تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت

تعداد صفحات: 35 فرمت فایل: word کد فایل: 12777
سال: 1387 مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۶,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت

    پیامبر از منظر اهل بیت

    این بخش از گسترده‏ترین بخش های سنت و روایات پیغمبراکرم (ص)است و در این زمینه روایات فراوانی از پیامبر اسلام (ص) در معروفترین و مهمترین منابع اسلامی آمده است که سزاوار است با دقت و بی طرفی کامل مورد توجه قرارگیرد، تا پرده هایی که سالیان دراز بر این مسأله فرو افتاده است در پرتو نور علم و اخلاص و بحث منصفانه بر گرفته شود، و دور از تعصبها چهره واقعی این مسأله علمی روشن گردد و وظیفه الهی ما در برابر این امر مهم اسلامی آشکار شود.

    در اینجا تنها به بخشی از این احادیث معروف که مسأله امامت و ولایت را به طور عام مطرح می‏سازد، با شرح کوتاهی از محتوا و مفهوم آن اکتفا می‏کنیم.

    1- حدیث ثقلین

    این حدیث را از آن جهت حدیث ثقلین نامیده‏اند که پیامبراسلام (ص) در آن فرمود: انی تارک فیکم الثقلین....

    این حدیث به طور بسیار گسترده از پیامبر اکرم (ص) در کتابهای معروف شیعه و اهل سنت (و در منابع معروف دست اول) نقل شده است، به طوری که تردیدی در صدور این حدیث از پیامبر (ص) باقی نمی‏ماند و از مجموع این احادیث به خوبی استفاده می‏شود که پیامبر(ص) این حدیث را تنها یکبار بیان نفرموده که حدیث یکی، و راویان بسیار باشند بلکه در موارد مختلف بیان فرموده است و روایات کاملا متعدد است.

    در اینجا به قسمتی از راویان حدیث و کتب معروف اسلامی که این حدیث در آن آمده است اشاره می‏شود.

    1- در صحیح مسلم که معروفترین منابع دست اول اهل سنت می‏باشد تا آنجا که مهمترین صحاح ششگانه محسوب می‏شود، از«زیدبن ارقم» نقل می‏کندکه گفت :قام رسول الله (ص) یوما فینا خطیبا بماء یدعی خمّا، بین مکه والمدینه ، فحمدالله و اثنی علیه، ووعظ و ذکر، ثم قال: اما بعد الا ایها الناس فانما انا بشر، یوشک ان یاتی رسول ربی فاجیب، وانی تارک فیکم ثقلین: اولهما کتاب الله، فیه الهدی و النور، فخذوا بکتاب الله و استمسکوا به، فحث علی کتاب الله و رغب فیه، ثم قال و اهلبیتی، اذکرکم الله فی اهلبیتی، اذکر کم الله فی اهلبیتی، اذکر کم الله فی اهلبیتی...:

    «رسول خدا(ص) در میان ما بر خاست و خطبه خواند، در محلی که آبی بود که خم نامیده می‏شد(غدیر خم) و در میان مکه و مدینه قرار داشت. پس حمد خدا را بجا آورد و بر او ثنا گفت و موعظه کرد و پند و اندرزداد، فرمود:«اما بعد ای مردم من بشری هستم و نزدیک است فرستاده پروردگارم بیاید و دعوت او را اجابت کنم و من در میان شما دو چیز گرانمایه به یادگارمی گذارم نخست کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید، و به آن تمسک جوئید پیامبر(ص) تشویق و ترغیب فراوانی درباره قرآن کرد - سپس فرمود: و اهلبیتم را به شما توصیه می‏کنم که خدا را درباره اهلبیتم فراموش نکنید، به شما توصیه می‏کنم که خدارا درباره اهلبیتم فراموش نکنید، به شما توصیه می‏کنم که خدارا درباره اهلبیتم فراموش نکنید(اشاره به اینکه مسئولیت الهی خود را در مورد اهلبیت (ع) فراموش نکنید».

    قرار دادن اهلبیت (ع) در کنار قرآن، به عنوان دو چیز گرانمایه، و سه بار تأکید کردن بر یاد آوردن مسئولیت الهی در مورد آنان، نشان می‏دهد که این امر، با سرنوشت مسلمین و هدایت آن‏ها و حفظ اصول اسلام، پیوند و ارتباط داشته و دارد، و گرنه در کنار هم قرار نمی‏گرفت .

    2- در همان کتاب از همان راوی روایت دیگری با کمی تفاوت نقل می‏کند.

    جالب اینکه در ذیل این حدیث هنگامی که از زیدبن ارقم سؤال می‏شود که آیا منظور از اهلبیت او همسران او هستند؟ می‏گوید: نه، منظور از اهلبیت، اهل و بستگان نسبی او هستند که صدقه بر آنها حرام شده است.

    3- در کتاب معروف سنن ترمذی که به «صحیح ترمذی» نیز معروف است، در بحث مناقب اهلبیت (ع) از قول جابربن عبدالله می‏خوانیم که می‏گوید:«رسول خدا (ص) را هنگام حج روز عرفه دیدم که بر شتر مخصوص خود سوار بود و خطبه می‏خواند، شنیدم که می‏فرمود: یاایها الناس انی قد ترکت فیکم ما ان اخذتم به لن تضلوا، کتاب الله و عترتی، اهلبیتی:

    «ای مردم من در میان شما دو چیز گذاردم که اگر آنها را بگیرید (و دست به دامن آنان زنید) هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و عترتم اهلبیتم».

    سپس ترمذی می‏افزاید: همین معنی را ابوذر، و ابو سعید (خدری)، و زیدبن ارقم، و حذیفه نیز نقل کرده‏اند.

    4- در همین کتاب، کمی بعد از آن از ابوسعید و زیدبن ارقم نقل می‏کند که هر دو گفتندقال رسول الله (ص) انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی:احدهما اعظم من الاخر، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض، و عترتی اهلبیتی، ولن تفترقا حتی یردا علی الحوض، فانظروا کیف تخلفونی فیهما: «رسول خدا(ص) فرمود:من در میان شما چیزی به یادگار می‏گذارم که اگر به آن تمسک جویید بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد، یکی از آن دو بزرگتر از دیگری است، کتاب خدا که ریسمانی است کشیده شده از آسمان به سوی زمین، و (دیگر)عترتم اهلبیتم، و اینها هرگز از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار حوض (کوثر)بر من وارد شوند، پس ببینید بعد از من چگونه درباره آنها رفتار خواهید کرد»!

    5- در سنن دارمی که آن نیز از کتب بسیار معروف است، شبیه روایت زیدبن ارقم از پیامبراکرم (ص) نقل شده است و با تصریح به نام ثقلین و تصریح به نام «کتاب الله و اهلبیت»، مطلب را به پایان می‏برد.

    فراموش نکنید که «دارمی»بنا به تصریح بعضی از آگاهان، استاد مسلم و ابوداود و ترمذی می‏باشد، و کتاب سنن دارمی یکی از شش کتاب معتبر معروف نزد اهل سنت است (هر چند به جای آن سنن ابن ماجه را ذکر کرده‏اند).

    6- در مسند احمد که از ائمه چهارگانه معروف اهل سنت است، در حدیثی از زیدبن ثابت می‏خوانیم که می‏گوید: رسول خدا(ص) فرمود: انی تارک فیکم خلیفتین:کتاب الله حبل ممدودما بین السماء والارض او مابین السماء الی الارض، و عترتی اهلبیتی و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض:«من دو خلیفه (جانشین) در میان شما از خود به یادگار می‏گذارم، کتاب خدا که ریسمانی است کشیده شده میان آسمان و زمین و عترتم اهلبیتم، این دو هرگز از هم چرا نمی‏شوند تا در کنار حوض (کوثر)برمن وارد شوند».

    توجه داشته باشید که در بعضی از این روایات، تعبیر «ثقلین» آمده (مانند روایت صحیح مسلم) و در بعضی «خلیفتین» (مانند روایت اخیرکه از سنن احمد نقل شد)و در بعضی دیگر هیچیک از این دو نیست، اما مفهوم و محتوای این دو است، و در واقع همه به یک چیز باز می‏گردد.

    7- احمدبن شعیب «نسائی» که او نیز از بزرگان اهل سنت محسوب می‏شود و کتاب سنن او نیز یکی از صحاح سته (کتب ششگانه معروف) است در کتاب «خصائص» از زیدبن ارقم نقل می‏کند که می‏گوید: هنگامی که پیامبر(ص) از حجه الوداع باز می‏گشت و به غدیر خم وارد شد دستور داد سایبانهای درست کنند و زیر آنها را پاک و پاکیزه نمایند، سپس فرمود: کانی دعیت فاجبت و انی تارک فیکم الثقلین احدهما اکبر من الاخر، کتاب الله و عترتی فانظروا کیف تخلفونی فیهما، فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض، ثم قال ان الله مولای و انا مولی کل مؤمن، ثم اخذ بید علی علیه السلام، فقال من کنت مولاه فهذا ولیه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه: «گویی من (از سوی خدا)دعوت شده‏ام واجابت کرده‏ام (و به زودی از میان شما می‏روم) و من دو چیز گرانمایه را در میان شما به یادگار می‏گذارم یکی از دیگر بزرکتر است، کتاب خدا و عترتم اهلبیتم، پس بنگرید چگونه بعد از من با آنها رفتار خواهید کرد، چرا که آنها از هم جدا نمی‏شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند، سپس فرمود: خداوند مولا(و سرپرست) من است، و من ولی هر مؤمنی هستم، سپس دست علی (ع) را گرفت و فرمود: هر کس من ولی اویم، این ولی او است خداوندا! دوست بدار هر کس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هر کس که با او دشمنی کند».

    در پایان حدیث آمده است که راوی دوم حدیث، «ابوطفیل» می‏گوید به زیدبن ارقم گفتم تو خود این سخن را از رسول خدا(ص)شنیدی؟ گفت: هرکسی در زیر آن سایبانها بود این صحنه را با دو چشم خود مشاهده کرد و با دو گوش خود این سخنان را شنید»!

    این حدیث به خوبی نشان می‏دهد که پیامبر (ص) این سخن را در ملاء عام و در حضور گروه کثیری در غدیر خم بیان فرموده، و همه با گوش خود شنیده‏اند.

    8- حاکم نیشابوری از علمای قرن چهارم هجری در کتاب مستدرک الصحیحین که از منابع معروف اهل سنت و متضمن احادیثی است که در صحیح بخاری و صحیح مسلم نیامده در حالی که از نظر وزن و ارزش در آنها بوده است این حدیث را از «ابن واصله» نقل می‏کند که او می‏گوید من از زیدبن ارقم شنیدم که پیامبر اکرم در میان مکه و مدینه به درختانی رسید که پنج سایبان در آنجا بود، در آنجا پیاده شد و مردم زیر درختان را جارو کردند، سپس پیامبر (ص) بعد از نماز عصر، خطبه خواند و حمد و ثنای خدا بجا آورد و موعظه فراوان کرد(سپس فرمود) ایها الناس انی تارک فیکم امرین لن تضلوا ان اتبعتموهما: و هما کتاب الله و اهلبیتی عترتی:«ای مردم من در میان شما دو چیز را وا می‏گذارم که اگر از آن دو پیروی کنید هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و اهلبیتم عترتم را».

    سپس حاکم می‏افزاید: این حدیث مطابق شرط بخاری و مسلم، صحیح است.

    9- ابن حجر هیثمی مفتی حجاز که از مخالفین سر سخت شیعه بوده است در کتاب «الصواعق المحرقه» می‏گوید:فی روایه صحیحه کانی قد دعیت فاجبت، انی قد ترکت فیکم الثقلین احدهما آکد من الاخر، کتاب الله عزوجل و عترتی فانظروا کیف تخلفونی فیهما فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض:

    «گوئی من دعوت شده‏ام و دعوت الهی را پذیرفته‏ام، من دو چیز گرانمایه در میان شما می‏گذارم کتاب خداوند بزرگ و عترتم را، پس بنگرید چگونه بعد از من حق آنها را بجا می‏آورید، این دو هرگز از هم جدا نمی‏شوند تا در کنار حوض (کوثر)بر من وارد شوند.

    سپس می‏افزاید: در روایت دیگری این اضافه نیز وارد شده است: سئلت ربی ذلک لهما، فلا تتقدموهما فتهلکوا، ولا تقصرواعنهما فتهلکوا، ولا تعلموهم فانهم اعلم منکم!: «من این مقام را برای آنها از پروردگارم تقاضا کردم، پس بر آنها پیشی نگیرید که هلاک می‏شوید، و از آنها نیز عقب نمانید که هلاک خواهید شد!، چیزی به آنها تعلیم ندهید، چرا که آنها از شما داناترند»!

    بعد اضافه می‏کند که این حدیث طرق و راویان بسیاری دارد که از بیست و چند راوی تشکیل می‏شود، و نیازی به شرح و بسط آن نیست.

    این اعتراف صریح به گسترش دامنه این حدیث (تا سر حد تواتر) از کسی که شدیدترین حملات را در مسأله امامت به شیعه داشته است بسیار قابل توجه است.

    10- ابن اثیر(محمدبن محمدبن عبدالکریم) صاحب کتابهای معروف از جمله کتاب اسدالغابه فی معرفه الصحابه ، در حالات «عبدالله بن حنطب» نقل می‏کند که می‏گوید: خطبنا رسول الله (ص) بالجحفه فقال الست اولی بکم من انفسکم؟ قالوا بلی یا رسول الله! یالَ انی سائلکم عن اثنتین عن القرآن و عن عترتی: «رسول خدا(ص) در سرزمین «جحفه» (منزلگاهی میان مکه و مدینه) برای ما خطبه‏ای خواند و فرمود، آیا من اولی به شما از خودتان نیستم؟ عرض کردند: آری ای رسول خدا! فرمود: من از شما (درقیامت) از دو چیز سؤال خواهم کر د، از قرآن و عترتم»!

    11- «جلال الدین عبدالرحمن سیوطی» که او نیز از علمای معروف و صاحب تألیفات فراوانی است. در کتاب «احیاء المیت» همان چیزی را که ابن اثیر در اسدالعابه آورده است ذکر نموده.

    12- بیهقی (ابوبکر احمدبن الحسین) که زمخشری درباره او می‏گوید: «شافعی امام مذهب شافعیه بر گردن شافعی‏ها منت دارد، ولی بیهقی به خاطر نوشته هایش هم بر خود شافعی، و هم بر تمام شافعی مذهب‏ها منت دارد».

    این حدیث را در کتاب «السنن الکبری» که از مهمترین کتابهای او است، آورده است (شبیه همان چیزی که در صحیح مسلم آمده بود که مخصوصا سه بار اهلبیت در آن تکرار شده است).

    13- حافظ طبرانی که او نیز از محدثان معروف اهل سنت است، و (در قرن سوم و چهارم هجری می‏زیسته) و به گفته بعضی بیش از هزار استاد در حدیث دیده است، در کتاب معروف خود، به نام«المعجم الکبیر» با سند خود از پیغمبر اکرم (ص) نقل می‏کند که پیامبر(ص) مردم را به پیروی از ثقلین دعوت کرد، مردی برخاست و عرض کرد،ای رسول خدا! ثقلین کدام است ؟

    فرمود:الاکبر کتاب الله، سبب طرفه بیدالله، وطرفه بایدیکم، فتمسکوا به لن تزالوا ولا تضلوا، والاصغر عترتی و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض: «ثقل اکبر کتاب خداست، وسیله‏ای است که یک طرف آن به دست «قدرت» خداست و طرف دیگرش به دست شما است، پس به آن تمسک جوئید که هرگز از بین نخواهید رفت و گمراه نخواهید شد، وثقل اصغر، عترتم می‏باشد و آنها هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض (کوثر)بر من وارد شوند».

    سپس پیامبر(ص) افزود: «من این را برای آن دو از پروردگارم تقاضا کرده‏ام، پس بر آنها پیشی نگیرید که هلاک خواهید شد و بر آنها چیزی نیاموزید که آنها از شما داناترند»!

    14- ابن تیمیه (احمد بن عبدالحلیم حنبلی) (متوفای 728)پایه گذار «مذهب و هابیت» در کتاب منهاج السنه، این حدیث را همانند آنچه در صحیح مسلم آمده است نقل کرده است.

    گروه دیگری نیز از دانشمندان بنام و مشهور و معروف اهل سنت نیز این حدیث را در کتب خود آورده‏اند از جمله:

    15- ابن مغازلی (علی بن محمد فقیه شافعی که از دانشمندان قرن پنجم هجری است)حدیث ثقلین را با تفصیل تمام از زیدبن ارقم نقل کرده است.

    16- خوارزمی از علمای مشهور قرن ششم که از فقها و محدثین و خطباء و شاعران بوده است نیز در کتاب خود به نام «مناقب»آن را آورده است.

    17- ذهبی (محمدبن احمدبن عثمان دمشقی شافعی) که از علمای قرن هفتم و هشتم هجری است، و مشهور به تعصب در مذهب خویش است، و تاج الدین سبکی در کتاب «طبقات الشافعیه» در حق او می‏گوید:او محدث نامی عصر و خاتمه حفاظ و پرچمدار مذهب اهل سنت و جماعت و پیشوای مردم زمان ما بود، نیز این حدیث را در کتاب «تلخیص المستدرک» ذکر کرده است.

    18- مورخ مشهور علی بن برهان «حلبی» شافعی از علمای قرن یازدهم در کتاب خود «انسان العیون» که به سیره حلبی مشهور است حدیث ثقلین را ضمن بیان حدیث غدیر با عبارات صریحی شبیه آنچه قبلا آوردیم ذکر کرده است، و بعد از ذکر این حدیث، با صراحت می‏گوید: «این حدیث صحیحی است که با سندهای صحیح و حسن نقل شده است».

    19- ابن حیان مالکی در کتاب «المقتبس فی احوال الاندلس»، شبیه چیزی که در صحیح مسلم آمده است ذکر کرده، ولی مکانی را که پیامبر(ص) در آن خطبه خواند و در میان مکه و مدینه قرارداشت به عنوان «حصائن » ذکر کرده که به معنی «دژها» است.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت, مقاله در مورد تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت, تحقیق درباره تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت, مقاله درباره تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله پیامبر و اهل بیت
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت