیست که عرض تنگه هرمز بین 5/20 تا 52 مایل دریایی است.

    3) «خلیج فارس آب‌های بین المللی ندارد.» گمان کنم اشتباه بودن این جمله خود آشکار است! چگونه منطقه ای آبی میان چند کشور وجود دارد ولی آب بین المللی ندارد؟! منظور از آب بین المللی چیست؟! آبهایی است که جزئی از قلمرو سرزمین یک کشور محسوب نشود مثل آب‌های داخلی و دریای سرزمینی. گمان کنم باید با متر و خط کش سری به خلیج فارس بزنیم!

    4) «به فاصله 12 مایل از ساحل ایران همه کشتی ‌های عبوری قابل بازرسی هستند» اگر منظور آقای شریعتمداری این است که از خط مبداء تا 12 مایلی (آب‌های سرزمینی)، ایران در «تنگه هرمز» حق بازرسی «همه کشتی ‌های عبوری» اعم از نظامی و تجاری را دارد باز باید بگویم متأسفانه ایشان دچار اشتباه شده اند! اوّلاً کشتی نظامی که از مصونیت برخوردار است. ثانیاً در مورد کشتی ‌های تجاری هم در موارد خاصی که قوانین بین المللی یا قوانین داخلی نقض شده باشد و دلیل موجهی بر این امر برای دولت ساحلی وجود داشته باشد چنین حقی وجود دارد و این حق مطلق و بدون قیدوشرط نیست زیرا کشتی ‌های خارجی دارای حق «عبور بی ضرر» در آب‌های سرزمینی (به طور کلّی) هستند که در مورد تنگه‌ها اگر بنا به استناد به کنوانسیون 1982 باشد اینگونه هم نیست و حق عبور ترانزیتی اعمال میشود. عبور از تنگه‌ها تحت نظام حقوق عرفی و کنوانسیون 1958 نیز عبور بی ضرر غیرقابل تعلیق است که هر یک از مفاهیم «ترانزیت»، «بی ضرر» یا «تعلیق» مفهوم حقوقی خود را دارند و به هرحال اصل بر اجازه عبور بدون مشکل کشتی خارجی است. در مورد عبور کشتی ‌های نظامی از دریای سرزمینی نیز مناقشات نظری وجود دارد که محل بحث ما نیست.

    4) «مخصوصاً آن که کشتی ‌های حامل اسلحه و مهمات برای کشور‌های منطقه، می‌تواند امنیت منطقه را با خطر جدی روبرو کند و کشتی ‌های حامل نفت برای برخی از کشور‌های صنعتی که در تخاصم با ایران اسلامی هستند می‌تواند کمک به دشمن متخاصم تلقی شود» البته ما اصل بازرسی را توضیح دادیم دلیلی برای بررسی «مخصوصاً...» نیست. در اینجا میخواهم به «دشمن متخاصم» بپردازم. ظاهراً نویسنده بدون هیچ توجّهی به مفاهیم حقوق بین الملل، مفهوم سیاسی «مخاصمه داشتن» در ادبیات سیاسی ایران را به ترمینولوژی حقوق بین الملل تسری داده است. در حقوق بین الملل کلاسیک، دولتها هنگامی «دشمن متخاصم» تلقّی میشوند که وارد «جنگ» با یکدیگر شده اند یا یکدیگر را رسماً «دشمن» اعلام کرده باشند. در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران با هیچ کشوری در حالت مخاصمه و جنگ نیست و حتّی علیرغم فقدان معاهده صلح با عراق می‌توان گفت با سقوط صدام و سفر‌های دوستانه مقامات دو کشور صلح عملاً میان دو کشور برقرار شده است. هرچند این نظر از دید کلاسیک قابل تأمّل و انتقاد نیز می‌باشد. به هرحال، تنها در زمان جنگ است که دولت ساحلی می‌تواند جهت جلوگیری از کمک دولت بیطرف به دولت متخاصم مقابل، کشتی متعلّق به دولت بیطرف را با وجود دلایل موجه بازرسی کند.

    5) «بازرسی از کشتی ‌های عبوری مطابق قوانین بین المللی- ماده 37 و 38 از کنوانسیون 1982 حقوق دریاها- برای ایران مجاز دانسته شده است.» بنده اخیراً تاملاتی بر دلایل احتمالی عدم تصویب کنوانسیون 1982 توسط ایران داشته ام. لذا جالب است بدانید در کنفرانس 1982 نماینده ایران صراحتاً حق عبور ترانزیتی را که در مواد 37 و 38 ذکر شده «غیرعرفی» قلمداد کرده و آنها را نسبت به دولت غیرعضو لازم الاجرا نمی داند! بنابراین ایران به عنوان دولت ثالث نسبت به معاهده 1982 حق استناد به آن را -  به ویژه در بخش غیرعرفی – ندارد! زیرا طبق ماده 34 کنوانسیون 1969 حقوق معاهدات (که ایران عضو آن هم نیست) و نیز حقوق عرفی موجود، حقوق و تعهّدات یک معاهده صرفاً برای دولت‌های عضو که آن را به تصویب رسانده و اسناد تصویب را تودیع کرده باشند موجد حق و تکلیف است؛ مگر در موارد استثنایی که آن هم ارتباطی به بحث ما ندارد. اما نکته جالب آن که به هرحال مواد 37 و 38 مربوط به «حقوق ترانزیت» از تنگه ‌های بین المللی است و علیرغم استناد آقای شریعتمداری، در این دو ماده هیچ اشاره ای به «بازرسی» کشتی نشده است و بازرسی همچنان موضوع حقوق عرفی مخاصمات مسلحانه است!

    بنده بار دیگر آمادگی خود را برای مشاوره در امور حقوق بین الملل اعلام می‌دارم تا اینگونه از طریق یک روزنامه مهم کشور، اطّلاعات نادرست، خوانندگان کیهان را به اشتباه نیاندازد.

    ایران و کنوانسیون 1982 حقوق دریا ها

     دولت ایران کنوانسیون 1982 حقوق دریاها را امضا کرده  اما طی 26 سال گذشته همواره از تصویب آن امتناع نموده و هیچ طرح یا لایحه ای در دولت و مجلس برای تصویب آن ارائه نشده است. در این مقاله تلاش می شود برخی تردیدهای حقوقی ایران نسبت به کنوانسیون مزبور که در آثار و گفتار ناظران سیاسی و حقوقی درباره دلایل عدم تصویب کنوانسیون مورد بررسی قرار گیرد.

    این تردیدها عبارتند از موضوع حلّ اجباری اختلافات اعضای کنوانسیون بخصوص در اختلافات ایران و امارات متحده عربی بر سر جزایر سه گانه، موضوع عبور کشتی های نظامی از دریای سرزمینی و نیز مسأله عبور ترانزیتی از تنگه های بین المللی که از نظر نظامی، سیاسی و اقتصادی در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز برای ایران حائز اهمیت است و نهایتاً موضوع تحدید حدود مناطق دریایی.

    به نظر می رسد هیچ یک از این چهار موضوع، آنقدر جدّی نیست که ایران را از عضویت در کنوانسیون بازدارد اما پیوستن به کنوانسیون باید همراه با صدور اعلامیه های تفسیری مناسب و محدود نمودن روشهای اجباری حل اختلاف مندرج در کنوانسیون طبق شرایط « استثنائات اختیاری » باشد.

    مقدمه

    رویکرد ایران به کنوانسیون 1982 حقوق دریاها چه بوده و چرا تاکنون ایران علیرغم امضا، از تصویب و لازم الاجرا شدن آن نسبت به خود امتناع می نماید؟ این پرسشی است که در این مقاله در پی یافتن پاسخی برای آن هستیم. درواقع از نظر حقوقی آنچه اینک مطرح است « تصویب » یا « عدم تصویب » کنوانسیون توسط ایران است. ازآنجا که ایران کنوانسیون را امضا نموده است لذا اصطلاح صحیح و مناسب در اینجا « تصویب » است و نه « الحاق ».

    ایران در حال حاضر یک « طرف » معاهده نیست امّا از آنجا که به عنوان یک کشور مشارکت کننده در کنفرانس سوم حقوق دریاها آن را امضا کرده است طبق حقوق معاهدات می تواند تعهدات و حقوقی درقبال کنوانسیون مزبور داشته باشد که مهمترین آنها طبق ماده 18 کنوانسیون 1969 وین این است که اقدامی انجام ندهد که به هدف و منظور معاهده ( حقوق دریاها ) لطمه وارد کند.

     البته کنوانسیون حقوق دریا ها یکی از چند معاهده مهم بین المللی است که دولت ایران از تصویب نهایی آنها خودداری نموده است و هریک نیز بحث خاصّی در جای خود می طلبد مثل معاهده 1969 وین، کنوانسیون منع شکنجه، کنوانسیون مبارزه با تروریسم هسته ای و چند سند دیگر در این زمینه، کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان، اساسنامه دیوان کیفری بین المللی و ... چه بسا اگر حساسیتهای کنونی 62 سال پیش هم وجود داشت، ایران عضو سازمان ملل متّحد نیز نمی شد!

    در این میان، کنوانسیون حقوق دریاها از ابعاد مختلف حقوقی، سیاسی، نظامی و اقتصادی برای ایران واجد اهمیت است.

    از نظر حقوقی، عضویت در این کنوانسیون مهم به منزله حقوق اساسی دریاها تغییراتی در وضع تعهدات و حقوق ایران در حقوق بین الملل دریاها ( نسبت به کنوانسیونهای 1958 که عضو آن است ) ایجاد می نماید.

    این حقوق و تعهّدات نسبتاً جدید ممکن است با هر کنوانسیونی ایجاد شود و تصویب معاهدات اصولاً تابع سنجش مصلحت و منافع ملّی دولتهاست که بررسی نمایند که آیا توانایی انجام تعهّدی را دارند یا نه و آیا توازن حقوق و تعهّدات ناشی از معاهده، منافع ایشان را تأمین می نماید یا خیر؟

    از نظر سیاسی، عدم عضویت در کنوانسیونهای مهم و اساسی حقوق بین الملل مخصوصاً چنین کنوانسیونهایی که در پی کنفرانسهایی با هدف تقنینی و جهان شمولی تصویب گشته اند، وجهه مناسبی از کشورها نشان نمی دهد. چنانچه خروج ایالات متحده از پیمان کیوتو یا استرداد امضای آن کشور از اساسنامه دیوان کیفری بین المللی با مخالفتهای جامعه بین المللی روبرو شد.

    از نظر نظامی، ایران در همسایگی دو آبراه مهم بین المللی است: دریای مازندران و خلیج فارس. بحث از اهمیت نظامی و استراتژیک آنها از بدیهیات و تکرار مکرّرات است و البته بحث تخصّصی در صلاحیت نگارنده نیست!

    از نظر اقتصادی هم کنوانسیون حقوق دریاها در بخشهایی مثل منطقه انحصاری اقتصادی یا منابع دریایی به عنوان « میراث مشترک بشریت » اهمیت خود را دارد و حقوق خاصّه ناشی از آنها در مواردی که سابقه عرفی یا قراردادی نداشته است فقط متعلّق به دولتهای عضو کنوانسیون خواهد بود.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز

    فهرست:

     

    ندارد.
     

    منبع:

    تنگه هرمز از دیدگاه حقوق بین الملل دریاها؛ مرتضی نجفی اسفاد

    حقوق بین الملل دریاها؛ رابین چرچیل و آلن لو، ترجمه بهمن آقایی

    حقوق بین الملل دریاها – کنوانسیون حقوق دریاها (مصوب 1982)؛ منصور پورنوری و محمّد حبیبی

    حقوق بین الملل عمومی 2 (جزوه درسی)؛ ابراهیم بیگ زاده

    خلیج فارس و نقش استراتژیک تنگه هرمز؛ محمدرضا حافظ نیا

    رژیم حقوقی تنگه ‌های بین المللی با تأکید بر مسائل حقوقی تنگه هرمز؛ مصطفی دولتیار

تحقیق در مورد تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز, مقاله در مورد تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز, تحقیق درباره تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز, مقاله درباره تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله رژیم حقوقی تنگه هرمز
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت