تحقیق مقاله نیما یوشیج

تعداد صفحات: 16 فرمت فایل: word کد فایل: 7602
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: ادبیات فارسی
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۶,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله نیما یوشیج

    مقدمه

    گویند ققنوس هزارسال عمر کند و چون هزار سال بگذرد و عمرش به آخر آید هیزم بسیار جمع سازد و بر بالای آن نشیند و سرودن آغاز کند و مست گردد و بال بر هم زند چنانکه آتشی از بال او بجهد و در هیزم افتد و خود با هیزم بسوزد و از خاکسترش بیضه ای پدید آید و او را جفت نمی باشد و موسیقی را از آواز او دریافته اند. (برهان)

    آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

    یکنفر در آب دارد می سپارد جان.

    یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند

    روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.

    آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،

    آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید

    که گرفتستید دست ناتوانی را

    تا توانایی بهتر را پدید آرید،

    آن زمان که تنگ می بندید

    برکمرهاتان کمربند،

    در چه هنگامی بگویم من؟

    یک نفر در آب دارد می‌کند بیهوده جان قربان!

    آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!

    نان به سفره،جامه تان بر تن؛

    یک نفر در آب می‌خواند شما را.

    موج سنگین را به دست خسته می‌کوبد

    باز می‌دارد دهان با چشم از وحشت دریده

    سایه‌هاتان را ز راه دور دیده

    آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بیتابش افزون

    می‌کند زین آبها بیرون

    گاه سر، گه پا.

     

     

    زندگینامه ی نیما یوشیج                          در ستایش رنج

    یوش؛ روستای کوچکی در دامنه‌های سرسبز البرز. سال 1276 است و قاجارها دو دستی سلطنت را چسبیده‌اند. اگر چه تکانه‌های شدیدی در جریان است و عنقریب است که از دور خارج شوند. انقلاب مشروطیت در راه است.

    پاییز، آن قدر رنگ در طبیعت ریخته است که نخستین نگاه‌های «نوزاد» به جای گریه با حیرت همراه است. اسمش را علی می‌گذارند؛ اولین پسر مردی شجاع و عصبانی و زنی اهل شعر و ادبیات. پدر تار می‌زند و به شکار می‌رود و گاهی پسر خردش را جلوی خودش، بر اسب می‌نشاند و به کوه می‌زند:

    «زندگی بدوی من در بین شبانان و ایلخی‌بانان گذشت که به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق – قشلاق می‌کنند و شب بالای کوه‌ها ساعات طولانی با هم به دور آتش جمع می‌شوند.»

    خواندن و نوشتن را نزد آخوند روستا می‌آموزد. در سفری به تهران، به اصرار اقوام نزدیکش، در مدرسه‌ی سن لویی نام نویسی می‌کند. اما درس خواندنش تعریفی ندارد. با بچه‌ها درگیر می‌شود.

    مدام در اندیشه‌ی نقشه‌ای برای فرار از مدرسه است و به جز نقاشی، نمراتش تعریفی ندارد:

    «وضع رفتار و سکنات من، کناره‌گیری و حجبی که مخصوص بچه‌های تربیت شده در بیرون شهر است، موضوعی بود که در مدرسه مسخره بر می‌داشت. با خوش رفتاری‌ها و تشویق‌های معلم شاعری به نام «نظام وفا» به وادی شعر کشیده می‌شود. شعرهایی به سبک خراسانی

    می‌سراید. اما این قالب و نگاه نمی‌تواند او را راضی کند:

    «همه چیز در آن یک جور و به طور کلی دور از طبیعت واقع و کم‌تر مربوط به خصایص شخص گوینده، وصف می‌شود» اما مدرسه‌ی سن لویی برای او چیزی بیش‌تر از یک معلم خوب دارد. یادگیری «زبان فرانسه» از ارکان آموزشی این مدرسه است. در این ایام که مقارن با جنگ جهانی اول است، اخبار جنگ را به زبان فرانسه می‌خواند و اندک اندک با ادبیات فرانسه و آثار شعرای رمانتیک آشنا می‌شود:

    «آشنایی با زبان خارجی راه تازه را در پیش چشم من گذاشت» بعد از اتمام دوران تحصیل در اداره‌ای مشغول به کار می‌شود. ولی زندگی شهری و کار اداری با طبع او سازگار نیست:

    «من تمام این مدت را در شهر اقامت داشتم. مشغول انجام دادن کاری بودم که مقتضی طبیعت من نبود. با چه کسی می‌توان گفت که مرتب کردن کاغذ جات یک اداره‌ی دولتی و سنجاق زدن به آن‌ها برای من کار خوبی نبود.»

    سرانجام جست و جوهایش به نتیجه‌ می‌رسند. منظومه‌ی بلند «افسانه» را می‌سراید و قسمتی از آن را در هفته‌نامه‌ی «قرن بیستم» به چاپ می‌رساند. این نشریه را دوست شاعرش «میرزاده‌ی عشقی» اداره می‌کند.

    این منظومه سرشار از تخیل و توصیف‌های بدیعی است که مخالفان نوگرایی نیز نمی‌توانند بی‌اعتنا از کنار آن بگذرند: تو دروغی، دروغی دلاویز / تو غمی، یک غم سخت زیبا. یا در جای دیگر: خس، به صد سال طوفان ننالد / گل، زیک تند باد است بیمار / تومپوشان سخن‌ها که داری...

    افسانه در 1301 سروده و منتشر می‌شود و از این پس نوآوری‌های او که دیگر نام خودش را به «نیما یوشیج» تغییر داده بوده با شعرهایی ادامه پیدا کرد که هر کدام از بهترین نمونه‌های سبکی محسوب می‌شود که خیلی زود به «شعر نو» معروف شد و شاعران جوان زیادی را به دنبال خود کشید.

    اما نادیده گرفتن قواعد جا افتاده‌ی هزاران ساله، بدون بدخواهی و مخالفت آشکار ادبی جا افتاده و صاحب نام، امکان‌پذیر نشد:

    «چیزهایی که قابل تحسین و توجه عموم واقع می‌شوند اغلب این طور اتفاق افتاده است که روز قبل بالعموم آن‌ها را رد و تکذیب کرده‌اند.»

    با این همه نیما راه خود را یافته بود و بدون توجه به بدفهمی‌ها و کم‌فهمی‌های اهل ادب به تجربه‌های تازه‌اش ادامه داد: وزن و قافیه را هر چند یک سره به کنار ننهاد، آن‌ها را به شکل تازه‌ای به کار گرفت. مصرع‌ها کوتاه و بلند می‌شوند و کلمات با دقت و وسواس انتخاب می‌شوند. هر چند ظاهر بعضی از اشعار، انسجام و استحکام سبک کهن را ندارند، نظم آهنینی در کل شعر جاری است که مخصوص همان شعر است:

    «شعر آزاد سرودن برای من دشوارتر از غیر آن است.»

    نوآوری نیما فقط در قالب شعری نبود. نوع  نگاه او نیز تازه و امروزی بود. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله نیما یوشیج

    فهرست:

     

    ندارد
     

    منبع:

    هفت کتاب نیما یوشیج ، انتشارات امید فردا ، چاپ اول ، سال 83

    WWW.TEBYAN.COM

تحقیق در مورد تحقیق مقاله نیما یوشیج, مقاله در مورد تحقیق مقاله نیما یوشیج, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله نیما یوشیج, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله نیما یوشیج, تحقیق درباره تحقیق مقاله نیما یوشیج, مقاله درباره تحقیق مقاله نیما یوشیج, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله نیما یوشیج, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله نیما یوشیج ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله نیما یوشیج
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت