تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار)

تعداد صفحات: 5 فرمت فایل: word کد فایل: 8429
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: زندگینامه مشاهیر و بزرگان
قیمت: ۰ تومان
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار)

    نخبه کسی است که در حوزه ی استعداد و علاقه اش، با اخلاص ، تلاش کند و در این راه از خداوند نیز مدد گیرد تا به نتیجه برسد.

    تبیان : لطفاً شرح مختصری از زندگی خود را برای مخاطبان سایت تبیان بفرمایید.

    بنده به سال 1300 ه . ش در اصفهان متولد شدم. دیپلم دانشسرا را در اصفهان گرفتم و چون رتبه ممتاز آوردم ، برای ادامه تحصیل به تهران فرستاده شدم . یک سال زیر نظر اساتید بزرگواری همچون مرحوم جلال الدین همایی ، مرحوم رضازاده شفق و مرحوم مدرس رضوی تلمذ کردم و دیپلم ادبی دریافت نمودم. سپس برای ادامه تحصیل در دانشگاه ، رشته فلسفه و علوم تربیتی را ( در آن زمان فلسفه و علوم تربیتی یک رشته بود) برگزیدم. در این سال ها نیز تحت تعلیم بزرگانی چون مرحوم دکتر یحیی مهدوی ، علی اکبر سیاسی ، مرحوم فاضل تونی و مرحوم ملک الشعرای بهار بودم. بعد از آن رشته ادبیات را هم گذراندم . سپس به مدت سه سال دبیری کردم . بعد هم به دعوت دکتر سیاسی – رئیس وقت دانشگاه تهران – با رتبه دبیری به تدریس در دانشگاه پرداختم. مدتی نیز برای مطالعات علمی به پاریس رفتم و در کلاس های روانشناسی و فلسفه و زبان شرکت کردم. لازم به ذکر است که مدتی به منزل مرحوم تونی می رفتم و نزد ایشان تلمذ می کردم . از متون عربی گرفته تا منطق و فلسفه اسلامی ؛ اما بیشتر از همه روی منطق کار کردم. اصلاً سبب علاقه من به منطق ، ایشان بودند.

     

    تبیان : اساس منطق و پشتوانه استدلال های آن چیست؟

    اساس منطق و اساساً زیر بنای فکر انسان این اصل معروف است که : النقیضان لایجتمعان و لایرتفعان . یعنی اجتماع و ارتفاع دو نقیض محال است.

    این اصل ، مبنای ریاضیات است و پشتوانه تمام استدلالات همین است. به طوری که به آن اول الاوائل یا اُمّ القضایا می گویند.

    به نظر من یکی از آیات بزرگ الهی در نفس انسان همین قضیه است. چون به خود آشکار است و چیزهای دیگر به آن روشن و آشکار می شوند ؛ مثل نور. اگر این زیر بنا حذف شود ، تمام دستگاه فکری انسان به هم می ریزد.

     

     

    تبیان : یکی از آثار ارزشمند شما کتاب "منطق صوری" است که بسیار مورد توجه دانشجویان و اهل قلم قرار گرفته و چندین بار نیز تجدید چاپ شده است. مباحث منطق ، تقریباً تخصصی و سنگین است ، شما این مباحث را در این کتاب به چه نحوی ارائه داده اید؟

    این کتاب چکیده ای از مطالعات بسیار من است و عمده سعی بنده این بوده که مبانی منطق به زبانی بسیار ساده ارائه شود. چون تمام مباحث منطق به نحوی با معقولات ثانی در ارتباط هستند . این معقولات هم بسیار مجرد و انتزاعی می باشند. چنان که گاه حتی تصور این مفاهیم هم مشکل است. مثل تصور کردن نوع ، جنس ، جوهر ، عََرض و ..... من فقط تلاش کرده ام به نحوی به هر یک از آنها تا اندازه ای مفهوم بدهم و با مثال های متنوع و متعدد عینیت بخشم ، به طوری که برای خواننده قابل فهم باشد، کاری که در دیگر کتاب های منطق انجام نشده است.

     

    تبیان : در تألیف این کتاب یا دیگر آثارتان بیشتر به چه منابعی مراجعه می کنید؟

    من بیشتر به منطق های اسلامی که در قلمرو فرهنگ اسلام نوشته شده ، مراجعه می کنم . از شفا و اشارات ابن سینا و البصائر النصیریه ( که شیخ محمد عبده بر آن حاشیه نوشته است) گرفته تا شرح هایی که بر اشارات نوشته شده ، مخصوصاً شرح خواجه نصیر الدین طوسی و اساس الاقتباس خواجه نصیر ( که کتاب بسیار ارزشمندی در زمینه منطق است) و شرح منظومه ی حکمتِ حاج ملاهادی سبزواری و همچنین ترجمه فرانسوی ارغنون ارسطو و منطق هایی که اروپائیان بر پایه ارغنون تألیف نموده اند ؛ از جمله : منطق صوری تالیف دوپ Dopp ؛ و رساله در منطق صوری تألیف گبلو Goblot و منطق مختصر تألیف ژاک مارتین Jeaques martin و کتاب معروف منطق پور رویال . البته در تألیف این آثار از اندیشه های خودم نیز مدد می گیرم.

     

    تبیان : در قاعده سالبه(1)  به انتفاء موضوع(2) ، شبه وارد شده است که موجبه (3) گاهی اوقات ، موضوع نمی خواهد و قضیه (4) صادق است مثل : شریک الباری معدوم است. جواب شما به این شبهه چیست؟

    سالبه به انتفاء موضوع این است که اگر در یک قضیه اصلاً موضوع وجود نداشته باشد ، هر چیزی را می توان از آن سلب کرد. مثلاً این که بگوییم شریک خدا قادر نیست. برای خدا شریکی وجود ندارد که بخواهیم بگوییم قادر است یا نیست. مثل این که  کسی که فرزندی ندارد بگوید: فرزند من شاعر نیست.

    همچنین قاعده ای است به نام قاعده فرعیت که برای اثبات چیزی بر چیزی به کار می رود . مثلاً بخواهیم " ب" را بر " الف " ثابت کنیم . در اینجا حتماً باید " الف " وجود داشته باشد تا بتوان "ب" را با آن ثابت کرد . در جواب این شبهه باید گفت که گاهی یک امر ، موضوع آن عدمی است مثل همین که شریک خداوند قادر نیست ، موضوع که شریک خداوند باشد ، اصلاً وجود ندارد که بخواهیم چیزی را بر آن ثابت کنیم . این قضیه موجبه است ( چون است دارد) یعنی به ظاهر موجبه است. ولی محمول (5) ما یک امر سلبی است ( معدوم ). پس این قضیه سالبه است یعنی مساوی است با این که بگوییم شریک الباری موجود نیست؛ هر دو یکی می شود.

     

     

     

    تبیان : اساتید شما در حوزه منطق چه کسانی بودند؟ لطفاً اگر خاطراتی هم از ایشان دارید، نقل کنید .

    من منطق را خدمت استاد دانشمند محمدحسین فاضل تونی فرا گرفتم. ایشان بسیار دقیق تدریس می کردند و من مطالب ارزشمندی از محضر ایشان دریافت کردم.

    خاطره ای هم که از ایشان دارم این است که برای مرحوم فاضل نوشتن خیلی سخت بود و در نوشتن کند بودند ، همیشه مطلبی را می گفتند و دیگران برایشان می نوشتند . روزی از ایشان پرسیدم که چرا اینقدر نوشتن برایتان سخت است. ایشان گفتند: همه ، خط را در مکتب فرا می گیرند . من چون حافظه خیلی قوی ای داشتم ، همیشه مطالب استادم را در ذهن جای می دادم و نیازی نمی دیدم یادداشت کنم ، به همین دلیل دستم در نوشتن کند شده است. به هر حال یاد دارم مرحوم فاضل نسخه خطی مغلوطی ( پرغلط ) از شفای ابن سینا داشتند که می خواستند تصحیح کنند. یک نسخه شفای مرحوم مشکاه را امانت گرفتند تا با آن مقابله کنند. ایشان می گفتند و من می نوشتم . گاهی هم دکتر بحرالعلومی کار نوشتن را به عهده می گرفتند . به هر حال کار تصحیح تمام شد و چاپ شد. بعدها عده ای از دانشمندان بزرگ مصری با هزینه ی گزاف نسخه ای از شفا را تصحیح کردند. به گفته بعضی از بزرگان ، از جمله استاد شهید مطهری که قولشان حجت است، تصحیح مرحوم فاضل از تصحیح دانشمندان مصری ، بسیار بهتر و ارزشمندتر است.

    تبیان : تعریف شما از نخبه چیست؟

    نخبه یعنی منتخب و برگزیده . نخبه کسی است که در حوزه ی استعداد و علاقه اش ، با اخلاص ، نهایت سعی و تلاشش را بکند و از خداوند نیز مدد گیرد تا به نتیجه برسد.

     

     

     

    1- در اصطلاح منطق سالبه به قضیه ای گفته می شود که ادات سلب مثل هیچ ، نیست و .... در آن آمده باشد و به سلب محمول ازموضوع حکم شده باشد. مثلاً شریک خداوند قادر نیست . در اینجا قادر بودن از شریک خداوند سلب شده است.

    2- آن جزء از قضیه است که جزء دیگر به آن نسبت داده می شود. در مثالِ شریک خداوند معدوم است، شریک خداوند ، موضوع نامیده می شود که معدوم به آن نسبت داده شده است.

    3- قضیه موجبه ، قضیه ای است که در آن محمول برای موضوع اثبات شده است . یا به عبارتی قضیه ای است که در آن " است و .... " به کار رفته باشد. مثلاً خداوند قادر است.

    4- قضیه ، جمله ای است که احتمال صدق و کذب بر آن برود. یعنی بتوان گفت این گفتار با واقع مطابقت دارد یا نه . در مثال بالا ، شریک خداوند معدوم است، در اصطلاح منطق یک قضیه محسوب می شود .

    5- آن چیزی که به موضوع نسبت داده می شود . در مثال فوق فانی محمول است که  به شریک خداوند نسبت داده شده است.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار)

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) , مقاله در مورد تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) , تحقیق درباره تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) , مقاله درباره تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار) ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله دکتر محمد خوانساری ( چهره های ماندگار)
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت