تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی

تعداد صفحات: 670 فرمت فایل: word کد فایل: 3970
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: ادبیات فارسی
قیمت قدیم:۲۹,۵۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی

     

    فتوت در لغت عرب صفتی است که از کلمه < فتی > مشتق شده است همان‌گونه که رجولت از رجل و ابوّت از اب و اخوّت از اخ و امومت از امّ و انوثت از انثی و مانند آن. فتی نیز در لغت عرب، تازه جوان و کسی را گویند که پای در دوران جوانی نهاده و روزگار خوش شباب را آغاز کرده است. در فرهنگ‌ها فتوت به ضم اول و دوم و تشدید و فتح سوم را < جوان‌مردی و مردمی> معنی کرده‌اند (منتهی‌الارب) و فتَیٰ به فتح اول و الف کوتاه در آخر، به معنی جوان و جوان‌مرد نیکوخوی است. فتی به کسر اول جوانسال از هر چیز و فتاء بر وزن سماء جوانی و جوان شدن و جوان‌مردی نمودن است.

    این لغت معنی‌های دیگری نیز دارد از قبیل فتیان به فتح اول و دوم به معنی شب و روز، و فتیان به کسر اول نام قبیله‌ای از بجیله و مانند آن‌ها که اکنون از موضوع بحث ما بیرون است.

    در عصر جاهلی فتوت را مجازا" به معنی شجاعت و فتی را به معنی شجاع می‌گرفتند چنان‌که در شعر طرفه بن العبد آمده است :

    اذا القوم قالوا من فتی خلت اننی
     

    عنیت فلم اکسل ولم اتبلد
     

    و متمم بن نویره گفت :

    اذا القوم قالوا من فتی لعظیمه
     

    فما کلهم یدعی ولکنه الفتی
     

    از آن پس فتی را  به  معنی بخشنده به کار بردند، چنان که در شعر حطیأه آمده است:

    و ذاک فتی ان تأته فی صنیعه
     

    الی ماله لاتأته بشفیع
     

    بدین ترتیب در عصر جاهلی دو معنی مجازی برای لفظ فتی پدید آمده : شجاعت و سخاوت؛ و عرب این دو صفت را از تمام صفات پسندیده‌تر و ستوده‌تر می‌دانست. وقتی لفظ فتی بر سر زبان‌ها افتاد و بسیار کسان را  < فتی>   خواندند، شاعران ممدوح خویش را برای مبالغه < فتی الفتیان >  گفتند و نظایر چنین ترکیبی در عربی وجود داشت مانند اشجع الشجعان، اسخی اﻻسخیاء و نظایر آن‌هاTP[1]PT.

              مشتقات گوناگون  کلمه فتوت  ده بار  در قرآن کریم آمده است بدین شرح :  فتَیٰ (12/ 61) فَتَیان (12/ 36) فِتْیَه (18/13) اَلْفِتیَه (18/10) لِفَتیه (18/59-61) فتَیٰ (12/30)  لِفِتْیانِهِ (12/62) وَ فَتَیاتِکُم (4/29-24/33) .

              در تفسیر این آیت‌ها فَتَیٰات را کنیزان و پرستاران و فَتَیان و فِتْیان را غلامان و کارگزاران ترجمه کرده‌اند. لیکن فتَیٰ را جوان و جوان مرد و نیز شاگرد (در مورد اطلاق فَتی به یوشع بن نون خلیفه و مصاحب حضرت موسی علیه السلام) گفته و فِتْیَه (در مورد اصحاب کهف) را نیز جوان‌مردان ترجمه کرده‌اند. بنابراین در سراسر قرآن کریم، جز در دو سه مورد، یادی از جوان‌مرد و جوان‌مردی در تفسیر لفظ فتی نشده است و آن‌ها نیز یکی در مورد حضرت ابراهیم (ع) و دیگری در حق حضرت یوسف صدیق (ع) و سومی درباره اصحاب کهف است.

              در غزوه احد حضرت مولای متقیان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام فتی خوانده شده و آن‌چنان بود که رسول اکرم (ص) درفش را به علی سپرد و او با جمعی از یاران بزرگوار رسول روی به جنگ آوردند و چنین روایت شده است که چون در روز احد کار جنگ بالا گرفت و حمله و کشتار شدت یافت رسول اکرم (ص) در زیر عَلَم انصار نشست و علی را فرمود تا رایت اسلام را به پیش ببرد. علی چنین کرد و در میان صف‌ها ندا درداد < انا ابوالقصم > و چندان دلیرانه به مبارزه و مقاتله پرداخت که در حق او گفته شد : لا فَتی إلاّ عَلِیّ . این روایت را صاحب فردوس المجاهدین در کتاب خویش آورده است.

              ظاهراً  قسمت دوم این عبارت یعنی لا سَیْفَ إلاّ ذُوالْفقارِ مدتی بعد به قسمت اول افزوده شده است. علاءالدین علی دده‌سکتواری گفته است : < بعد ازآن،  هنگامی که وصایت حضرت رسول اکرم (ص) و وراثت شمشیر معروف به ذوالفقار علی علیه‌السلام را مسلم شد، نیکان علویان جمله لا سیف الاذوالفقار را نیز بدان افزودند. ذوالفقار نام شمشیری است که مقوقس آن را به رسول (ص) هدیه کرده بود و در بعضی اخبار آمده است که آن جزء غنیمت‌هایی بود که از قلعه خیبر به چنگ مسلمانان افتادTP[2]PT.

    در عصر امویان اسم‌هایی به منظور تخصیص بر کلمه فتی افزوده شد و ترکیب‌هایی چون فتی الندی و فتی الطعان پدید آمد. نیز این کلمه را به قبیله افزودند (فتی القبیله)TP[3]PT  و افرادی با وصف فتی به صورت مضاف شهرت یافتند چون فتی العشیره ابوسلیمان خالدبن ولید مخزومی، و فتی العرب عبدالعزیزبن زراره کلابی که در عصر یزید بن معاویه به قصد جهاد به روم رفت و در آنجا بمرد، و فتی قریش ابوعیسی بن مصعب بن زبیر بن العوام، و فتی العسکر ابو عبداللّه محمدبن منصوربن زیاد غسّانی کاتب که دیوان لشکریان را در ایام هارون‌الرشید اداره می‌کرد و هارون وی را فتی العسکر لقب داد و نیز شیخ‌الفتیان فضیل بن عیاض، که بعد در باب کار و کردار او سخنی خواهیم داشت.

    این گونه صفات چندان در لغت عرب رواج و فزونی یافت که شاعران اگر می‌خواستند ممدوح خود را به فتوت نسبت دهند ناگزیر بودند به تمام آن صفت‌ها به‌صورتی کلی اشاره کنند. از این روزگار به بعد دیگر معنی حقیقی فتی فراموش شد و فقط مفهوم مجازی آن _ که هیچ‌گونه پیوندی با سن و سال نداشت _ در کارآمد؛ و شواهد این گونه استعمال نه چندان است که بتوان آن‌ها را در شمار آوردTP[4]PT.

    به‌طور خلاصه می‌توان گفت که در عصر اموی معنی فتوت وسعت یافت و جنبه‌های مختلف مردانگی و مروت را شامل شد. معاویه بن ابوسفیان در تعریف فتوت گفته است:  < فتوت آن است که دست برادرت را بر مال خویش گشاده داری و خود طمع در مال وی نکنی، و با او به انصاف رفتار کنی و از او انصاف نخواهی، و خود پیرو او باشی و پیروی از او چشم نداشته باشی و جفای او را برتابی و خود بدو جفا نکنی، و نیکویی اندک او را بسیار شماری و نیکویی‌های خود را بدو اندک دانیTP[5]PT.>

    رکن اساسی این گونه فتوت ایثار بود و آن نخستین عنصر فتوت صوفیان، یعنی فتوتی است که مورد نظر ماست و از آن سخن خواهیم گفت. در صدر اسلام یکی از وظایفی که زاهدان و مسلمانان راستین برای خود می‌شناختند رفتن به  جهاد و جنگیدن در مرزهای اسلام بود و بسیاری از صوفیان متقدم بارها به غزای کافران رفته و بعضی از آنان در این راه به شهادت رسیده بودند. از آن پس صوفیان در خانقاه‌ها اقامت گزیدند و از جهاد اصغر به جهاد اکبر یعنی جهاد با نفس اماره پرداختند. به همین سبب فتوت، که نخست مفهوم آن مترادف با شجاعت و بخشندگی بود، تغییر معنی داد و به ایثار، و برخاستن از سرهوای نفس و هوس‌های نفسانی و تخلق به اخلاق حسنه اطلاق شد. چنان‌که معروف کرخی در باب علامت‌های جوان مردان گفته است : < جوان‌مردان را سه نشانه است : وفای بی خلاف و مدح بی چشم‌داشتِ پاداش و بخشیدن بی سؤال.>

    برای فتوت نیز، مانند تصوف، تعریفی جامع و مانع نمی‌توان یافت، و همان‌گونه که صوفیان هریک تصوف را به نوعی تعریف کرده‌اند و اگر در کتاب‌های صوفیان بنگریم می‌توانیم تعریف‌های بسیار متعدد از آن بیابیم، در مورد فتوت نیز حال بدین منوال است و صوفیان و جوان‌مردان و نویسندگان فتوت‌نامه‌ها و حتی صاحبان داستان‌های عوامانه در تعریف آن اختلاف دارند و هریک آن را به نوعی تعبیر و تفسیر کرده‌اند. ابوبکر محمدبن احمد شبهی که در حق وی گفته‌اند بیش از تمام مشایخ صوفیان جوان‌مرد بود، در باب فتوت گفته است : < فتوت نیکویی خلق و بذل معروف است.> جعفر خلدی گفت: فتوت کوچک شمردن خویش و بزرگ داشتن مسلمانان است. ابوعبداللّه بن احمد مغربی آن را چنین تعریف کرد : فتوت نیکویی خُلق است با کسی که بدو بغض داری و بخشیدن مال است به کسی که درنظر تو ناخوش آیند است و رفتار نیکو است با کسی که دل تو از او می‌رمد.

    شیخ ابوعبداللّه محمدبن ابی المکارم معروف به ابن معمار حنبلی بغدادی، که ظاهرا ً قدیم‌ترین کتاب فتوتی که در دست داریم از اوست، در کتاب خویش موسوم به کتاب الفتوه چنین گوید : < و اما در سنت، اخباری در باب فتوت وارد شده است و گزیده‌تر آن‌ها آن است که حضرت امام جعفر صادق (ع) آن را از پدرش و سرانجام از جدش روایت کرده است و گوید رسول خدا (ص) گفت: جوان‌مردان امت مرا ده علامت است. گفتند ای رسول خدا آن علامت‌ها کدام است؟  فرمود: راست گویی و وفای به عهد و ادای امانت و ترک دروغ گویی و بخشودن بر یتیم و دست‌گیری سائل و بخشیدن آنچه رسیده است و بسیاری احسان و خواندن مهمان و سر همه آن‌ها حیاستTP[6]PT.>

    این حدیث از آن جهت نیز اهمیت دارد که راوی و ناقل آن مردی حنبلی است و گفته او برای پیروان مذهب سنت نیز سندیت دارد. از حسن بصری روایت کرده‌اند که گفت : < در این آیت مفهوم فتوت جمع آمده است. قَوْلُهُ تَعالی :  إنَّ اللّهَ یَأمُرُ بِالْعَدْلِ والإحْسانِ وَ ایتآیء ذِی الْقُرْبی وَ یَنْهی عَن الْفَحْشآء والمُنْکَرِ والْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکّرُونَ.TP[7]PT>

    از این‌گونه تعریف‌ها و اظهارنظرها بیش از آن می‌توان یافت که یاد کردن تمام آن‌ها در این مقدمه بگنجد. اغلب این قول‌ها در کتاب الفتوه الصوفیه از ابوعبدالرحمن سلمی نیشابوری و کتاب طبقات الصوفیه هم از او و در رساله قشیریه از امام ابوالقاسم قشیری مندرج است و خواهندگان می‌توانند بدین مآخذ مراجعه کنند. اما از مطالعه تمام آن‌ها چنین مفهوم می‌شود که فتوت از همان آغاز کار به صورت مذهبی از مذاهب تصوف درآمدTP[8]PT، چنان که در هنگام توصیف صوفیان بزرگ می‌گفتند وی در میان صوفیان نیکوترین طریق فتوت را داشت؛ و یا وی دارای فتوتی کامل بود ؛ و همچنان که صوفیان برای خرقه و مرقع خود سند دارند، جوان‌مردان نیز برای فتوت خویش و شعار آن (که سراویل یا تنبان یا کسوت نامیده می‌شود) اسنادی ایجاد کردند و تمام این سلسله سندها _ بدون استثنا _ حاکی از آن بود که فتوت و مبدأ عملی آن از سیرت و رفتار حضرت امام علی بن ابی‌طالب (ع) گرفته شده است.

    بحث در باب مدارک علمی و معتبر و قدیم فتوت را با آنچه در تفسیرها آمده است پایان می‌دهیم و به گفتگو در باب سیر و تحول آن می‌پردازیم :

    در کشف‌الاسرار و عده ‌الابرار اثر ابوالفضل رشیدالدین میبدی (تألیف شده در سال 520  ه . ق . )  در تفسیر این آیت کریم : نَحْنُ نَقُصّ عَلَیْکَ نَبَأهُمْ بِالْحَقِ إنّهُمْ فِتْیَه اٰمَنُوا بِرَبِّهِمْ (18/13) در نوبت ثانی آمده است :  إنّهُمْ فِتْیَه حَکَمَ اللّهُ لَهُمْ بِالفُتُوَّه ِ حینَ اٰمَنُوا بِلا واسِطَه ٍ کَذلِکَ قالَ بَعْضُهُمْ رَأسُ  الفُتُوَّه ِ الایمانTP[9]PT . یعنی : حکم کرد خداوند در حق ایشان به فتوت، هنگامی که ایشان بی‌ هیچ میانجی ایمان آوردند، از آن روی گفته‌اند سرِ جوان‌مردی، ایمان است. و در < النوبه الثالثه>  بدان افزاید :  < اینت شرف بزرگوار و کرامت تمام و نواخت بی‌نهایت که رب‌العالمین بر اصحاب کهف نهاد که ایشان را جوان‌مردان خواند. گفت : إنّهُمْ فِتْیَه با ایشان همان کرامت کرد که با خلیل خویش ابراهیم (ع) که او را جوان مرد، خواند: قالوا سَمِعْنا فَتی یَذْکُرُهُم یُقالُ لَهُ إبْراهیم (21 / 60) و یوشع بن نون را گفت : و إذ قالَ مُوسی لِفَتیه (18 / 60) و یوسف صدیق را گفت تُراوِدُ فَتیها (13 / 30) .

    و سیرت و طریقت جوان‌مردان آن است که مصطفی (ص) با علی (ع) گفت: یا علی جوان‌مرد راست‌گوی بود؛ وفادار و امانت‌گزار و رحیم دل، درویش‌دار و پر عطا و مهمان‌نواز و نیکوکار و شرمگین.

    و گفته‌اند سرور همه جوان‌مردان یوسف صدیق بود علیه‌السلام که از برادران به وی رسید آنچه رسید از انواع بلیات، آن‌گه چون بر ایشان دست یافت گفت : لا تَثْریب َ علَیْکُمُ الْیَوْمَ (12 / 92 ) .

    و در خبر است که رسول (ص) نشسته بود. سائلی برخاست و سؤال کرد، رسول (ص) روی سوی یاران کرد و گفت: با وی جوان‌مردی کنید. علی (ع) برخاست و رفت؛ چون باز آمد یک دینار داشت و پنج درم و یک قرص طعام. رسول (ص) گفت: یا علی، این چه حال است؟ گفت: یا رسول اللّه ، چون سائل سوال کرد بر دلم بگذشت که او را قرصی دهم؛ باز در دلم آمد که پنج درم به وی دهم؛ باز به خاطرم فراز آمد و بر دلم بگذشت نکنم. رسول (ص)  گفت : <لا فتی الا علی> جوان‌مرد نیست مگر علیTP[10]PT.

    در این تفسیر در جاهای دیگر که کلمه فتی آمده، ذکری از فتوت و جوان‌مردی نشده است. اما علت این که میبدی در کشف‌الاسرار نسبه با تفصیل بیش‌تر از فتی و فتوت گفتگو کرده، همانا مشرب تصوف اوست، که بدین گونه گفتارها متمایل بوده؛ ورنه سخن شیخ ابوالفتوح رازی در تفسیر خویش، در موقع بحث از همین آیت، بسیار مختصرتر است. وی گوید :

    < ایشان جوان‌مردانی بودند که به خدا ایمان آوردند، از آن‌جا گفتند که اصل جوان‌مردی ایمان به خداست. اگر آن را که از سر کفر ایمان آرد او را جوان‌مردی رسد، آن را که ایمان آرد لاعن کفر لاجرم چنان‌که در ایمان رجحان هست در فتوتTP[11]PT آن رجحان دادند او را که از همه جهان نفی کردند و او را اثبات، برزبان جبرئیل، که لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علیTP[12]PT.>

    درباره فتوت در منابع معتبر و عالمانه دینی و مذهبی بیش  از این گفتاری نمی‌توان یافت و هر تفسیری را که بنگریم، کم و بیش همین اندازه (یا کم‌تر) در باب فتوت بحث کرده‌اند ؛ و هرچه تفسیر قدیم‌تر باشد بحث آن در این باب کوتاه‌تر است. بنابراین اطلاعات مربوط به فتوت را نخست در کتاب‌های صوفیان، و سپس در فتوت‌نامه‌ها و داستان‌های عوامانه‌ای که با شور و اشتیاق و صمیمیت تمام، جنبه‌های مثبت این مسلک را ستوده‌اند باید یافت. اما بیش از آن که در این  باب به جستجو در مدارکی که یاد شد بپردازیم، باید گفت که در شعر فارسی جای جای به اجمال تمام جوان‌مردی مورد ستایش گویندگان قرار گرفته است :

    جوان‌مردی از کارها بهتر است                         جوان‌مردی از خوی پیغمبر است

    (عنصری)

    جوان‌مردی و راستی پیشه کن                            همه نیکویی اندر اندیشه کن

    (فردوسی)

    گویندگان و نویسندگان صوفی مشرب نیزگاه به همین شیوه جوان‌مردی را می‌ستایند:

    جوان‌مرد باشی دو گیتی تو راست                   دو گیتی بود بر جوان‌مرد راست

    جوان‌مرد اگر راست خواهی ولی است                 کرم پیشه شاه مردان علی است

    (سعدی)

    و گاه به تفسیر آن می‌پردازند. مانند تفسیری که شیخ ابوسعید ابوالخیر، برای کارگر حمام از جوان‌مردی کرده و عطار آن را به نظم آورده است :

     بوسعید مهنه در حمام بود                        قائمش کافتاد ، مردی خام بود

     شوخ شیخ آورد تا بازوی او                       جمع کرد آن جمله پیش روی او

    شیخ را گفتا بگو ای پاک جان                        تا جوان‌مردی چه باشد در جهان؟

    شیخ گفتا شوخ پنهان کردن است                      پیش چشم خلق نا آوردن است

    این جوابی بود بر بالای او                     قایم افتاد آن زمان بر پای او

    چون به نادانی خویش اقرار کرد                     شیخ خوش شد، قایم استغفار کردTP[13]PT

     

    یکی دیگر از مدارک معتبر و متقدم در باب فتوت کتاب گرانقدر قابوس‌نامه اثرعنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندربن قابوس است که مؤلف آخرین باب آن (باب چهل و چهارم) را در آیین جوان مردپیشگی پرداخته و به اشباع و تفصیل در آن سخن گفته است چنان که هیچ‌یک از باب‌های چهل و چهارگانه کتاب بدان درازی نیست و چون قابوس‌نامه بارها به طبع رسیده و در دسترس همگان است. نقل گفتار عنصرالمعالی را در این مقدمه روی نیست، لیکن تعریفی را که وی از جوان مردی کرده است می‌آوریم :

    < .... گفته‌اند اصل جوان‌مردی سه چیز است : یکی آن که هرچه گویی بکنی و دیگر آن که خلاف راستی نگویی، سوم آن که شکیب را کار بندی؛  زیرا که هر صفتی که تعلق دارد به جوان‌مردی به زیر آن سه چیز است.P2P>

    نکته قابل ملاحظه در این باب از قابوس‌نامه آن است که مؤلف برای هر طبقه از مردمان شرایطی خاص برای جوان‌مردی قرار داده است: جوان‌مردی عیاران و سپاهیان دیگر است و جوان‌مردی بازاریان دیگر. صوفیان برای احراز فتوت شرایطی غیر از این دو طبقه دارند و انبیاء  علیهم السلام بیش از هر کس و هر طبقه در فتوت پیش رفته‌اند و فتوت ایشان برتر از همه است و تمامی جوان‌مردی ایشان راست.

    برای مثال، در شرح جوان‌مردی و سپاهیان گفته است :

    <بدان که جوان‌مردی عیاری آن بود که او را از آن چندگونه هنر بود : یکی آن که دلیر و مردانه و شکیبا بود به هر کاری و صادق الوعد و پاک عورت و پاک‌دل بود و زیان کسی به سود خویش نکند و زیان خود از دوستان روا دارد و بر اسیران دست نکشد و اسیران و بیچارگان را یاری دهد و بد بدکنان از نیکان بازدارد، و راست شنود چنان که راست گوید و داد از تن خود بدهد و بر آن سفره که نان خورد بد نکند و نیکی را بدی مکافات نکند و از زنان ننگ دارد و بلا راحت بیند. چون نیک بنگری بازگشت این همه هنرها بدان سه چیز است که یاد کردیم .....TP[14]PT>.

    از توضیحات صاحب قابوس‌نامه چنین برمی‌آید که در عصر او و پیش از آن، فتوت به صورت دستورهای عملی اخلاقی در میان طبقات گوناگون جامعه راه یافته بود، و هریک از آنان می‌کوشید در کار خود جوان‌مرد باشد و اصول فتوت را مراعات کند و به همین سبب است که از یک سوی پهلوانان و ورزش‌کاران و زورگران و سپاهیان و عیاران خویشتن را جوان‌مرد می‌خوانند ؛  و از سوی دیگر پیشه‌وران و بازاریان آداب و رسوم و دستورهایی برای جوان‌مردی خاص خویش دارند (و بسیاری از آن‌ها در همین کتاب حاضر شرح داده شده و خواهیم دید که فتوت‌نامه‌هایی مختصر برای یک صنف خاص نیز نوشته می‌شده است.) و صوفیان و خانقاه‌نشینان هم در دستگاه خود راه و رسم جوان‌مردی را مراعات می‌کنند و آن کس را که در رعایت آن آداب کوشاتر و کامل‌تر باشد در فتوت برتر از دیگران می‌شمارند ؛  درصورتی که در ظاهر، این طبقات با یکدیگر پیوستگی و همانندی ندارند و زندگانی مادی و معنوی هریک از آن‌ها پایه و اساسی غیر از طبقه دیگر دارد.

    در طول تاریخ نیز بارها اتفاق افتاده است که کار فتوت یکی از این طبقات بیش‌تر بالا گرفته و مردم بدان اقبال کرده‌‌اند: وقتی عیاران در ناحیه‌ای روی کار می‌آمدند و قوتی می‌گرفتند، جوان‌مردی و عیاری و پهلوانی و سپاهی‌گری بر سر زبان‌ها می‌افتاد و داستان‌ها از سیرت و اخلاق این گروه پدید می‌آمد (چنان که در جوامع الحکایات عوفی حکایت‌های بسیار از جوان‌مردی یعقوب لیث نقل شده است) هنگامی که جامعه ثبات و آرامش و امنیت می‌یافت و وضع اقتصادی صنعت‌گران و پیشه‌وران و بازاریان رو به بهبود می‌رفت، کتاب‌های فتوت نیز بیش‌تر این جنبه را مورد توجه قرار می‌دادند و در عمل نیز لنگرها و مراکز اجتماع کسانی که از طریق پیشه‌وری و داد و ستد امرار معاش می‌کردند و خود را جوان‌مرد می‌خواندند رونق می‌گرفت و آداب و تشریفات مجلسی فتوت رایج می‌شد و در همان حال که فتوت عامه مردم به اقتضای تغییر اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هر روز گونه‌ای دیگر به خود می‌گرفت، فتوت صوفیان نیز با همان عفت  و ایثار و مکارم اخلاق که معهود آن است در میان این گروه ادامه می‌یافت.

    درعین حال _ چنان‌که می‌دانیم، و در هر مشرب و مکتب و مسلکی نیز ممکن است این جریان پیش آید _ گروهی یا به قصد سوء استفاده از حسن شهرت و قبول عام این آیین، و یا به علت جلب شدن به ظاهر آن، فتوت را بر خود می‌بستند و خویشتن را جوان‌مرد می‌خواندند بی آن که در این راه سلوکی کرده و برای تخلّق بدین اخلاق رنجی بر خود نهاده باشند.

    گروهی از طالبان دنیا و دوست‌داران لهو و لعب و خواستاران لذت و عیش به فتوت روی می‌آوردند و جنبه دلیری و شجاعت آن را  که نخست برای مقابله با دشمنان دین و ملت مورد استفاده قرار می‌گرفت به جلدی و گربزی و همان راه و رسمی که کم و بیش اکنون نیز در بین داش‌مشدی‌ها رایج است بدل کردند. در این فتوت، می‌گساری و تفریح و لذت و موسیقی و آواز و بالاچاقی کردن و زورمندی نمودن از صفات بارز بود و البته این گونه جوان‌مردان لذت‌طلبی را با بعضی صفات اصلی فتوت چون درست قولی و وفای به عهد و بزرگواری و بخشندگی جمع کرده بودند.

     

    1-  برای دیدن شواهد این ترکیبات رجوع کنید به مقدمه کتاب الفتوه از دکتر مصطفی جواد. وی در این مقدمه شعرهایی از الکامل نقل کرده است.

    1-  محاضره الاوائل و مسامره الاواخر : 69

    1-  برای دیدن شواهد این گونه ترکیب‌ها رجوع کنید به مقدمه کتاب الفتوه :  7-8

    2-  بعضی از این گونه شواهد را می‌توان در مقدمه دکتر مصطفی جواد بر کتاب الفتوه

    ابن معمار یافت و او نیز از آن‌ها به‌عنوان برهانی بر صحت این قول استفاده کرده است

     

     

     

     

    1-  تلخیص معجم الالقاب : 4/368  به نقل مصطفی جواد در مقدمه کتاب الفتوه : 9

    1-  کتاب الفتوه :  132-133

    1-  قرآن کریم : 16/ 90

    2-  کاشفی نیز در آغاز فتوت‌نامه سلطانی تصریح می‌کند که علم فتوت شعبه‌ای است از علم تصوف.

    1-  کشف‌الاسرار : 5 / 657

    1-  کشف‌الاسرار :  5 / 668 - 669

    2-  در اصل :  فوت _ و آن غلط واضح است. به قیاس تصحیح شد.

    3-  تفسیر ابوالفتوح : 6 / 395

    1- بیت‌های منقول از عنصری و فردوسی و سعدی و عطار به نقل از امثال و حکم دهخدا (جلد دوم) است.

    2- قابوس نامه: 246

    1-  قابوس‌نامه : 247

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی

    فهرست:

    فهرست مطالب

     

    عنوان

    صفحه

    TUمقدمه مصححUT   . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    3

    TUمقدمه مؤلفUT   . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    103

    TUباب اول : UT

    در بیان منبع و مظهر فتوت و معنی طریقت و تصوف . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    114

    TUباب دوم :UT

    در بیان پیر و مرید و آنچه تعلق بدان دارد . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    149

    TUباب سوم :UT

    در بیان نقیب و استاد شدّ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    171

    TUباب چهارم UT:

    در بیان خرقه و سایر لباسهای اهل فقر . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    219

    TUباب پنجمUT :

    در آداب اهل طریق . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    266

    TUباب ششمUT :

    در شرح حال ارباب معرکه . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

    334

    TUباب هفتمUT :

    در بیان اهل قبضه و حالات ایشان . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  .

    414

     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی, مقاله در مورد تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی, تحقیق درباره تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی, مقاله درباره تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله فتوت نامه سلطنتی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت