قانون گذاری مبهم و خیلی زیاد می تواند فعالیت کارآفرینی را باز دارد. تجارت های کوچک نسبتاً هزینه های اجرایی پیروی از مقررات دولت حساسی هستند، همانطور یک یا تجارت های بزرگتر مقایسه شده زمان و انرژی که کارآفرینان در هیئت های اجرایی صرف می کنند آنها را از فعالیتهای (کارآفرینی) اصلی شان جدا می کند. نه تنها فشارهای اجرایی یک مانع برای ورود است، همچنین مانعی برای رشد شرکت هستند. کارآفرینان می تواند از کرایه کارمندان جلوگیری کند به دلیل فرایندهای اجرایی که شامل می شود.
هزینه های اجرایی همچنین اتفاق می افتد وقتی فرایندهای اجرایی پیچیده هستند. اغلب موسسه های دولت از مفاهیم مختلف برای بحث در مورد موضوعهای مشابه استفاده می کنند برای تحت الشعاع قراردادن قانونگذاری و مساعدت دولت. سیستم مالیات یک نمونه خوب است. آن اغلب کارآفرینان را سردرگم می کند به دلیل قوانین به طور مبهم نوشته شده، تغییرات دائمی، مواد انقضاء و لایه های مختلف مالیات (منطقه ایی و ملی)، علاوه بر آن درک زبان مالیات، معمولاً سفت است.
سیاستتهای مرتبط با داده :
معرفی :
سیاستهای دولت که منابع انگیزشی مرتبط با داده موجود در شرکتهای کوچک :
دانشی یا اطلاعات و سرمایه های، نیروی کار، یک تمایز می تواند بین سیاستهای مساعدت که هدفش بهبود شرایط مالی تجارت است و آنهایی که برای بهبود کارایی شرکت طراحی می شوند ایجاد شود. هدف مساعدت مالی کاهش نقایص بازار است برای نمونه فاصله مالی و می تواند شکل توسعه بازارهای سرمایه جایگزین را به خود بگیرد نظیر بازارهایی مخاطره آمیز، با پرداخت مستقیم پاداشی، وام ها با یارانه ها به شرکت. در مقایسه شاخه اصلی سیاستهای افزایشی کارایی از نیاز به غلبه بر نقایص اطلاعات ریشه می گیرد و اغلب شامل آموزشی تجارت و تامین اطلاعات، از طریق مشاوره و مشورت.
عملکرد بازار سرمایه مخاطره آمیز :
تجارت های جدید و ایجاد شده اغلب مشکلاتی با کسب سرمایه دارند. بیشتر کارآفرینان مبتدی منابع مالی را از خانواده و دوستان کسب می کنند. لیکن، اغلب منابع مالی اضافه نیاز به راه اندازی مالی یا توسعه تجارت دارند. این منابع مالی اضافی می تواند از طریق موسسه های مالی رسمی و غیررسمی به دست آید. لیکن، به دلیل ریسک بالا که شامل می شود و اغلب فقدان یک گزارش جاده بیشتر موسسه های مالی تمایل به قرض دادن پول به تجارت های اولیه و هسته ایی دارند. علاوه بر آن، اکثریت این تجارت ها اغلب برای افزایشی ارزش خالص در مبادلات عمومی خیلی کوچک هستند برای رشد (اولیه) یا راه اندازی مالی بنابراین سرمایه مخاطره آمیز می تواند به عنوان یک جایگزین در منابع مالی «متعارف» استفاده شود.
همانطوریکه Sofrova سرمایه مخاطره آمیز را تعریف کرده است سرمایه فراهم شده توسط شرکتها، حرفه های تمام وقت یا اشخاص خصوصی است که در کنار مدیریت تازه کارها سرمایه گذاری کردند سریعاً رشد کردند یا شرکتهای خصوصی را تغییردادند که برای توسعه تجارتهای مهم نیروی بالقوه دارند. سرمایه مخاطره آمیز خصوصاً برای سرمایه گذاشتن در پروژه های با برگشت بالا و ریسک بالا مهم است و اغلب برای شرکتهای جوان منتشر می شود نوعاً آنهایی که تکنولوژیهای مبتکرانه را گسترش می دهند. یک تمایز می توان بین کارآفرینان مخاطره آمیز رسمی و غیررسمی ایجاد شود. سرمایه مخاطره آمیز رسمی به کارآفرینی های ایجاد شده توسط کارآفرینان اشتراکی، گروههای دولتی، بانکها، بودجه های مقرری و شرکتهای بیمه (موسسه های مالی) اشاره می کند، در حالیکه سرمایه مخاطره آمیز غیررسمی شامل کارآفرینی هایی که توسط افراد خصوصی است علاوه بر آن کارآفرینان می توانند یک درگیری فعال یا غیرفعال در مدیریت تجارت ها داشته باشند.
یک بازار سرمایه مخاطره آمیز بسیار پیشرفته فرض می شود که راه اندازی های با ریسک و سود بالا را تخمین می زند. علاوه بر آن، ورشکستگی به دلیل، کارآفرینی کم می تواند با فراهم کردن منابع مالی لازم در شرکتهای کوچک ممانعت شود. یک بازار سرمایه مخاطره آمیز بسیار پیشرفته بنابراین احتمالاً تنوع هایی را بین کشورها توسعه می دهد. سه نوع بازار سرمایه مخاطره آمیز می تواند برای توصیف بازار سرمایه (مخاطره آمیز) یک کشور مشخص شود یعنی سیستم بانک مدار سیستم لاتین و سیستم بازار مدار.
توضیحات ممکن از توسعه نیافتگی بازار سرمایه مخاطره آمیز محدودیتهایی در نگهداری کارآفرینان موسسه ای از ارزشی خالص لیست نشده و سختی بودن سرمایه مخاطره آمیز هستند. علاوه بر آن، طبق نظر Borger (2000) یک تمایز می تواند بین ویژگیهای فرهنگی مختلف ایجاد شود که فرض می شود بر نگرشهای سرمایه گذاران و کارآفرینان تاثیر می گذارد نظیر نگرشی به سمت ریسک و نبود کنترل. این ویژگیهای فرهنگی می تواند مستقیماً بر توسعه بازار سرمایه مخاطره آمیز اغلب شامل ریسک بالا است.
علاوه بر آن، استفاده از سرمایه مخاطره آمیز اغلب با یک نبود کنترل همراه است. همانطوریکه با بازار سرمایه مخاطره آمیز در ایالت متحده مقایسه می شود بازارهای سرمایه مخاطره آمیز اروپایی تمایل کارآفرینان اروپایی برای قبول نبود کنترل مشخصمی شود که بودجه مخاطره آمیز و تنوع در قوانین به کار رفته در فهرست عمومی در کشورهایی مختلف اروپایی را تعیین می کند.
دولت می تواند توسعه بازار سرمایه مخاطره آمیز را حمایت کند با پا در میانی در هر دو ذخیره و تقاضای بازار سرمایه مخاطره آمیز این مقیاس ها می تواند به مقیاسهای مستقیم و غیرمستقیم تقسیم شود. مقیاسهای غیرمستقیم شامل تخمین بازار دوم و تشویق موسسه های مالی برای پیشنهاد یک گستره وسیع تولیدات است. مقیاسی های مستقیم شامل یک ذخیره مستقیم سرمایه در بخش تجارت و محرکهای مالی برای کارآفرینی در ریسک های (جدید) است.
سیاستهای حمایت کارآفرینی خاص :
دولت ها در اقتصادهای پیشرفته سیاستهای خیلی مختلفی را برای حمایت از تجارتهای کوچک طرح ریزی کرده اند. این مساعدت معمولاً شکل پرداخت های مالی مستقیم و خدمات رایگان یا مشورتی سرسبید داده شده را به خود می گیرد، تعدادی از این طرحهای حمایتی به طور خاص حمایت راه اندازی اقدامات جدید را راهنمایی کرده است.
در ابتدا، تسهیلات اعتباری برای شروع اقدامات در شبکه یک طرح گارانتی SME وجود دارد. فرض می شود که اعتبار سهمیه بندی می شود چون قرض دهنده ما اطلاعات ناکاملی درباره این پروژه ها که قرض گیرنده ها پیشنهاد داده اند دارند. این سهمیه بندی اعتبار ممکن است به شرکتهای سرمایه گذاری کوچک خصوصاً لطمه شدیدی بزند. چون می تواند طرحهای گارانتی وام را برای حل این مشکل معرفی کند. مدرک تاثیر این طرحها بر توسعه تجارتهای کوچک ترکیب می شوند. یک مشکل مهم در مواجه با طرحهای گارانتی تخصیص ناکارآمد منابع است بیشتر وامها در شرکتها منشتر می شود که تاکنون به منابع موسسه های مالی، همیشگی، دسترسی داشته است. انواع دیگر حمایت تجارتهای کوچک (جدید) تسهیلات مالی هستند. نظیر معافیت مالیات، که گاهی برای راه اندازی ها و اقدامات تازه کارها و تسهیلات یارانه داده شده نظیر روندها، اطلاعات و توجیه در دسترس است. بالاخره، شبکه های کارآفرینان می توانند مبادله را بین کارآفرینان و استادان (یارانه داده شده) تخمین بزنند برای نمونه، کارآفرینان موفق یا ارشد می تواند کارآفرینان جدید را حمایت کند.
لیکن، همانطوریکه Storey اشاره کرده است؛ ارزیابی کافی از این طرحهای مختلف حمایت مادر است و اغلب اینکه چه اندازه هایی از این سیاستها به اهدافشان رسیدگی می کند ناشناخته است. Storey استدلال می کند که تاثیرگذاری طرحهای حمایتی باید بررسی و ارزیابی شود. بررسی شامل مشخصه ویژگیهای افرادی است که این طرح را عهده دار می شوند و همین طور جست و جوی عقاید دریافت کننده ها و دیدگاهشان تا اندازه هایی که این طرح تفاوتی ایجاد کند. ارزیابی به بهترین نحو شامل مقایسه تجارت های مشارکتی با تجارتهای غیرمشارکتی با همان ویژگیها است نظیر سن و بخش و درنظر گرفتن، سوی گیریهای انتخابی است برای نمونه تجارت که به دنبال مساعدت هستند احتمالاً از تجارتهایی که به دنبال مساعدت نیستند فرض می کند بر طبق نظر Storey دولت نیاز به توجه کردن به تمام اجزا دارد قبل از اینکه «جهنم» را به وجود بیاورد برای نمونه حمایت دولت که تاثیرگذار و کارآمد است