تحقیق مقاله روانشناسی کودک

تعداد صفحات: 15 فرمت فایل: word کد فایل: 8315
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: روانشناسی
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۶,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله روانشناسی کودک

    جیغ زدن کودک

    نوزاد از موقع تولد برای تأمین نیازهای خود یا بیان مشکلات خود فقط گریه می‌کند بتدریج حرف می‌زند و با بیان کلمات نیازی خود را بیان می‌کند. بعضاً مشکلات جسمی، مسائل شنوائی یا بیماریهای کودک ممکن است با بی‌قراری، گریه کردن ممتد، جیغ زدن‌های طولانی باشد. این یک وسیله برای ارتباط با محیط و ابزار نیاز یا مطرح کردن خود است. خشونت در کودکان یا پرخاشگری ممکن است باعث ایجاد اختلالات روانی و یا پرخاشگری شود. در مسیر تکامل تکلم در کودکان ممکن است اختلالات شنوائی نیز با جیغ زدن همراه باشد. چرا که کودک نمی‌تواند نیازهای خود را در مسیر عادی ابراز کند نمی‌تواند با کلمات بیان کند و با جیغ زدن جلب توجه می‌کند.

    چنانچه جیغ زدن های کودک باعث جلب توجه و توجه بیشتر به کودک شود او شرطی می‌شود و سعی می‌کند خواسته‌های خود را با جیغ زدن به اطرافیان تحمیل کند.

    بسیاری از بیماریهای زمینه‌ای کودک بیماریهای متابولیک و کلامی و یا اختلالات گوارشی و یا بیماریهای عصبی و یا اختلالات روانی ممکن است حالت عادی کودک را تغییر داده و منجر به این شود که ابراز نیاز کودک به طرز عادی نباشد.

    تغذیه کودک خصوصاً در 6 ماه اول با شیر باید براساس نیاز کودک باشد. ساعت مشخص برای او در نظر نگیرید هر موقع که دوست دارد و به هر میزان که نیاز دارد. بهترین شرایط آن است که کودک در بغل مادر در شرایط کاملاً آرام تغذیه شود. هر نوع استرس در مادر یا کودک این شرایط ایده‌آل را مختل کرده و باعث کاهش شیر مادر یا اختلال در تغذیه کودک می‌شود. محرکهای محیطی مثل صداهای بلند حتی صدای زنگ تلفن، یا بازی با کودک در ضمن شیر خوردن باعث اختلال در تغذیه او می‌شود.

    زمان شیر خوردن کودک از پستان مادر بهترین زمان تبادل عواطف بین مادر و کودک است و این زمانی است که مادر با کودک خلوت کرده و بهترین و عمیق‌ترین عواطف انسانی در پاکترین پیوندها مبادله می‌شود. هر چه آرامش بیشتری در این زمان بین مادر و کودک باشد میزان شیر دهی و طول مدت شیردهی بیشتر است کودکانی که مادران در ضمن شیر دهی آرامش بیشتری داشته باشد از آرامش بیشتری برخوردار هستند و راحت‌تر شیر می‌خورند، مسلماً رشد بهتری خواهند داشت. بعضی از کودکان به محض شروع تغذیه با شیر مادر دفع مدفوع دارند و با کوچکترین تحریک گوارشی ممکن است دفع مدفوع نیز تحریک شود.

    کودکانی که شیر مادر می‌خورند ممکن است 7-8 مرتبه در روز دفع مدفوع داشته باشند بعضاً این مدفوع آبی و حتی ممکن است سبز رنگ باشد و یا ممکن است همراه با زورزدن و بیقراری باشد این واکنشها طبیعی است و مشکل خاص برای کودک ایجاد نمی‌کند بعضاً ممکن است تعداد دفعات دفع مدفوع کودک کم شود تا هفته‌ای یک بار دفع داشته باشد دربچه‌های که شیر مادر می‌خورند این مسئله نیز ممکن است طبیعی باشد. دفع مدفوع در این حالت ممکن است با زور زدن، قرمز شدن صورت و کمی بی‌قراری باشد چنانچه دفع کودک به همین شکل باشد و مشکل حادی ایجاد نکند غیر عادی نیست خصوصاً در 6-3 ماده اول این واکنشها همراه دفع طبیعی است و داروی خاصی لازم نیست.

    با کودک چگونه از مرگ صحبت می کنید؟

    توضیح مرگ به کودکان یکی از سخت ترین کارها برای اولیاست، بخصوص هنگامی که خود آنها با غم مرگ عزیزی دست به گریبان هستند. اما مرگ یک بخش غیر قابل انکار از زندگی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خیلی خردسالی، کودکان نسبت به آن کنجکاو می شوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره روشهایی که احساس غم مربوط به آن را به طور طبیعی نشان بدهد، علاقه مند هستند، روشهایی که بزرگترها عزاداری می نامند.

    شاید باعث تعجب باشد که بدانید حتی کودکان 2 ساله از مرگ آگاه هستند. کودکان در قصه هایشان یا برنامه های تلویزیون از مرگ می شنوند، یا در اطراف خود حیوانات خانگی یا خیابانی مرده را می بینند. علی رغم این موارد، هیچ کدام از کودکان مفهوم مرگ را نمی دانند. آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درک کنند و در عوض، آن را به عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند.

    آنها تصور می کنند که اجساد هنوز می خورند و می خوابند و کارهای همیشگی خود را انجام می دهند، فقط با این فرق که این کارها را یا در آسمانها و یا در زیر خاک انجام می دهند. حتی وقتی یکی از اولیا یا خواهران و برادران کودک درگذشته است، او نمی تواند این اتفاق را برای آنها در نظر بگیرد.

    کودکان به روشهایی مختلف نسبت به مرگ واکنش نشان می دهند:

    اصلاً تعجب نکنید اگر کودک 2 ساله ای در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت کند یا کودک 5 ساله ای نخواهد به مهد کودک همیشگی اش برود، چرا که کودک در جست و جوی علت پریشانی و غمگینی بزرگترها است و می خواهد بداند چرا برنامه
    روزمره اش تغییر کرده است. او با خودش فکر می کند چرا به ناگهان جهان اطرافش این همه نگران کننده شده است. از سوی دیگر، ممکن است کودکی هم باشد که اصلاً واکنشی به مرگ نشان ندهد یا گاه گاهی در بین شادی و خوشحالی های کودکانه اش به یاد آن بیفتد که این هم کاملاً طبیعی است و دلیل سنگدلی کودک نیست! اصولاً کودکان این مفهوم را کم کم و به آهستگی درک می کنند و نباید انتظار داشت که همه موضوع را در یک لحظه یا یک روز بفهمند و حتی بسیاری از آنها تا وقتی که کاملاً احساس امنیت نکنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمی دهند، یعنی فرایندی که ممکن است ماهها تا سالها به طول بینجامد، بخصوص اگر مرگ عزیزی را شاهد بوده باشند . بعضی از کودکان رفتارهایی انجام می دهند که به نظر عجیب می رسد. مثل بازیهای تشییع جنازه یا ادای مردن کسی را درآوردن. این هم امری طبیعی است، حتی اگر به نظر بزرگترها غیر معقول باشد. بنابراین، این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نباید از کودک گرفت.

     احساسات خود را در مورد مرگ توضیح بدهید. سوگواری یک قسمت بسیار مهم برای التیام غم مرگ عزیزان است و این هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است کودک را نباید با سوگواری شدید، وحشت زده کرد، ولى از طرفی هم نباید مسأله را بی اهمیت جلوه داد. به کودک باید توضیح داد که بزرگترها هم نیاز به گریه کردن دارند و اینکه ما به خاطر از دست دادن کسی ناراحت هستیم. در غیر این صورت، کودک کنجکاوانه تغییرات خلقی شما را درک می کند و بخصوص وقتی حس کند مسأله ای وجود دارد، ولی شما سعی در مخفی کردن آن دارید، نگران تر می شود.


     به سؤالات کودک پاسخ دهید. کنجکاوی کودکان درباره مرگ یک امر عادی است و نباید از سؤالات آنها فرار کرد، بلکه بهتر است از فرصت پیش آمده استفاده کرده و به کودک کمک کنیم تا بتواند با مسأله از دست دادن دیگران روبرو بشود.


     جوابهای آسان و کوتاه عرضه کنید. کودکان قدرت درک اطلاعات پیچیده و سنگین را ندارند. بنابراین سعی کنید برای توضیح مرگ وارد جزئیات و بحثهای پیچیده آن نشوید. آنچه براى کودکان بخصوص زیر 5 سال درک بهتری دارد، توضیح مرگ به عنوان توقف تمام کارهای جسمانی است. مثلاً به او گفته شود مردن این گربه یعنی اینکه او دیگر راه نمی رود یا غذا نمی خورد و چیزی را نمی بیند و هیچ دردی را احساس نمی کند و جسم آن دیگر کار نمی کند.


     کودکان نیاز دارند در مورد خودشان اطلاعاتی داشته باشند. ممکن است بپرسند که «من کی می میرم؟» که در جواب بهتر است گفته شود «هیچ کس نمی داند که کی کسی می میرد، ولی بیشتر ما زمان خیلی خیلی زیادی زندگی می کنیم. من مطمئنم که تو تا وقتی که خیلی پیر بشوی، زندگی می کنی.» یا ممکن است کودک بپرسد: «مامان، تو کی می میری؟» این سؤال معمولاً برای اولیا خیلی تکان دهنده است. عملاً منظور کودک از این نوع سؤال این است که آیا تو از من مراقبت می کنی و یا چه کسی بعد از این از من مراقبت می کند، بنابراین بهتر است به کودک گفته شود «مامان قوی و سالم است و خیلی خیلی وقت زیادی، پیش تو خواهد ماند.» حتی به کودکان زیر 5 سال توصیه می شود اولیا بگویند «مامان نمی میرد»، «بابا نمی میرد». بنابراین اگر اینگونه جواب بدهیم که «فرزند عزیزم همه ما یک روزی می میریم» برای کودک مانند این است که بگوییم ما همین امروز می میریم

    واژه های مسأله ساز :

    در بخش نخست مقاله، به چگونگی نگاه کودکان به مقوله مرگ و اینکه آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درک کنند و در عوض، آن را به عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند، اشاره شد. و همچنین نکته هایی برای ایجاد ارتباط مناسب با کودکان مطرح شد. در بخش پایانی ، سایر نکات مهم در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد.

    از عبارت هایی که به یک امرخوب اشاره می کند، پرهیزکنید.
    عبارت های معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل «درآرامش استراحت کردن» یا «خواب ابدی» یا «رفتن به یک جای دور» برای خردسالان بسیارگیج کننده است.
    پس نگویید که «پدربزرگ خوابیده است» یا «به یک جای دوررفته است». کودک ممکن است با این توضیحات از رفتن به تختخواب نگران بشود و فکرکند که او هم ممکن است بخوابد و دیگر برنگردد، یا اگر شما به خرید و کار بروید، فکرکند که شما هم برنمی گردید. مرگ را هرچه قابل لمس تر براى او توضیح بدهید مثلاً بگویید: «پدربزرگ خیلی خیلی پیرشده بود و بدن اش قادر به کارکردن نبود» اگر پدربزرگ قبل از مرگ مریض بوده اطمینان حاصل کنید که کودک بفهمد مریض شدن مثل سرماخوردن معنی مردن نمی دهد. به او توضیح بدهید که این مریضی ها نمی تواند کسی را بکشد.


     درمورد کاربرد واژه های خداوند و بهشت با احتیاط کامل رفتارکنید. دقت کنید این مفاهیم را برای یک کودک 5 ساله یا حتی کوچکتر به کار می برید و هدف شما این است که او را آرام کنید. پس مراقب باشید او را بیشتر گیج و مضطرب نکنید.
    برای مثال اگر بگویید «مادربزرگ الآن خیلی خوشحال است چون توی بهشت است» کودک فکرمی کند «چطور مادربزرگ واقعاً خوشحال است اگر همه کسانی که دور و برمن هستند، این همه ناراحتند؟!» یا مثلاً بگویید که «عمو آنقدر خوب بود که خداوند او را پیش خودش برد.» کودک فکرمی کند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده پس ممکن است مامان، من یا هرکس خوب دیگری را نیز پیش خودش ببرد!!» یا «اگر من هم خیلی خوب باشم می توانم برم پیش خداوند و بابابزرگ را ببینم» یا اینکه «سعی کنم که بچه بدی باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم!» بنابراین عبارتی به کار ببرید که او را نگران تر نسازد. مثلاً بگویید: «ما خیلی ناراحتیم که بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلی دلتنگ او می شویم ولی این خوب است که بدانی او الآن پیش خداوند است.»


     منتظر واکنش های مختلفی ازسوی کودک باشید. کودکان علاوه بر احساس غم درباره مرگ، احساس گناه یا خشم نیز پیدا می کنند. بخصوص اگر متوفی یک فرد نزدیک خانواده باشد.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله روانشناسی کودک

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

     

    WWW.Google.com

     

    WWW.Persian.com

     

    سایت کودکان او.آر. جی

تحقیق در مورد تحقیق مقاله روانشناسی کودک , مقاله در مورد تحقیق مقاله روانشناسی کودک , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله روانشناسی کودک , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله روانشناسی کودک , تحقیق درباره تحقیق مقاله روانشناسی کودک , مقاله درباره تحقیق مقاله روانشناسی کودک , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله روانشناسی کودک , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله روانشناسی کودک ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله روانشناسی کودک
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت