تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی

تعداد صفحات: 4 فرمت فایل: word کد فایل: 14095
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: ادبیات فارسی
قیمت: ۰ تومان
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی

     

    حکیم ابوالقاسم فردوسی
    تولد یکی از پرآوازه ترین شاعران ایران زمین و یکی از بزرگترین حماسه سرایان جهان در قرن چهارم و پنجم هجری، حکیم ابولقاسم فردوسی است. وی در سال 329هجری، هم زمان با آغاز غیبت کبری در روستای «باژ» که یکی از قریه های طوس است، دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی و جوانی را در خانواده ای که همه دهقان و ایرانی پاک نژاد وصاحب آب وزمین بودند در فضایی سرسبز و آرام به تحصیل علم وادب پرداخت. وی در این روستا شوکتی تمام داشت و گهگاه طبع خود را در سرودن تاریخ ایران قدیم آزمایش می کرد. در آن زمان هیچ کس باور نمی کرد که این سروده های پراکنده ادامه یابد و به یک اثر عظیم حماسی به نام «شاهنامه» تبدیل شود.
    شاهنامه سرایی در عهد سامانیان در قرن چهارهم هجری، جمع آوری و تألیف سرگذشت پادشاهان قدیم ایران رونق به سزایی یافت. این کتاب ها که به شاهنامه معروف بودند به نثر نوشته شده بود و پیش از آن که از میان بروند، منبع و مأخذ برخی از کتاب های منثور و منظوم تاریخی در زبان فارسی و عربی قرار گرفت. جامع ترین آنها شاهنامنه منثور ابومنصوری نام داشت که به فرمان «ابومنصور محمدبن عبدالرزاق» حاکم طوس، در حدود سال 346ه.ق به دست جمعی از مورخان و نویسندگان جمع آوری و تدوین گردید. این کتاب، مأخد مهم فردوسی در نظم شاهنامه است.
    دقیقی، اولین شاهنامه سرا
    پیش از آن که فردوسی، به شاهنامه سرایی بپردازد، «دقیقی» که از شاعران بزرگ و همسال فردوسی است به نظم شاهنامه روی آورده بود. وی تنها هزار بیت از داستان گشتاسب و ارجاسب تورانی را سروده بود که در سن کمتر از چهل سالگی به دست غلامش کشته شد.
    فرودسی علت قتل او را «خوی بد» یاد می کند و چینن می گوید: جوانیش را خوی بد یار بود همه ساله تا بد به پیکار بود بدان خوی بد جان شیرین بداد نبود از جهان دلش یک روز شاد یکایک از او بخت برگشته شد به دست یکی بنده بر کشته شد منابع شاهنامه پس از قتل دقیقی، دوستان فردوسی که قوت طبع شاعری او را پیش از این آزموده بودند نزد وی آمده و او را به ادامه کار تشویق کردند؛ اما وی منبع و ماخذی در اختیار نداشت که بتواند از روی آن به نظم شاهنامه بپردازد؛ از این رو این شاعر خستگی ناپذیر و سخت کوش برای تهیه این منابع به شهرهای بخارا، مرو، بلخ و هرات سفر کرده و با یک تحقیق میدانی و گسترده، داستان های باستان را از سینه پیران جهان دیده بیرون کشید و آن ر ا به نسل های پیش از خود تقدیم کرد.
    بپرسیدم از هر کسی بی شمار نترسیدم از گردش روزگار و این در حالی بود که آتش جنگ همه جا شعله ور و راه ها پر خطر بود. زمانه سرای پر از جنگ بود به جویندگان بر جهان تنگ بود.
    نگرانی فردوسی
    بزرگ ترین لذت بزرگان علم و ادب زمانی است که بتوانند نتیجه تلاشهای علمی و ادبی خود را ببیند و آثاری گران سنگ و ارزشمند از خود به یادگار گذارند. همچنین بزرگ ترین نگرانی آنان هنگامی است که موانع و مشکلاتی خواسته یا ناخواسته در این راه پیش آید و نتوانند کار بزرگی را که آغاز کرده اند به پایان برند. فردوسی نیز چنین بود . او همیشه این نگرانی و دغدعه خاطر را داشت که مبادا او هم همانند دقیقی که چهل سالگی از دنیا رفت با مرگی نا به هنگام روبه رو شود و نتواند کار بزرگی را که با عشق و علاقه آغاز کرده به فرجام رساند؛ از این رو از خداوند می خواست که آن قدر زنده بماند که بتواند شاهنامه را که خود آن را «نامه شهر یاران پیش» نامیده بود به نظم درآورد.
    می خواهم از دادگر یک خدای که چندان بمانم به گیتی به جای
    که این نامه شهر یاران پیش بپیوندم از خوب گفتار خویش
    دعای او متسجاب شد و در سن 71 سالگی، شاهنامه را به پایان رساند و در سن 82 سالگی نیز جهان فانی را وداع گفت.
    حامی قدرشناس
    اگر چه فردوسی در خانواده ای به دنیا آمد که به قول نظامی عروضی صاحب آب و زمین بودند و او بدین سبب از امثال خود بی نیاز بود؛ اما هر چه داشت همه را در راه تدوین شاهنامه خرج کرد و خود گرفتار فقر و تهیدستی گردید. در این زمان یکی از امرای قدرشناس طوس او را از نگرانی معاش و اندوه فقر رهایی بخشید و تحت حمایت خود قرار داد؛ اما دیری نپایید که این حامی قدرشناس به وضع نامعلومی ناپدید شد. بعد از آن بود که دیگر فردوسی روی آسایش ندید و فقر، سایه سیاه و سنگین خود را تا پایان عمر بر سر راه او انداخت..
    الا ای برآورده چرخ بلند چه داری به پیری مرا مستمند
    چو بودم جوان برترم داشتی به پیری مرا خوار بگذاشتی
    رنج سی ساله
    «هرچه زودتر برآید؛ دیر نپاید».
    این سخن از سعدی شیرازی است یعنی چیزی که با شتاب انجام یابد ماندگار نمی ماند. بعضی از شاعران و نویسندگان که بی تأمل و اندیشه، سخن می سر ایند و به قدری آثارشان بی پایه و بی مایه است که به قول نظامی عروضی «پیش از خداوند خود بمیرد» اما فردوسی این شاعر توانمند ایران، از کسانی بود که عشق و تلاش را به هم آمیخت و با فقر و تنگدستی در آویخت و سی سال رنج برد و دود چراغ خورد تا توانست اثری پایدار و ماندگار از خود به یادگار گذارد.
    بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
    نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام
    فردوسی در سن کهولت نیز خود را بازنشسته نپنداشت و هستی خود را در این راه گذاشت و تا دستانش توان نوشتن داشت قلم را کنار ننهاد و حاصل رنج سی ساله خود را در سال 400 هجری و در سن 71 سالگی به جامعه ادبی و هنری ایران زمین تقدیم کرد تا در سن 82 سالگی نیز به پیرایش و آرایش آن پرداخت.
    دربار سلطان محمود
    فردوسی پس از تکمیل شاهنامه و بازنگری در آن، تصمیم گرفت آن را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کند، تا با پاداشی که از این راه می ستاند هم خود را از فقر و تهدیدستی برهاند و هم کتاب را از گزند حوادث مصون دارد. وی بدین منظور از طوس به غزنین آمد، و به دربار محمود بار یافت، اما بر خلاف انتظار، مورد بی مهری سلطان قرار گرفت. فردوسی خشم آلود از کاخ بیرون شتافت و به گرمابه رفت و همه درهم هایی را که دریافت کرده بود بین کارکنان حمام تقسیم کرد و شبانه به هرات گریخت. فردوسی مدت ها به هجو سلطان محمود پرداخت و در مذمت او شعر سرود.
  • فهرست و منابع تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی , مقاله در مورد تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی , تحقیق درباره تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی , مقاله درباره تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله رایگان حکیم ابوالقاسم فردوسی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت