تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع)

تعداد صفحات: 12 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 18159
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تاریخ
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۶,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع)

    پرستش بت‏ ها و خدایان

    نوح(ع) نخستین(1) پیامبر اولوالعزم است که خداوند او را با رسالت خویش به سوى قومش فرستاد که به پرستش بت‏ها رو آورده و غرق در گمراهى و کفر گشته بودند. قرآن، نام‏بت‏هایى را که قوم نوح مى‏پرستیدند، از زبان اشراف آنان بیان مى‏دارد:

    وَقالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلا تَذَرُنَّ وَدّاً وَلا سُواعاً وَلا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْراً * وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیراً...؛(2)

    قوم نوح گفتند: خدایان خود را رها نکنید، به‏ویژه‏از پنج بت وَد و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست برندارید و بسیارى از مردم را به گمراهى کشاندند.

    آن گونه که آیه شریفه «لا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ» مى‏فرماید قوم نوح داراى خدایان دیگرى نیز بوده‏اند، گفته شده این خدایان، عبارت از ستارگان در گردش بوده‏اند و چون این ستارگان، شب‏ها پدیدار و روزها نهان مى‏شدند، براى تقرب به خدایان خویش، بت‏ها را واسطه قرار مى‏دادند، حضرت نوح(ع) مدت طولانى میان قوم خود درنگ کرد و آنهارا به پرستش خدا دعوت کرد. خداى سبحان مى‏فرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَه ٍ إِلّا خَمْسِینَ عاماً؛ ما نوح را به سوى قومش فرستادیم و نهصدوپنجاه سال میان آنان درنگ کرد» ولى این مدتِ طولانى نتیجه بخش نبود و از آنها جز عده‏اى اندک کسى به رسالتِ وى ایمان نیاورد،به نحوى که پدرى هرگاه پسرش به سن رشد مى‏رسید، به او سفارش مى‏کرد که تا زنده است از نوح(ع) پیروى نکند. به همین دلیل، پا فشارى بر شرک را از یکدیگر به ارث برده و در نافرمانى و گناه غوطه‏ور مى‏شدند.

    دعوت به حق

    نوح(ع) به قوم خود فرمود: «من شما را از عذاب الهى برحذر داشته و راه نجات و رهایى را برایتان روشن مى‏سازم، خداى یگانه را بپرستید و لحظه‏اى به او شرک نورزید. زیرا من بیم آن دارم که اگر غیر او را پرستش کنید و یا دیگرى را با او شریک بدانید، شما را در قیامت به شدت کیفر کند».

    وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ إِنِّى لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ * أَنْ لاتَعْبُدُوا إِلّا اللَّهَ إِنِّى أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ؛(3)

    ما نوح را به سوى قومش فرستادیم [و گفت‏] من بیم دهنده آشکارى برایتان هستم، جز خدا کسى را نپرستید، من براى شما بیم عذاب دردناکى را دارم.

    چنان‏که نوح(ع)بدانان فرمود: «اگر خدا را اطاعت کنید و از گناهان دورى گزینید، گناهان گذشته شما را مى‏آمرزد و به شما مهلت داده و تا آخرین روزهاى عمرتان که خدا مقدر فرموده، شما را از نعمت‏هاى دنیوى بهره‏مند مى‏سازد، ولى اگر از پروردگارتان نافرمانى کردید، هرگز شما را مهلت نمى‏دهد و برایتان عذاب را مقرر فرموده و به طور ناگهانى که تصور آن را نمى‏کنید، بر شما فرود مى‏آید...».

    قالَ یا قَوْمِ إِنَّى لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ * یَغْفِر لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى‏ أَجَلٍ مُّسَمّىً إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَآءَ لا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛(4)

    نوح فرمود: اى قوم، من بیم دهنده‏اى آشکار براى شمایم، خدا را بپرستید و از او بترسید و مرا اطاعت کنید. خداوند گناهان شما را مى‏بخشد و تا زمانى معین شما را مهلت مى‏دهد، آن‏گاه که وقت مقرر الهى رسید، تأخیر پذیر نیست، اگر به این معنا پى‏ببرید.

    برترى جویى کفار

    قوم نوح، پندواندرز آن حضرت را نادیده گرفتند و به بیم دادن الهى نسبت به خود، اعتنایى نکردند و با دلایلى، پیامبرى آن حضرت را انکار نموده و مى‏گفتند:

    الف) وى (نوح) مانند آنها انسان است و مى‏خورد و مى‏آشامد، بنابراین، چگونه کسى که مانند آنها انسان است مى‏تواند پیامبر باشد؟، پیامبر - از دیدگاه آنها - مى‏بایست فرشته باشد نه انسان!

    ب) پیروان او همه، افراد مستضعفند، منظورشان تهیدستان و کارگران و کشاورزان و افراد سطح پایین جامعه بود، و این گونه افراد - در نظر آنها - بدون اندیشه و فکر از نوح پیروى کرده و از علم و دانش بهره‏اى ندارند.

    ج) نوح(ع) و پیروانش را به دروغگویى متهم ساختند و به این اتهامِ خود مطمئن نبودند، بلکه صرفِ ظن و گمان بود....

    فَقالَ المَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مانَراکَ إِلّا بَشَراً مِثْلَنا وَما نَراک اتَّبَعَکَ إِلّا الَّذِینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِىَ الرَّأىِ وَما نَرى‏ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبِینَ؛(5)

    سران کافر قومش گفتند: ما تو را مانند خود بشرى بیشتر نمى‏دانیم، در دیدگاه نخستین باید گفت کسانى که از تو پیروى مى‏کنند، اشخاصى پست و بى‏مقدارند. ما هیچ‏گونه برترى براى شما بر خود نمى‏بینیم، بلکه شما را دروغگو مى‏پنداریم.

    قرآن، در آیه‏اى دیگر برترى جویى قوم نوح و ردّ دعوتِ آن حضرت و متهم ساختن وى را به گمراهى، به تصویر کشیده است، چنان‏که از نوح(ع) چهره‏اى شکیبا و مهربان ارائه داده که قصد دارد این تصور غلط را از ذهن قومش بزداید، از این رو به آنها مى‏گوید: «اى مردم، من گمراه نیستم، آن گونه که شما تصور مى‏کنید، من فرستاده‏اى از نزد پروردگار جهانیانم، دستورات و احکامى که مرا به خاطر آنها فرستاده و به مصلحت شماست، برایتان ابلاغ مى‏کنم، من شما را به آنچه‏که سعادت‏تان در آن است پند و اندرز مى‏دهم و از بدبختى و شقاوت برحَذَرتان مى‏دارم، چرا که خداوند، چیزهایى را که شما از آن آگاهى ندارید، به من آموخته است».

    آن‏گاه نوح(ع) برایشان روشن مى‏کند که پند و نصیحت و راهنمایى اگر توسط فردى از خودِ آنها باشد، شگفت‏آور نیست که آنها را از عذاب خدا بیم داده و به رحمت و رضوان الهى دعوت کند.

    قالَ المَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إنّا لَنَراکَ فِى ضَلالٍ مُبِینٍ * قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِى ضَلالَه ٌ وَلکِنِّى رَسُولٌ مِنْ رَبِّ العالَمِینَ * أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّى وَأَنْصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لاتَعْلَمُونَ * أَوَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلى‏ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛(6)

    گروهى از قومش گفتند، ما تو را در گمراهى آشکار مى‏بینیم در پاسخشان گفت: اى قوم من در گمراهى نیستم، بلکه فرستاده‏اى از نزد پروردگار جهانیانم که دستورات خدا را به شما ابلاغ کرده و شما را پند مى‏دهم و از ناحیه خداوند چیزهایى را مى‏دانم که شما بدان‏ها آگاهى ندارید. آیا اگر فردى از سوى خداوند مأمور شد شما را [از عذاب الهى‏] بیم دهد تا پرهیزگار شده به امید این‏که مورد لطف خدا قرار گیرید، شگفت‏زده مى‏شوید.

    نوح و پیگیرى دعوت خود

    نوح(ع) براى قانع ساختن قوم خود، دعوت خویش را ادامه داد و با آنان به گفتگو و بحث و مناقشه پرداخت و بدان‏ها گفت: «اگر من از ناحیه پروردگار خود حجتى ظاهرى بیاورم که خدا به رحمت و فضل و کرم خویش، نبوت را به من عطا فرموده باشد، در باره من چگونه فکر مى‏کنید؟ حال آن‏که جهل و نادانى و غرور شما به پول و مقام سبب شده که به رسالت الهى رهنمون نگردید،آیا درست است در حالى که شما از نور هدایت رو گردانید، من شما را به پذیرفتن آن مجبور کنم؟ با این‏که من براى انجام هدایتم، نه از شما مالى مى‏خواهم و نه در پى پست و مقامى از شما هستم بلکه خداوند مرا پاداش خواهد داد.»

    به نظر مى‏رسد که سخن نوح(ع) در قومش مؤثر واقع شد، ولى از آن‏جایى که آنها پیروانِ حضرت را افرادى تهیدست و ضعیف مى‏پنداشتند و فاصله‏هاى طبقاتى مالى و اجتماعى بسیارى میان آنها وجود داشته است، از این رو با نوح(ع) شرط کردند که به او ایمان مى‏آورند، مشروط به این که اطرافیانش را از خود دور گردانده و دست از دعوتِ آنها بردارد.

    نوح(ع) بدان‏ها پاسخ داد: من هیچ یک از کسانى را که ایمان آورده‏اند، به جهتِ درخواست شما و به سبب این‏که آنها را خوار و بى‏مقدار مى‏شمرید، ازخود دور نخواهم کرد، آنها در پیشگاه خداوند مقرّبند و در قیامت پروردگار خویش را ملاقات خواهند کرد و حساب و پاداش آنها مربوط به خداست، ولى به نظر من شما به آنچه‏سبب تمایز انسان‏ها نزد خداست، جاهل و نادانید.

    «اى قوم، اگر من این‏ها را پس از آن‏که ایمان آوردند از خود برانم، هیچ کس قادر بریارى من نبوده و مرا از عذاب الهى نمى‏تواند برهاند، آیا یادآور نمى‏شوید که آنها هم پروردگارى دارند و یاریشان مى‏کند؟ از طرفى براى این‏که از من پیروى کنید به شما نمى‏گویم که گنجینه‏هاى الهى نزد من است و هر گونه بخواهم از آنها استفاده مى‏کنم و نه ادعا مى‏کنم که غیب مى‏دانم و یا فرشته‏اى از فرشتگانم، بلکه من نیز انسانى مانند شما هستم و به کسانى که از دیدگاه شما پست و بى‏مقدارند نخواهم گفت که خداوند به خاطر میل و علاقه شما، هرگز بدانان فضل و عنایت ندارد، چه این‏که تنها خدا بر دل‏هاى با اخلاص آنها آگاه است، بنابراین اگر من کارى بکنم که شما خرسند شوید، در این صورت در جمع ستمگران خواهم بود.»

    قالَ یا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَه ٍ مِنْ رَبِّى وَآتانِى رَحْمَه ً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَنُلْزِمُکُمُوها وَأَنْتُمْ لَها کارِهُونَ * وَیا قَوْمِ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مالاً إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلىَ اللَّهِ وَما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَلکِنِّى أَراکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ * وَیا قَوْمِ مَنْ یَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدتُهُمْ أَفَلا تَذَکَّرُونَ * وَلا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِى خَزائِنُ اللَّهِ وَلاأَعْلَمُ الغَیْبَ وَلا أَقُولُ إِنِّى مَلَکٌ وَلا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِى أَعْیُنُکُمْ لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِى أَنْفُسِهِمْ إِنِّى إِذاً لَمِنَ الظّالِمِینَ؛(7)

    نوح به قومش پاسخ داد هرگاه ببینید از ناحیه پروردگار به من دلیل و برهان روشن و رحمتى عنایت شده، آیا باز هم حقیقتِ حال بر شما پوشیده خواهد ماند و آن‏گاه که شما از رحمت و سعادت تنفر دارید، چگونه شما را بر پذیرش آن مجبور کنم؟ من از شما انتظار مال و دارایى ندارم، پاداش من با خداست، و من ایمان آوردگان به خدا را از خود نمى‏رانم. آنان پروردگار خویش را ملاقات خواهند کرد. ولى من شما را انسان‏هایى نادان مى‏پندارم.اى مردم،اگر من آنها را از خود برانم، به کمک چه کسى از خشم خدا نجات یابم؟ آیا از این سخنان پند نمى‏گیرید، من نمى‏گویم خزاین خدا را در اختیار دارم و یا غیب مى‏دانم و یا فرشته‏ام و به کسانى که در نظر شما بى‏مقدارند، نمى‏گویم نزد خدا فضیلتى بر دیگران ندارند؛ زیرا خداوند به باطن آنها آگاه‏تر از من است، [اگر آنها را خوار شمارم‏] از ستمکاران خواهم بود.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع)

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    کتاب همراه با پیامبران در قرآن ((مترجمان:خاکساران حسین و جلالی عباس))

تحقیق در مورد تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , مقاله در مورد تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , تحقیق درباره تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , مقاله درباره تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع) , موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله سرگذشت نوح (ع)
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت