تحقیق مقاله دانش زبان شناسی

تعداد صفحات: 16 فرمت فایل: word کد فایل: 24654
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: ادبیات فارسی
قیمت قدیم:۸,۵۰۰ تومان
قیمت: ۵,۸۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله دانش زبان شناسی

    دانش زبان شناسی

    پیش گفتار

    یکی از ابزارهای شناخت رابطه ی بعضی از زبان ها با همدیگر دانش زبان شناسی تطبیقی و تاریخی است . از دیرباز برخی از دانشمندان علم لغت به همانندیهای میان برخی زبانها اشاره کرده اند . توجه به این پیوندهای زبانی از زمانی آغاز شد که پای اروپاییان به هند باز شد و با زبان سنسکریت آشنا شدند .

    کشیش فرانسوی کوردو ( le.p.courdoux ) و قاضی انگلیسی ویلیام جونز    ( w.jones ) از همانندیهای میان زبان سنسکریت و زبانهای یونانی و لاتین بدین گمان افتاده اند که این زبانها از اصل واحد می آید . واین دیدگاه بار دیگر توسط دانشمند آلمانی به نام فردریک شلگل (fr.schlegel ) در سال 1808 م به گونه ای دقیق تر مطرح شد .

    نخستین بار فرانتس بوپ ( fr.bopp ) آلمانی در سال 1816 م به سنجش زبان های بالا به روش علمی پرداخت . وی با سنجش دستگاه صرفی زبان های سنسکریت ، یونانی ، ژرمنی و فارسی با یکدیگر برای یافتن چگونگی پیدایش و دگرگونی صیغه های صرفی کلمات در این زبانها با پایه قرار دادن زبان سنسکریت تلاش بسیار نمود .

    بوپ برای نخستین بار قومی را که در پنج هزار سال پیش از میلاد در منطقه جنوب روسیه سرق رودخانه دنیپر شمال قفقاز و غرب کوههای اورال زندگی می کرد قوم و زبانشان را هند و اروپایی نامید .

    زبان بسیاری از کشورهای بزرگ و مهم آسیا و اروپا و امریکا از خانواده ی زبان هند و اروپایی است فارسی ، انگلیسی ، فرانسوی ، آلمانی ، ایتالیایی ، روسی ، نروژی ، هلندی ، لتونی و لیتوانی و بسیاری از زبان های دیگر را در این دست می گنجاند . دگر گونی این زبان ها یکسان و هم زمان نبوده است .

    بعضی گروه های زبانی بسیار زودگذر دگرگون شده اند و برخی بسیار کمتر دست خورده اند .

    برای نمونه زبانهای ایرانی بسیار زودتر و در برابر آن زبان لیتوانی بسیار کمتر دگرگون مانده است .

    بی گمان پراکندگی قوم هندوا و اروپایی در سرزمین های گوناگون بهانه ای برای تاثیر اوضاع جدید بر زبان هر گروه گردیده است .  یکی از مهم ترین شاخه های زبان هند و اروپایی زبان هند و ایرانی است . واژه ی atiya یا ariya یا arya نامی است که نیاکان مشترک ایرانیان و هندیان به نژاد و خانواده ی خود داده اند . به همین دلیل زبان های ایرانی باستان با زبان هندی کهن ( سنسکریت ) پیوندی ناگسستنی دارند . دانشمندان بر پایه ی دگر گونی تاریخی زبان های ایرانی سه دوره ی مهم را برای این زبان ها بر شمرده اند :

    دوره ی  باستان

    دوره ی میانه

    دوره ی نو

    زبان های ایرانی دوره ی باستان از زبان ایران باستان منشعب شده اند که دوره ی رواج زبان ایرانی باستان را 1000-700 پام دانسته اند . از زبان ایرانی باستان هیچ یادگاری در دست نیست . مهم ترین ویژگی مشترک زبان های باستانی ایرانی وجود حالت های صرف است .

    در این زبان ها اسن صفت و ضمیر صرف می شوند .

    زبان های باستانی ایران عبارتند از :

    مادی

    سکایی

    اوستایی

    پارسی باستان

    کتیبه های فارسی میانه (پهلوی ساسانی ) ص 5و6و7 

    پارسی باستان زبان مردم پارس در روزگار هخامنشیان بوده است تنها یادگار بر جای مانده از این زبان ، سنگ نبشته های شاهان هخامنشی است .

    خطی که برای نگارش زبان پارسی  باستان بکار رفته خط میخی نام دراد .

    بر روی خط میخی برای زبان پارسی باستان دستکاریهای در زمان داریوش بزرگ انجام گرفته است .

    الفبای پارسی باستان از الفبای اکدی و الفبای اکدی از الفبای سومری گرفته شده است .

    سومریان ابداع کننده خط میخی نبوده اند بلکه آنها نیز این خط را از دیگر گروههای کهن میان دو رودی چون مردمان ( تل عبید ) یا کناره فرات گرفته اند .

    خط میخی پارسی باستان از چپ به راست نوشته می شود این الفبا دارای 36 حرف ، هشت اندیشه نگار و دو واژه جدا کن است و هر یک از الفبای این زبان جدا از سه مصوت دارای یک واکه اند .  به عبارتی هر واک صامت دارای یک واکه مصوت است . هر حرف با هر واکه ای که بیاید دارای نشانه ی خطی خاص خود است . وجود این واکه ها باعث شده تا الفبای پارسی باستان را الفبای هجای بنامند . مهمترین یادگار بر جای مانده از زبان پارسی باستان سنگ زبانه داریوش بزرگ در بیستون است .

    به نظر می رسد خط میخی پارسی باستان برای هدفی مشخص در نوشتن استفاده شده است زیرا تنها سنگ نبشته شاهان هخامنشینی به این خط است .

    بیشترین یادگار نبشته های اداری – حقوقی بر جای مانده از زمان هخامنشیان به زبان و خط ایلامی هخامنشی است . انبوه گل نبشته های بدست آمده از تخت جمشید ، شوش ، هفت تپه گواه این موضوع است . به گانی خط ایلامی – هخامنشی خط همگانی بوده است و چون خط آرامی یکی از خط های آشنا برای کاتبان و نویسندگان به شمار رفته است .  

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    کتیبه های فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) ص 13

     

    تاریخچه پارسی باستان

    نمونه پارسی باستان در کتیبه های شهر یاران هخامنشی در عرض سیصد سال از زمان سلطنت آریامن نوه هخامنش تا زمان داریوش سوم بکار برده شد یعنی از حدود ششصد سال پیش از میلاد تا سال 330 پیش از میلاد هنگامی که این سلسله در اثر غلبه اسکندر مقدونی منقرض شد و در نتیجه خط پارسی باستان نیز متروک و مهجور گردید .

    این زبان قدیمی ترین ریشه زبان فارسی کنونی است .

    کتیبه های خط میخی پارسی باستان بر لوحه های زرین و سیمین و سنگی و گلی و در کمر کوه ها و روی ظروف سنگی بنام آریارمن ، ارشام ، کورش ، داریوش کبیر ، خشایار شا ، اردشیر اول ، داریوش دوم ، اردشیر دوم ، اردشیر سوم ، در ایران ترکیه مصر پیدا نشده و در موزه های ایران و لندن و پاریس و برلین و لنین گراد موجود است و موضوعات جالب توجهی راجع به وقایع تاریخی و فتوحات و احداث کاخهای سلطنتی و نام کشورهایی که این شاهنشاهی را تشکیل می دهد و سجایای اخلاقی شهر یاران هخامنشی از این کتیبه ها بدست آمده است .

     

    فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی صفحه 2

     

    کشف رمز خط پارسی باستان

    تا اواخر قرن 18 م خط میخی به کلی مجهول بود ولی در سال 1802 دانشمند آلمانی به نام گروتفند به یافتن ده علامت خط پارسی باستان موفق گردید.

    و در سال 1837 یکی از افسران انگلیسی به نام راولین سن که مقیم کرمانشاه بوده است کلیه علامت های خط مزبور را کشف کرده ترجمه کامل کتیبه بزرگ داریوش کبیر را در بیستون به انجمن آسیایی سلطنتی در لندن تسلیم کرد .

    ده سال بعد پس از یک تجدید نظر قطعی کتیه بیستون به چاپ رسید و مستشرقین از آن پس با تطبیق متن پارسی باستان با ترجمه های ایلامی و بابلی که در بسیاری از جاها موجود است .  توانسته اند مطالبی که با آن دو خط نوشته شده و مفاهیم آن و زبان را مکشوف سازند .

     

     

     

     

     

    کتاب فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی ص 2

     

    دستور زبان خط پارسی باستان

    خط میخی پارسی باستان از چپ به راست به ترتیبی که در سانسکریت متداول است نوشته شده و دارای 36 علامت است . تمام علامت های پارسی باستان بطور افقی یا عمودی رسم می شود و 17 از آنها دارای یک یا دو زاویه قائمه است .

    تمام کلمات توسط یک علامت ممیز از هم جدا می شوند ولی بعضی از کتیبه های کوچک این قاعده رعایت نشده است . و بعضی کلمات نشان اختصاری دارند و لازم نیست کامل نوشته شوند . در صرف و نحو پارسی باستان اسمها دارای سه نوع مذکر ، مونث و خنثی و سه صیغه یعنی مفرد ، تثنیه و جمع و هشت حالت است . در خط پارسی باستان ارقام هم وجود دارد.

     

    کتیبه بیستون

    میان کرمانشاه و همدان یا اکباتان پایتخت مادها کوه بیستون قرار دارد که در دوره هخامنشی به آن نبستان  می گفتند یعنی جایگاه خدایان .

    در اینجا وی صخره ای حدود 60 متر ارتفاع یامان عظیم داریوش یکم پر آوازه ترین پاشاه هخامنشی قرار گرفته است .

    اینکه داریوش اینجا را انتخاب کرده به این علت بوده که جاده ای کاروان رویی از این جا می گذشته و همچنین در محلی نزدیک این جا بوده که دوستان توطئه گرش توانستند گئومات را بکشند که در ترجمه کتیبه جزئیاتش از زبان خود داریوش می آید . و این سنگ نبشته جنبه تبلیغاتی و تعریف شاه از خویشتن نیز است .

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ایران باستان ص 32

    بند 1- من ( هستم ) داریوش ، شاه بزرگ ،شاه شاهان ، شاه در پاریس ، شاه کشورها ، پسر ویشتاسب ، نوه ارشام ، هخامنشی .

    بند 2- داریوش شاه گوید : پدر من ویشتاسب ، پدر ویشتاسب ارشام ، پدر ارشام آریا رمن چیش پیش ، پدر چیش پیش هخامنش ( بود ) .

    بند 3- داریوش شاه گوید : بدان جهت هخامنشی خانوده می شویم ( که ) از دیرگاهان اصیل هستیم از دیرگاهان تخمه ما شاهان بودند .

    بند 4- داریوش شاه گوید : 8 تن از تخمه من شاه بوده اند . من نهمین هستم . ما 9 تن پشت اندر پشت شاه هستیم .

    بند 5- داریوش شاه گوید : بخواست اهورامزدا من شاه هستم ، اهورامزدا شاهی را به من عطا فرمود .

    بند 6- داریوش شاه گوید : این است کشورهایی که از آن من شدند . بخواست اهورامزدا من شاه آنها بودم . پارس خوزستان ( عیلام ) بابل آشور عرب مصر اهل دریا سارد ( لیدی ) یونان ( یونانیهای ساکن آسیای صغیر ) ماد ارمنستان کپد و کیه پرثو ( parthie – خراسان ) زرنگ ( سیستان ) هریی و       ( هرات ) خوارزم باختر ( بلخ ) سعد گندار ( دره کابل ) سک ( scythie – طوائف دو طرف بحر خزر ) ثتگوش ( sattagydie – دره رود هیرمند ) رخج  ( arachosie – بلوچستان امروزه ) مک ( مکران امروزه عمران ) جمعاً 23 کشور .

    بند7- داریوش شاه گوید  : این است کشورهایی که از آن من شدند . بخواست اهورامزدا بندگان من بودند . به من باج دادند . آنچه از طرف من به آنها گفته شد چه شب چه روز همان کرده شد .

    بند8- داریوش شاه گوید : در این کشورها مردی که وفادار بود او را خوب نواختم آنکه بی وفا بود او را سخت کیفر دادم . بخواست اهورامزدا این است کشورهاییکه بر قانون من احترام گذاشتند آنطوریکه به آنها از طرف من گفته شد همانطور کرده شد .

    بند9- داریوش شاه گوید : اهورا مزدا این شاهی را به من بخشید . اهورا مزدا مرا یاری کرد تا این شاهی را بدست آوردم به خواست اهورامزدا این شاهی را دارم .

    بند 10- داریوش شاه گوید : این است آنچه بوسیله من کرده شد پس از آنکه شاه شدم . کمبوجیه نام پسر کورش از تخمه ما او اینجا شاه بود . همان کمبوجیه را برادی بود بردی نام از یک مادر و یک پدر با کمبوجیه . پس از کمبوجیه آن بردی را بکشت . بمردم معلوم نشد  که بردی کشته شده بود . پس از کمبوجیه رهسپار مصر شد . وقتیکه کمبوجیه رهسپار مصر شد ، مردم نافرمان شدند . پس از آن دروغ در کشور بسیار شد هم در پاریس هم در ماد هم در سایر کشورها .

    بند 11- داریوش شاه گوید : پس از آن مردی مغ بود گئومات نام او از           ( پ ئیشی یا و وادا ) برخاست . کوهی است ( ارکد ریش ) نام . چون از آنجا برخاست 14 روز از ماه وی یحن گذشته بود . او بمردم چنان دروغ گفت که من بردی پسر کورش برادر کمبوجیه هستم . پس از آن مردم همه از کمبوجیه بر گشته به سوی او شدند هم پاریس هم ماد هم سایر کشورها . شاهی را او برای خود گرفت . 9 روز از ماه گرم پد گذشته بود آنگاه شاهی را او برای خود گرفت پس از آن کمبوجیه بدست خود مرد .

    بند 12- داریوش شاه گوید : این شاهی که گئومات مغ از کمبوجیه ستانده بود این شاهی از دیرگاهان در تخمه ما بود پس از آن گئومات مغ آنرا از کمبوجیه ستاند . هم پاریس هم ماد هم سائر کشورها را او تصرف نمود . از آن خود کرد . او شاه شد .

    بند 13- داریوش شاه گوید : نبود مردی نه پارسی نه مادی نه هیچ کسی از تخمه ما که شاهی را از آن  گئومات مغ بازستاند . مردم شدیداً از او ترسیدند که مبادا مردم بسیاری را که پیش از آن بردی را شناخته بودند بکشد . بدان جهت مردم را می کشت که مبادا مرا بشناسد که من بردی پسر کورش نیستم.

    بند 14- داریوش شاه گوید : شاهی را که از تخمه ما برداشته شده بود آنرا من بر پا کردم . من آن را در جایش استوار نمودم . چنانکه پیش از این بود همانطورمن کردم من پرستشگاه هائی را که گئومات مغ ویران کرده بود مرمت نمودم . بمردم چرا گاه ها و رمه ها و غلامان و خانه هایی را که گئومات مغ ستانده بود بازگرداندم . من مردم را در جایشان استوار نمودم هم پارس ، هم ماد و سایر کشورها را . چنانکه پیش از این بود همانطور من آنچه را برداشته شده پس آوردم . بخواست اهورامزدا من این را کردم من کوشیدم تا خاندان ما را در جایش استوار نماییم چنانکه پیش از این بود آنطور من کوشیدم به خواست اهورا مزدا تا گئونات مغ خاندان ما را در بر ندارد .

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله دانش زبان شناسی

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, مقاله در مورد تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, تحقیق درباره تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, مقاله درباره تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله دانش زبان شناسی, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله دانش زبان شناسی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت