تحقیق مقاله منشأ هنر

تعداد صفحات: 6 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 21194
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: هنر
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله منشأ هنر

    منشأ هنر (به طور عام) را می‏توان انسانیت انسان دانست. چرا که برای سایر موجودات، «هنر» «آثار هنری»، «بیان هنری» و در واقع ظاهر نمودن و تجلی بخشیدن معنویات و ارزش‏ها در لباس ماده و به‏ویژه هنرهای شناخته شده، معنایی ندارد. قبلاً گفتیم که تنها انسان است که به جهت روح الهی غیر مادی و مجرد خویش که به صورت خداوند خلق شده است،(26) می‏تواند به مرتبه علم برسد و چون به این مرتبه رسید امکان علم به حقایق را نیز می‏یابد. این ویژگی‏ها به همراه سایر مختصات انسانی، همچون اراده و اختیار و عشق به جمال و کمال‏جویی، سبب می‏گردد تا در پی بیان حقایق معنوی به زبان دنیایی باشد که حیات ظاهری او در آن جریان دارد؛ یعنی زبان ماده. در این‏جاست که هنر به منصه ظهور می‏رسد. به بیان ساده، یکی از مبانی (منشأ) هنر، قوه آفرینندگی و خلاقیتی است که در انسان به ودیعه نهاده شده است. حب ظهور و اظهار را نیز که در واقع همان عینیّت بخشیدن است، یکی از لوازم هنر شمرده شده است.(27) منشأ این حب نیز به حدیث قدسی «کنت کنزا [مخفیا] و احببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» ارجاع می‏شود.(28)

    اقتصاد و مختصه‏های آن

    اقتصاد موضوعی است که تعاریف مرتبط با گونه‏های مختلف آن با استفاده از منابعی که متضمن مبانی فکری مورد نظر هستند، در این قسمت تبیین خواهند شد. به عبارت دیگر از آن جایی که موضوعات مطروحه در مقاله، متوجه مسایل ایران است، بنابراین همانند مفاهیم مرتبط با هنر، موضوعات اقتصادی نیز در فرهنگ ایرانی معرفی خواهند شد. مرحوم دهخدا اقتصاد را چنین معنا نموده است: «میانه راه رفتن، میانجی نگاه‏داشتن، میانه نگاه داشتن، میانه روی در هر کاری، قصد». و علم اقتصاد: «عبارت از علم به مجموع وسایلی است که برای رفع نیازمندی‏های مادی باشد، از آن استفاده می‏شود».(29)

    مرحوم علامه طباطبایی(ره) نیز اقتصاد را که ریشه‏ای عربی دارد، چنین تعریف می‏نماید: «اقتصاد به معنی گرفتن قصد و قصد به معنی میانه است. پس اقتصاد به معنی میانه‏روی در امور و پرهیز از افراط و تفریط در امور است. و امت مقتصده امتی است که در امر دین و تسلیم نسبت به دستورات الهی میانه و معتدل باشد».(30)

    حضرت امیر علی علیه‏السلام در نهج‏البلاغه، این واژه (اقتصاد) را وقتی که در مورد نبی‏اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به‏کار می‏برد، دقیقا به همین معنای تعادل است. حضرت امیر علیه‏السلام در فضیلت نبی‏اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: سیرته القصد و سنته الرشد و کلامه الفضل و حکمه العدل؛ یعنی: «سیرت پیامبر اعتدال و سنتش رشد و کلامش جداکننده حق از باطل و حکمش عدل محض است».(31)

    از سوی واژه Economyکه واژه اقتصاد به عنوان معادل فارسی آن برگزیده شده است، به‏معنای مدیریت خانه، مدیریت (به‏طور عام)، مدیریت سرمایه، مدیریت دقیق منابع و عقل معاش(32) می‏باشد.

    به هرحال به جهت دور نیفتادن از عرف غالب و وضع موجود، مراد از اقتصاد در این مقاله عبارت از موضوعاتی است که به نحوی با سرمایه و درآمد سروکار دارند و این در عین حالی است که اقتصاد را اصل و بنیاد و یا بهتر بگوییم، هدفِ فعالیت‏های فرهنگی و هنری نمی‏داند.

    رابطه هنر و اقتصاد

    طی این قسمت، اصول مشترک و تأثیر گذار هنر و اقتصاد بر یکدیگر و همچنین انواع ارتباطات و تأثیراتی که می‏توانند بر یکدیگر داشته باشند به اجمال مورد بررسی قرار خواهد گرفت. و از آن جایی که اصولاً قصد نداریم تعلق «هنر» و «اقتصاد» را به یکی از قلمروهای مختلف معنوی و مادی حیات، منحصر و محدود نماییم، بلکه به تبعیت از تفکر اسلامی که به جملگی موضوعات مرتبط با حیات انسان توجه توأمان معنوی و مادی دارد، برای هر دوی این موضوعات، هر دو وجه معنوی و مادی قابل تبیین است که البته اهمیت و یا درجه ارتباط آن‏ها برابر نخواهد بود. رابطه اقتصاد و هنر (و یا توسعه هنر) را از دیدگاه‏های مختلف می‏توان مورد بررسی قرار داد:

    اگر هر چیزی که از هنرها تولید می‏شود، اثر هنری و به‏وجودآورنده آن نیز هنرمند نامیده شود و اقتصاد نیز مترادف با درآمدزایی آن فرض شود، تعابیری همچون هنر درآمدزا یا خودکفایی در هنر می‏توانند کاربرد داشته باشند، ولی باید توجه کرد در این صورت آنچه که برای یک جامعه با جهان‏بینی الهی، مَدنظر است، اتفاق نخواهد افتاد.

    اگر اقتصاد را به معنای تعادل و هنر را مشتمل بر آثاری بدانیم که در یکی از شقوق هنر تولید می‏شوند، در این صورت می‏توان رابطه منطقی و تنگاتنگی را برای آن‏ها تصور نمود. در این حالت هر دو مقوله «اقتصاد» و «هنر» به عنوان دو محمل اصلی «عدالت» در جامعه تجلی خواهند نمود که یکی در پی ایجاد عدالت مادی و اجتماعی و انسانی در حیات جامعه است و دیگری در پی عدالت روانی و معنوی و افزایش تعادل روحی و معنوی انسان می‏باشد. این تعادل با توجه به میزان گرایش هنر به سمت هنر معنوی یا هنر مادی (مرتبط با جهان‏بینی‏های الهی و مادی) بر نوع تعادل انسانی نیز مؤثر خواهد بود.

    به هر حال رابطه هنر با اقتصاد را در شقوق مختلف می‏توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که این رابطه می‏تواند به دو گونه دسته‏بندی شود: یکی این که نوع هنر ثابت و بدون مرعی داشتن معیارهای ارزشی فرض شده و رابطه آن با جنبه‏های مختلف اقتصاد مقایسه شود. در این مقوله رابطه «هنر» با «اقتصاد هنرمند» با «اقتصاد عمومی» و با «اقتصاد ملی» مطرح می‏شود. روش دوّم آن است که مختصات اقتصاد، ثابت فرض شده و رابطه آن با هنر در دو مرتبه اصلی «هنر معنوی» و «هنر مادی» مورد بررسی قرار گیرد؛ با این توضیح که در هر دو مرتبه از هنر، مراد، هنر اصیل بوده و از ملحوظ داشتن هنر بازاری و تقلیدی و در واقع «شبه هنر» و یا «هنر بدلی» اجتناب شده است. ذیلاً این روابط به ترتیب مورد اشاره قرار خواهند گرفت:

    رابطه «هنر» و «اقتصاد آحاد جامعه» به چگونگی ارتباط هنر و توسعه آن با وضعیت اقتصاد افراد می‏پردازد. در این رابطه سهم درآمد و اقتصاد فرد و خانواده برای پرداختن و بهره‏مندی از آثار هنری مورد نظر می‏باشد. میزان درآمد و همچنین درجه علاقه فرد به نوع و رشته هنری، موضوعاتی هستند که در این زمینه قابل بررسی هستند. هر چه درآمد افزایش یابد، امکان بهره‏مندی فرد از هنرهایی که نیازمند صرف هزینه بیش‏تر می‏باشند، فراهم‏تر خواهد شد. موضوع یارانه به افراد مشتاق و هنر دوستِ فاقد سرمایه در این مقوله اهمیت می‏یابد. البته اهمیت یافتن اقتصاد در این مورد سبب می‏شود که در بسیاری موارد هنر به جنبه‏های تجملی و لوکس تبدیل شود. بنابراین ارتقای کیفیت آموزش عمومی در مورد هنرهای مختلف و آشنا نمودن مردم به معنا و مفهوم هنرها و همچنین شناسایی کاربردشان در ارتقای کیفیت حیات انسان ضرورت دارد.

    رابطه «هنر» و «اقتصاد هنرمند» به تأثیر سرمایه بر کمیت و کیفیت آثار هنری مورد نظر می‏پردازد. برخی از آثار هنری بیش‏تر از سایرین به کالا که عده‏ای در تولید آن نقش داشته و عده‏ای آن را مصرف می‏کنند، شباهت دارند؛ مانند سینما.برخی آثار هنری مخاطبان بیش‏تری دارند، همچون سینما، ادبیات و موسیقی. برخی آثار هنری مخاطبان محدودتری دارند، همچون تئاتر. برخی دیگر، مخاطبان کاملاً محدود و حتی انحصاری دارند که البته مراد از مخاطب می‏تواند به استفاده کننده نیز اطلاق شود (مثل یک تابلوی نقاشی). بنابراین ملاحظه می‏شود که نقش اقتصاد و سرمایه نیز در ایجاد آثار هنری رشته‏های متفاوت هنری، مختلف خواهد بود. به عبارت دیگر میزان سرمایه در اختیار هنرمندان رشته‏های مختلف هنری، تأثیر جدی بر کمیت و کیفیت ارائه اثر هنری خواهد داشت. این تأثیر، بسته به میزان نیاز به همکاری دیگران و مواد اولیه و امکانات ارایه شده، متغیر می‏باشد. نکته قابل ذکر در این جا آن است که انتخاب برخی هنرها به عنوان زمینه اصلی فعالیت، تضمینی برای گذران و امرار معاش و به عبارتی کسب درآمد مطلوب نخواهد بود. که البته مرتبه آن به معروفیت و اشتهار و در ضمن استقبال مردم از آثار ارائه شده دارد. فی‏المثل جامعه ممکن است (به هر دلیلی) از یک اثر مکتوب (کتاب) درجه 2 یا 3 استقبالی به مراتب بیش از یک اثر عالی هنری به عمل آورد.(33)

    در بررسی رابطه «هنر» و «اقتصاد عمومی» به چگونگی تخصیص و مصرف بودجه‏های دولتی به تهیه و ترویج آثار هنری توجه می‏شود. این بودجه‏ها قاعدتا نمی‏توانند تولید ذوق و نبوغ نمایند. نمی‏توانند آثار هنری یا بهتر بگوییم ایده اصلی و اتوود اولیه اثر هنری بیافرینند. این بودجه‏ها می‏توانند مواد اولیه مورد نیاز هنرمندان را تأمین کنند یامکان و فضا و امکانات مناسب بهره‏گیری جامعه از آثار هنری را فراهم نمایند و یا به آموزش مردم و ارتقای دانش عمومی نسبت به هنرهای مختلف کمک کنند

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله منشأ هنر

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله منشأ هنر , مقاله در مورد تحقیق مقاله منشأ هنر , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله منشأ هنر , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله منشأ هنر , تحقیق درباره تحقیق مقاله منشأ هنر , مقاله درباره تحقیق مقاله منشأ هنر , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله منشأ هنر , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله منشأ هنر ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله منشأ هنر
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت