تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س )

تعداد صفحات: 29 فرمت فایل: word کد فایل: 10154
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: زندگینامه مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۵۰۰ تومان
قیمت: ۸,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س )

    حیات سیاسى فاطمه (س)

    این بخش خود شامل سه فصل است. فصلى ازآن در موردمشى سیاسى فاطمه (س) است. و در آن سعى داریم از راه و روشى که فاطمه (س) در زندگى به کار مى‏گرفت و از آینده‏نگرى او بحث کنیم و سپس جلوه‏هاى مشى سیاسى او سخن گفته و اعلام حق او، صراحت لهجه‏اش، احتجاج و توبیخش، بى‏اعتنائیش، از سیاست مات کردن او بحث خواهیم کرد و حاصل مشى او را در عرصه سیاست عرضه خواهیم داشت .

    فصل دوم آن در موردحق‏طلبى‏هاى فاطمه (س) است و در آن از جریان سقیفه و تلاش مخالفان در این راه و کوشش و تلاشى که براى سرکوب کردن على (ع) بکار برده‏اند بحث کرده و دور نماى آینده و اندیشه او را در گشودن باب مبارزه مورد بررسى قرار داده و از تلاش فاطمه (س) در احقاق حق خود و على (ع) سخن خواهیم گفت و از استنصارهاى او بحث خواهیم کرد .

    و بالاخره فصل آخر آن در مورد مبارزات حضرت فاطمه (س) است و در آن پس از ذکر مقدمه‏اى از هدف و مراحل مبارزه و رمز سماجت‏هاى او و خیانتهائى که به او شده بحث کرده و از دو گونه مبارزات فعال و منفى او وتداوم آن مبارزه سخن خواهیم گفت. و سرانجام از حاصل مبارزه و صدمات ناشى از آن بحث خواهیم کرد .

    مقدمه

    اسلام دینى است که ما را به موضع‏گیرى مثبت در رابطه با جهان و واقعیت‏هاى آن دعوت مى‏کند و از ما مى‏خواهد در رابطه با حوادث و جریانات بى‏تفاوت نباشیم. حرکت‏ها و وقایعى که در حیات بشر پدید مى‏آیند هر کدام بنحوى در سرگذشت ما و بشریت مؤثرند و طبعاً طرز برخورد با آن وقایع باید مسؤولانه باشد. و اصولاً از طرق ارزیابى شخصیت انسان و شناخت این مسأله که چه کسانى صاحب قدرت و ارزشند یکى این طریقه است که درباره مواضع او در رابطه با پدیده‏ها به ارزیابى بنشینیم .

    براساس این معیار مى‏توان فاطمه (س) و همسرش را از پیشروان حرکت اسلامى دانست و از نخستین و مهمترین افرادى که براى حفظ و تداوم حرکت اسلامى قد برافراشتند. و در راه مبارزه و جهاد خود تا سرحد از دست دادن جان به پیش رفتند. آنها در دورانى از حیات اسلامى مى‏زیستند که دوره بحران، دوران حساسیت و دوران آماده باش لشکر اسلامى بود. بدین سان راجع به وقایع و حوادث حساسیت بیشترى لازم بود. و اینکه فاطمه (س) در عین داشتن قلبى مهربان، دست و بدنى در حال کار و تلاش، با تنى خسته و اندیشه و جسمى مشغول به اطاعت چون سیاستمدارى قهرمان در صحنه ظاهر مى‏شود و عرض وجود مى‏کند به خاطر وجود آن شرایط خاص و بحرانى است .

    حیات سیاسى فاطمه (س)

    اگر سیاسیت را به معنى نوع برخورد و روابط متقابل بین مردم و هیئت زمامدار بحساب آوریم همه انسانها باید افرادى سیاستمدار باشند و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. فاطمه (س) دختر پیامبر سزاوارترین افراد براى مشارکت سیاسى و حضور در صحنه سیاست است .

    او با اینکه بدنى خسته ناشى از کار روزانه و رسیدگى به امور خانه و سرپرستى چند کودک خردسال دارد، و با اینکه اشتغالات اجتماعى متعددى او را به خود مشغول مى‏دارند خود را از سیاست دور نمى‏دارد و هم چون سیاستمدارى قهرمان در صحنه زندگى و حتى مبارزه حاضر مى‏شود و سعى دارد گره کورى را باز نماید.

    او زندگى سیاسى و آشنائى با الفباى آن را از همان دوران خردسالى و از سنین - 5- 6 سالگى آغاز کرد. زیرا او همه گاه بهمراه پدر و حاضر و شریک در درگیرى‏هاى پدر با مردم نابکار بود و دوران سخت قبل از هجرت را با همه دشوارى‏ها و مصائب آن گذراند.

    آن روز که ازدواج کرد و زندگى مشترک خود را آغاز نمود بازهم در جریان زندگى اجتماعى همگام با على (ع) به پیش مى‏رفت و سنگر به سنگر با او همراهى مى‏کرد. و پس از وفات پیامبر فصلى جدید از زندگى را آغاز کرد که در آن براى تحکیم پایه‏هاى انقلاب حتى دست به احقاق حق و مبارزه گشود و در جریان سیاسى عظیمى حضور یافت که در آن براساس توطئه‏اى على، آن رادمرد جهان بشریت را از صحنه سیاست بیرون رانده بودند.

    فاطمه (س) کارى به این نداشت که پدرش رسول خدا (ص) سرگرم انجام مهمترین وظایف و مسؤولیت‏هاى خویش است و یا شوهرش پیشواى راستین امت و مردى مجاهد و جنگجوست خود را زنى مسلمان مى‏دانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعیش را شخصاً عمل کند. بدین خاطر در روزهاى آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر، و در روزهائى که سیاست روز آتش زدن به در خانه و بیعت خواهى از روى زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینى و سیاسى خود را نیکو به انجام رساند.

    در مشى سیاسى او

    مشى سیاسى فاطمه (س) مشى اعتراض، بى اعتنائى، عدم تأیید دستگاه رهبرى، مشى به محاکمه و استیضاح کشاندن رهبر و خلیفه موجود امت، مشى مظلومیت و سرانجام که فریاد به جائى نرسد گریستن است، آن هم نه براى عقده دل خالى کردن بلکه براى بیدار کردن و هشیار ساختن اذهان به سوئى که در آنجا حقى را زنده دفن کرده‏اند.

    مشى سیاسى فاطمه (س) مشیى آگاهانه، توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، انتخابى و گزینش شده و مبتنى برایمان و عقیده است، هدف آن سعادت انسانها و نجات از بردگى‏ها و ذلت‏ها، و تضمین و فراهم آوردن مبادى ارزش‏هاى معقول در جامعه است. او مى‏خواهد جامعه‏اى بسازد که در آن انسانها زندگى کنند نه چند بره تسلیم و بى رأى و بى محتوا.

    و آنچه در این راه از شأن و سیاست او بدور است حیله‏گرى، فریبکارى، وعده‏هاى تو خالى در دل، تحمیق در استحمار مردم، گندم نماى جو فروش بودن است. این سره و خالص بودن بدان خاطر است که سیاست فاطمه (س) از اسلام مایه مى‏گیرد و در اسلام حیله و نیرنگ نیست، بر سر مردم کلاه گذاردن نیست، با خلق خدا حُقه بازى کردن وجود ندارد، باید راست و مستقیم به پیش رفت چه مردم بپذیرند و چه نپذیرند. سیاست نان را به نرخ روز خوردن سیاست نامردمى است و شأن اسلام ازآن پاک و مطهر است .

    او در این سیاست که الهى است راست و با استقامت به پیش مى‏رود و در آن باکى از کتک خوردن، بدن خود را به رنج افکندن ندارد. او درس جرأت وشهامت را از پدر خود گرفته و در مکتب و خانه على (ع) و در سایه همگامى با او آن را تقویت نموده است. براى او هدف الهى مهم است و در دفاع از هدف باید ایستاد. ما در تاریخ اسلام و حتى بشریت زنى را سراغ نداریم که در راه هدف الهى و اندیشیده وآینده‏نگر خود تا بدین میزان به پیش رفته باشد و مصداق آیه فاستقم کما مرت که درباره پیامبر نازل شده است، باشد. [1]

    آینده‏ نگرى او

    او در سیاستى که در پیش گرفته، با چشم باز به پیش مى‏رود، آینده را چنان مى‏بیند که گوئى اینک در پیش روى او حاضر است و جمع بندى از گذشته را چنان در پیش رو دارد که گوئى قدم به قدم در طول بروز و ظهور حوادث گذشته حضور داشته است مشى خاص او در سیاست مبتنى بر آگاهى و شناخت دقیق از اسلام و از روح زمان است و این خود سازنده روشى نو براى اقدام فاطمه (س) است. یک نمونه از پیش بینى وآینده‏نگرى او را از زبان ابن ابى الحدید ذکر کنیم:

    او در مورد ترک مردم از خلافت على (ع) آنها را مورد سرزنش قرار داد و چنین فرمود: اکنون آماده حوادث ناگوار باشد و منتظر شمشیرهاى برنده و هرج و مرج دائم و دیکتاتورى ستمکاران باشند، بیت‏المال شما را غارت خواهند کرد و منافع شما را به جیب خود خواهند ریخت...[2]و خواننده گرامى خوب توجه دارد که چگونه این پیش بینى‏ها به وقوع پیوست و چگونه آنچه را که فاطمه (س) در این زمینه عرضه داشته بود براى مردم پیش آمد - آن هم نه در قرون بعد بلکه در فاصله‏اى اندک و کمتر از 20 - 15 سال .

    آرى او حتى در بستر بیمارى وضع آینده را پیش بینى کرد و به زنان فرمود که چه آینده‏اى در انتظار مردان آنهاست و آینده تاریک مسلمین را مى‏نگریست. و هم او مى‏دانست امروز حق او را بردند، و على (ع) را خانه نشین کردند و فردا نوبت حسن و حسین، و روز بعد و على الاسلام السلام است .

    جلو هاى مشى او

    مشى فاطمه (س) را مى‏توان در چهره‏هاى گوناگون و متعددى ملاحظه کرد که با تکیه بر خطوط کلى اندیشه فاطمه (س) آنها را مورد عنایت قرار مى‏دهیم .

    1- مشى اعلام حق:

    از خطوط کلى سیاست فاطمه (س) این است که چون رسولى قصد اعلام حق را دارد و مى‏خواهد به دیگران برساند آنچه که در پیش گرفته‏اند چگونه است؟ آیا به صواب است یا ناصواب؟ او در مسأله فدک بیش از آنکه به جنبه مالى و اقتصادى آن توجه داشته باشد به جنبه حقانیت مسأله عنایت مى‏کند .

    او مى‏خواهد بگوید فدک حق من است و این حق باید رعایت گردد. او مى‏خواهد با غصب حق مبارزه کند و حرمت اموال مسلمین حفظ بماند. البته او به این نکته آگاه است که مسأله فدک به یک معنى غصب ولایت مطلقه است و دشمن به همین دید و نظر آن را از فاطمه (س) باز داشته بود. مى‏خواستند على (ع) و فاطمه (س) از نظر اقتصادى به زانو در آیند و در آن صورت تیغى بران در دست نداشته باشند.

    فاطمه (س) اعلام حق مى‏کند و دستگاه حاکمه را از سوء اعمال بر حذر مى‏دارد. با روشنگرى خود و ذکر آیات مربوط به ارث سعى دارد به آنان تفهیم کند که خلاف قرآن عمل کرده‏اند و کسى که این چنین باشد در خور حاکم اسلامى شدن نیست...

    2- مشى صراحت لهجه :

    فاطمه (س) در مشى سیاسى صریح اللهجه است، مطلب خود را بدون پرده با مردم در میان مى‏گذارد و سعى دارد به مردم تفهیم کند در چه شرایطى هستند. و یا اگر بنابود عیب و ایرادى را از خلفا بیان کند آن را به صراحت مى‏گفت و از این باب حجت را بر مردم و بر آنان تمام مى‏کرد.

    او در بیان مسائل از کسى باک ندارد و از این امر نگران نیست که خلیفه مسلمین را به استیضاح بکشاند. براى او شخصیت ظاهرى و عنوان مطرح نیست، حاکم هم چون احدى از مسلمانان است، با این تفاوت که مسؤولیت او سنگین‏تر است. آنچه مهم است شایستگى و لیاقت است نه نام و عنوان.

    او چنان صراحت لهجه دار دکه به ابوبکر گفته بود به خدا قسم من در هر نمازى که مى‏خوانم به تو نفرین مى‏کنم. [3] و در بیان این مسله بیمى به خود راه نمى‏دهد. بدین نظر در حیات فاطمه (س) و در سخنان او ابهامى وجود ندارد و با گفتار او به گونه‏اى نیست که دو پهلو و نامفهوم باشد.

    3- مشى احتجاج:

    فاطمه (س) در مشى و روش خود گاهى از شیوه احتجاج استفاده مى‏کند و از اصحاب و انصار رسول خدا (ص) نظر خواهى مى‏کند، با آنها از در روشنگر و اعلام نظر وارد مى‏شود. همین که فاطمه (س) در مسجد مى‏ایستد و خطبه‏اى مى‏خواند و به آیات قرآن درباره حقانیت خود استفاده مى‏کند خود احتجاج است .

    به ابوبکر مى‏گوید آیا درست است تو از پدرت ارث ببرى و من از پدر خود ارث نبرم؟ این چه حکمى است که مى‏کنید مگر قرآن نگفته است سلیمان از داود ارث برده است؟ چرا من از ارث محروم باشم؟ یا در داستان غصب حکومت و خلافت على (ع) به احتجاج مى‏نشیند که مگر شما حاضر نبوده‏اید که رسول خدا (ص) در غدیر خم چه گفت و چه کرد؟ اینک چرا ساکت و آرام نشسته‏اید؟

    در احتجاجات او در مواردى از شهود نظر مى‏خواست، سلمان واباذر و مقداد و عمار را بعنوان شاهد حقانیت خود اعلام مى‏کرد و آنها نمى‏توانستند به این عده نسبت کذب دهند. آرى، دشمن نقشه‏اى سیاسى براى ریاست خود طرح کرد اما احتجاجات فاطمه (س) و مشى و روش او در سیاست، پایه‏هاى وجودى آنها را مى‏لرزاند.

    4- مشى توبیخ:

    گاهى فاطمه (س)در روش سیاسى خود افرادى را که مطلع از قضایا بوده و اینک دم فرو بسته‏اند به محاکمه مى‏کشید، آنان را مورد ملامت و توبیخ خود قرار مى‏داد. مى‏پرسید مگر شماها در فلان قضیه حضور نداشته و مطلع نیستید؟ اینک چرا دم فرو بسته‏اید.

    در بستر بیمارى خود در برابر جمعى از زنان مهاجر و انصار درباره غصب حق على (ع) آنها را سرزنش و آینده را براى‏شان پیش بینى کرد تا خبر آن را براى همسران خود بازگویند مضمون بیانات او این است: و شما را چه مى‏شود، بخدا قسم بذرى را کشته‏اید که میوه آن تلخ است، شاخه‏اى را کاشته‏اید که از آن خون خواهد بارید و روزى رسد که در آن بیهوده کاران زیان ببینند و در مقابل این ظلم و غصب خود را به شمشیر برنده و مصیبت فوق‏العاده بزرگى بشارت دهید...

    همانگونه که ملاحظه مى‏شود در تمام بحث‏ها و اظهار نظرها سخن از حق خواهى و غصب حق دارد، از غصب خلافت و آثار شوم آن بحث مى‏کند هیچگاه از درد و مصیبت خود که جانش را مى‏گرفت سخن بمیان نمى‏آورد و این خود حاکى از عظمت روحى فاطمه (س) است، خطبه او از این باب دیدنى و خواندنى است نه یک بار بلکه براى چند بار. [4]

    5- مشى بى اعتنائى:

    فاطمه (س) در مشى سیاسى خود گاهى روش بى‏اعتنائى و بحساب نیاوردن را در پیش مى‏گیرد. او دختر پیامبر است، درباره شخصیت و مقام او سخنهاست و مردم بارها و بارها از رسول خدا (ص) درباره او سخنها شنیده‏اند و اینکه اگر فاطمه (س) کسى را مورد اعتنا قرار ندهد شخصیت آن فرد به زیر سؤال خواهد رفت .

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س )

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ), مقاله در مورد تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ), تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ), مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ), تحقیق درباره تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ), مقاله درباره تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ), تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ), مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س ) ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله زندگی سیاسی حضرت فاطمه ( س )
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت